رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۸
با خانم نويسنده ـ شماره ۴۵

اصطلاح مکاتب شرقی، گنده‌گویی فیلسوفان اروپایی

شهرنوش پارسی‌پور

بدون نام در برنامه شماره ۴۳ از این مجموعه پس از ادای احترام به دانش‌های شرقی می‌کوشند تفاوت میان دیالکتیک هگل و اندیشه چینی را روشن کنند. می‌نویسند: «دیالکتیک هگل یک مفهوم و پروسه انتزاعی است نه یک جریان فیزیکی. در حقیقت یک شماتیک متاقیزیکی از پروسه حرکت اپیستمولوژیک یا هستی شناختی است و نه یک مفهومی که الزاماً در هستی وجود دارد. اما مفاهیم فلسفه چینی مفاهیم فیزیکی هستند و یک نظریه نیستند. در مکاتب شرقی این مفاهیم پایه‌های اعتقادی هستند و باور شده که وجود دارند...»

Download it Here!

سپس ادامه می‌دهند که فمینیسم عمیق پارسی‌پور ریشه‌هایی دارد که باید از فروید کمک گرفت. دوست ناشناس بر طبق نوشته استاد حمید حمید، در کتابی به نام «درباره هگل» این فیلسوف خود اذعان دارد که آنچه را می‌خواهد بگوید از اندیشه چینی به وام گرفته.

البته روشن است که او همانند یک اروپایی سده نوزدهم کوشیده یک «اندیشه بدوی» چینی را با پیرایش علمی غربی تعریف کند. اما واقعیت آن است که اصل اندیشه چینی که درک آن در ظاهر سهل به نظر می‌رسد، در اصل، حضور ممتنعی است. به طور مثال هشت وجه سه خطی سنتز وار آغازینه یی جینگ هنگامی که در ترکیب با یکدیگر شصت و چهار سنتزوار شش خطی می‌سازند تازه در کنش و واکنش با یکدیگر ۳۸۴ خرده سنتز دیگر را در وجود می‌آورند.

نحوه بیان باستانی چینیان متکی بر پدیده‌های فیزیکی است، اما در همان حال صفات و کیفیات را نیز نمایندگی می‌کند. باز به عنوان مثال از سه خطی کون نام می‌برم که مفاهیم فیزیکی زمین، مادر، زن، شب و... را در بر می‌گیرد، اما همین سه خطی در عین حال به مفهوم مرگ است.

اینک اما همین سه خطی در ترکیب با سه خطی جین (آسمان، پدر، مرد، روز...) یک بار مفهوم صلح و سازگاری، و در شکل واژگونه مفاهیم گسست و ناپایداری را نمایندگی می‌کند. من در این برنامه‌ها نخواستم وارد جزئیات مطالب بشوم، چرا که در حوصله یک برنامه هشت دقیقه‌ای رادیویی نبود.

اما ذکر این نکته در اینجا به طور قطع ضروری است که غرب بی‌هیچ چون و چرایی ارباب تکنولوژی است، اما این ابداً به معنای آن نیست که ارباب مطلق اندیشه نیز محسوب می‌شود. هدف من از طرح مسأله یی جینگ در اینجا این بود که نشان بدهم دست بر قضا اندیشه دیالکتیکی نه تنها به اندازه عمر فرهنگ‌های بشری پیر است، بلکه اما آن اندیشه‌ها به شدت پیچیده نیز هستند.

اما نوشته بودید در مکاتب شرقی این مفاهیم پایه‌های اعتقادی هستند و باور شده که وجود دارند. دوست عزیز کدام شرق؟ فاصله عظیمی میان اندیشه چینی و اندیشه هندی و اندیشه ایرانی وجود دارد. ما هرگز قادر نیستیم از اصطلاح کلی «مکاتب شرقی» استفاده کنیم.

این از نوع گنده‌گویی‌های فیلسوفان اروپایی است که مثلاً از وجه «تولید آسیایی» گفت و گو می‌کنند بدون آن‌که روشن کنند آسیا کجاست. یا همانند ولتر ناگهان بدون آن‌که پای خود را هم در ایران گذاشته باشند تصمیم می‌گیرند که ایرانیان مکار و دروغگو هستند، که خود این ادعا نشان می‌دهد که چقدر این نویسنده فیلسوف از واقعیت پرت بوده است.

اما امیدوارم در همان زمانی که شما مرا فمینیست می‌دانید من هم بتوانم که شاید خرک لنگ به منزل برسانم. البته قبول بفرمایید که زندگی همه ما را می‌توان بر مبنای باورهای فروید بررسی کرد. در اینجا فقط میل دارم به این نکته اشاره کنم که چرا در آغاز این خاطرات به مسایل جنسی اشاره کردم.

علت دوست عزیز این است که مدت‌هاست متوجه شده‌ام صاحب قدرت با تکیه بر گرفتاری‌های جنسی مردم بر آن‌ها حکومت می‌کند. من میل داشتم همه و از جمله زنان بدانند که هرکس خاطراتی در ذهن دارد که از آن‌ها وحشت دارد.

