رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی پاپ > قصهی ناتمام از نسلی که از بین رفت | ||
قصهی ناتمام از نسلی که از بین رفتپژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.comمدتی پیش، از یکی از تلویزیونهای ایرانی در لسآنجلس، آگهی یک آلبوم تازه از یک خوانندهی تازه را دیدم. عجیب بود؛ اینبار نه از ریتمهای ششوهشت خبری بود و نه از یک کامیون دختر که پشت سر خواننده برقصند! خواننده به آرامی میخواند و در ویدیو هم تصاویر ایران و مردم به زیبایی در پی هم میآمد. نام آلبوم، «قصه ناتمام» بود، با صدای امیر. این آلبوم نخستین کار اوست ولی با حضور دو چهرهي مطرح ترانهسرایی و موسیقی پاپ ایران: آندرانیک و شهیار قنبری.
کنجکاو شدم که بقیهي کارهای آلبوم را هم بشنوم ولی همانطور که حدس میزدم، از سی.دی. در فروشگاههای ایرانی آمستردام خبری نبود. از یکی از دوستان آمریکا نشین خواستم تا برایم بفرستد. هم جای تعجب داشت و هم جای خوشحالی که یک خوانندهي جوان برای اولین کار خود تا این حد حساسیت نشان داده و سعی نکرده یک آلبوم به آلبومهایی اضافه کند که محتوایشان مانند هم و تنها نامشان با هم متفاوت است. امیر، خوانندهی این آلبوم از کودکی نواختن پیانو را آغاز کرده ولی کار اصلی او در حال حاضر، ساخت و ساز است. سالهاست که در سندیگو، در شمال کالیفرنیا زندگی میکند. با او دربارهی این آلبوم صحبت کردم و اینکه چرا ویدیوهایش از شبکههای ایرانی لسآنجلس، تقریباً اصلاً پخش نمیشود و همچنین با آندرانیک، آهنگساز بیشتر ترانههای آلبوم «قصه ناتمام»؛ ابتدا صحبتهای امیر:
امیر: کمپانی آواز که پخشکنندهي این سی.دی است جزو کمپانیهای رسمی در کالیفرنیا نبود. اینجا در حقیقت باندبازی است. هر کسی با کمپانیهای بزرگ کار کند سیدیهایش را راحتتر پخش میکنند. من خودم هم زیاد مصاحبه نکردم چون بعضی از سئوالهایی که میپرسند اصلاً به سی.دی ربطی ندارد. چه سئوالهایی میپرسند؟ میپرسند چرا آهنگهای تندتر نمیخوانی، چرا ششوهشت نمیخوانی، چیزی که الان در بورس هست، چرا میخواهی برعکس همه پیش بروی... اینها سئوالهایی است که میپرسند. زمانی هم که میخواهی در مورد سیاست صحبت کنی، اشاره میکنند که شما در موسیقی بمان و در سیاست وارد نشو. کمپانی هم مهم است. اینها با کمپانی کار میکنند و اگر کمپانی جدید باشد خب، راحت نیستند. کمپانی آواز را خودت برای انتشار سی.دی.ات درست کردهای یا اینکه قبلاً وجود داشته؟ این یک کمپانی تازه در سندیهگو است که من با چند نفر از دوستانم تشکیل دادیم. بیشتر میخواستیم جوانها را معرفی کنیم در کالیفرنیا، در تمام آمریکا. چون تازه است، مسائلی دارد، ایرادهایی میگیرند و وجود کمپانی جدید برایشان سخت است. خب فکر نمیکنی یک مقدار از ضعف اطلاعرسانی هم باشد؟ مثلاً نشانی سایتی که در پشت جلد سی.دی. از کمپانی گذاشته شده هنوز هیچگونه اطلاعاتی در آن نیست! بله. این ضعف خودمان هم است. کار پخش سی.دی در آمریکا خیلی زیاد است. مشکل دیگر این است که مقداری از سی.دیها را کپی میکنند و این بیشتر کار را خراب میکند. بازدهای از سی.