رادیو زمانه > خارج از سیاست > با خانم نویسنده > به یمن اهریمن | ||
به یمن اهریمنشهرنوش پارسیپوربهتر این بود که به پرسشهایی که دوستان عزیز در برنامه ۵۷ مطرح کرده بودند پاسخ میدادم، اما بدبختانه کامپیوتر من به دلیلی که برایم روشن نیست این سایت را باز نمیکند. شاید در آینده این اشکال برطرف شود؛ اما در حال حاضر انجام این کار میسر نیست. پس وقت برنامه امروز را اختصاص میدهم به متن سخنرانی خودم در جلسهای که به دعوت آقای گنجی در کلیسای بسیار زیبای ریورساید برگزار شد. این جلسه از ساعت ۱۰ صبح تا چهار بعد از ظهر ادامه داشت و استادان محترم رشتههای مختلف سخنان بسیار باارزشی ایراد کردند.
از آنجایی که فهرست نام آنها را در اختیار ندارم، از ذکر نام خودداری میکنم. به من نیز اجازه داده شده بود تا حرف بزنم. من بدون تکیه بر متنی گفتار داشتم و اکنون همان گفتار را کم و بیش برای شما واگو میکنم. امروز برخی از استادان گرامی از دیالکتیک گفت داشتند. اینجانب نیز به خود اجازه میدهم تا دربارهی دو نوع دیالکتیک باستانی ایران و چین سخن بگویم. گفته میشود هنگامی که زروان خدای زمان نیروی اهورایی را آبستن شد لحظهای شک کرد. از شک او بود که اهریمن شکل گرفت و پیش از اهورامزدا از اندیشه زروان بیرون جست. اما در اسطوره دیگری گفته میشود که اهورامزدا میخواست جهان را در یک سطح هموار و بدون پستی و بلندی بیافریند. باز اهریمن پیشدستی کرد و جهان را پست و بلند آفرید. من در هر دو مورد بسیار خوشحالم که اهریمن در کار جهان مداخله کرده است. نخستین مورد مسأله شک است که نخستین گام به سوی علم به شمار میآید. انسانی که نتواند شک کند لاجرم قادر به ساختن نیز نیست. اما جهانی را تصور کنید که یکپارچه همانند صحرای عربستان صاف و هموار میبود. نتیجه روشن آنکه ما هیچ رودی نداشتیم؛ چون لاجرم در دنیایی صاف و هموار برف هم که باشد آب میشود و در زمین فرو میرود. گرچه که در دنیای اهورایی برف نیز نمیتواند وجود داشته باشد، چون آنگاه هوا سرد میشود و سرما جزو ابواب جمعی اهریمن است. پس به یمن حضور مبارک اهریمن است که جهان صاحب کوه و دره شده است. همچنین سرمای زمستانی بر جهان غلبه می کند و باعث برف ریزان میشود. برفها آب شده از کوه سرازیر میشوند و از آسمان باران میبارد و زمین سبز میشود. همین جا بگویم که گفته میشود دلیل خشکسالی بخشهایی از افریقا نبودن برف است. هزاران سال است که این زمینها برف به خود ندیدهاند و زمین غنای خود را از دست داده است. در دیالکتیک ایران باستان اهریمن و اهورامزدا دائم در ستیز با یکدیگر هستند. اهورامزدا یکسره خیر و پاکیزگی است و اهریمن یکسره شر و کثافت و بوی بد و نحوست است. انسان از این دنیایی که تا این حد سیاه و سپید است وحشت میکند و در عین حال به شک میافتد. «تاریکی» برای خودش معنا دارد. اندرون بدن ما در تاریکی قرار گرفته است. اگر ما دل و رودهمان را در معرض نور قرار دهیم جان خود را از دست خواهیم داد. بنابراین ما خواسته ناخواسته جزو ابواب جمعی اهریمن محسوب میشویم. حالا ببینیم که چینیان در جهان باستان جهان ثنوی خود را چگونه ساختهاند. چینیان به نیروی یین (مادینگی هستی) و یانگ (نرینگی هستی) باور دارند. کلیه صفاتی که ما برای اهریمن قائل هستیم جزو ابواب جمعی اصل مادینه چینیان طبقهبندی میشود؛ البته با یک تفاوت اصلی که چینیان شب و تاریکی و بوی بد را زشت نمیبینند. آنان باور دارند که انسان یا هر موجود زندهای از ترکیب دو وجه نرینه و مادینه هستی ساخته شده است. انسان ایرانی نیز این را میداند منتها آنچنان تعریف زشتی از اهریمن به دست داده است که زمانی که کشف میکند زاده اهریمن است، از وجود خود شرم میکند. مثلآ باور دارد که طرف چپ بدن او اهریمنی و طرف راست بدن اهورایی است. برای همین هنگامی که وارد مستراح میشود با پای