رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ فروردین ۱۳۸۹

انوشیروان روحانی و خاطراتی از هایده

پژمان اکبرزاده
pejman@radiozamaneh.com

Download it Here!

۱۹ سال پیش در همین روزها، هایده، خواننده‌ی محبوب ایرانی در سن ۴۷ سالگی و بر اثر حمله‌ی قلبی در آمریکا درگذشت.

هایده فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۴۷ در رادیو ایران با اجرای آثاری سنگین از علی تجویدی آغاز کرد ولی به مرور به اجرای ترانه‌های پاپ گرایش پیدا کرد. چند ماه پیش از پیروزی انقلاب از ایران خارج شد و سه سال را در لندن زندگی کرد. در سال ۱۳۶۰ راهی امریکا شد و تا پایان عمر در لوس‌آنجلس به فعالیت‌هایش ادامه داد.


هایده در سال 1988 (عکس از سعید نوشین فر)

پس از گذشت حدود دو دهه از درگذشت هایده، ترانه‌هایش همچنان دوستداران بی‌شماری در بین ایرانیان دارد. یکی از آهنگ‌‌سازانی که کارهای زیادی برای هایده آفرید، انوشیروان روحانی است؛ سازنده‌ی ترانه‌هایی مانند «گل‌سنگ»، «ای یار من»، «سال» و «مینای دل».

در سالگرد درگذشت هایده، با این آهنگساز و پیانیست ایرانی گفتگویی کردم. وی در آغاز از خاطره‌ی آشنایی‌اش با هایده در رادیو ایران گفت:

انوشیروان روحانی: اولین بار خانم هایده را در رادیو دیدم که همره با آقای تاکستانی (نوازنده تار) بودند. البته پیش از خانم هایده، اول خانم مهستی تشریف آورده بودند به رادیو. بنابراین با خانم مهستی آشنا بودم؛ می‌گفتند که «خواهر من هم صدایش قشنگ است». من هم شنیده بودم در بعضی از این محافل که صدای خانم هایده را شنیده بودند و خیلی تعریف می‌کردند.

در یکی از برنامه‌هایی که آقای علی تجویدی آهنگ آن را ساخته بودند و در برنامه گلها را اجرا می‌کردند من پیانو می‌زدم. در استودیو شماره‌ی ۸، قطعه که تمام شد و من هم با شور و حال جوانی، پیانو می‌زدم، خانم هایده تشریف آوردند کنار پیانو. من را مورد تشویق قرار دادند و یک ماچی از من کردند! آقای تجویدی گفتند آهنگش را من ساخته‌ام انوشیروان را ماچ می‌کنی؟!...


هایده و انوشیروان روحانی در دهه 1350 - عکس از مجله تماشا

خاطرتان است نخستین کاری که برای هایده ساختید چه زمانی بود و چه ترانه‌ای بود؟

اولین اثری که برای خانم هایده درست کردم در سال ۱۹۷۲ یا ۱۹۷۱بود. قطعه‌ی «قشنگه قشنگه»، شعرش را آقای امان منطقی گفته بودند و در رادیو با هم اجرا کردیم.

هایده از خوانندگانی بود که کارش را از موسیقی کلاسیک و دستگاهی ایران با کارهای علی تجویدی آغاز کرده بود و بعداً جذب موسیقی پاپ شد. با توجه به این تجربه‌ی کاری، او را چگونه می‌دید در زمینه‌ی موسیقی پاپ؟

خوانندگان تصانیف به خصوص خانم‌ها بیشتر آثاری را که اجرا می‌کنند حاصل زحمت آهنگساز است. اول خانم به وسیله‌ی آقای تجویدی آن آهنگ‌هایی را که خیلی مورد توجه مردم بود مانند «آزاده‌ام» با شعر رهی معیری را خواند؛ برای اینکه آقای تجویدی در این زمینه موسیقی می‌ساختند.
همان‌‌طور که انسان نیاز دارد غذاهای گوناگونی بخورد و همیشه شما اگر یک غذا را بخورید ممکن است تازگی خودش را از دست بدهد، بنابراین با آهنگسازان مختلف کار کردند. هر آهنگسازی سبک خودش را دارد. ایشان هم آن سبک را اجرا می‌کردند. بنابراین این سبک‌ها بیشتر مربوط به آهنگسازان می‌شود. خوانندگان مجری افکار آهنگساز هستند.

اینکه ایشان پاپ می‌خواندند و آهنگ‌های مورد علاقه‌ی مردم را می‌خوانند، سبک آهنگساز را ارائه می‌دادند.

