تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

دم صبح

مصاحبه با حميد رحمانيان کارگردان فيلم «دم صبح»

فايل صوتی
فايل صوتی با سرعت معمولی

متن زير خلاصه شده است. برای شنيدن تمامی گفتگو به فايل صوتی رجوع کنيد.

در برنامهء امروز نيلگون مصاحبه ای داريم با حميد رحمانيان فيلمساز ايرانی مقيم آمريکا. فيلم سينمايی «دم صبح» (Daybreak) ساختهء حميد رحمانيان، در ماه فوريه ۲۰۰۸ (سال جاری) در چند شهر هلند، در فستيوال سينمايی «فيلمهايی که اهميت دارند» - Movies that Matter از سوی سازمان عفو بين الملل، به نمايش در می آيد. موضوع فيلم «دم صبح» مجازات اعدام و قصاص در جمهوری اسلامی ايران است. مرد جوانی به نام منصور که به جرم قتل نفس به اعدام محکوم شده در انتظار اجرای حکم خود است و فيلم، دنيای ذهنی منصور و برزخی که وضعيت خاص اجرای حکم قصاص اسلامی برای او ايجاد کرده را به نمايش می گذارد. حميد رحمانيان، نويسنده و کارگردان فيلم «دم صبح»، فارغ التحصيل «انستيتوی پرات» در رشته طراحی گرافيک است (۱۹۹۷). او به اتفاق همسرش مليسا در «بروکلين هايتز» نيويورک زندگی می کند. //


محل فيلمبرداری «دم صبح» کجا بود؟ در چه تاريخی فيلمبرداری شروع شد و کی به پايان رسيد؟

محل فيلمبرداری زندان قصر بود. به مدت دوماه فيلمبرداری داشتيم، يعنی از آبان ۱۳۸۳ و شش ماه طول کشيد تا فيلم به پايان رسيد و مراحل لابراتوآر و پست پروداکشن آن انجام شد.


به چه نحو از مقامات اجازهء فيلمبرداری در زندان کسب شد؟

به سختی! نزديک سيزده ماه طول کشيد و طی اين مدت قوهء قضاييه زندان قصر را به شهرداری فروخت. در مدت انتقال زندان از قوهء قضاييه به شهرداری، دوره ای بود که زندانی ها را از آنجا کاملاً خارج کرده بودند، و می خواستند شروع کنند به خراب کردن زندان تا آن را به پارک تبديل کنند.




تآثير رنگهای غالب (خاکستری و آبی در فضای زندان) عمدی بود؟ اين تأثير را چگونه به دست آورديد؟

چون داستان فيلم مربوط به شخصی است که روستا را ول کرده و آمده به شهر، به عشق اينکه در شهر زندگی اش بگيرد و پولدار بشود، و بعد مرتکب قتل می شود و به زندان می افتد، اين کنتراست زندان با فضايی که او از آن بريده شده، آن بهشت اش و فضای سرسبز شمال در روستای زيراب، می خواستيم اين کنتراست ملموس باشد. برای همين، به عمد فضای زندان را سـردتر گرفتيم، در فيلمبرداری هميشه يک فيلتر آبی رنگ داشتيم که فضا را سردتر و سنگين تر بکند. بعد وقتی که شما کات می کنيد به فضای باز بيرونی، حس اين شخصيت که از کجا آمده و به کجا رسيده، بيشتر مشخص می شود.

------
[بخشی از صدای فيلم: دکتر زندان توضيحاتی می دهد . به فايل صوتی رجوع کنيد.]

-------




در فيلم يک شات فوق العاده وجود دارد. شات طولانی و بدون تقطيع اولين صحنهء اعدام . از دشواری های گرفتن اين صحنه بگوييد؟

اين صحنه ای است که حدود چهار دقيقه و نيم طول می کشد، بدون هيچ تقطيعی. حدود سی و هشت ميزانسن داريم و شصت و يک «فوکوس» کشيده ايم. بيش از دوازده ساعت تمرين کرديم، هجده بازيگر در صحنه هستند، کار خيلی پيچيده ای بود و تمام صحنه، حس عجيبی داشت که تمام صحنه را همانطور که دارد اتفاق می افتد می بينيم بدون اينکه لحظه ای حرکت قطع بشود.

چرا علت قتلی که منصور (شخصيت اول فيلم) مرتکب شده، روشن نمی شود؟

روشن می شود اما بر آن تأکيد نمی شود.


آيا عمداً قصد داشتيد که فيلم جنبهء سياسی و ايدئولوژيک نداشته باشد؟
اگر من می خواستم فيلمی بسازم که جنبه سياسی يا ايدئولوژيک داشته باشد، احساس می کنم که من آدمی نيستم که بتوانم آن جور فيلم بسازم. من می خواستم در ايران فيلم بسازم، مخاطبم مردم ايران بودند. می خواستم ايرانی ها اين فيلم را ببينند، اين فيلم تأثير بگذارد و من به سهم خودم کاری برای جامعه ام کرده باشم، برای همين مي بايست از محدوديت هايی که دور و بر چنين کاری گذاشته می شود کمال استفاده را بکنم. من در ارائهء داستان سعی کرده ام بيشتر آناليتيکال باشم، می خواستم اين موقعيت را، اين انتظار را آناليز بکنم؛ اين موقعيت تعليق که بالاخره آيا بخشيده خواهد شد يا اعدام. به عنوان فيلمساز، نمی خواستم برای اين آدم تصميم بگيرم. بينده است که بايد تصميم بگيرد و قضاوت کند.

