رادیو زمانه > خارج از سیاست > ویژه برنامه ها > حامی سینماگران ایرانی | ||
حامی سینماگران ایرانیپژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.comرضا یا بهروز مقصودلو، مستندساز و تهیهکنندهی فیلمهای مستند صبح ۲۶ فروردینماه، در سن شصتسالگی در اثر سکتهی قلبی در بیمارستان کسری تهران درگذشت. مقصودلو کارش را در حرفهی سینما با بازی در فیلم «دونده» کار امیر نادری شروع کرد، و در ادامهی آن به حمایت مالی از چندین مجموعه سینمایی و ساخت چند فیلم مستند پرداخت. از جمله فیلمهای مستند از زندگی هنرمندان و ادبیانی مثل احمد محمود و احمد شاملو. در همین رابطه با پرویز جاهد از منتقدان سینمایی و از همکاران سینمایی رادیو زمانه و از دوستان نزدیک مقصودلو گفتوگو کردم.
متاسفانه چند سال گذشته بهروز از بیماری سرطان جنجره رنج میبرد و چندبار هم در آمریکا عمل کرده بود. اما وضع جسمیاش بد نبود و تنها صدایش را تا حد زیادی از دست داده بود و من وقتی اولینبار پشت تلفن بعداز عمل صدایش را شنیدم، برایم خیلی دردناک بود. امروز هم واقعاً از شنیدن این خبر خیلی متاثر شدم، خیلی جا خوردم. هنوز هم که هنوز است باور نمیکنم. فعالیتهای ایشان در سالهای اخیر به چه شکلی درآمده بود؟ بهروز در درجهی اول یک آرشیتکت بود، یک آرشیتکت درجه اول بود و روی پروژههای زیادی، چه پروژههای شخصی و چه پروژههای عمومی کار کرد. من حتا باخبر بودم که دارد روی پروژهی فرودگاه گرگان کار میکند.
زندگی و خرجش از این راه درمیآمد. اما چون عاشق سینما بود، واقعاً میگویم، عاشق موسیقی، ادبیات و فرهنگ ایران بود و البته از راه سینما نان نمیخورد، پولی که از راههای دیگر درمیآورد، خرج سینما میکرد. او عکاس برجستهای بود. بسیاری از عکسهایی که گرفته است، مثلاً عکسهایی که از شاملو گرفته بود، هنوز عکسهاییست که میبینیم در مطبوعات و سایتها استفاده میشود. جنبههای مختلفی داشت، ولی مهمترین وجه شخصیت بهروز این بود که دوست و حامی سینما و سینماگران ایرانی بود. من به جرات میتوانم بگویم بسیاری از سینماگران جوان مطرح امروز مثل بهمن قبادی، علیرضا امینی، محمد شیروانی، وحید موساییان، همه شروع کارشان را تا حد زیادی مدیون حمایت آدمهایی مثل بهروز مقصودلو هستند.
ایشان بهعنوان تهیهکننده هم در فیلمهای زیادی همکاری داشتند. با توجه به پیشینهی فیلمسازی خودشان، نقششان را در فیلمهایی که صرفاً بهعنوان تهیهکننده همکاری میکردند، تا چه حد میبینید؟ بهروز، تهیهکننده به آن مفهومی که در سینمای ایران مطرح است، نبود. یعنی تهیهکنندهی فیلمهای بزرگ تجاری نبود. یک تهیهکننده مستقلی بود که در حد وسعاش به شکلگیری فیلمها، بهخصوص فیلمهای مستند کمک میکرد.
بسیاری از فیلمسازهای جوان، همانطور که گفتم، مثل شیروانی یا بهمن قبادی اولین فیلمهای مستندشان را با حمایتهای مالی و پشتیبانی معنوی بهروز شروع کردند. بهعنوان بازیگر اگر فیلم «دونده» را دیده باشید، در نقش معلم «امیرو» توی این فیلم بازی کرده که شاید بتوانم بگویم تنها نقشی بوده که به عنوان بازیگر در سینما داشته است بههرحال بهروز از امیر نادری خیلی حمایت کرد. دوست بسیار نزدیک نادری بود. بهروز یک خانه داشت در خیابان یوسفآباد تهران. یک آپارتمان زیبایی که زیرزمیناش را خود بهروز با سلیقهی خودش درست کرده بود و آنجا مثل یک کانون هنری فرهنگی بود. در روزگاری که خیلی از فعالیتهای فرهنگی در تهران تعطیل بود، آنجا در واقع محفل هنری بسیاری از سینماگران، نقاشان، مجسمهسازان و موسیقیدانان بود. شخصاً آدمهای مشهور زیادی را دیدم که آنجا رفتوآمد میکردند و خودم با خیلی از آنها همانجا آشنا شدم. آدمهایی مثل کامران فانی، بهاالدین خرمشاهی، عباس کیارستمی، محسن مخملباف، محمدرضا درویشی و مرحوم احمد محمود. امیر نادری سالها در آن زیرزمین با بهروز همخانه بود و زندگی کرد و بهروز به نادری در ساخت فیلم «دونده» خیلی کمک کرد. خودش اخیراً یک فیلم کوتاهی ساخته بود به اسم «آنسوی دیوار شکسته» که در اولین فستیوال فیلمهایی که بهمن مقصودلو در نیویورک برگزار کرد، این فیلم را نشان دادند. یک فیلم داستانی کوتاه بود.
اگر بخواهیم به سالهای گذشته برگردیم، همانطور که خودتان هم اشاره کردید، رشتهی اصلی ایشان معماری بود. چه شد که خیلی جدی به سمت سینما گرایش پیدا کرد؟ خب، معماری کار اصلی بهروز بود و در واقع حرفهی اصلیاش بود و از این راه تامین معاش میکرد. ولی خب اینها اصلاً یک خانوادهی هنری بودند. برادرش بهمن، منتقد مشهوری بود، سینما درس خوانده بود و در واقع خانهشان یکجور کانون سینمایی بود. خیلی از آدمها آنجا جمع میشدند و ایدههای سینماییشان را مطرح میکردند و حتا دادوستد فرهنگی و ایده میکردند. این جنبه از کار بهروز را واقعاً نباید از یاد برد. میدانم که بهروز بههرحال ایدههای زیادی در زمینهی فیلمهای مستند بهعنوان یک تهیهکننده مستقل در سر داشت و در حال ساختن فیلمی دربارهی دکتر مصدق با برادرش، بهمن بود که هنوز آن پروژه تمام نشده و پروژهی بسیار بزرگی است. و همینطور سرگرم ساخت پروژهی دیگری بود با همکاری بهمن، دربارهی تاریخ سینمای ایران که آن هم هنوز در مرحلهی مونتاژ است. پروژههای زیادی در برنامهاش بود، اما متاسفانه مرگ به او مجال نداد. |
نظرهای خوانندگان
یادش گرامی باد
-- شهرام ، Apr 19, 2008 در ساعت 03:09 PMیادش گرامی! با تسلیت به بهمن عزیز برادر هنرمند و فرزانه اش.
-- ملیحه محمدی ، Apr 20, 2008 در ساعت 03:09 PMیادش گرامی! با تسلیت به همسر دچتر دوستان بهمن عزیز برادر هنرمند و فرزانه اش در غم شریکم
-- عطا امیدوار ، Aug 21, 2008 در ساعت 03:09 PMعطا امیدوار