رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ آذر ۱۳۸۷
گفتگویی با غلامرضا وطن‌دوست، پژوهشگر تاریخ معاصر

نقش عوامل ایرانی در کودتای ۲۸ مرداد

پژمان اکبرزاده
pejman@radiozamaneh.com

پنجاه‌ و پنج سال از کودتای 28 مرداد، یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، گذشت. کودتایی که با شکست محمد مصدق در آن، عامل تداوم سلطنت محمدرضا شاه پهلوی به مدت 25 سال، تا انقلاب بهمن 1357، شد.
از آن زمان تا کنون، در هر دوره، بسته به شرایط سیاسی روز و سلیقه‌های حکومتی، به کودتا نگاهی خاص شده است.

چند سال پیش، بخش مهمی از اسناد کودتای 28 مرداد در سازمان سیا، به وسیله‌ی روزنامه‌ی نیویورک تایمز منتشر شد و برای نخستین‌بار توسط غلامرضا وطن‌دوست، استاد تاریخ معاصر در دانشگاه شیراز، به فارسی ترجمه و منتشر شد.
در پنجاه و پنجمین سالگرد کودتای 28 مرداد، با او گفتگویی کردم و ابتدا از دگرگونی‌ها در نوع برخورد با کودتای 28 مرداد در سال‌های پس از انقلاب، پرسیدم:

Download it Here!

غلامرضا وطن‌دوست: مطبوعات ما سعی کردند که جریان 28 مرداد را هر ساله مطرح کنند به‌ویِژه در دوره ی ریاست جمهوری آقای خاتمی کتاب‌های زیادی در این زمینه چاپ شد. پس از آن، در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد، کتاب‌هایی که در این‌باره به فارسی چاپ شده، کاهش پیدا کرده و حتی بعضی کتاب‌ها، از جمله کتاب خود من، تجدید چاپ نشده است.

دلیل‌اش را چه می بینید؟

تردیدی نیست که دولت کنونی دید چندان مثبتی نسبت به این قضایا ندارد. اگر هم داشته باشد، بیشتر از جنبه‌ي تبلیغات است. سعی بر این می‌شود که امتیاز خود کودتا را به افراد دیگری بدهند نه به دکتر مصدق و دولت ملی او. در مطبوعاتی که از طرف دولت پشتیبانی می‌شوند بیشتر، سهم افرادی مانند آیت‌الله کاشانی را بزرگ می کنند.
در عین حال، همین دولت آقای احمدی‌نژاد سعی داشت مساله هسته‌ای را به گونه‌ای با ملی شدن صنعت نفت مقایسه کند. این هم جنبه‌ی سیاسی داشت و در واقع هدف این بود که ملت ایران را در حمایت از سیاست‌های دولت بسیج کنند. اما زمان آقای خاتمی، حتی پیش از آن، در دوره‌ی آقای رفسنجانی، این امتیاز تا حدودی داده و مطرح می‌شد.

چند سال پیش، برای نخستین بار، اسناد سازمان سیا در باره‌ی کودتای 28 مرداد را که از راه روزنامه‌ی نیویورک تایمز منتشر شده بود، به فارسی ترجمه کردید که در کتابی چاپ شد. در این مجموعه، نام تعداد زیادی از ایرانیانی که در جریان کودتا با آمریکایی ها و بریتانیایی ها همکاری داشتند، چاپ شد. در عین حال در ایران، معمولاً از این کودتا به عنوان یک کودتای آمریکایی یاد می‌شود. مطرح شدن گسترده‌ی نام عوامل ایرانی در کودتا، چه تاثیری در این نگاه داشته است؟

برای اهل قلم و برای استادان رشته‌ی روابط بین الملل، علوم سیاسی، تاریخ معاصر و کسانی که در زمینه‌ی تاریخ قرن بیستم ایران کار کرده‌اند، این واقعیت کاملاً روشن است که طراحان کودتا، بریتانیا و آمریکا بودند و حتی طراح اصلی انگلیس بود با پشتیبانی مالی و معنوی دولت امریکا اما حقیقت امر این است که ما دو کودتا داشتیم؛ یکی کودتایی بود که 26 مردادماه صورت گرفت. طراح این کودتا بریتانیا ومجری آن آمریکا و بریتانیا بودند. این کودتا به شکست انجامید. دلیل آن هم این بود که کودتا لو رفت و چند تن از سران کودتا دستگیر شدند. امثال زاهدی هم در سفارت آمریکا مخفی شدند.