خانم هایده یک ویژگی داشتند که الان من بهتر است بگویم؛ ایشان صدای بسیار وسیعی داشتند اما در ضمن اینکه این صدا وسعت داشت، لطافت هم داشت. جیغ نمی‌زد و صدایشان ماشالله با آن اندازه بدنی که داشتند به راحتی بیرون می‌آمد. خیلی هم طبیعی بود. فشار به خودشان نمی‌‌آوردند. لطافت‌اش حفظ می‌شد و ضمنا شعر را خیلی خوب بیان می‌کردند.

اگر این هنر اینقدر والا نبود به این زودی به دل نمی‌نشست. بعدها زمانی که رفتند در تلویزیون، مردم وقتی با چهره‌ی ایشان آشنا شدند باز بیشتر توانستند که این صمیمت و علاقه را در صدای خانم هایده حس کنند.

فکر می‌کنید جنس صدای هایده، وسعت صدای او و شیوه‌ی خواندن‌اش چه تاثیری می‌گذاشت بر روی کار آهنگسازانی که می‌خواستند برایش کار بسازند؟

وقتی صدا وسیع باشد، آهنگساز به راحتی می‌تواند که نت‌های بالا و پایین را بنویسد. گاهی بعضی از خوانندگان صدای محدودی دارند و آهنگسازی که بخواهد آهنگی برای آنها بسازد خیلی باید مواظب باشد که صدا بالا نرود و پایین نرود که از آن صدای خوبی که دارد بتواند استفاده کند. در خانم هایده این وسعت به راحتی ارائه می‌شد و آهنگساز محدودیتی نداشت برای نوشتن نت‌های بالا یا نت‌های خیلی زیر یا بم.

در سالهای پس از انقلاب، «فریاد» از نخستین کارهایی بود که هایده خواند و همیشه در برنامه‌هایش مورد درخواست مردم بود. این ترانه چگونه پدید آمد؟

زمانی که در ایران تغییراتی پیش می‌آمد، آهنگی ساخته بودم به نام «فریاد» که آقای مازیار خوانده بودند. شعرش از آقای کریم فکور بود. این آهنگ را خانم هایده شنیده بود و خیلی علاقه‌مند بودند که آن را اجرا کند. در نتیجه در یکی از کنسرت‌هایشان آن را خواندند اما وقتی ما همدیگر را می‌دیدیم به من می‌گفتم: «دلم می‌خواهد این ترانه را با ارکستر اجرا کنم.»
متاسفانه هیچوقت فرصت پیش نیامد. زمانی که خانم هایده رفتند متاسفانه از دنیای ما، من در همان روزهای اول فکر کردم که یک تعهدی دارم به ایشان. در نتیجه صدای خانم هایده را گرفتم و با کمک شهرداد جان برایش زمینه موسیقی گذاشتیم.

بنابراین الان این ترانه «فریاد» را که شما در سی. دی «فریاد» می‌شنودید، خود هایده هیچوقت آن را گوش نکرد. خودش همیشه همان صدای خودش را گوش کرده بود که در لندن اجرا کرده بود. بنابراین تنها کسی که این آهنگ را خواند و ارکستر را نشنید خود هایده بود.

می‌دانید هنرمندان در شرایطی که هستند احساس می‌کنند که چه خبری دارد می‌شود. من در آن زمان در آن شلوغی‌ها احساسم این بود که این اتفاقاتی که دارد می‌افتد بالاخره یک جایی یک محدودیتی ایجاد می‌شود. این بود که از دوست نازینیم کریم فکور خواهش کردم که این قطعه‌ی من را گوش کردند و ایشان هم این کلام را روی آن پیاده کردند:

می‌ِزنم فریاد، هرچه بادا باد
آه از این طوفان، آه از این بیداد...

زمانی که [پس از انقلاب] در آمریکا با ‌خانم هایده آشنا شدم، آلبومی ساختم به نام «ترانه‌ی سال». در آن آلبوم، اول آهنگی بود به نام «سال» که آقای بیژن سمندر شعرش را گفته بودند و یک آهنگی به نام «کاشکی دوست نداشتم» با شعر آقای امان منطقی و همچنین «ای یار من» که روی شعر مولانا ساختم.
تنها آلبومی که توانستم با هم کار کنیم همان آلبوم «ترانه‌‌ی سال» بود. پس از آن همدیگر را می‌دیدیم اما متاسفانه دیگر فرصتی برای همکاری پیش نیامد. سرمایه گذاری برای کارها ساده نبود.

