تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
امام زمان در برابر علوم زمانه (۲)

طرح اسلامی‌کردن دانشگاه‌ها

بخش دوم

نوشتهء نیما

فایل صوتی ـ قسمت اول
متن نوشتاری شامل افزوده هایی است که در نوار صوتی نیامده.

هدف «انقلاب فرهنگی» در سالهای نخست انقلاب اسلامی ایجاد پیوند بین حوزه و دانشگاه بود. آن روزها عبارت «وحدت حوزه و دانشگاه» ورد زبان مسئولان انقلابی بود. البته قرار نبود حوزه، دانشگاهی شود بلکه قرار بود با اسلامی شدن دانشگاه‌ها، دانشجو و استاد و دانشگاه، حوزوی شوند. همان طور که کسی چندان دلنگران امکان نظری همزیستی مسالمت‌آمیز دو واژه‌ی «اسلامی» و «جمهوری» در کنار هم نبود، کسی هم بحث ژرفی در باب مبانی متفاوت مدارس قدیم و جدید و عدم امکان سازش آنها با هم طرح نکرد. شعار «وحدت حوزه و دانشگاه» با شور و حرارت هرچه تمام‌تر داده می‌شد و لابد گمان این بود که شور انقلابی، همان طور که بر یک ساختار سیاسی تا دندان مسلح فایق آمده‌است، بر امتناعات فلسفی و دشواری‌هایی که این امتناعات در عرصه‌ی عمل فراهم می‌‌آورند نیز غلبه خواهد کرد.

اکنون که این سطور نگاشته می‌شود سه دهه از برقراری حکومت اسلامی می‌گذرد و این زمان خوبی برای قضاوت در بارهء آرزوهای انقلابیان جوان سی سال پیش است. صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در مصاحبه با دویچه وله به مناسبت سخنان ولی فقیه در باب علوم انسانی، در پاسخ به این سوال که آیا انقلاب فرهنگی یک اقدام حکومتی بود و به دستور رهبر وقت انجام گرفته بود یا خیر، می‌گوید:
«انقلاب فرهنگی اصلاً ربطی به حکومت نداشت، یعنی ربطی به رهبری انقلاب نداشت. آنها که این اقدام را انجام دادند، افرادی مانند من بودند. من همواره گفتم اشتباه کردم، خطا کردم و از ملت تقاضای عفو کردم. صراحتا گفتم که مرا به خاطر نقشی که در جریان انقلاب فرهنگی داشتم، ببخشید.» (دویچه وله، مورخه‌ی ۰۱.۰۹.۲۰۰۹)

آقای زیباکلام که تجربه‌ی قبلی اسلامی کردن دانشگاه‌ها، یا به تعبیر خودش «ایدئولوژیک کردن مردم» را تجربه‌ای شکست خورده می‌داند، از اینکه در موج اول آن نقش ایفاء کرده‌است به صراحت عذرخواهی می‌کند.

فقط صادق زیباکلام نیست که چنین نظری دارد. عبدالکریم سروش، یکی دیگر از اعضای ستاد عالی انقلاب فرهنگی، که امروزه مشهورترین نماینده‌ی جریان روشنفکری دینی محسوب می‌شود، بیش از ده سال قبل در جریان مصاحبه‌ای در مورد نقش خود در این ستاد، بدین شکل توضیح می‌دهد:
«من در حد وسع خود و در حدود خطاپذیری بشری، کاری و خدمتی انجام دادم. و یادتان باشد که ستاد پس از بستن دانشگاه‌ها و برای گشودنشان ایجاد شد، نه برای بستنشان. باری من توانستم علوم انسانی را از چنگال پاره‌ای از کژاندیشان برهانم و دروسی چون فلسفه‌ی علم و فلسفه‌ی دین را در دانشگاه‌ها برای بار نخست تأسیس کنم. و در ابتکار و تأسیس مرکز نشر دانشگاهی مشارکت فعال داشته باشم. همین که شکل کار عوض شد، و ستاد به شورا بدل شد و چهره‌هایی در آن پیدا شدند که من سابقه و مشی و مشربشان را نمی‌پسندیدم و فاشیسم فرهنگی را در عمل و نظرشان می‌دیدم، از آن کناره گرفتم و استعفای خود را به امام خمینی نوشتم و تسلیم آیت‌الله خامنه‌ای کردم، و صریحاً به ایشان گفتم که می‌بینم در به پاشنه‌ی دیگری می‌چرخد و لذا راه خود را در ایفأ خدمت‌های فرهنگی عوض کردم.» (سیاست‌نامه، ص: ۲۰۹)

{ادامه دارد ـ اینجا کلیک کنید.}


بخش اول ـ کليک کنيد.

*

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

البته بنظر اینجانب مردم ایران البته بیشتر شان اکر ان موقع هم نمی دانستند اکنون بعد 30سال خوب می توانند بفهمند وتحلیل کنند که قضیه چه بود. قضیه اصلا ربطی به تغییر در دانشکاه نبود بلکه بهانه ای بود برای یکدست کردن دانشکاه وبه اقرار خودشان اقای ایت وخاطرات رفسنجانی برای جداساختن دانشکاه از ریس جمهررو شکتن بت بنی صدر.واین اقایات بخاطر اینکه معمولا وسیله می شوند وپشت سر مردم عادی هستند تا جلو حالا می خواهند جلو خوشان بلند شوند وبکویند ما انقدری بودیم که ماشروع کردیم اینها واقعا روی عقل مردم حسابی باز نمی کنند چه کسی باورش میشود بخصوص اتهایی که هم سن اینجانب باشند در ان اوضاع واحوال که اقای خمینی ان قدرت را داشت .اقای بنی صدر از جانب او نماینده بحث با هر کسی بود واقای مطهری با ان کبکبه .ان وقت این اقایان طرح انقلاب فرهنکی را دادند. نه جانم تاریخ نمی میرد هرچه دلشان میخواهد بکویند تاخسته شوند این طرح در نواری که موجود هست طرح حسن ایت بود واین اقایان بازیچه.مانند همیشه باید از رادیو زمانه تشکر کرد که با این فرصت ها مسایل اینچنی را جهت افکار عمومی مطرح می کند.

-- کورش ، Nov 9, 2009

اما در مورد صحبت های اقای سروش که کفته اند مخواستم دانشکاه را از کج انیشان و....ومخواستم فلسفه دین و فلسفه علم در دانشکاه بر قرار کنم .من فکر می کنم عالم وفیلسوف قبل از هر چیز باید ازاد اندیش وبرای مردم و ازادی مردم اهمیت قایل باشد.اخر مردم از شما خواستند یا عملی را انجام دادند نسبت به شما که معلوم کند نطرات شما را در مورد دین وعلم وتغییر دانشکاه قبول کردند وحتی قشر دانشکهی از نظرات شما استقبال کرده بود تا شما برای خود چنین ما موریتی قایل شوید. وعمل کرد شما در این 30سال ورهنمودهایی که به مردم دادید در کل مسایل وانتخابات اخیر همه اشتباه بوده است که البته من این ازادی رای را برای شما قایل هسم ولی به عنوان شخص خودتان نه حتی نماینده قشر دانشکاهی با تشکر از رایو زمانه عزیز.

-- کورش ، Nov 9, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)