دی نداریم. کمپانیهایی هستند که به همان شکلی که ما سیدی را پخش میکنیم، کپی میکنند و در شهرهایی که دست ما نمیرسد و قدرت پخش نداریم، تکثیر میکنند. هر چه هم درآمد باشد خودشان بر میدارند. این به کار ما ضربه میزند ولی پیش میرویم. میجنگیم تا برسیم به هدفمان. «قصه ناتمام»، اولین آلبوم تو است. زمانی که این آلبوم را بهصورت تمام شده و کامل گوش کردی، آن را چطور دیدی؟ شعرها که بیشتر از شهیار قنبری است، بسیار قوی هستند. از بابت تنظیم و آهنگسازی هم آندرانیک در این کار استاد است. مجموعهي خیلی خوبی بود. در حقیقت من مانند سازی بودم که میآمدم و میزدم. خواننده مثل یک ساز است. میآید بخشی از موسیقی را اجرا میکند و میرود. کار اصلی، کار تنظیم کننده و آهنگساز است. کارگردان اصلی آنها هستند ولی شنیدن آن بسیار لذت دارد. از یک ترانه شروع میشود و آهنگ، سازهای مختلف و ارکستر روی آن میآید. روند کار برای من که خیلی جالب بوده، شنوندهها هم اگر تا آخرش بشنوند، نظر آنهاست دیگر... آشنایی تو با شهیار قنبری و آندرانیک چگونه بهوجود آمد؟ چطور توانستی برای اولین کار با دو نفر که از مهمترین چهرههای ترانهسرایی و موسیقی پاپ ایران هستند کار کنی؟ من سالها به دنبال کارهای آندرانیک بودم. کارهای او را از ایران گوش میکردم؛ آلبومهای داریوش، گوگوش و پس از انقلاب، کارهایش با هایده. یکی از دوستان مرا به ایشان معرفی کرد. رفتم و خواندن کارها را شروع کردم. صدا را امتحان کردند. من چون خودم ساز هم میزنم، راحتتر توانستیم مکالمه کنیم. چه سازی میزنی؟ پیانو را از 16-15 سالگی خیلی جدی و بهصورت فشرده با معلم کار میکردم. در دانشگاه، رشته فرعیام را موسیقی کار کردم. کلاسهای آواز گذراندم. اگر بخواهیم با حرفهایهایی مانند آندرانیک کار کنیم باید این زبان را یاد بگیریم. بسیار سختگیر است ولی اگر بدانی که دقیقاً چه میخواهد، کار کردن با او راحتتر میشود. خودت از بابت ترانههایی که در «قصه ناتمام» خواندی چقدر نقش داشتی؟ حالتهای خاصی مورد علاقهات بود و دوست داشتی ترانههایت در آن حال و هوا باشند یا اینکه بیشتر، سازندهی موسیقی و ترانهسرا بودند که فرم و جهت ترانهها را تعیین میکردند؟ ترانه سرا که خیر. ما شعر را تنها انتخاب می کنیم. انتخاب شعر با من بوده و حالتهای ملودی را هم که آقای آندرانیک خودش درست کرده ولی با هم صحبت میکنیم که من این حالت و سبک را دوست دارم چون ایشان در سبکهای گوناگون کار میکند؛ حالتهای مختلفی که بستگی به خود خواننده دارد. هر طور بخواهیم ایشان میتواند تنظیم کند. من چون موسیقی کلاسیک کار کردهام، دوست داشتم کارهای ارکستریمان قوی تر از کارهای معمولی باشد. سعی خودمان را کردهایم. در این آلبوم، کارها بیشتر، ترانههای عاشقانه هستند ولی یک قطعه به نام «صحنه» هم در آن اجرا شده که محتوایی متفاوت دارد. به نظر میآید با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران ساخته شده است. از این کار بگو. از بابت شعر، به آقای شهیار قنبری گفتم که میخواهم شعری باشد که درد جوانهای وطنمان را بگوید. درد نسل قدیم، نسل جدید و آینده. اگر به شعرش توجه کنید دقیقاً در مورد جوانی و نسل ماست که از بین رفته و نسل قبل که به خاطر انقلاب از بین رفت. ایشان هم با همان محتوا، شعر ترانه را نوشتند. برای تنظیم هم آقای آندرانیک در آن قطعه واقعاً سنگ تمام گذاشتند. زمانی که از ایران بیرون آمدی چند ساله بودی؟ 