فراموش نکنید که در کشور ما زن و مرد زانیه را سنگسار می‌کنند، بعد در همانجا آقای آخوند محلل می‌شود تا دوباره زنی برود کنار شوهرش زندگی کند. دقت بفرمائید که هرگز با ما درباره همجنس‌گرایان صحبت نمی‌کنند اما از گرده آن‌ها کار می‌کشند، البته با تلقین حس گناه در آن‌ها.

سورنا دوباره نگاریده ای میلی گسیل داشته‌اند که در پاسخ و پرسش برنامه شماره ۴۳ آمده است. در پاسخ به ایشان می گویم که نه البته. ژاپن و آلمان غربی در زمان جنگ دوم جهانی جزو ابواب جمعی بلوک غرب نبودند، اما امروز هستند.

لابد به این دلیل که آلمان در اروپا قرار دارد و ژاپن دروازه چین محسوب می‌شود. و اما لابد اگر کسی بخواهد نفوذ فیزیکی در چین داشته باشد، می‌کوشد کره جنوبی را دستیار خود کند. لابد چنین تلاشی باعث جدایی دو بخش کره از یکدیگر شده است.

شاید احتیاطاً آمریکا نمی‌توانست اجازه دهد که پس از جنگ جهانی دوم دو کشور آلمان غربی و ژاپن سقوط اقتصادی کنند. چرا که آن وقت احتیاطاً هر دو در میدان‌های چپ می‌غلتیدند و یکی در آغوش شوروی می‌افتاد و دیگری در آغوش چین.

یک نمونه روشن افغانستان است. هنگامی که شوروی از افغانستان خارج شد چنین لحاظ شد که این کشور گرسنه و فقیر را به حال خود بگذارند. نتیجه طالبان بود که از قوطی دو عطار کوچک سر بیرون کشید. من دوست ندارم درباره عراق حرفی بزنم، اما احتیاطاً شاید بتوان گفت که در حال حاضر در این کشور بخشی در دموکراسی زندگی می‌کنند و بخشی در جهنم. به تمام عملیات انتحاری فکر کنید که در این کشور رخ می‌دهد.

از کلیه صاحب نظران سیاسی عذر می‌خواهم که در این زمینه اظهار فضل کردم. مینا بسیار به من لطف نشان داده‌اند و خواستار آن بودند که متن کتبی گفتارها را داشته باشند. دوست گرامی تا این جائی را که در رادیو زمانه هست می‌توانید کپی کنید. اما بیشتر اگر می‌خواهید بنویسید کجا زندگی می‌کنید. شاید بتوانیم کلاس خصوصی داشته باشیم. تجربه به من نشان داد که مردم از این نوع حرف‌ها خسته می‌شوند.

بدون نام به انگلیسی نوشته‌اند چرا با گفتن این‌که اهریمن مادینه و اهورا مزدا نرینه است مردم را مشوش می‌کنم. دوست گرامی چرا نباید حقیقت را گفت؟ جهان دو هسته‌ای است اما از بچگی به خورد ما داده‌اند که نخیر یک وجهی است، و وجه دوم شرور است‌.

من وظیفه خود می‌دانم که این مسأله را روشن کنم، چون بخشی از ظلم و زوری که ما تحمل می‌کنیم به دلیل همین تفسیرهای غلط است. من به عنوان زن میل دارم بدانم در کجای جامعه ایستاده‌ام و نقش من چیست.

هنگامی که علوم قدیم را مطالعه می‌کنم متوجه می‌شوم همه چیز در جهت به بند کشیدن من تنظیم شده. مثلاً به این کمدی ـ تراژدی فکر کنید. آمده‌اند و طرف چپ بدن را وجه زنانه تلقی کرده‌اند. بعد اما به همه تلقین می‌کنند که با دست چپ خود را بشویند و با پای چپ وارد آبریز شوند.

خلاصه به نحوی جهان را جهت داده‌اند که تمام کارهای پست نصیب زنانه هستی بشود. البته حالا عده‌ای فرض خواهند کرد که من فمینیست هستم. بگذریم. اما سپیده جدیری فراخوان دومین جایزه شعر زنان ایران، خورشید را اعلام کرده است.

مهشید مدرس نیز در نشریه پیوند گزارش مفصلی درباره جایزه هدایت دارند. برای هردو این دوستان و همکارانشان آرزوی موفقیت دارم. با خبر شدم که رضا سید حسینی از میان ما رفته است. با عرض تسلیت به خانواده او برنامه شماره ۴۶ با خانم نویسنده ـ با تأخیر ـ به او اختصاص داده خواهد شد.

Share/Save/Bookmark

ناشران و نویسندگانی که مایل هستند برای برنامه خانم پارسی‌پور، کتابی بفرستند، می‌توانند کتاب خود را به صندوق پستی زیر با این نشانی ارسال کنند:

Shahrnush Parsipur
C/O P.O. Box 6191
Albany CA 94706
USA

نظرهای خوانندگان

جناب پارسی پور
اینکه "اهریمن مادینه و اهورا مزدا نرینه است" برداشت شخصی شماست؟
اگر نه، خواهش میکنم منبع و مرجع خود را بفرمایید.

-- اورینب ، May 19, 2009 در ساعت 03:30 PM