الان حدود ۲۰ سال از درگذشت هایده می‌گذرد. شما هم در ایران با او همکاری داشتید و هم در خارج. اکنون که به آن دوره‌ی همکاری نگاه می‌کنید مهمترین جنبه‌هایی که از آن همه سال همکاری با هایده به ذهن‌تان می‌آید چیست؟

اصلاً شرایط همکاری در ایران کاملا فرق داشت. دولت حمایت می‌کرد از اینکه شما بتوانید بروید در رادیو قطعاتی را اجرا کنید. همیشه می‌توانستید مانند یک لابراتوار قطعات‌‌تان را بنویسید، با تمرینات متعدد و ارکستر در اختیارتان بود.
در خارج از ایران دیگر این شرایط نیست. اینجا هر ساعتی که در استودیو هستید هزینه دارد. در ایران نتیجه‌ی اثر خیلی تمیزتر ارائه می‌شد در صورتیکه در خارج از ایران ما هم‌اش تابع سرمایه‌گذار هستیم.

از بابت همکاریتان با خود هایده چطور؟

مهمترین جنبه این بود که ایشان بسیار صمیمی بود، انسان والایی بود.
و از بابت کارها هم، وقتی قطعات را با خانم هایده اجرا می‌کردم خیالم راحت بود که دیگر از نظر وسعت صدا قطعات را می‌تواند به راحتی اجرا کند.

بین هایده‌ای که پیش از انقلاب با او همکاری می‌کردید و هایده‌ای که پس از انقلاب مجری کارهایتان بود چه تفاوت‌هایی می‌بینید؟

پس از تغییراتی که در ایران پیش آمد و خانم هایده در خارج از ایران زندگی می‌کردند تابع شرایط سرمایه‌گذاری بودند. اینجا آدم باید زندگی بکند و در نتیجه کثرت کار زیاد بود.
هایده خانم نازنین، ناچار بود که آهنگ‌های زیادی بخواند برای اینکه به محافل زیادی دعوت می‌شد و بتواند آهنگ‌های جدیدی ارائه بدهد.

در ایران این فشار نبود، ایشان می‌توانست در ماه، در دو ماه یک‌دفعه، یک قطعه‌ای بخواند ولی اینجا مجبور بود که هر چند وقت یکبار آلبوم جدیدی بدهد، کمپانی‌ها و مردم علاقه‌مند بودند. اینجا فشار کار طوری بود که ایشان تعداد کارهایشان زیادتر شد اما به کیفیت کار در گذشته کمی بیشتر توجه می‌شد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

پژمان
نه فقط بابت این گفت و گو، بلکه به خاطر همه ی کارهای ژورنالیستی ت و به خصوص اثر اخیرت، فیلم مستند درباره ی هایده، صمیمانه، هزار بار تبریک .

-- ماهمنیر رحیمی ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

hamishe jay-e khalish ra be onvan-e yak honrmand-e mardomi kasi k digar mand oo madar giti ba khodash nakhahad did.yadash gerami

-- rahi ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

انگار دیروز بود تو کلاس تو دانشگاه تهران..دانشجوی بغل دستیم گفت شنیدی هایده فوت کرده شوکه شدم
شب رادیو آمریکا رو گرفتم
و گوینده مرگ این عزیز سفر کرده رو تایید کرد چقدر با آهنگاش خاطره دارم..هنوز روی درختا فقط جای کلاغه/
گلا پر پران ای وای یه دیونه تو باغه.

-- بدون نام ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

هایده ماندگارترین و سلطان صدای موسیقی پاپ بود . روحت شاد ای هایده بزرگ . از همکاران و زحمت کشان مرتبط هم که در بوجود آمدن هایده نقشی داشتند صمیمانه تشمر می کنم . هایده یعنی خاطرات یعنی زندگی و عشق

-- بدون نام ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

این روزا دنیا واسه من از خونه مون کوچیک تره کاش میتونستم بخونم قد هزار تا پنجره صدای هایده بخشی از حافظه عاطفی ماست

-- محمد ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

در قسمتي از مصاحبه ،آقاي روحاني ميگويد: / زماني که (پس از انقلاب) در آمريکا با خانم هايده آشنا شدم/ .نميدانم اين اشتباه چگونه پيش آمده است ولي هيچکدام از کامنت گذاران به آن توجه نکرده و(به به وچه چه) خودشان را مرقوم فرموده اند.اين را نوشتم تا بگويم اشتباهات حروفي در سايت زمانه خيلي زياد شده است.

