رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ تیر ۱۳۸۸
با خانم نویسنده- شماره ۲ الف

«آنچه مردم برای آن می جنگند دموکراسی‌ست»

شهرنوش پارسی پور

انتخابات ایران نکته ای را به خوبی روشن می کند و آن این که نیروی محافظه کار مذهبی به طور قطع دارای متجاوز از پنج میلیون رای است. این آرائی ست که در جریان انتخابات به آقای احمدی نژاد تعلق گرفته است. در عین حال آقای رضائی نیز نزدیک به چهار میلیون رای را به خود اختصاص داده است.

این شخصیت در آخرین لحظه تصمیم گرفت در نماز جمعه روز ۲۹ خرداد شرکت کند. در نتیجه می توان گفت که نیروی محافظه کار مذهبی می تواند روی پنج میلیون رای قاطع و چهار میلیون رای در نوسان حساب اجتماعی باز کند. این بیشتر از آن که بتوان فکر کرد از اهمیت برخوردار است. به دیگر سخن اگر نیروی مذهبی محافظه کار عاقلانه عمل کند می تواند به حیات خود در جامعه ایران به نحوی آبرومندانه ادامه دهد.

این مسئله نه تنها برای ایران بد نیست، بلکه حتی بسیار خوب است. یک نیروی محافظه کار که کم و بیش نه میلیون نفر رای دهنده را در بر می گیرد می تواند در آن لحظات تاریخی که سی و چهار میلیون رای دهنده دیگر به راه اشتباه می روند همانند نیروی اخطار دهنده عمل کند. تازه باید توجه کرد که شانزده درصد از رای دهندگان در انتخابات شرکت نکرده اند. مثلا شخص من در این انتخابات شرکت نکرده است چرا که به دلیل آن که زندانی سابق این نظام بوده مشروعیتی در هیچ یک از چهره های داوطلب ریاست جمهوری نمی یافته است.

یا شخصیتی همانند خانم سیمین بهبهانی این انتخابات را بایکوت کرده بود. نامه جمعی بخشی از روشنفکران ایران نیز نشان می دهد که بسیاری این انتخابات را بایکوت کرده بودند. پس رقم شانزده درصد نیز به آن جمع سی و چهار میلیون نفری افزوده می شود. اینک در مقابل چنین انبوهی از جمعیت که بخش قابل ملاحظه ای از آنها نوجوان هستند نیروی نه میلیون نفری محافظه کاران می تواند در لحظات معین تاریخی بسیار سرنوشت ساز باشد.

اما اگر این نیرو بخواهد به ضرب سر نیزه در جای نخست قرار بگیرد چاره ای نخواهد داشت جز آن که حلقه بسیار تنگی دور مردم ایجاد کند و همه را دائم در حال خفقان و اضطراب نگه دارد. البته پیش گرفتن چنین روشی جز سقوط ترسناک به دامن نیستی و دامن زدن به جنگ داخلی نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.

اکنون ساعت هفت و نیم صبح روز شنبه سی خرداد به وقت کالیفرنیاست. من از ساعت چهار و نیم بامداد در برابر تلویزیون نشسته بودم تا ببینم مردم چه خواهند کرد. کمی بعد روشن شد که نیروی نظامی مسلح تمامی مسیر راه پیمائی مردم را اشغال کرده است. اینجا این پرسش پیش می آید که نیروهای فعلی تصمیم گیرنده در ایران چه فکر می کنند؟

جهان دارد به ایران نگاه می کند. تمامی تلویزیون ها، رادیوها و رسانه های خبری غرب متوجه ایران هستند. اما فقط غرب نیست که مسائل ایران را پی می گیرد. تمامی جهان اسلام، هند و دیگر نقاط جهان نیز متوجه ایران هستند. دیروز در تلویزیون گفته شد که در هر دقیقه مردم ایران به اندازه بیست ساعت تصویر روی یوتوب می گذارند. جمهوری اسلامی در برابر چنین توجهی چه می خواهد بکند؟

من در زمان به عقب باز می گردم و به حوادث سال های نخست انقلاب فکر می کنم. اگر در سال های حد فاصل ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ سازمان مجاهدین خلق موفق می شد نیروهای خود را مخفی کند امروز چه بسا صاحب قدرت نخست در ایران بود. اما این سازمان نسنجیده عمل کرد و نیروهای ناپخته و جوان خود را به خیابان فرستاد و به سرعت قدرت را از دست داد.

