رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ بهمن ۱۳۸۶
گفتگو با مهرانگیز رساپور، موسس نشریه اینترنتی «واژه»

ده شب نقد تا رسیدن به «واژه»

پژمان اکبرزاده

مهرانگیز رساپور در گفتگویی با رادیو زمانه از راه اندازی نشریه اینترنتی ادبی و فرهنگی «واژه» و نحوه اداره آن می‌گوید:

Download it Here!

در سال 2000 من شب‌هایی را به کمک دوستانی که در اینجا داشتم، بنیانگذاری کردم به نام «ده شب نقد». خوشبختانه این ده شب خیلی مورد استقبال قرار گرفت. هدف هر شبی که برگزار می‌شد این بود که فضای بررسی و نقد مدرن را فراهم کنیم تا بتوانیم گامی برای باز کردن این گره فرهنگی پیش ببریم که کمبود یک نقد سالم و سازنده بود.

به‌علاوه، «ده شب نقد» دریچه نویی به درک و شناخت مفهوم نقد بود و کوششی برای پایه‌گذاری وضع بی‌غرض و بی‌تعارف که تنها توجه به کار، مبنای ارزیابی آن باشد، البته با توجه به معیارهای امروزه. از طریق این نشست‌ها بود که ما با استفاده از اسم‌های شناخته شده که استعداد و دانش خودشان را در راه فرهنگ و ادبیات امروز ایثار کردند، دعوت کردیم که بیایند و به ادبیات کلاسیک ما، آن هم آن طور که به ما داده شده، نگاهی کنند. ادبیاتی که به ما گفته شده بود نباید به آنها دست زد و باید به آنها احترام گذاشت و همینطور که هست، بپذیرید.

من همیشه فکر می‌کردم که اینها مهم هستند و می‌توان برای شروع استفاده کرد، ولی آیا همه‌ی اینها به آن شکلی که به ما دادند برای ما قابل استفاده هم هستند و آیا مثلا ادبیات امروز ما درست مصرف می‌شود و نوشته‌ی این نقدها دلسوزانه‌ و بدون غرض است؟

به عقیده من، ما باید یک نگاه کلی به ادبیات و به ویژه آنچه که در فرهنگ امروز ما می‌گذرد، بیاندازیم. باتوجه به نیازهای امروز و شرایطی که ایران دارد و پراکندگی گسترده ایرانیان در خارج از کشور، فکر می‌کردم باید یک نگاه فرهنگی دوباره و دلسوزانه و بی‌غرض به این ادبیات بکنیم.

شما نتایج آن گردهمایی‌ها را در مجله اینترنتی «واژه» منتقل کردید؟

ما در این شب‌ها از کسانی مثل داریوش آشوری، کریمه حکاک و دکتر همایون کاتوزیان و کسانی که در آمریکا و در اینجا توانستند به ما بپیوندند، بهره بردیم. خیلی‌ها از این برنامه‌ها استقبال کردند. فکر کردم که اینها باید در یک گستره وسیع‌تری منعکس شود و برای همین نشریه «واژه» را بنیانگذاری کردم. فکر می‌کردم که کار در این حد خواهد ماند ولی از آنجایی که دیدیم عده‌ی دیگری می‌آیند و وارد می‌شوند، ترجیح دادیم که کار را گسترده‌تر کنیم. تا امروز نیز خوشبختانه از کار استقبال زیادی شده و تا آنجایی که بتوانیم سعی می‌کنیم علاقمندان به این حیطه فرهنگی را تغذیه کنیم.

منهای قضیه نقد که به آن اشاره کردید، هیچ خط خاص دیگری هم برای دنبال کردن و منعکس کردن فعالیت ادبی در ذهنتان بود که این مجله اینترنتی را تشکیل دادید؟

فکر می‌کنم با توجه به شناختی که شخص خود من از وضعیت ادبیات چه در داخل ایران و چه خارج از ایران که مدت‌های زیادی است که در آن زندگی می‌کنم، پیدا کردم، یک فضای سالم بسیار ضروری است. یعنی واقعا «واژه» بر این باور است که با اعتقاد و اعتماد به وجدان‌های مسئول و آزاده می‌شود در این بستر تفکر، اندیشه، احساس، عاطفه و نیازهای امروزی‌مان، یک فضای سالمی را تدارک ببینیم تا در آن بتوانیم فعالیت‌های ادبی هنری‌ و دیدگاه‌های گوناگون را منعکس و معرفی کنیم که شناخته شوند.