کودتای دوم که دو روز بعد اتفاق افتاد، زمانی صورت گرفت که حتی دستور رها کردن کودتا صادر شده بود. چون اوضاع ناامن بود و سازمان سیا نگران بود که مجریان‌اش در ایران دستگیر شوند و جانشان به خطر بیفتد. به عواملش گفته بود که از این کودتا دست بکشند چون شکست خورده است.

ولی کودتای روز 28 مرداد با موفقیت صورت گرفت. این کودتای دوم کودتایی بود که عملاً با کمک عواملی که برای آمریکا و بریتانیا کار می‌کردند و نظامیان طرفدار شاه که در خدمت آنها هم بودند به ثمر رسانده شد. می‌شود گفت که در این کودتای دوم، عوامل ایرانی دست‌اندرکار بودند و البته با پول آمریکا آن را به ثمر رساندند.

اگر عوامل ایرانی و داخلی مجری این کار نبودند، قطعاً کودتای دومی وجود نمی‌داشت. همان کسانی که بامداد روز 28 مرداد "زنده‌باد مصدق" می‌گفتند، شب همان روز "مرگ بر مصدق" می‌گفتند. کسانی که این شعارها را می‌دادند، عوامل خارجی نبودند، ایرانی و بومی بودند.

حال این پرسش پیش می‌آید که این عوامل چرا توانستند این کار را انجام بدهند و چه کسانی بودند؟ بدون تردید عده‌ای از آنان هوادار شاه جوان بودند و او را دوست داشتند. فراموش نکنیم که محمد رضا شاه در آن زمان یک جوان کم تجربه و نسبتاً دمکرات بود. او تحصیل کرده‌ی سوییس بود و مدت زیادی نبود که از خارج بازگشته بود. عملاً هم محبوب بود. عده‌ای به‌ویژه در ارتش، شاه را دوست داشتند. عده‌ای هم شاه را می‌خواستند، به خاطر این‌که از کمونیسم می‌ترسیدند. مخصوصاً جناح مذهبی آن زمان عملا ترجیح می‌دادند شاه را در قدرت بماند چون این نگرانی را داشتند که اگر انقلاب بشود یا امثال مصدق پابرجا بمانند، کمونیست‌ها سر کار بیایند. این شایعه را خود سازمان سیا و عوامل بریتانیا بارها مطرح کرده بودند و درباره‌ي آن مطالب بسیاری نوشته بودند؛ حتی بمب‌گذاری‌های ساختگی را همین عوامل بریتانیا و امریکا، نزدیک بازار، مساجد و منازل روحانیون به اجرا در‌ می‌آوردند تا این اندیشه را ترویج دهند که این کار توده‌ای ها و چپی‌ها است و آنها می‌خواهند به هر قیمتی شده، قدرت را در اختیار بگیرند.

در چند سال اخیر تا چه حد در ایران، کارهای پژوهشی انجام می‌شود و علاقه وجود دارد نسبت به بررسی مسائل کودتای 28 مرداد؟

علاقه زیاد است و روزافزون. بسیاری از دانشجویان خود من، چه در سطوح کارشناسی ارشد، چه در دوره‌ي دکترا یا لیسانس، علاقه‌ی بسیار زیادی نشان می‌دهند که در این زمینه کار کنند یا مقاله بنویسند. حتی علاقه‌مند هستند که در این خصوص سخنرانی‌هایی برگزار کنند. بارها من دعوت شده‌ام که در این زمینه‌ها صحبت کنم ولی بعضی از مسئولان دانشگاه‌ها از این موضوع هراس دارند. دلیل ممکن است تنها ترس باشد. حدود مرداد ماه یا مهر ماه که دانشجویان برمی گردند، دعوت شده بودم تا در دو دانشگاه صحبت کنم؛ اما بعداً از من خواهش کردند موضوع سخنرانی‌ام را عوض کنم، چون گویا دانشگاه اجازه نداده بود در این‌باره صحبت شود. ممکن است این یک مقدار خودسانسوری باشد. این را من نمی‌دانم.


اگر هم‌اکنون از علاقه‌ی دانشجویان رشته‌ي تاریخ یا روابط بین الملل، ارزیابی انجام گیرد، روشن می‌شود که در چند زمینه علاقه به کار زیاد است؛ یکی تاریخ معاصر، به‌ویژه همین دوره‌ی دکتر مصدق، دوره‌ی رضاشاه و همچنین نسبت به تاریخ ایران باستان.

اگر تاریخ صد سال اخیر ما را بررسی کنید، دوره‌ای که ما بیشترین آزادی را در یک فاصله زمانی قابل توجه 12 ساله داشته‌ایم، همین سال‌های 1320 تا 1332 است.

