رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ مهر ۱۳۸۷
بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۲)

سرچشمه های عقلانيت

بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب ـ بخش دوم

نوشتهء توبی هاف
مترجم : عبدی کلانتری



همانگونه که ماکس وبر به فراست مشاهده کرده (۲)، آن تعداد از سرچشمه های عقلانيت را که منحصراً در دين يافته می شوند به هيچ وجه نبايد ناديده گرفت. دليل آن است که به محض روشن شدن اهداف در خور يک زندگی دينی به صورت تصاويری زنده، به تعبير کليفورد گيرتز [آنتروپولوژيست آمريکايي]، اين تصاوير، «باعث پديد آمدن حالات و انگيزه های قوی، فراگير، و بادوام در انسانها می شوند که از راه شکل دادن به تصورات مربوط به يک نظم کلی از هستی صورت می گيرد و سپس اين تصورات را چنان در لباسی از واقعيت نمايی می پوشانند که آن حالات و انگيزه ها [نزد صاحبان شان] بسيار واقعی به نظر می رسند.»(۳)

در مغرب زمين، اين تصاوير دينی ، باوری بی سابقه را به عقل و انتظام عقلاني ِ عالم طبيعی پديد آورد. اين متافيزيک عقل گرايانه، از زمان يونانيان باستان پشتوانهء جهان بينی علمی [در غرب] بوده است.

در جوار پنداشت های منحصراً دينی از نظم امور، بايد به پنداشت های حقوقی نظر بيندازيم که از بسياری جهات از طريق آنهاست که حالات و انگيزه های منحصراً دينی خود را به صورت نهادی شده مستقر می سازند. پژوهش ما بسيار محدود خواهد شد اگر تأثير مستقلی را که احکام کانونی حقوقی، آيين های حقوقی، و اصولاً ذهنيت حقوقی بر ساختمان شکل های معتبر عقل و عقلانيت در پراتيک روزانهء حل و فصل اختلافات داشته، ناديده بگيريم.

از سوی ديگر، تاريخنگاران علم توجه شان را محدود به يافتن سرچشمه های عقلانيت در هنرهای دستی و صنعتگری کرده اند، يعنی در تکنولوژی متداولی که در انواع صنعتگری و افزارمندی به کار گرفته می شد. حتا ماکس وبر نيز در مقاطعی از زمان به همين منوال می انديشيد. وبر تأکيد داشت که، «روش تجربه و آزمون» از دل هنرهای دستی و فنون رنسانس بيرون آمد. (۴) ماکس وبر در کتاب «دين در چين» می نويسد، «هنر ارزشمند رنسانس که بر «تجربه گري» (experimenting) استوار بود، خود فرزند آميزه ای منحصر به فرد از دو عنصر بود: مهارت فنی تجربی (امپيريک) متعلق به هنرمندان مغرب زمين که بر افزارمندی و صنعتگری تکيه داشت، و آرمانهای عقلانی آنها که متأثر از شرايط تاريخی و اجتماعی بود. اين هنرمندان با ارتقاء هنر خود به سطح «علم» در صدد بودند برای خويش منزلت اجتماعی و برای هنرشان اعتبار جاويدان کسب کنند.» (۵)

به همين روال، جامعه شناسان ادگار زيلسل (۶) و جوزف نيدام، و پژوهشگران ديگری تا همين امروز، بروز شکل های متعدد تجربه گری [در غرب] را به صنعتگری و حتا هنرها نسبت داده اند. اما تحقيقات آنها بر روی هم از يک جهت ناقص است به اين لحاظ که تاريخ فعاليت های تجربی را در علوم عربی (Arabic science) ناديده می گيرد. جوزف نيدام، با آنکه مطلع تر است، تأکيد عمدهء خود را بر نقش «افزارمندی پيشرفته» (۷) می گذارد، تأکيدی که از گرايش اوليهء مارکسيستی او ناشی می شود، گرايشی که زيلسل هم در آن شريک است. همهء مباحث مربوط به اين حوزه دچار اين کمبود هستند که احکام روشنی را که در مورد منطق علوم تجربی از سوی دانشمندان عرب سالها قبل از رنسانس بيان شده، دست کم در سه علم متفاوت، ناديده می گيرند. گذشته از اين، همين مباحث دربارهء فنون و تکنيک ها بود که در قرنهای دوازدهم و سيزدهم ميلادی [از تمدن عربی ـ اسلامي] به غرب منتقل شد. (۸)

