رادیو زمانه > خارج از سیاست > سياست > ترور مقدس | ||
ترور مقدسنوشتة عبدی کلانتری براي شنيدن فايل صوتي «اينجا» و در صورت داشتن اينترنت پرسرعت «اينجا» را کليک کنيد. «ترور مقدس» عبارتي است که دکتر حسن عباسي يکي از مديران بالارتبهء مسايل استراتژيکِ جمهوري اسلامي ايران در دفاع از آن سخن رانده است. {صداي دکتر حسن عباسي : «اگر مي مي شود کاري کرد که اين جبهه به ترور و وحشت بيفته ، و به هراس بيفته، اين ترور مقدسه. برويد بنويسيد عباسي تئوريسين خشونت! تئوريسين تروريسم مقدس. اين تروريسم مقدسه. »}
جهادگرايان اسلام، تحصيلات سکولار و مدرن دارند. بسياري از آنها مدارک دکترا و مهندسي کسب کرده اند. آنها عناصر اسلام سياسي خود را از منابع متفاوت ديني و غير ديني اخذ مي کنند و آنقدر با اسلام صلح طلب و ليبرال آشنائي دارند که به درستی بدانند ليبراليسم ، به مقاصد ديني و سياسي آنها (جبههء استضعاف) خدمت نمي کند. به اين تعبير، آنها سنتي يا بنيادگرا نيستند، مدرن اند. جهادگرائي مدرن، جهاني شدن سرمايه را درک مي کند. جهادگرائي مدرن از ميان اقشار تحصيل کردهء شهري برمي خيزد که اعضاي آن در موارد بسياري تحصيلات شان را در غرب به انجام رسانده و سپس به کشور خود بازگشته اند تا مقاماتِ بالاي دولتي را اشغال کنند. دکتر عباسي پيوسته در دانشگاههاي ايران سخنراني مي کند و سلسلهء مقالات او در روزنامهء «همشهري» به چاپ مي رسد . اين نظريه پرداز مسلمان اعتقاد دارد تشکيل استکبار جهاني از چهار مرحلهء «تمدن، امپراطوري، امپرياليسم و هژموني» گذشته است. به عقيدهء دکترعباسي پايههاي نظريهء جنبش مقاومت جهاني را «عدالت جهاني، آزادي جهاني و مردم سالاري جهاني» مي سازند. حسن عباسي مي گويد: «ممكن است مسلمان مستكبر هم داشته باشيم مثل مصر، اردن وعربستان، اما چاوز [رهبر ونزوئلا] براي ما مردميتر و ضداستكبارتر است؛ چون در زمان حمله وحشيانه رژيم صهيونيستي به لبنان سفيرش را از اسراييل فراخواند، اما همين مصر، اردن و عربستان به اولمرت [نخست وزير اسرائيل] نامه نوشتند و از او درخواست كردند كه حزب الله را از بين ببرد. به عنوان شخصي آزاد كه وابستگي جناحي ندارم، از دولت و مردم كوبا كه در پرونده هستهاي از ايران حمايت كردهاند و از ونزوئلا كه با تمام وجود در آژانس بين المللي انرژي اتمي در حمايت از ايران ايستاد، تشكر ميكنم.» {صداي دکتر حسن عباسي: «حربهء اسلام اينجا چيست؟ قرآن چي مي گه؟ (نقل قول از قرآن ـ اذن الذين يوقاتلون). اذن داده شد که مقاتله کنيد، بجنگيد، وقتي حيثيت شما را دچار هجوم مي کنند.(وقاتلوهم حتي لاتکون فتنه) خشونت هست يا نه؟ خشونت تا کجا بده؟ اين اسلامي که شما مي گيد دين صفا و صلح و صميميته، چه قدر آيهء جهاد و شهادت داره؟ مگر يکي از فروع دين اش جهاد نيست؟ جهاد و شهادت! خطبهء بيست و هفت نهيج البلاغه. جهاد دري از درهاي بهشته. } اما به گفتهء دکتر عباسي «يهود از صهيونيسم جدا نيست». او مي گويد«يهوديان در تمام تمدن هاي بزرگ دنيا نفوذ داشته اند و جنايت ها و کشتارهاي بزرگي مرتکب شده اند. ازجملهء اين تمدن ها هخامنشيان بود که به ويژه در زمان خشايارشاه تحت سلطه يهوديان بود... امروز نيز خط قرمز آزادي بيان در امپراتوري آمريکا يهود است. شما در آمريکا به راحتي مي توانيد عکس رئيس جمهور اين کشور را پاره کنيد اما چيزي عليه يهود نمي توانيد به زبان بياوريد.» حقوق بشر ليبراليسم غربي حسن عباسي اعتقاد دارد آمريكا ارزش هاي ساختاري غرب را در قالب يك بسته بندي فرهنگي ـ اجتماعي ـ سياسي، تحت عنوان «جامعه مدني» وارد جهان اسلام مي کند. اين کار از طريق ايجاد و گسترش سازمانهاي غير دولتي (NGO ها )صورت مي گيرد. مدرنيت و انحطاط {صداي دکتر حسن عباسي: دربارهء جامعه مدني، حقوق بشر، و دموکراسي به عنوان حربه هاي نفوذ غرب.} انحطاط مدرنيت از جمله در مفهوم «بشرمحوري» (هيومانيسم) است که در تقابل با «خدا محوري» جهان اسلام قرار مي گيرد. به نظر او مدل غربي بشرمحوري ، حقوق انسان را «خودبنياد» و «طبيعي» مي نماياند، نه در ارتباط با عالم قدسي. جلوه هاي دنياي متجدد و مدرن از نظر دکتر عباسي، اموري چون سکس، خشونت، قمار و شراب خواري هستند که حضور آنها را در توليدات فرهنگي غرب مي توان ديد. ترور مقدس و انقلاب مداوم (انقلاب انفُسي) جبههء مقاومت در برابر جنگ هاي صليبي را يک انقلاب مداوم شکل مي دهد: «انقلاب انفسي، يك انقلاب مداوم است.» انقلاب انفسي تا آخرالزمان ادامه خواهد داشت: «ويژگي آخرالزمان در اين است كه حضرت مَهدي(عجّلاللهفرجهُ) در انقلاب جهاني خود ، حكومتهاي جور را متلاشي ميكند و انقلاب انفسي صورت ميدهد و آن روز بايد شيطان خود را بيشتر و بهتر نشان دهد. حركتهايي كه امروز در صحنه جهان مشاهده ميشود، حكايت از اين دارد كه شيطان روزبروز غليظتر و كثيفتر خود را نشان ميدهد. اسلام پس از هزار و چهارصد سال، شيطان را تحقير كرد و شيطان در پاسخ، طرح جامع اسلامستيزي را آماده كرد كه در اين طرح غربي، اساسيترين مسأله، قداستزدايي از اسلام است. .. تنها پديدهء مقدسِ باقيمانده در عالم قرآن است ... مسيحيت و يهود، از قداست تهي شده ...جاده مدرنيته زماني صاف ميشود كه [ديگر] چيز مقدسي وجود نداشته باشد... فقط جهاد ميتواند مانع حركت شيطان شود.» {صداي دکتر حسن عباسي: «تا کجا خشونت منفي است؟ تا کجا ما بايد ... (به نوار صوتي مراجعه کنيد) افتخار مي کنم که اون تروريست خارج از کشور، يعني حزب الله لبنان، اون تربيت شدهء دست ماست. افتخار مي کنم! اگر بشود در جبههء کفر و در ميان دشمنان خدا رعشه انداخت و آنها را لرزاند، اين افتخار ماست. ما به اين تروريسم افتخار مي کنيم. } ديدگاههاي سياسي و ايدئولوژيک دکتر حسن عباسي نمونه وار است. اين ديدگاهها نظامي عقيدتي را شکل مي دهد که به طور روزافزون در ميان جوانان مسلمان راديکال در جهان، از جمله در کشورهاي غربي، ريشه مي گيرد. اشغال عراق و افغانستان، سرکوب مردم فلسطين، و ديکتاتوري هاي خودکامهء طرفدار غرب در کشورهاي مسلمان، به رشد اين نظام عقيدتي کمک مي رسانند.. {صداي دکتر حسن عباسي: «جبههء کفر، جبههء دشمنان خدا، و جبههء دشمنان مسلمانان ـــ اگر مي شود کاري کرد که اين جبهه به ترور و وحشت بيفته ، و به هراس بيفته، اين ترور مقدسه. برويد بنويسيد عباسي تئوريسين خشونت! تئوريسين تروريسم مقدس. اين تروريسم مقدسه. حزب الله لبنان تربيت شدهء همين دستگاه است. خوب دقت کنيد! اين دستگاه را مي بينيد؟ حزب الله لبنان، حماس، و جهاد اسلامي را همين دستگاه تربيت کرده. مطمئن باشيد اگر آن جوان بيرون مرزها اينگونه مي تواند بايستد، اين توانائي را داريم که بازهم همينجا ، همان جوانان را تربيت کنيم و توي دهن استکبار بزنيم. » صداي حضار بلند مي شود: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر.... ) لينک ها: http://www.rojhelatpres.com/jan-07/11-23.htm
|
نظرهای خوانندگان
عبدی عزيز،
متن را کامل خواندم (فايل صدا را ولی گوش ندادهام) و چند نکته به ذهنام رسيده است که خوب است به آنها توجه شود.
اولاً که متن اکثراً نقل قول است و تحليل و تفسير چندانی هم در آن نيست، يعنی در عمل شايد تنها برای کسی مفيد و مؤثر باشد که تا به حال نام فردی به اسم «حسن عباسی» را نشنيده باشد.
ديگر آنکه تعابيری در اين متن هست که اندکی گولزنک است و انطباق تام و تمامی با واقعيت ندارد. تعابيری از اين دست: «دکتر حسن عباسي يکي از مديران بالارتبهء مسايل استراتژيکِ جمهوري اسلامي ايران» و «اين نظريه پرداز دولت ايران» و «اين تحليلگر استراتژيک رژيم اسلامي» و «اين نظريه پرداز مسلمان». من نمیدانم خودِ دولت ايران، يعنی در واقع مجموعهی حاکميت در ايران در حال حاضر چه وزنی برای اين فرد قايل است. تأييد يا تکذيب اينها به عهدهی حاکميت است. اما تا جايی که به ياد دارم، همين آقا در صدا و سيمای ايران ممنوع التصوير است و اجازهی سخنرانی ندارد (راستی اخبار شما مربوط به کی است؟). اين خود به خوبی نشان میدهد که او را عنصری افراطی و تندرو میدانند (ولو سخنانی بگويد که باعث خشنودی ساير افراطيون شود). گذشته از اين شما تعبيراتی دربارهی اين فرد آوردهايد که از گزافهگويی دربارهی او آن سوتر رفته است. يا ما معنی «نظريهپرداز» را نمیدانيم يا شما تصور و تفسيری بسيار موسعتر از «نظريهپردازی» داريد. اينها که حسن عباسی میگويد به هر چيزی شبيه است جز نظريهپردازی. نظريهپردازی يک تعريف روشن و دقيق دارد در عرف علم و جامعهشناسی. اين سخنان آشفته و پريشان حسن عباسی چيزی در اندازهی نظريهپردازی نيست که بشود بر آن تأکيد کرد. لابد خواستهايد بر «مسلمان» بودن اين به اصطلاح «نظريهپرداز» تأکيد کنيد. باری، حسن عباسی آن قدرها هم آدمی جدی نيست که وقت صرف تحليل ترهاتِ او شود. بر همين مقياس، حاکميت ايران هم گمان نکنم وجود يا عدم حسن عباسی برایاش آنقدرها مهم باشد که با بودن يا نبودناش خللی در «نظريه»هایاش ايجاد شود.
خوب است به اين نکته توجه کافی بشود و چندان دربارهی کسی که نه سياستمداران ايرانی و قاطبهی حاکميتِ سياسی در ايران جدیاش میگيرند و نه مخالفان حکومت - مخالفان عاقلِ حکومت - او را نمايندهی حاکميت میشمارند.
