رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > رکورد فروش یک اثر هنری در حراجی کریستی | ||
رکورد فروش یک اثر هنری در حراجی کریستییکی از تابلوهای مجموعه روی لیکتناستین، هنرمند سرشناس هنر پاپ در حراج پاییزی کریستی در نیویورک به قیمت ۳۱ میلیون یورو به فروش رسید. به گزارش خبرگزاری رویتر، در حراج معروف کریستی یکی از تابلوهای مجموعه لیکتناستین که به سبک داستانهای تصویری کشیده شده به قیمت ۳۱ میلیون یورو به فروش رسید. این مبلغ تا امروز گرانترین قیمتی است که در یک حراجی به یکی از آثار لیکتناستین تعلق گرفته است. هویت خریدار این اثر هنری معلوم نیست و او از طریق تلفن در حراجی کریستی شرکت کرد.
این اثر گرانقیمت « Ohhh...Alright.. » نام دارد و روی لیکتناستین در سال ۱۹۶۴ آن را خلق کرده است. این تابلوی نقاشی با ابعاد یک متر در یک متر زنی را نشان میدهد با موهای قرمز که تلفنی با شخص نامعلومی صحبت میکند و به شیوه شخصیتهای داستانهای تصویری میگوید: «Ohhh...Alright» چهره این زن مانند دیگر آثار لیکتناستین از نقطههای کوچکی تشکیل شده است. این نقطهگذاریها که از مهمترین نشانهها و ویژگیهای آثار لیکتناستین بهشمار میآید، سبب میشود که تماشاگر تصور کند با یک نقاشی تصویری در ابعاد بسیار بزرگ روبرو شده است. در حال حاضر در غرب آثار نقاشان سرشناس، نقاشان جوان و نوآور و همچنین آثار کلاسیک بازار بسیار خوبی دارند
پنج سال پیش تابلوی دیگری از این مجموعه با عنوان «In the Car» که در سال ۱۹۶۳ بهوجود آمده، به قیمت ۱۶ میلیون دلار به فروش رفت. این تابلو هم در آن زمان در حراجی کریستی عرضه شد. به گزارش حراجی کریستی در حال حاضر آثار نقاشان سرشناس با قیمتهای سرسامآور به فروش میرسند. یکی از آثار اندری وارهول، هنرمند نامدار هنر پاپ که یک بطری نوشابه با نشان کوکاکولا را نشان میدهد به قیمت ۲۵ میلیون دلار به فروش رفت. کریستی گزارش میدهد که آثار نقاشان جوان و نوآور در کنار آثار کلاسیک در حال حاضر در غرب بازار خوبی دارند. روی فاکس لیکتناستین در ۱۹۲۳در منهتن به دنیا آمد و در ۲۹ سپتامبر ۱۹۹۷ در همین شهر درگذشت. این نقاش آمریکایی از مهمترین چهرههای نقاشی پاپ آرت و در کنار اندی وارهول سرشناسترین نقاشی بود که به سبک پاپ آرت کار میکرد. او در سال ۱۹۶۱با اثری به نام «Look Mickey» به شهرت رسید. آثار او به داستانهای تصویری که در عصر صنعتی به وجود آمدند بسیار شباهت دارند. لیکتناستین در اواخر زندگانیاش اما به نقاشی اکسپرسیونیسم و به ریشههای سوررئالاش روی آورد. او در سال ۱۹۹۵ بهخاطر یک عمر فعالیت هنری و فرهنگی جایزه کیوتو را که از مهمترین جوایز فرهنگی در جهان است از آن خود کرد. |
نظرهای خوانندگان
این بازی تجارت صرف است و ربط چندانی به دنیای هنر و هنر مند ندارد.اینطور آثار بصورت کالا در میان کلکسیونرها رد و بدل میشود و تنها به چشم کالائی قابل داد و ستد به آن نگاه میشودو از جمله کالاهائی است که از قوانین معمول برای قیمت گذاری یک کالا تابعیت نمیکند و همین قضیه را برای پول دارها جالب میکنه و برای مردم نا آشنا هم به موضوعی رمز آلود مبدل میشه که مثلا این چه تهفه ایست که به این مبالغ گذاف خرید و فروش میشه و این سوالی میشه که هیچ کسی نمیتونه بهش جواب بده .
-- همایون ، Nov 12, 2010 در ساعت 11:33 AMجای تاسف است که همه چیز به سخره گرفته شده و بیشتر از هر چیز فهم و شعور مردم.
کاش میشد از آن آقا و یا خانمی که این مطلب را ترجمه کرده و این ستون را بهش اختصاص داده سوال کرد که منظورش از این کار چی بوده اگر قصد آشنا کردن مردم با هنر است که عزیز اینهمه موضوعات هزار بار مهمتر از حراجی فلان که ما خلق الله را نه راهی بهش هست و نه کاری و یا اینکه (او) یعنی مترجم هم در عجب است که این چه قیمتی است و چه دلیلی برای آن هست وقتی هزاران هزار نقاش خوب دیگه هستند که نقاشیهای بسیار عمیقتر و زیباتر از نقاشی فلان هنر پیشه و داستان میکشند و برای یک لقمه نان معطلند و یک کارگاه درست حسابی برای کار ندارند چرا باید مثلا این نقاشی به این قیمت فروخته بشه اگر مترجم با چنین نگاهی این مطلب را ترجمه کرده خوب بود زحمت میکشید چهارتا خط پائین مطلب مینوشت تا خلایق هم بفهمند که منظور چی بوده
توصیه من به دوست مترجم اینکه اگر قصد تهیه گزارش هنری داری به خودت زحمت بده برو آنها را که با هزار ی و مصیبت و بدبختی حقیقتا به کار هنری مشغولند را پیدا کن و گزارش تهیه کن نه اینکه تو خونت بشینی و از تو مجله های بیمزه هالیودی دنبال مطلب بگردی.
نویسندۀ این مقاله نام تابلوهای این هنرمند رو به زبان اصلی نوشته، ولی نام خود هنرمند حتی در پاورقی هم به زبان اصلی درج نشده.
-- یادداشتهای برفی ، Nov 12, 2010 در ساعت 11:33 AMاین نوشته از ارزش بالاتری برخوردار میشد اگر نام این هنرمند و نام حراج معروف را به زبان اصلی هم مینوشتید (حتی به صورت اشارهای کوچک در پاورقی). نوشتن اسامی به زبان اصلی به خواننده این امکان را میدهد که در مورد این هنرمند به راحتی تحقیق و جستجو کند، در صورتی که به این صورتی که شما در متن آوردهاید، خواننده پیش از هرکاری مجبور است ابتدا به جستجوی اسامی به انگلیسی بپردازد.
________________
در مقالات حتماً نامها را به زبان لاتین هم در پرانتز میآورند. اما در متن خبر معمولاً اینکار را انجام نمیدهند، چون خبر شلوغ میشود و سادگی و ارتباطپذیری خود را از دست میدهد. با اینحال میتوان در زیرنویست اسامی را به لاتین هم آورد. پیشنهاد شما را با سردبیر زمانه در میان میگذاریم.
بسیار سپاسگزاریم از مشارکت و راهنمایی