رادیو زمانه > خارج از سیاست > سیاسی > سفارت آمریکا به تهران باز میگردد؟ | ||
سفارت آمریکا به تهران باز میگردد؟گفتگو با مهدی خلجی را از اینجا بشنوید. روز یکشنبه، بیست و هشتمین سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران بود. روزی که سرنوشت رابطهی دو کشور ایران و آمریکا را برای سه دههی بعد تغییر داد. گروگانگیری با وجود مخالفت دولت مهندس بازرگان و شماری از شخصیتهای روحانی مؤثر، مانند مهدوی کنی، بیش از حد انتظار به طول انجامید و ۴۴۴ روز دیپلماتها در اسارت اشغالگران سفارت ماندند. دانشجویان اشغالکنندهی سفارت، خودشان سالها بعد به انتقاد از اشغال سفارت پرداختند و به دیدار و گفتوگوی دوستانه با گروگانهای سابق خودشان رفتند. از آن زمان، بحث بازگشایی سفارت آمریکا هر چند وقت یک بار مطرح شده و از همه بیشتر در آغاز دورهی ریاست جمهوری رفسنجانی، و نیز در دورهی خاتمی. اما سفارت آمریکا هنوز در تهران بسته است. این روزها هم با وجود همه تبلیغاتی که بر سر احتمال برخورد نظامی ایران و آمریکا مطرح است، کمتر کسی فکر میکند که سفارت آمریکا در تهران جمهوری اسلامی سرانجام بازگشایی میشود. اما آیا واقعاً هیچ امیدی به بازگشت سفارت و تجدید رابطه بین ایران و آمریکا نیست؟ در این زمینه با مهدی خلجی کارشناس مسایل ایران در بنیاد واشنگتن گفتوگویی داشتیم: آقای خلجی در سالهای گذشته تماسهای متعددی بین ایران و آمریکا وجود داشته است؛ مثلاً بر سر عراق. شما فکر میکنید ایرانیها امروز برای نوعی گفتوگو با آمریکا آمادگی بیشتری دارند؟ تصور میکنم. زمینهی سیاسی هم در آمریکا و هم در ایران به گونهای هست که احتمال برقراری رابطه میان آمریکا و ایران، خیلی بیشتر از هر زمان دیگر است. ببینید، آن چه در ایران طی این یکی دو سال گذشته اتفاق افتاده، ابتدا بسیار ناامیدکننده بود: روی کارآمدن یک شخص بسیار تندرو و ضداسراییل در مقام ریاست جمهوری آقای محمود احمدینژاد. اما در ماههای گذشته نشانههای بسیاری هست برای این که از قدرت سیاسی او کاسته شده و او بسیاری از حامیان و پشتیبانان سنتی خودش را از دست داده است. در نتیجه این امید بیشتر وجود دارد که موضع ایران در قبال آمریکا یا در قبال مذاکره با آمریکا انعطافپذیرتر باشد. از طرف دیگر حوادثی که در منطقه دارد رخ میدهد، منافع استراتژیک و امنیتی جمهوری اسلامی را خیلی به منافع آمریکا نزدیک کرده است. آخرین نمونه موضع مشترک جمهوری اسلامی و آمریکا در قبال مسایل پ.ک.ک در ترکیه است. موضعی که آمریکا در قبال این گروه کُرد دارد، دقیقاً موضعی است که ایران دارد و این نشان میدهد که منافع ایران و منافع آمریکا در مسألهی کردهای ترکیه بسیار شبیه به هم هست. همین طور در بسیاری از مسایل عراق منافع ایران و آمریکا به هم نزدیک است و هر دو کشور میخواهند هر چه زودتر امنیت در عراق برقرار بشود. مجموع اینها باعث شده است مذاکره بین ایران و آمریکا و حتی برقراری رابطهی عادی میان آمریکا و ایران را خیلی ضروری و فوری بکند و احتمالش را خیلی شدت ببخشد. فکر میکنید نظر رهبر ایران دربارهی روابط با آمریکا چه خواهد بود؟ ببینید. آقای خامنهای موضع بسیار پیچیدهای همواره اتخاذ کرده است. اساساً شیوهی حکومترانی آقای خامنهای این است که قدرت را در دست داشته باشد؛ اما مسئولیت را نپذیرد. اگر بپذیریم که ایران در آستانهی دوراهیهای بسیار سرنوشتساز است و باید میان بد و بدتر چیزی را انتخاب بکند؛ و اگر فرض کنیم که مذاکره با آمریکا برای آقای خامنهای یک تابو باشد و امری باشد که پذیرشش هزینههای سیاسی دارد؛ اما در برابر آن، ما مسألهی حمله آمریکا به ایران را داریم. در نتیجه من فکر میکنم که آقای خامنهای ناگزیر خواهد بود با مشکلاتی که آقای احمدینژاد برای سیاست خارجی ایران تولید کرده است، در ماههای آینده به نحوی سیاست خودش را تعدیل بکند. در این تعدیل سیاست هیچ بعید نیست که آقای خامنهای شخصاً موضع فعالتری را به عهده بگیرد و طبیعتاً آمریکایی هم اگر بخواهند مذاکره بکنند، با کسی دوست دارند مذاکره بکنند که قدرت واقعی را در دست دارد و از آن جا که آقای احمدینژاد هم تا اندازهای قدرتش را از دست داده، آن مرد مقتدر سیاست ایران آقای خامنهای است و طبیعتاً این مذاکره باید با آقای خامنهای صورت بگیرد. من فکر میکنم آمریکاییها تا یک حدی هم این مسأله را تست کردهاند. یعنی وقتی بحران بازداشت خانم هاله اسفندیاری در تهران پیش آمده بود، از هر طریقی که اقدام میشد، به نتیجهای نرسیدند. حتی از طریق سازمان ملل هم اقدام کردند و به نتیجهای نرسیدند. آقای هامیلتون رییس مؤسسهی ویلسون شخصا به آقای خامنهای نامهای نوشت و از ایشان خواست که خودشان مداخله بکنند و این بحران را خاتمه ببخشند. و آن چه موجب شگفتی بسیاری از ناظران سیاسی در واشنگتن شد، این بود که آقای خامنهای، بر خلاف روشهای مرسوم خودش شخصاً به این نامه پاسخ داد و وعده داد که خانم اسفندیاری را به زودی آزاد بکند. این نشان داد که اگر دولت آمریکا بخواهد مشکلاتش را با ایران حل بکند، بهتر است که با شخص آقای خامنهای رودررو بشود؛ نه با رییس جمهوریهایی که چه معتدل باشند و چه تندرو، از قدرت چندانی برخوردار نیستند. من فکر میکنم در این چند سال گذشته، فهم نسبتاً واقعبینانهتری از ساختار سیاسی ایران در واشنگتن به وجود آمده است و این کمک میکند به این که رابطهی ایران و آمریکا در مسیر کاملاً تازهای بیفتد. و پرسش آخرم از شما این است که شما به بازگشایی سفارت آمریکا در تهران، ولو در سطح سیاسی محدود، خوشبین هستید؟ من فکر میکنم اصلاً امر بعیدی نیست. یعنی هیچ بعید نیست آمریکاییها به تجربهای که اروپاییها با جمهوری اسلامی داشتند، توجه بکنند. مثلاً فرض کنید، دولت انگلیس رابطهای بسیار پرپیچ و خم و پرفراز و نشیبی با دولت جمهوری اسلامی داشته است. در بعضی مواقع، حتی ناگزیر بوده در سفارتش را ببندد یا حتی سفیرش را از تهران فرا بخواند و سطح روابط دپیلماتیک را به حد کاردار کاهش بدهد؛ اما هرگز رابطهی دیپلماتیک را قطع نکرده است. من فکر میکنم امروزه در واشنگتن کسانی که طرفدار برقراری رابطهی دیپلماتیک با تهران هستند، صدایشان بیشتر شنیده میشود؛ استدلالهایشان قویتر به نظر میآید؛ و کسانی که مخالف تجدید روابط دیپلماتیک با تهران بودند، کمکم دارند موضع خودشان را در نظر و عمل از دست میدهند و بنابراین چندان امر بعیدی نیست که ما در آینده، بر خلاف آنچه الان به نظر میآید، بر خلاف همه اینها، شاهد این باشیم که آمریکا و ایران درصدد برقراری روابط دیپلماتیک و تجدید رابطهی دیپلماتیک باشند. |
نظرهای خوانندگان
من نه با آقای خلجی مشکلی دارم و نه با رادیو زمانه.
-- رحیم ثبوتی ، Nov 8, 2007 در ساعت 11:44 PMخداوند قوتتان دهد ولی خداییش مطلب آبکی مطلبی است که کارشناس مربوطه بدون احاطه به موضوع در مورد آن حرف بزند.
خلجی هر چی باشه کارشناس روابط ایران و آمریکا نیست. تو واشنگتن انستیتو هم کارشناس مسائل شیعه است تا ایران. .