خلاصهء کلام، نقش و تأثير تجربه گری مبتنی بر «هنرـ و ـ صناعت» [دورهء رنسانس] در توسعهء انديشه و پراتيک علمی جايگاه دوم را دارد و جايگاه اول به آن احکام [عقلي] دقيقی تعلق می گيرد که فيلسوفان طبيعی و خود دانشمندان دربارهء تجربه گرايی بيان کرده بودند. برای نمونه، پژوهشگر مصری عبدالحميد صبرا مفهوم «تجربه» را در علوم عربی ردگيری کرده و آنرا در قرن يازدهم در کار «ابن هيثم» (وفات حوالی ۱۰۴۰-۱، Ibn al-Haytham) و علم بصـَر [نورشناسی و علم ديدگان] اين دانشمند عرب يافته است. هرچند مترادف عربی کلمهء «تجربه» (اکس پری منت، experiment) و واژه های همريشه با آن نوظهور و تازه بود اما به گفتهء عبدالحميد صبرا، در قرون وسطا مترجمی که گفته های ابن هيثم را به لاتين ترجمه کرده، «ترديدی به خود راه نداده که در برابر واژهء «اعتباره» (i'tabara)، کلمهء لاتين تجربه (اکس پری منتاره، و اکس پريری، experimentare - experiri) را بگذارد، و در برابر واژهء «اعتبار» ('itibar) واژه های تجربه/ اکس پری منتوم (experimentum) يا تجربي/اکس پری منتاتيو (experimentatio)، و در برابر کلمهء «معتبر» (mu'tabir)، کلمهء لاتين اکس پری منتاتار (experimentatar) را بگذارد.» (۹)

[بخش بعدی ـ اينجا کليک کنيد.]

***
پانوشته ها

۲- ص ۳۲۳-۵۹ مقالهء ماکس وبر در اينجا:
Max Weber, "Religious Rejections of the World and Their Direction,"

in

Essays from Max Weber, ed. Hans Gerth and C. W. Mills (New York: Oxford University Press, 1948), pp. 323-59

۳- ص ۹۰ در فصلی از کتاب کليفورد گيرتز در اينجا:
Clifford Geertz, "Religion as a Cultural System,"

in

The Interpretation of Cultures (New York: Basic Books, 1973), p. 90

.

۴- ص ۱۳ از کتاب ماکس وبر در اينجا:

Max Weber, The Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism (New York: Scribners, 1958), p. 13.

۵- ص ۱۵۱ از کتاب ماکس وبر در اينجا:
Max Weber, The Religion of China (New York: Free Press, 1951), p. 151.

۶- دو مقالهء ادگار زيلسل در اينجا:
The Sociological Roots of Science,"

in

American Journal of Sociology 47 (1942): 544-62;

و اينجا:

"The Origin of William Gilbert's Scientific Method,"

in

Journal of the History of Ideas 2 (1941): 1-32.

اين دو مقاله اکنون در کتاب زيلسل تجديد چاپ شده اند، در اينجا:

Edgar Zilsel, The Social Origins of Modern Science (Boston: Kluwer Academic Publishers, 2000).

۷- کتاب هفت جلدی جوزف نيدام و کتابهای ديگر او در اينجا:
Joseph Needham, Science and Civilization in China (7 vols. , in progress, New York: Cambridge University Press, 1954 - ) vol 3 154ff., 159, 160, 166.

and

Joseph Needham, Clarks and Craftsmen in China and the West (Cambridge: Cambridge University Press, 1970.

and

Joseph Needham, The Grand Tradition (London: Allen and Unwin, 1969).



۸- برای نمونه نگاه کنيد به مقالهء ا. سی. کرومبی، در اينجا:

A. C. Crombie, "The Significance of Medieval Discussions of Scientific Method for Scientific Revolution,"

in

Critical Problems in the History of Science, ed. Marshall Clagett (Madison: University of Wisconsin Press, 1959), pp. 79-102;

و مقالهء همين پژوهشگر درباره ابن سينا، در اينجا:

"Avicenna's Influence on the Medieval Scientific Tradition,"

in

Avicenna, ed. G Wickens (London: Luzac, 1952), pp. 84-107

۹- مقالهء عبدالحميد صبرا در اينجا:
A. I. Sabra, "The Astronomical Origins of Ibn al-Haytham's Concept of Experiment," in Actes du XIIe International d'Historie des Sciences, Tome IIIa (1971), pp. 133-6 at p. 133.

و کتابی که صبرا ترجمه کرده و ويراسته است در اينجا:

Sabra, ed. and trans., The Optics of Ibn al-Haytham: Books I-III on Direct Vision (London: The Warburg Institute, 1989), 2: 10-19.

برای بحث مفصل تر دربارهء منابع تجربه و آزمونگری در قرون وسطا به فصل ششم کتاب حاضر، بخش «عوامل درونی»، رجوع کنيد.

~

Share/Save/Bookmark