رادیو زمانه > خارج از سیاست > مجله پژوهشهای ایرانی > آتی بان، تلاشی خودجوش برای پیوند فرهنگی فارسی زبانان | ||
آتی بان، تلاشی خودجوش برای پیوند فرهنگی فارسی زبانانپژمان اکبرزادهpersia_1980@hotmail.com«آتیبان دات کام» (Atiban.com) نام یک تارنمای فرهنگیـادبی است که فعالیتهایش را در ایران از مرداد 1384 آغاز کرده است. «آتیبان» نامی مخفف و گرفته شده از عبارت «نویسندگان ادبیات بدون مرز ایران، تاجیکستان و افغانستان» است که برآمده از «آتی» به معنای آینده و پسوند «بان» (عموماً به معنای «نگهبان آینده») است. «آتیبان» به تازگی بخشی انگلیسی نیز به تارنمای خود اضافه کرده است. این سایت زیر نظر یک مدیر و شورای سردبیری که همه از خبرنگاران، نویسندگان حوزههای ادبی و شاعران هستند اداره میشود. «آتیبان» هدف خودش را ایجاد همبستگی بیشتر بین نویسندگان و روزنامه نگاران ایران، افغانستان و تاجیکستان اعلام کرده است. حسن بصیری در شهر بوشهر که عضو شورای سردبیری این سایت است دربارهی فعالیتهای «آتیبان» چنین می گوید:
حسن بصیری: هدف از ایجاد این سایت، فراتر از تنها یکجور هماهنگکننده میان خبرنگاران و هنرمندان بود. من شخصاً اعتقاد دارم که بهوجودآمدن این سایت در واقع معرفی غنای فرهنگ و ادبیات فارسی به دیگر مناطق جهان و همه فارسیزبانانی است که در سراسر دنیا زندگی میکنند. فعالیتها فراتر از کار در چارچوب زبان فارسی است؛ با توجه به اینکه ادبیات کشور ما بهنوعی دچار دوگانگی شده و در واقع شکاف بزرگی بین اندیشمندان جامعه و قشر آدمهای عادی بهوجود آمده است. ولی بهطور مشخص در سایت اشاره شده که می خواهید روزنامه نگاران ایران، تاجیکستان وافغانستان در این سایت همکاری متمرکزتر و بیشتری داشته باشند... به این دلیل است که در واقع این سه کشور هستند که غنای فرهنگ و ادب فارسی را بهوجود آوردهاند. در نتیجه این موضوع کاملاً طبیعی به نظر میرسد که یک مجموعه، یک گروه، مجله و یا هر چیزی سعی کند اینها را گردهم بیاورد که بتواند نتیجهای که میخواهد را بگیرد؛ نه فقط در خود ایران، بلکه جهانشمول باشد. در این مدتی که این سایت را تشکیل دادهاید، چقدر به این هدفی که داشتید رسیدهاید؟ ما خودمان سایت را یک کودک شیرخواره فرض میکنیم. ما یک هدف داریم و میدانیم که افرادی که زحمت می کشند توی سایت، شاید خودشان نتوانند نتیجهی کارشان را اینجوری که باید ببینند. با ایمان و عشقی که دارند واقعاً همه بدون چشمداشت کار میکنند. هیچ نوع درآمدی برای افرادی که در این مجموعه کار میکنند وجود ندارد اما در این کوتاه مدتی که بنیاد سایت گذاشته شده، حداقل در ایران، افغانستان و تاجیکستان بسیار موفق بوده است. با توجه به جوان بودن و با توجه به اینکه هنوز زمان زیادی نگذشته از آن دوره ای که لازم است برای شکل گرفتن، توانسته هواداران خوبی جذب کند. نویسندگان و روزنامهنگاران افغان و تاجیک چقدر استقبال کردهاند از ایدههای شما و از این سایت؟ در شورای سردبیری «آتیبان» افرادی داریم از افغانستان که یا در افغانستان هستند و یا دوستان افغانی که خارج از کشورشان مانند آلمان، هلند و آمریکا زندگی می کنند. افغانستان و ایران را نمیشود باهم مقایسه کرد از نظر فرهنگی و از نظر بینش اجتماعی. هیچکسی نمی تواند ادعا بکند که ملت افغانستان مانند ملت ایران در همین شرایط و از نظر فرهنگی دارای ردهبندیهای فرهنگی و اجتماعی یکسانی هستند. هیچکس نمیتواند این را بگوید. اما با این وجود، با توجه به چیزهایی که ما میبینیم روی سایت، مانند شعرهایی که از سراسر جهان از دوستان افغانی میرسد؛ از شاعران، نویسندگان و از خود افغانستان مشخص می کند برای ما که در افغانستان هم توانستهایم جای پایی باز کنیم. هرچند که هنوز نتوانستهایم موفق باشیم آنطور که باید و آن هم دلیلاش خیلی واضح است؛ عدم دسترسیشان به چیزهایی که امروزه در ایران مردم میتوانند داشته باشند. من فکر نمیکنم افراد زیادی باشند در افغانستان و بهویژه در محیطهای روستایی و با توجه به شرایط اجتماعی که مثلاً کامپیوتر داشته باشند یا اصلاً اینترنت معنی داشته باشد. هرچند الان شاید مثلاً حرکتی بهوجود آمده باشد برای نیل به این هدف. اما خب در محیطهایی مانند کابل یا شهرهایی که همیشه از نظر ادبی وزنهای بودند، «آتیبان» توانسته موفقیت به دست بیاورد. شما هیچوقت توانستهاید با دوستان افغان و تاجیکی که با شما همکاری داشتهاند دور هم جمع بشوید؟ یا اینکه همیشه تماسها اینترنتی بوده؟ نه. متاسفانه تا حالا چنین امکانی را نداشتیم. ولی دوستان به فکر این مسئله بودهاند که ما مثلاً بتوانیم در تهران نشستی داشته باشیم، یا یک جای دیگر فرضاً در کابل یا در یکی از شهرهای تاجیکستان. ولی میدانید، مشکل ما این است که ادبیات کشورمان دوگانه است. یک ادبیات دولتی داریم و یک ادبیات آدمهای بهقول معروف، دیوانههای عاشق. آنهایی که به خاطر عشقشان کار میکنند. در واقع ما اسمش را میگذاریم «ادبیات مستقل» و «ادبیات دولتی». «ادبیات دولتی» آن ادبیاتی است که با سیاستهای روز حکومت جفت و جور است و مطرح می شود که آنها شیوهي نگارششان و اصلاً همه چیزشان فرق میکند. «ادبیات مستقل» هم ادبیاتی است که خودجوش است و در خود جامعه شکل میگیرد. متاسفانه در بخش دولتی، هزینههای سنگینی صرف میشود. با وجود اینکه هیچگونه نفعی یا در واقع حتا یک قدم به جلو در روند تکامل ادبیات در جامعه نیست. یک قدم به عقب شاید بشود گفت و شاید هم بیشتر. اما خب ادبیات مستقل و خودجوش در جامعه ما با مشکلات بسیار وحشتناکی روبهرو است. یکی عدم وجود امکانات مالی است. کار خود من در بوشهر تدریس زبان انگلیسی است. بقیه دوستان هم بیشترشان مثلاً استادان دانشگاه در تهران هستند، دیگری در آلمان، یکی در آمریکا و دیگران در شهرهای مختلف ایران، تاجیکستان و افغانستان. جمع کردن اینها مستلزم وجود بودجه است. برای سایت، شما چطور همکارانتان را جمع کردید برای همکاری؟ بیشتر از طریق اینترنت. سایت راه اندازی شد. بعد چون سایت یک سایت ادبی صرف بود، افراد شعر میفرستادند، داستان کوتاه میفرستادند و خب شورای سردبیری هم تمرکز داشت روی همه افرادی که عاشقانه در واقع همکاری می کردند. بعد میشد انتخاب کرد. مثلا به یکی پیشنهاد بدهی و ببینی پتانسیل دارد و می تواند کار کند. الان هزینههای سایت از کجا تامین میشود؟ هزینههای سایت را یکجورایی ما خودمان تامین میکنیم. شاید باورکردنی نباشد. من یکی از اعضای این مجموعه هستم. افرادی زیادی هستند که نقش اسپانسر را بازی میکنند. خصوصاً دوستانی که در خارج از کشور زندگی میکنند. چرا در سایت هیچ نامی از گردانندگان آن نیست؟ فقط نشانی ایمیل است و صندوق پستی. شاید شما خودتان جواب سوالتان را بهتر بدانید. بیشتر به دلیل فضایی است که در جامعه حاکم است. خودتان اشاره کردید که فعالیت هایتان کاملاً ادبی است... بله کاملاً ادبی است ولی در جامعهي ما میشود نوک پیکان را به هر طرفی چرخاند. |