[توضيحات شخصيت فيلم، دربارهء قصاص و ارائهء دلايل فقهی و حقوقی و اخلاقی ـ به فايل صوتی رجوع کنيد.]

آيا فيلم در ايران بر پرده آمده؟

متأسفانه خير. علت اش هم روشن نيست. هيچکس جواب قطعی و روشنی به من نمی دهد که چرا اين فيلم روی پرده نمی رود. مسؤلان قوهء قضاييه فيلم را ديده اند و با آن مشکلی نداشته اند.


با اين حساب فيلم در ميان سخنگويان و ايدئولوگ های حکومتی، مخالفتی برنينگيخت؟
برنينگيخته، ولی نمی دانم چرا نشان داده نمی شود.

نمايش فيلم در هلند توسط چه سازمانی و به چه صورت انجام خواهد گرفت؟

فستيوالی به همت سازمان عفو بين الملل (نام فستيوال «فيلمهايی که اهميت دارند» - Movies that Matter) اين فيلم را در هشت شهر در کشور هلند به مدت يک ماه در سينماهای مختلف نشان می دهند.


کمی راجع به پروژه های آينده تان بگوييد.

الآن يک فيلم مستند در دست تدوين دارم که دربارهء يک بنياد خيريه در تهران است به نام «بنياد خيريهء اميد مهر» که دختران پانزده تا بيست و پنج ساله را که آسيب اجتماعی ديده اند يا در معرض آسيب هستند، تحت پوشش می گيرد. طی هجده ماه اين دختران را مداوا می کنند و با کاريابی برای آنها، به جامعه برمی گردانندشان. فيلم بازهم نگاه آناليتيک و آسيب شناسانه دارد نسبت به اتفاقاتی که بر سر اين بچه ها آمده، يا در آينده در معرض چه خطرهايی هستند و اين بنياد چگونه برای اين بچه يک خانه و محيط امن درست می کند و چه چالش هايی بر سر راه اين بنياد و اين بچه ها وجود دارد که بتوانند با جامعه دوباره آشتی کنند.


آقای رحمانيان، از اينکه وقت تان را در اختيار «نيلگون» گذاشتيد تشکر می کنم.

من هم از شما ممنونم آقای کلانتری.

// ۲۰ ژانويه ۲۰۰۸

تريلر فيلم «دم صبح»

سايت حميد رحمانيان
سايت «فيکشن ويل ستوديو»

برنامهء نمايش فيلم «دم صبح» در شهرهای هلند ــ فستيوال «فيلمهايی که اهميت دارند» - Movies that Matter :
Feb 4,- Utrecht

Feb 10,- Amsterdam

Feb 12,- Almere

Feb 17, - Arnhem

Feb 18, - Groningen

Feb 21, - Maastricht

Feb 24, - Rotterdam

March 2, - The Hague


Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

من این فیلم را سال پیش دیدم. فیلم بسیار قوی و متاثر کننده ای بود. روز بعد از دیدن این فیلم وقتی که داشتم روی تصمیم خیلی مهمی فکر میکردم متوجه شدم که دارم راجع به این فیلم فکر میکنم و گریه میکنم. در میان بغض و گریه میگفتم که نه نه من هیچوقت صندلی را از زیر پای هیچ امیدی نمیکشم، حتی اگر من خیلی حق داشته باشم. این فیلم حد اقل یک روح را از فنا نجات داد.

-- مینا زند ، Jan 28, 2008

ساکن در یک کشور دموکراتیک هستم. با خانواده ای تماس بسیار نزدیک دارم که چندین سال پیش عزیزی را در یک فاجعه از دست داد. با حمایت دکتران روانشناس، بخش تعیین کننده ای از این خانواده توانست پس از کوشش زیاد، طرفِ آفریننده فاجعه را که بشدت وحشت زده بود بخود جلب کرده و رابطه دوستانه ای با وی ایجاد کند. این عملکرد، بر نفرتی که میتوانست تا پایان عمر باعث عذاب خود شود از یکطرف، و زیستن در عذاب گناه قتل و وحشت از کیفردر طرف مقابل فائق آید. کاش میشد روزی در جامعه خودمان انسان ها بجای دریدن هم، کمی عمیق تر مسائل را بررسی میکردند. متاسفانه این تنها حکومت نیست که چنین غیر انسانی ( و حتا غیر حیوانی) با انسان برخورد میکند. اکثریت مردم ما هم همین سرشت را دارند.
بی نام

-- بدون نام ، Jan 30, 2008

فیلم بسیار خوبی است و بازی حسین یاری در فیلم فوق العاده است .

-- بدون نام ، May 28, 2008

بد ترین و بی معنی ترین فیلمی بود که تو عمرم دیدم.ما مهمون هم داشتیم به خاظر انتخاب این فیلم کلی سرزنش شدم.واقعا حیف وفت ادم

-- محمد ، Jul 11, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)