همان‌طور که گفتم متاسفانه با توجه به اینکه در ادبیات ما فضای سالمی را نمی‌توان دید که وجود داشته باشد، از این جهت که بیشتر بر مبنای رابطه‌ها و این طرز تفکر مرید و مرشدی کار می‌کرد، هنوز هم می‌بینم که در ایران هستند کسانی که گله می‌کنند. این بود که من سعی کردم فضایی که برای «واژه» می‌سازیم فقط و فقط به کار توجه کند بدون توجه به امضای آنها. کارها از هرجایی که برای ما برسد اگر بدانیم که نیاز به شنیدن این حرف‌هاست و کار خوب است، ما استقبال می‌کنیم. در کنار آدم‌های بسیار شناخته شده‌ای که در «واژه» هستند، ما از تمام استعدادهای جوان و تازه و قابل تامل استقبال می‌کنیم و کارشان را منعکس می‌کنیم. خوشبختانه می‌توانم بگویم که واژه این کار را کرده...

چهره‌های جوان‌تری که کارشان از طریق مجله شما منعکس می‌شود بیشتر کسانی هستند که در ایران زندگی می‌کنند یا از ایرانیانی هستند که در اروپا و آمریکا فعالیت ادبی خود را دنبال می‌کنند؟

خیلی از ایران هستند. از اروپا و آمریکا هم هستند. از تمام دنیا هرجا که «واژه» را می‌خوانند و هر جا که حس می‌کنند اینجا می‌تواند منعکس کننده کارهایشان باشد، فرقی نمی‌کند.

سایت‌تان از بخش‌های مختلفی برخوردار شده، از شعر و داستان و نقد و بررسی گرفته تا طنز و ادبیات کشورهای همسایه و اخبار، این کار ویرایش و سفارش مطالب را شما به تنهایی انجام می‌دهید یا که همکارانی هم دارید؟

خوب به عنوان سردبیر، آخر سر هم خودم باید همه‌ی کارها را نگاه کنم و ادیت کنم و تحویل دهم. اما به هر حال دوستانی مثل آقای داریوش آشوری، آقای دکتر همایون کاتوزیان هستند که اگر نیازی باشد در کنار من هستند و همکاری مدام دارند. آقای دکتر جلیل دوست هم همینطور.

ولی شخصا در آخر آن نگاه کلی را خودم می‌کنم. این هیئت تحریریه برنامه همه‌شان نظرهایشان مهم است. البته کار ساده نیست و برای من و دوستان من که کارهای دیگری هم در کنار این کار داریم، زمان‌بر است ولی به هرحال به خاطر علاقه و مسئولیت و نیازی که حس می‌کنیم که امروزه به این نوع نشریه وجود دارد، سعی می‌کنیم که روی همه‌ی این زحمات و زمان‌بری و مشکلاتی که می‌تواند همراهش بیاورد، چشم بپوشیم و کار را انجام دهیم.

ممکن است که کار با تاخیر انجام شود ولی این تاخیر خیلی کبری نیست. در قسمت تکنیکی هم افرادی هستند که واقعا زحمت می‌کشند. بخش طراحی «واژه» و عرضه و ارائه این مطالب بسیار مهم است. در نتیجه آن شیوه‌ای را که ما برای ارائه این مطالب انتخاب و روی آن حساب می‌کنیم، برای ما مهم باشد و آن هم خودش کار دیگری است که زمان‌بر است.

مطالب مجله را شما به‌طور مرتب و برنامه‌ریزی سفارش می‌دهید یا اینکه خود نویسندگان می‌فرستند؟

همه‌ی دوستان عزیزی که با «واژه» همکاری می‌کنند، می‌دانند و به دیگران هم گفتیم که فقط کارهای تازه را در واژه منتشر می‌کنیم و نویسندگان هم خودشان محبت کرده و می‌فرستند. خیلی‌ها هستند که از شماره سوم چهارم وقتی که «واژه» و شیوه ارائه کارهایش را دیدند، بر آن شدند که با «واژه» همکاری کنند. یعنی در واقع می‌بینم که روزهایی است که ایمیل‌های فراوانی به‌ویژه از ایران برای ما می‌رسد که خودشان کارها را می‌فرستند و خودشان علاقمندند که کارشان در «واژه» چاپ شود. افرادی هم هستند که آدم‌های شناخته شده‌ای هستند و کارشان به مراتب در جاهای دیگر چاپ می‌شود ولی ابراز علاقه می‌کنند که کارشان حتما در «واژه» بیاید.