-- بدون نام ، Jan 28, 2009 در ساعت 09:12 PM

انوشیروان روحانی خیلی عامی تر از آنی است که انتظار داشتم. با عرض معذرت و با وجود علاقه ای که به صدای ناب هایده دارم، باید عرض کنم این مصاحبه یک مصاحبه ی زرد دست دوم از آب درومده.

-- مهدی ، Jan 29, 2009 در ساعت 09:12 PM

این مستندهایده رو چه جوری می شه گیر آورد ما ها که تو ایرانیم هم می خوایم ببینیم خب!!!! در ضمن بابت مصاحبه با انوشیروان عزیز بسی ممنونیم.

-- حامد از تهران ، Jan 29, 2009 در ساعت 09:12 PM

خاموشی گزید بلبل باغ جمشید . مرغ سحری بود کزین شاخه پرید .

-- اقیان از سنگسر ، Jan 29, 2009 در ساعت 09:12 PM

با سلام
با درود فراوان بر استاد روحاني بايد به دوستي كه اشاره به عاميانه حرف زدن آقاي روحاني نمودهاند بايد بگويم اول اينكه مصاحبه در مورد شادروان هايده بوده و نه آموزش موسيقي چه اينكه اگر ايشان مي خواستند تخصصي در مورد موسيقي و صداي هايده صحبتد نمايند از دايره فهم اكثريت خارج بود. استاد روحاني از بزرگترين موسيقيدانان ميهن هستند كه در انواع موسيقي تبحر دارند. بيانشان مانند سازشان بي تكلف و رويا يي و آرامش بخش است و اصو لا ايشان بدون هيچ گونه حاشيه اي زيبا ترين آهنگها را ساخته اند
با آرزوي سلامتي براي ايشان

-- شهرام ، Jan 30, 2009 در ساعت 09:12 PM

من و خانواده ام افتخار اینرا داشته ایم که از سال 71 با استاد انوشیروان روحانی از نزدیک آشنا شویم و همیشه منش متواضع و مردمداری این موسیقیدان بزرگ برایمان عجیب و باورنکردنی بوده است . خواننده ای که کامنت گذاشته اند که ایشان یک فرد عامی است ، باید بگویم که ایشان عاشق مردم ایران زمین هستند و دلیل حضورشان در اینجا همین است که با وجود زندگی در غرب ، همچنان شیفته خاک ایران هستند و چنان با حسرت به مناظر شمال کشور نگاه می کردند و چنان با گشاده دستی ما را از شنیدن صدای پیانوی خود بهره مند می ساختند که ما فراموش می کردیم در برابر چه مرد بزرگی نشسته ایم . حالا اگر بعد از انقلاب این خصوصیات جزو عامی بودن محسوب می شود ، نمی دانم . فقط می دانم که مرد بسیار بزرگ و دریادلی است . هایده عزیز هم که دیگر نیازی به معرفی ندارد . هنوز که هنوز است عزیز است نه فقط به خاطر صدایش ، که به خاطر عشقی که به انسانیت داشت . برای ما هنوز زنده است و هنوز آهنگهای 20 سال پیشش را با لذت گوش می دهیم . در پایان افتخار می کنیم به داشتن چنین هنرمندان اصیل و مردمی .

-- مرجان ، Jan 30, 2009 در ساعت 09:12 PM

زنده یاد هایده شه بانوی یکه تاز موسیقی پاپ [و کلاسیک] ایران که صدایش عشق و صمیمیت را در دلهامون جاویدان می کند، چه حسی در ترانه ها و چه شخصیت کامل و زیبایی...، با تشکر بسیار از کارهای ارزشمند جناب آقای اکبرزاده.

-- فرزام ، Mar 8, 2009 در ساعت 09:12 PM

افسوس و صد افسوس- رفتن هایده همیشه افسوس به دل می گذارد

-- زهره ، Mar 25, 2009 در ساعت 09:12 PM

من عاشق صداي خانم هايده هستم و با اينكه در زمان حيات ايشان من هنوز به دنيا نيامده بودم ولي صداي اين بانوي ايراني به من آرامش خاطر ميدهد.خدايش بيامرزد.آمين

-- حامد ، Apr 6, 2009 در ساعت 09:12 PM

راجع به هايده فقط ميتونم بكم به قول خواهرش مهستي :
صدات صدا بود وقتيكه ميخوندي
‏*‏**
هركز نميرد انكه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جريده عالم دوام ما
ميخواستم بدونم اين مستندي كه راجع به هايده ساخته شده رو از كجا ميشه تو ايران بيدا كرد ؟

-- اميد ، Apr 13, 2010 در ساعت 09:12 PM