نیروی محافظه کار مذهبی در جهتی برعکس، دارد همان اشتباه را مرتکب می شود. البته این نیرو به ظاهر در راس قدرت است، اما خود به خوبی می داند که از محبوبیتی برخوردار نیست. از سوی دیگر از پیرسالی رنج می برد. به طور تخمینی می توان گفت کسانی که در نماز جمعه مشارکت کرده بودند از میانگین سنی بسیار بالائی برخوردار بودند. شاید بیشتر از پنجاه و پنج سال. فقدان چهره های جوان در این مجموعه به خوبی محسوس بود. درنتیجه می توان باور کرد که نیروهای نظامی جوان ایران، بیشتر از آن که از این مجموعه پیرسال و محافظه کار حرف شنوی داشته باشد.

متوجه و علاقمند به نیروهای در تضاد با این مجموعه است. البته ممکن است در این لحظه –و درست در همین لحظه- این واقعیت به چشم نیاید، چرا که نیروی نظامی مجبور به اطاعت از دولت و مقام رهبری ست، پس در خیابان ایستاده است تا جلوی تظاهرات مردم را بگیرد. اما آقایان باور کنید جامعه دارای "روح" است و می تواند انرژی روانی خود را منعکس کند. مردم ایران اکنون انرژی روانی خود را به تمامی جهان منتقل کرده اند، پس خیلی راحت می توانند این انرژی را به نیروهای انتظامی نیز منتقل کنند. شما اکنون در اقلیت محض هستید. چرا این واقعیت را باور نمی کنید؟ آیا باید به دلیلی برعکس از مجاهدین، یعنی پیرسالی، سقوط کنید؟

و آیا آقایان به امکان یک کودتای نظامی توجه ندارید؟ باور کنید اگر این کودتا به نام شما و برای دفاع از شما هم انجام بگیرد در مدت زمان کوتاهی پس از آن به صورت یک سرنیزه به قلب خود شما فرو خواهد رفت. باور کنید نیروی نظامی نیز همانند مردم از شما متنفر و بیزار است. تنها فرق قضیه در این لحظه این است که اگر شما پیام مردم را بگیرید و عاقلانه عقب بنشنید می توانید گامی در جهت دموکراسی بردارید. البته شما از واژه دموکراسی متنفر هستید، اما عجیب این است که آئین شیعه در ذات خود یک جریان دموکراتیک است.

آئین شیعه در ذات خود متوجه تعدد مراکز تصمیم گیری ست. تا پیش از انقلاب اسلامی مردم در کمال آزادی مرجع تقلید خود را انتخاب می کردند. این نشان می دهد که منطقه ایران نیز به رقم جغرافیای بد خود از نوعی روحیه دموکراتیک برخوردار است. شما اما با گزینش مفهوم من درآوردی ولی فقیه مردم را از این ساختار دموکراتیک مذهبی محروم کردید.

البته برای زمانی کوتاه میخ قدرت لرزان خود را کوبیدید و جنگ تحمیلی عراق با ایران نیز مردم را ساکت نگه داشت. اما اکنون ناگهان حقیقت تلخ و عریان در معرض دید جهان قرار گرفته. مردم از دولت خود متنفرند و این را با صدای بلند به جهان اعلام می کنند. من –به عنوان یک شهروند کوچک- به شما هشدار می دهم که دفاع از استقرار یک حکومت دموکراتیک در ایران بیشتر به نفع شماست. اگر تا دیر نشده بجنبید جلوی یک کودتای نظامی را سد کرده اید.

اما بدبختانه شما دارید به دامن نیروهای نظامی می غلتید و افسار خود را به دست آنها می دهید. باور کنید هنوز دیر نشده است. هنوز فرصت خوب چند روزه ای باقی ست که جلوی فاجعه بعدی را بگیرد. باید توجه داشته باشید که نیروی نظامی این امتیاز را دارد که برخی از آزادی های نخستینه را در اختیار مردم قرار دهد، مثلا می تواند حجاب را از سر زنان بردارد تا آنها هم در گرمای چهل و پنج درجه تابستان نفسی بکشند. در نتیجه بعید نیست اگر که در آغاز از وجهه ملی گسترده ای نیز برخوردار شود.