شما به کسانی که مقاله‌ها را برای «واژه» ارسال می‌کنند، حق‌الزحمه‌ای هم پرداخت می‌کنید؟

خوشبختانه ارسال مقالات فقط جنبه همکاری دارد و می‌توانم بگویم که آنها دلسوزانه و عاشقانه با «واژه» همکاری می‌کنند، برای اینکه «واژه» واقعا آن بودجه‌ای که بتواند در این جور مواقع پرداخت کند را ندارد و همه این را می‌دانند. اما در مورد نحوه ارائه و انتشار در اینترنت و کارهای تکنیکی‌اش در آنجا باز همکاری‌ها خیلی صمیمانه است ولی پرداخت‌هایی در نظر گرفته می‌شود. اما نویسندگان همه و همه فقط برای خدمت به فرهنگ و ادبیات می‌نویسند و به «واژه» می‌دهند و این بجاست که من از کارهایشان ستایش کنم.

شماره اخیر مجله را دیدم که بنیاد میراث ایران در لندن آن را پشتیبانی کرده از لحاظ مالی، شماره‌های گذشته چطور بوده؟

شماره‌های گذشته همه سرمایه‌های داخلی بوده ولی این دفعه کمی روی ما به‌خاطر بودجه فشار آورده بود و بیشتر به خاطر مسائل تکنیکی‌اش همانطور که می‌دانید زمان می‌برد و کار بسیاری دارد، این دفعه بنیاد میراث ایران توانست به ما کمکی بکند که امیدواریم که بتوانند این کمکشان را ادامه دهند.

ایده‌های تازه‌ای هم برای کار در «واژه» دارید یا اینکه کار را به همین شکل ادامه خواهید داد؟

ببینید اگر امکانات مالی ما فراهم شود، بله. ایده‌های تازه هم هست برای واژه و گسترده‌تر کردنش. من با چند تا از همکاران انگلیسی زبان که در اینجا کارهایشان شناخته شده و انگلیسی هم هستند، صحبت کردم و آنها هم استقبال کردند که ما بتوانیم کارهای ایرانیان را به زبان انگلیسی منعکس کنیم و بخشی هم از انگلیسی بازگو کنیم منتهی ما در آن زمینه احتیاج به امکانات مالی بیشتر داریم وگرنه افرادی که بخواهند همکاری کنند و افرادی که واقعا کاردان و کارشناس هستند، آماده همکاری با واژه هستند و من خیلی دلم می‌خواهد که بتوانم کارهای خوب و ارزنده‌ای که به دست ما می‌رسد را بتوانیم به زبان انگلیسی هم به جهانیان منعکس کنیم. امکاناتش از نظر ادبی و فرهنگی وجود دارد و فقط امکانات مالی‌اش هست که امیدوارم که ایرانیانی که واقعا علاقمند به فرهنگ و ادب ایرانی هستند و دلشان برای حفظ آن می‌سوزد و اینکه می‌دانند همه که ایران با فرهنگ و ادبیاتش زنده است و دلسوزی‌های ایرانیان بوده که توانسته این ادبیات را برای ما حفظ کند و ایرانی را ایرانی نگاه دارد.

همانطور که گفتم «واژه» مجله‌ای مستقل و آزاد است اگر افرادی باشند و جلو بیایند و قدم بگذارند به ما کمک‌های خالصی کنند تا ما بتوانیم این نشریه را در یک سطح جهانی عرضه کنیم. با توجه به اینکه همکارانی هستند که اینها دستشان در این زمینه بسیار باز است و اهل آمریکا و انگلستان هستند، در زبان انگلیسی شناخته شده هستند، بتوانیم اینها را بیاوریم و از طریق آنها کارهای ایرانیان را در جهان منعکس کنیم.