شايد میشد اين نسبتها و تعابير را دربارهی مصباح يزدی به کار برد، اما حسن عباسی؟ حيرتآور است اين همه اغراق و مبالغهی بيهوده.
-- داريوش ، Feb 19, 2007 در ساعت 06:05 AMدر پاسخ داريوش محمدپور ـــ ديدگاههاي حسن عباسي (آن طور که من آن را فهميده ام ومعرفي کرده ام) متجانس است و در مجموع يک سيستم نظري همگن را شکل مي دهد. اين سيستم نظري سياسي ـ ديني، هوشمندانه ترين فورمولبندي تئوري و پراتيک جمهوري اسلامي از بدو تأسيس آن است. به همين دليل نسخه هاي گوناگوني از همين ايدئولوژي را در تمام جنبش هاي جهادگرا (سلفي ـ شيعي ـ سني) مي بينيد. شما اگر دل تان مي خواهد مي توانيد آن را نقد کنيد (تئوري را، نه فردي به نام حسن عباسي) اما براي اين کار بايد با تئولوژي سياسي و ملزومات نظري آن آشنا باشيد. گفتم اگر «دل تان مي خواهد» ولي حقيقت اين است که اين وظيفه اي است که ليبراليسم اسلامي در کشور ما ـــ اگر بتواند بر فقر تئوريک وحشتناکش فائق شود ـــ بايد انجام دهد و گرنه در برابر عملکرد امپراتوري و سرمايهء گلوبال ، جنبش هاي جهادگرا بيشتر رشد خواهند کرد. /// عبدی کلانتری
-- عبدی کلانتری ، Feb 19, 2007 در ساعت 06:05 AMآيا گزارش آقاي کلانتري به واقعيت نزديکتراست يا نفي اهميت آقاي عباسي ؟ (در پاسخ به کامنت آقای داريوش)
-- Alireza ، Feb 19, 2007 در ساعت 06:05 AMاين تاکيد به عدم اهميت آقاي عباسي براي چيست؟ مگر زمان در حکومت ايران آنقدر اهميت داشته که تاريخ مصرفي براي چنين افرادي در نظر بگيريم؟ آنچه مسلم است، حداقل آقاي عباسي به آنجا رسيد که اصلا در تلويزيون ممنوع التصوير گردد. علت واقعي و نوع روابط درونيشان را من نميدانم. افراد زيادي مشابه او در دستگاههای اين نظام داشته ايم که به زندان همين نظام رفته اند، بيرون آمده اند، ولي بعد پست و مقام يافتند يا به نوعي فعالند. آيا اينکه آقاي عباسي يک ايراني مسلمان است و چهره اي راديکال و از آن گزارش تهيه شود اشکال دارد؟ اشکالش کجاست؟ اينکه ايشان را جدي ميگيرند يا نميگيرند بايد از دستگاه نظامي جمهوري اسلامي ايران سوال شود. واقعا اينطور است که اصلا مهم نيست؟ ايا ايشان فقط عده ي کثيري موافق يا مخالف بي مصرف دارد؟
چرا توجه به چهره اي راديکال که جايگاه خود را در دستگاه دارد اينقدر بايد بي اهميت باشد؟ ايا ايشان با دستگاه سپاه و دانشگاههاي وابسته به ان نظام ارتباط تنگاتنگي ندارد؟ ايا حرفهايي که حسن عباسي ميزند بارها توسط بسياري از سياستمداران بيان نشده؟
اگر کمي به برخي از استراتژي هاي عباسي دقت فرماييد مشترکات بسياري را با نظرات درون نظام يا حتي بصورت عموم ميبينيد. تکذيب يا تاييد ان به عهده ي حاکميت است؟!!
اين آدم آنقدرها هم صاحب تفكر منظمي نيست. در يك سي دي ديدم مي گفت:"شماره شناسنامه بوش 666 است"كلا اين فرد حرفهاي از اين قبيل هم زياد مي زند.
-- dr jack ، Mar 14, 2007 در ساعت 06:05 AM