اما آنچه مردم ایران برای آن می جنگند دموکراسی ست. چرا شما به تعریف نخستینه آئین شیعه بازگشت نمی کنید؟ فرصتی بدهید که همان طور که مردم در انتخاب مرجع تقلید خود آزاد بودند در گزینش نیروی سیاسی خود نیز آزاد باشند. شما با نفوذ مذهبی که دارید می توانید در این زمینه راهگشا باشید. اما تکرار می کنم: وقت تنگ است. اگر به موقع نجنبید سیلاب هولناکی شما را با خود خواهد برد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

خانم ترا به حضرت بوق برای یکی دو هفته حرف نزنید

-- بدون نام ، Jun 21, 2009 در ساعت 12:22 PM

فراموش نکنیم که گروهی از طرفداران احمدی نژاد از ترس نان به این رئیس دولت گرایش دارند.

-- بدون نام ، Jun 21, 2009 در ساعت 12:22 PM

با درود به بانو پارسی‌پور گرامی و رادیو زمانه:


کامنتی که دو روز پیش برای این مطلب فرستادم در این جا دیده نمی‌شود.


اگر بشود، دوباره بفرستم؟


با سپاس،

-- شرمین پارسا ، Jun 24, 2009 در ساعت 12:22 PM

شخصیتی اعلام کرده است که مردم در روز پنجشنبه در مقبره خمینی جمع شوند.
این کار اشتباه بزرگی ست. دور و بر این مقبره باز است و سپاه می تواند همه را محاصره کرده قتل عام کند.

-- شهرنوش پارسی پور ، Jun 24, 2009 در ساعت 12:22 PM

!

ایران ب ب ب:سپاه پاسداران با فتنه انگیزی و به کار گرفتن کلیه تریبون های دولتی در صدد تلاش برای نابودی جوانان مبارز ایران است ،سپاه تحت فرمان خامنه ای در سایت گرداب تصاویر جوانان مبارز در تظاهرات های مردم را که اغلب در رسانه های خارجی انتشار یافته قرار داده و از مردم ایران خواسته است علیه یکدیگر جاسوسی کنند و در این راستا ایمیل آدرسی را در اختیار شهروندان قرار داده که مردم اطلاعات خود را به این ایمیل ارسال کنند. در این راستا مبارزان درون ایران طی پیامی که برای رسانه های خارج از کشور ارسال کرده اند از متخصصین ایرانی درخواست کرده اند که این ایمیل آدرس را از کار بیندازند در این پیشنهاد آمده:
(رژیم از خبرچینان خود خواست تا در شناساپی اغتشاش کنندگان پلیس را یاری کنند و ایمیل آدرسی را اعلام کرد. لذا از هموطنان عزیز خواهشمندم به هر طریقی که خودشان بلد هستند این ایمیل خبرچینی را از کار بیندازند مثلا ارسال ملیونها ایمیل و ... با تشکر info@police.ir)

-- بدون نام ، Jun 24, 2009 در ساعت 12:22 PM

براین خیلی عجیبه. کسی می اید بی حرمتی می کند به یکی از بهترین نویسندگان زن ایرانی. با این مضمون... "حرف نزنید! " انوقت سایت زمانه آن را چاپ می کند............من نمی دانم مسوول این کامنت ها کیست ولی هر که هست لااقل حرمت ما دوستداران فرهنگ و ادب و انسانیت را نگه دارید. چون حتی از انسانیت هم دور است این رفتار.

-- ژاله ، Jul 2, 2009 در ساعت 12:22 PM

برای من سایت زمانه بدون نوشته های خانم پارسی پور دیگر لطفی ندارد... منتظر نوشتهایتان هستیم.....................

-- مینا ، Jul 4, 2009 در ساعت 12:22 PM

sharnoush chera neminevisi azizam neveshtehayat lahzehay zendegie man hastan

-- بدون نام ، Jul 6, 2009 در ساعت 12:22 PM