از فرمایشات خود دکتر مصدق در آن زمان، این بود که "من به هیچ‌وجه جلوی آزادی مطبوعات را نمی گیرم". واقعا هم نگرفتند. شما اگر دوره‌های گوناگون را درنظر بگیرید، می بینید که باز یک مسائلی را نمی‌شد مطرح کرد. حتی در دوره‌ی انقلاب اسلامی، سال‌های 57ـ58 که ما آزادی مطبوعات داشتیم، آزادی بود، زیاد هم بود؛ اما باز در بعضی زمینه‌ها نمی شد صحبت کرد. دوره‌ي 1332-1320 دوره‌ی بی‌نظیری است در تاریخ ما که متاسفانه با کودتا متوقف شد.

فکر می کنید که هنوز اسناد منتشر نشده‌ای از کودتای 28 مرداد و جنبه‌های ‌ناگفته وجود دارد یا این که همه‌ي زوایای کودتا روشن شده؟

من نمی‌توانم قطعی بگویم که دیگر سندی وجود ندارد که رو شود، برای این که ما هنوز بعضی از اسناد خودمان را در ایران، اگر هم دراختیار داریم، در دسترس بسیاری از پژوهشگران نیست. بسته است برای یک عده‌ی خاص.
آرشیوهای روس باز شده است؛ ولی من اسناد روسیه در این زمینه را جایی به صورت چاپ شده ندیده‌ام. قطعاً آنها هم اسنادی دارند. نمی توان گفت که دیگر سندی وجود ندارد، ممکن است صد سال دیگر بعضی از مدارک رو بشود. ولی بیشتر بخش‌های عمده‌ی این کودتا کاملاً رو شده است.


Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

يک گفتگوي وارفته که در سي سال گذشته هر ساله تکرار مي شود وهيچ چيز تازه و جذابي هم ندارد

-- حقگو ، Aug 19, 2008 در ساعت 12:20 PM

اینکه چیزی مطرح نکرد ما رفتیم جلو خواندیم و خواندیم اما چیزی نیافتیم . اینکه اسناد کودتا منتشر شد و هنوز هم معلوم نیست که باز هم اسناد دیگری هست یا نه . اینکه نیاز به مصاحبه نداشت اگر اعلام میکردید خوانندگان و نویسندگان مطلب بفرستند بیشتر مطلب دست ما می آمد .

-- فرهاد- فریاد ، Aug 19, 2008 در ساعت 12:20 PM

A smart politician will never accept that aliens power or other countries bring him in power, like: Mohamed Reza pahlawi. The aliens want a sarvant ,if they help a person to take power,like Hamid Karzai ,M.Reza Pahlawi

-- Kawah ، Aug 19, 2008 در ساعت 12:20 PM

با تیتر مصاحبه همه منتظر شنیدن صحبتهایی (هر چند در لفافه!) از عوامل داخلی کودتا بودند اما در پایان مصاحبه چنین نتیجه ای حاصل نیامد!
شاید تیتر مصاحبه تغییر می کرد همخوانی بیشتری داشت.
اما طرح پرسش در ذهن خواننده شده در مورد چیستی عوامل داخلی و البته از این منظر دوپهلو بودن تیتر موثر بوده است
با مطلبی در همین زمینه منتظر نظر عزیزان هستم در :
http://www.azfarshid.blogsky.com/1387/05/28/post-218/

-- farshid khodadadian ، Aug 20, 2008 در ساعت 12:20 PM

Well, like the 1978 meeting between Khomeini and CIA's Richard Cottam, we are not supposed to know about the 1953 meeting between Kashani and Cottam! That is why! One Cottam and two major foreign interventions in Iran's domestic affairs! Z

-- بدون نام ، Aug 20, 2008 در ساعت 12:20 PM

Kodeta naboa. Nokhost vazire shah bod va ioo bar kenarash kard.

-- بدون نام ، Aug 21, 2008 در ساعت 12:20 PM

مصاحبه خوبی بود. آقای وطن دوست به پژوهشهای پروفسور گزیروسکی اشاره می کنند . ایشان استاد دانشگاه ایالتی لویزیانا هستند و وبسایتشان این است:
http://appl003.lsu.edu/artsci/polisci.nsf/$Content/Mark+Gasiorowski?OpenDocument
و کتابی هم که درمورد مصدق نوشتند(در وبسایت هم به آن اشاره شده است) «محمد مصدق و کودتای ۱۹۵۳ در ایران»:
"Mohammad Mosaddeq and the 1953 Coup in Iran". Syracuse University Press, 2004. Edited with Malcolm Byrne.
نام دارد.

-- بدون نام ، Aug 21, 2008 در ساعت 12:20 PM

از اطلاعاتی که در این سایت گذاشته اید متشکرم

-- بدون نام ، Nov 30, 2008 در ساعت 12:20 PM