15-14 سال. چه سالی بود؟ 1988 میلادی. در این سالهایی که در آمریکا بودی به ایران هم رفت و آمدی داشتی یا اینکه دیگر بازنگشتی؟ سال 2000 برای دید و بازدید برگشتم. در آن سفر ایران را چطور دیدی؟ خیلی از جوی که بهوجود آمده بود مأیوس شدم. چرا؟ مردم خیلی خسته به نظر میرسیدند. آنطور که من متوجه شدم خیلی گرفتار هستند و خیلی به مشکلاتشان اضافه شده است. شاید به خاطر فشار جامعه و فشار اقتصادی است. همه دنبال یک لقمه نان هستند. هیچ چیز مثبتی ندیدی؟ میگویند 70-65 درصد جامعه، نسلی است که زیر 25 سال است و این خیلی مثبت است. ولی چه می توانند بکنند و این انرژی به چه سمتی هدایت میشود؟ به نظر من دارند از بین میروند. شما با کشورهای اروپایی مقایسه کنید یا با آمریکا مقایسه کنید. استعدادهایی که در ایران هستند جای رشد ندارند. مجبورند به اروپا و آمریکا بیایند و این جای تاسف دارد. الان مشغول کار تازهای هم هستی؟ بله. آلبوم دوم تقریبا 3-2 تا آهنگ مانده تا تمام شود. همچنان با آندرانیک و شهیار قنبری؟ بله. البته شعرها را از ترانهسراهای گوناگون انتخاب کردیم و همه از شهیار قنبری نیست. تعدادی از افشین سرفراز از ایران، برادر آقای اردلان سرفراز است. یکی از کارهای قدیمی را هم میخواهیم بازسازی کنیم.
بیشتر ترانههای آلبوم «قصه ناتمام» از بابت موسیقی و تنظیم اثر آندرانیک است. آندرانیک از آغاز فعالیتهایش در سالهای پیش از انقلاب در ایران، تا همین چند سال پیش با مطرحترین خوانندگان موسیقی پاپ کشور مانند گوگوش، هایده، داریوش، ابی و معین همکاری داشت ولی به تازگی همکاریاش بیشتر به کار با خوانندگان جوان و تازهکاری مانند امیر، سپیدار و راد معطوف شده است. از او دلیل این قضیه را پرسیدم. آندرانیک: خوانندگان قدیمی واقعاً فکر کردند که خودشان بودند که به جایی که هستند، رسیدند. این است که یک مقدار بیحرمتی کردند. مثل گوگوش، ابی و البته باید بگویم که بلانسبت داریوش. چون کسی بوده که همیشه احترام گذاشته و واقعاً از او متشکرم. ولی دیگران متاسفانه کار درستی نکردند. اگر بالای سرشان بودهام، چیزهایی تحویل جامعه دادهاند وگرنه الان مردم ایران میدانند که اینها در چه وضعیتی هستند. روز به روز بدتر میشوند و هنوز هم مردم کارهای قبلی اینها رامی خواهند و نه کارهای تازهشان را. جوانهای ما از نظر موسیقی، خیلی بهتر میفهمند. ارزش کسانی که واقعاً کارشان درست است را بهتر می دانند. برای همین هم شده که من دوست دارم به جوانها کمک کنم و خواهم کرد. روال کارتان با خوانندگان جوانی که به خوانندگی علاقه دارند چیست؟ چه ویژگیهایی باید داشته باشند تا با آنها کار کنید؟ برای من اول انسانیت مطرح است و بعد فرد باید مسلماً صدای خوبی داشته باشد، ریتم را بفهمد و احساس کند. شما بچههای یکی دو ساله را در نظر بگیرید. میبینید که با دست ریتم را اگر بشنوند، می گیرند. این نشان می دهد که ریتم را خدادادی حس میکنند. اگر حس نکنند باز بالاخره چاره هست که درس داد و تعریف کرد. جوانها را بهتر می بینم. من از تهران بارها تلفن داشتهام که ما کارهای شما را جمع آوری می کنیم. من خوشحال میشوم که بچههای تهران با آن خفقانی که هست سعی میکنند چیزی را درست یاد بگیرند. همکاری شما با امیر چگونه آغاز شد؟ او برای تنظیم یک آهنگ پیش من آمد. از من خواهش کرد که به او آهنگ بدهم و به این ترتیب شروع به این کار کردیم. خوشبختانه موسیقی را خیلی خوب می فهمد. ما برای روزهای آینده، خوانندگان خوبی خواهیم داشت. صدای امیر را چگونه می بینید؟ به نظر میرسد که در آلبوم «قصه ناتمام» کارها بیشتر در یک چارچوبی حرکت میکنند و ترانهها از آن چارچوب فراتر نمیروند؛ کارهای عاشقانهی ملایم. فکر می کنید صدای او اجازه نمیدهد که مانورهای گوناگون روی آن داده شود؟ به کارهای خوانندگان قدیمی هم که گوش میکنید، وقت زیادی برای آنها گذاشتهایم تا به اینجا رسیدند. هر کسی که در این کار تازهکار است، آن قدرت را ندارد که بتواند هر مانوری را که بخواهد بدهد. این است که ما باید یواش یواش به تازه کارها آموزش بدهیم تا بتوانند به آن صورتی که میخواهیم از آنها استفاده کنیم. |
نظرهای خوانندگان
Ba salaam,
-- Siamak Zarifkar ، Dec 18, 2007 در ساعت 12:40 AMman ham kare motefavete in honarmande javane irani ra didam va lezat bordam. vaghean jaye taasofe ke musighiye pop iraniye khareje keshvar be estesnaye chandtay dar koliyatash natavaneste masire mostaghele honareye khod ra peyda konad. be nazare man ruye in ghaziye ziyad bayad kar kard. va gozareshhaye mofidi hamchon kare shoma bayad bishtar ronagh dade shavand.vali moshkele band bazi dar in zamine, be nazare man garibangire aksare bakhshhaye ma iranian ast.
آقای پژمان خان کار خیلی خوبی بود. با لحن «نوبولشت» امیر بسی ارتباط برقرار کردم. تصویری که از خودش می دهد هم عالی بود: یکی مثل بقیه ما بچه های نیمه این وری نیمه اونوری (و طبعا نه اینوری نه اونوری!)که عاشق موزیک بوده و پیانو می زده و از سنت پاپ به اصطلاح سنگین و رنگین ایرانی (گوگوش -داریوش ...) هم خوشش میامده و جربزه اش را هم داشته که با آدم های اصلی همان سنت کار کند، کار بیرون بدهد و پخش کند. آدمی که فکر می کند و می تواند درباره وضعیت ایران اظهارنظری بکند که ارزش شنیدن دارد. خلاصه خیلی خوب بود.
خیال می کنم شبکه ساپورت غیررسمی وبلاگ ها بتوانند کمک (قاعدتا جزئی) به معرفی و پخش کارهایش بکنند. همانطور که قبلا درباره کیوسک و نامجو کردند. فقط کاش اطلاعاتی که به درد این کار بخورد را هم می گذاشتی.
هوم باید دید.
قربان شما
-- Pezeshk ، Dec 19, 2007 در ساعت 12:40 AMبا سلام و ارض خسته نباشید خدمت شما..
-- iman ، Apr 7, 2008 در ساعت 12:40 AMمن شخصی رو میشناسم که از استعداد فوق العاده ای در زمینه موسیقی و خصوصا آواز برخوردار است. از توانائی های این فرد میتوان به این مسئله اشاره کرد که اگر مجال خواندن را پیدا کند به راحتی حتی یک level بالاتر و بهتر از امید و معین میخواند.خواهش میکنم ایشان رو راهنمائی بکنید که چطور میتونه شروع به کار کنه؟ به نظر خیلی از کسانی که تو این مدت با ما آشنا شدند اگر 1 آهنگ .فقط 1 آهنگ از این شخص پخش بشود زیر 1 ماه مشهور میشود.خواهش میکنم ما را راهنمائی کنید که چطور میتونیم 1 آهنگ پدر و مادر دار بیرون بدهیم که آهنگسازش آقای آندرانیک یا اساتید دیگر باشند؟