چپ وارد میشود که وجه اهریمنی وجود اوست و به این ترتیب اهریمن وجود خود را تحقیر میکند؛ چون از نظر این انسان ایرانی مستراح هم جای بسیار بدی است. اکنون مقایسه کنید هندیان و چینیان را که برای آبریز نیز خدایی دارند که به او احترام میگذارند. حق هم با آنهاست. مستراح جایی است که ما انباشتهای اضافی بدن خود را دفع میکنیم. این مدفوع از قضا بسیار غنی است و برای همین خاک را با وجود آن غنی میکنند. انسان ایرانی اما از بخش چپ بدن خود نیز ناراضی است و دائم بخش راست بدن خود را باد میکند. درست به همین دلیل کجکج راه میرود. راستی چرا این طور شده است؟ مطالعه محدودی نشان میدهد که خاورمیانه تقریبآ تنها جایی در جهان است که اصل مادینه را همانند بابلیان و آشوریان کشته یا نیمهجان کرده یا همانند ایرانیها آن را نکشته، اما آن قدر آن را زشت و کریه توصیف کرده که چارهای برایش باقی نمانده جز آنکه از خودش متنفر بشود. این به معنای ساده یعنی روش پروریدن «رعیت.» رعیت میدانیم که به معنای گوسفند است. چنان این فکر را در ذهن انسان ایرانی تلقین کردهاند که اغلب قادر نیست به خودش «من» بگوید. انسان ایرانی «من» ندارد چرا که اگر بگوید من وجه اهریمنی حضورش به پا میخیزد. او در اغلب اوقات خود را «بنده» خطاب میکند. در پس و پشت این خطاب احساس آرامش می کند. البته روشن است که در برابر «رعیت» و «بنده» ما ارباب را داریم. ارباب همیشه سایهی خدا و نیرویی اهورایی است. ارباب مجاز است تا برای کوچک کردن اهریمن وجود رعیت و بنده تا میتواند توی سر او بزند. پس یک بار برای همیشه یاد بگیریم که اهریمن نیروی مادینه هستی است. زنان جزیی از ابواب جمعی اهریمن هستند و برای همین «اسباب شر» و «فتنهساز» و «لکاته» و بدتر از همه «پتیاره» محسوب میشوند. اما ۷۵ درصد وجود مردان نیز اهریمنی است. ۵۰ درصد که تخمک مادرشان را دارند و ۲۵ درصد نیز سهم بارداری مادر است. اینک اما وقتی شکنجهگر جمهوری اسلامی در لحظهی تجاوز کردن به مرد جوان دستور میدهد «ببرید حاملهاش کنید» منظورش چیست؟ منظور او خیلی ساده است. او میگوید این مرد را ببرید و زنش کنید تا ناگهان متوجه حضور اهریمنی خود شده و مسألهدار شود. پس در این مقام اهریمن مرد است. مردی که به او تجاوز شده و ذهنی «باردار» دارد. از چند حالت خارج نیست؛ یا این مرد پس از عملیاتهای تجاوز و زن شدن فروتن و ساکت و محجوب میشود و «من» خود را فراموش میکند و از آن پس خود را «بنده» مینامد که در این حال دیگر کاری با او ندارند و تربیتش میکنند که در کار گل درگیر شود. یا این مرد قیام میکند و سرکش باقی میماند، که در این حال اهریمن است و کشتش واجب به نظر میرسد. یا این مرد زن شده به خدمت ارباب میرود و خود به عمله ظلم تبدیل میشود که در این حالت کمکم هالهای اهورایی گرد سر او را فرا میگیرد. به نظر شما وقت آن نرسیده است که در اندیشههای از پیش ساخته شده خود تجدید نظر کنیم؟ برای انجام این کار ما نیاز چندانی به خواندن متون مشکل نداریم. فقط کافی است اندکی بیندیشیم. هنگامیکه به ما میگویند شب باید به سادگی به این فکر کنیم که عجیب است «گل سرخ در تاریکی نیز گل سرخ است.» پس یک جای کار اشکال دارد. ما را از هویت خودمان تهی کردهاند و ما داریم اغلب برای چیزی میجنگیم که در حقیقت وزنهای است که به پای ما آویزان خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
چقدر این متن ارزشمند و غنی بود. بسیار سپاس گزارم بانوی فهیم ایرانی.
-- شهرزاد ، Oct 9, 2009 در ساعت 02:55 PMبه راستی اعتقاد دارم که ایران آینده جایگاه زیباتری برای مردمانش است چرا که زنانش وجه زیبای خود را دریافته اند و هر روز بیشتر شناخت به ارزش های وجودی منحصر به حنسیتشان را کشف می کنند.
زنده و سلامت باشید.
همیشه برنامه های شما مرا به سایت رادیو زمانه می کشاند.