مرتبط: نشریه اینترنتی واژه

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اين مجله اينترنتی که سالی يک شماره هم منتشر نمی کند! حالا خانم رساپور چرا سنگی به اين بزرگی بلند کرده اند و حرفهايی گنده گنده ميزنن؟

-- سينا ، Jan 15, 2008 در ساعت 06:27 PM

لطفا هیستری وار به مطلب نگاه نکنید.
کدام حرفهای گنده کنده زده شده ؟؟
کمی پرنسیب از خود نشان بدهید وقتی که به شمای خواننده احترام می گذارند و از شما می خواهند که در صورت تمایل نظر بدهید حداقل به قلم و نفس قلم احترام بگذارید و فضای رادیو زمانه را درگیر این ادبیات بی مایه نفرمائید - رادیو زمانه جای این بازیهای بچه گانه نیست - به زمانه ای - که این رادیو برپاست بیاندیشید - فردا این را هم نخواهید داشت - وازه را هم نخواهید داشت و ...... و دیگر هیچ چیزی نخواهیم داشت - ان روز امیداوارم که زود نیاید.......!

-- فرامرز سیمائی ، Jan 16, 2008 در ساعت 06:27 PM

chera ahgaye Sina khodash sang miandazad jeloye kare bozorg e digaran? be nazar-e man Merangiz rasapour kar bozorgi mikonad va ghabel e setayesh ast. shoma hasoodan khodetan che karde eed ?!
Doroud bar vajeh va afarin be mehrangizm
hatman kare Sina chap nashode va hesabi jaeesh dareh misoozeh!

-- mansour ، Jan 16, 2008 در ساعت 06:27 PM

Zendeh baad Mehrangiz Rassaoor ke "aab dar khabgahe moorchegaan rikhteh ast!"
Hameh bozorgaan va nou aavaraane maa az daste een aadam haaye hasood va be estedaad ranj keshideh and amaa be kaare khod edaameh daadeh and. Mehrangiz baanoo, baa bonyaan gozaariye VAJEH khedmate bozorgi be adabiaate maa kardeh ast ke kaare har kasi nist. VAJEH be raasti cheraaghe por nori ast ke chashme maa raa roshan kareh ast. kaare por zahmati ke taarikh nesbat be aan ghezavat khahad kard.
Biaaeed bad jensi va hesaadat raa kenaar bogzaarim va be chenin shaere granghadri doroud beferestim . VAJEH yak majaleh karshenas va ghaabele taghdir ast.
Khanome rasspoor aziz khasteh nabaashid.
baa ehteraam
Armin Navab

Man choon fonte farsi nadaaram lotfan hameh in neveshteh naaghaabele maraa khodetaan be farci benevisid.i

-- armin ، Jan 16, 2008 در ساعت 06:27 PM

این آقا یا خانم سینا نگفتند که ناراحتند که چرا نشریه واژه، دیر به دیر منتشر میشه یا اصلا دلخورند که چرا منتشر ‏میشه؟ واقعا چه سنگی سنگین تر از این برای بلند کردن و چه حرفی گنده تر از این برای زدن که تو دچار آسیب ‏دیدگی فرهنگی باشی و در عین حال بخواهی در باره ی یک نشریه که ویژه ادبیات و فرهنگ است نظر بدهی. ‏
فرهاد

-- فرهاد ، Jan 18, 2008 در ساعت 06:27 PM

man az shenidan va khondane in mosahebeh vaghan lazat bordam va eftekhar mikonam be dashtane chenin shaere bozorgi ba chenin hare arzandehe ke kardeh. bva hadafhaye ali
be nazare man mehrangiz rasapor behrarin kesiye ke mitooneh dar morede shere emrooz ma harf bezaneh. man kheli doost daram nazaresh ro nesbat be vazeyate sher emooz iran va kharej az iran bedoonam.
az radio zamane mamnoonam ke ba in shaere agah va farzaneh goftegoo kardeh.be oon Sina ham migam ke baleh sange bozorgi bardashte vali toonesteh bardareh. tou mitarsi ke bokhoreh too saret?
pas boro ghayem sho to ro chi be farhang va adabiat?
ba tashkor az radio Zamaneh baraye in mosahebeye ali
Elham

-- elham ، Jan 19, 2008 در ساعت 06:27 PM

She is amazing! Please send my regards to her.
Thanks a lot.
Marjan

-- Marjan ، Jan 22, 2008 در ساعت 06:27 PM