تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
اندیشه‌ی انتقادی، برنامه‌ی ۶۴

(اقتصاد سیاسی دین – ۵)

ارز ایدئولوژیک

محمدرضا نیکفر

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

شرط اندیشدن انتقادی این است که در پس روابط ظاهری به دنبال روابط واقعی باشیم یا دست کم تا حدِ این شک و پرسش پیش رویم که چه در پس پرده نهفته است. شک طبعاً باید موجه باشد، نه بیمارگونه. شک موجه پیشاپیش فرض را بر توطئه نمی‌گذارد، از تجربه‌های تاریخی و مشاهده‌های امروزی عزیمت کند و می‌کوشد با پرسش به دل واقعیت رسوخ کند. موضوع شک و پرسش انتقادیِ درهم‌شکننده‌ی ایدئولوژی، گمان‌زنی درباره‌ی انگیزه‌های شخصی نیست. از این که درباره‌ی فرد یا افرادی حکمی صادر کنیم، چیزی نصیبمان نمی‌شود، جز این که شاید دلمان خنک شود. این انگیزه قابل فهم است اما جنسیتی اندیشه‌ای ندارد. اندیشه، اندیشه بر موقعیتها و رابطه‌هاست و انتقاد نگرنده به موضوع نیز، در نقد همین‌هاست.

موقعیت دین‌فروشی
موقعیتی وجود دارد که حتا فردی با آن نیت دینی‌ای که با صفتهای پاک و مخلصانه توصیف می‌شود، دین‌فروشی می‌کند و در ازای جلوه‌ای که می‌فروشد، امتیازهایی را به دست می‌آورد. ما می‌خواهیم این کار و کسب را بررسی کنیم. این بررسی در چارچوب اقتصاد سیاسی دین صورت می‌گیرد. این پهنه‌ی پژوهشی را نه صرفاً اقتصاد، بلکه اقتصاد سیاسی می‌خوانیم، چون نظرمان به جامعه و روابط قدرت است و چیزی همانندِ یک مدل ریاضی صِرف در برابر نداریم. به بیان دیگر بر خلاف ایدئولوژی اقتصاد ناب، کتمان نمی‌کنیم که نگرشمان سیاسی است.

اقتصاد سیاسی ایدئولوژی
این موضوع را می‌توان مبحثی از اقتصاد سیاسی ایدئولوژی دانست. نوعی کاربست آن تحلیل نظامهای آشکارا ایدئولوژیکی چون شوروی است. در شوروی حزبی بودن، یعنی در درجه‌ی اول ایدئولوژی حزبی را کسب کردن و باور خود را به آن به نمایش گذاشتن، امتیاز آور بود. ایدئولوژی‌ای که رسما حکم ضد سرمایه‌ را داشت، خود به شکل نوعی سرمایه درآمده بود. هر کس سرمایه‌ی ایدئولوژیک بیشتری داشت، بیشتر از این شانس بهره‌ور می‌شد که صاحب مقام و مال و منال شود. پس می‌توانیم بگوییم در نظام شوروی دو نوع ارز رایج بود: ارزی به نام روبل و ارزی که آن را ارز حزبی می‌نامیم. ارز حزبی را می‌شد به روبل تبدیل کرد. با روبل هم طبعا می‌شد ارز حزبی خرید و آن را گرانتر فروخت و از این راه روبل بیشتری به دست آورد.

ارزش معاوضه‌ای ایدئولوژی
در نظامهای ایدئولوژیک، در آغاز ارزش معاوضه‌ای ایدئولوژی پنهان می‌ماند. ایدئولوژی از جمله به دلیل همین پنهانکاری ایدئولوژی است. این پنهانکاری همیشگی نیست و جایی می‌رسد که بازار کاملا بر خصلت سرمایه‌ای آن واقف شود. ارز ایدئولوژیک در هر مقطعی نرخ در مجموع مشخصی دارد. می‌توان در هر کشور اید‌ئولوژی‌زده‌ای تاریخ آن را نوشت و حتا تا جایی پیش رفت که منحنی نوسان‌های آن را ترسیم کرد.

مسئله‌ی قیمت
ایدئولوژی دولتی ظاهرا بازار آزاد سرمایه‌داری را به هم می‌زند، چون قهر دولتی را پشت سر خود دارد. به هم زدن مقررات اما ظاهری است. قهر، قیمت را بالا می‌برد. همه چیز خریدنی است. مسئله‌، مسئله‌ی قیمت است. امکان خرید و فروش که فراهم بود، مانع‌های مختلف برطرف می‌شوند. بازار سمج و پرحوصله است. بازار از هر ایدئولوژی‌ای پرطاقت‌تر است. ابن خلدون در "مقدمه" برنموده است که با نسل اول که نشد، با نسل دوم می‌شود، معامله را جور کرد. نسل سومی‌ها خودشان یک رکن بازار اند. در ایران این تجربه‌ی ابن‌خلدونی را داریم که آقازاده منعطف‌تر از خود حاج‌آقاست.

سیستم چند ارزی
گفتیم که در نمونه‌ی شوروی دو نوع ارز در جامعه رواج داشته است: یکی روبل بوده است، یکی ارزی که هر چه مقام حزبی بالاتر می‌رفت، یعنی هر چه شخص اعتبار ایدئولوژیک بیشتری داشت، امکان برخورداری از آن بیشتر بود. این ارز دوم ارز حزبی یا ایدئولوژیک بود. سکه‌ی ایدئولوژیک در شوروی در حزب ضرب می‌شد و موقعیت دستگاه حزبی و اراده‌ی کمیته‌ی مرکزی و پولیت‌بورو در این دستگاه ارزش مبادله‌ی آن را تعیین می‌کرد. مسئول ارز رسمی یعنی روبل بانک مرکزی کشور بود. ارز خارجی هم حضور داشت و قیمتها با آن نیز سنجیده می‌شدند. این نظام چند ارزی را نه منطق بازار، بلکه زور حفظ می‌کرد. این امر وجود بازار را نفی نمی‌کرد. بازار می‌تواند با چند نوع ارز نیز کنار بیاید. آن چنان که گفتیم زور، قیمتها را تغییر می‌دهد، اما در نفس نظام بازار تغییر اساسی ایجاد نمی‌کند.

موقعیت فروش وجدان با وجدان آسوده
توصیفی که در مورد نظام ایدئولوژیک شوروی شد، در مورد نظام ایدئولوژیک ایران نیز صدق می‌کند. در کاربست آن در مورد نظام دینی ایران، کاری به نفس دین و نیات دین‌داران نداریم. موضوع تحلیل، هم‌چنانکه در آغاز گفتیم، نه فرد و وجدان وی، بلکه موقعیتی است که فرد را به فروش وجدان وامی‌دارد. این کار معمولا با وجدان آسوده صورت می‌گیرد. فرد حتا حس می‌کند دارد وظیفه‌ی مقدسی را به انجام می‌رساند و به قول مسئولان حکومت اسلامی ایران تکلیف دینی خود را ادا می‌کند.

مطلب پیشین: معرفی "اقتصاد سیاسی دین"

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)