رادیو زمانه > خارج از سیاست > سینما > نمايش جواهر سينمای افغانستان در لندن | ||
نمايش جواهر سينمای افغانستان در لندنفيلم «رابعه بلخی» نخستين توليد سينمايی افغانستان که نمايش آن سالهاست در این کشور ممنوع است، در فستيوال فيلمهای افغانستان در لندن به نمايش درآمد. در سال ۱۹۹۶ با روی کار آمدن نيروهای طالبان در افغانستان، تلاش گستردهای برای نابودی ميراث فرهنگی افغانستان از سوی تندروهای اسلامی آغاز شد. نيروهای طالبان هرچه را که بويی از گذشته و از تمدن و فرهنگ مدرن میداد، ويران کرده يا به آتش کشيدند. ۲۴ ساعت بعد از تخريب مجسمه بودا در باميان، نيروهای نظامی طالبان به آرشيو ملی فيلم افغانستان حمله کردند تا همه فيلمها و توليدات سينمايی موجود در اين مرکز را نابود سازند. آنها از سوی ملاعمر دستور داشتند تمام «بتها» و «بت وارهها» را نابود کنند، اما وقتی وارد آنجا شدند، در و ديوار فيلمخانه پر از پوسترهای اسلامی و شعارهای خوشامد به نيروهای طالبان بود و کارکنان فيلمخانه، حلقههای فيلم را خودشان بدون مقاومت به نيروهای طالبان تحويل دادند. اما اين ظاهر قضيه بود، چرا که بيش از شش هزار حلقه فيلم در پشت ديوار کاذبی که با پوسترها و شعارهای اسلامی تزئين شده بود، مخفی شده بود. کارکنان آرشيو فيلم افغانستان، بعد از شنيدن تخريب مجسمه بودا در باميان، شبانه، آن ديوار کاذب را ساختند، فيلمها را پشت آن مخفی کردند و بدين ترتیب آنها ميراث سينمايی افغانستان را از نابودی هميشگی نجات دادند. در ميان اين فيلمها، فيلم «رابعه بلخی»، نخستين محصول سينمايی افغانستان هم وجود داشت که با شرکت سيما ستاره زن افغان در سال ۱۹۶۵ ساخته شده بود. اين فيلم داستان رابعه بلخی، نخستين زن شاعر فارسی زبان و اولين ملکه افغانستان بود. زنی که شعرهای عارفانه با درونمايههای اروتيک و تمثيلی میگفت و عاشق مرد بردهای شد که در دربار کار میکرد و به همين خاطر به وسيله برادر حسودش به قتل رسيد. رابعه بلخی، شاعر عصر رودکی، نخستين شاعر زن فارسی زبان و کسی بود که تاثير عميقی بر شعر فارسی و فرهنگ افغان، تاجيک و ايرانی گذاشت. دکتر اديب مقدم استاد دانشگاه سواس درباره او میگويد: «رابعه در دورهای میزيست که بحث هويت و مليت اصلا مطرح نبود. شعرهای او معنوی و در عين حال تمثيلی و اروتيک بود.» به اعتقاد آقای مقدم، رابعه را نمیتوان ايرانی، يا افغان يا تاجيک خواند، بلکه او نخستين شاعر زنی بود که در سنت شعری دنيای اسلام، فراتر از مرزهای ملی و مذهبی رفت.» میگويند رابعه به هنگام مرگ، آخرين شعر عاشقانهاش را با خون خود نوشت. در زمان اشغال افغانستان به وسيله نيروهای روسی، نمايش فيلم «رابعه بلخی» به دليل مخالفت نيروهای مجاهدين با آن ممنوع اعلام شد. بعد از شکست طالبان در سال ۲۰۰۱ و کشف حلقههای اين فيلم در پشت ديوار کاذب آرشيو فيلم افغانستان، باز هم اين فيلم به دليل محتوای اروتيک آن در ملا عام نمايش داده نشد و اينک برای نخستين بار است که در فستيوال فيلمهای افغانستان در لندن با زيرنويس انگليسی به نمايش درمیآيد. صديق برمک فيلمساز مشهور افغان و سازنده فيلم معروف «اسامه» میگويد که فيلمهای کوتاه او نيز به وسيله کارکنان آرشيو فيلم افغانستان حفظ شد و از نابودی نجات پيدا کرد. به گفته او آنچه که نيروهای طالبان نابود کردند و سوزاندند، بيشتر فيلمهای روسی و هندی بود و خوشبختانه آنها نتوانستند بيشتر توليدات سينمای افغانستان را از بين ببرند. به اعتقاد برمک، کارکنان آرشيو فيلم افغانستان با مخفی کردن اين فيلمها جانشان را به خطر انداختند، چرا که اگر طالبان اين فيلمها را پيدا میکرد، کشته شدن آنها حتمی بود. کارگردان فيلم «رابعه بلخی»، عبدالله شادان بود که خود نقش معشوق را در فيلم بازی میکرد. عبدالله و سيما هنگام ساختن اين فيلم عاشق يکديگر شده و با هم ازدواج کردند. آنها هماينک در بخش پشتوی راديو بیبیسی در لندن کار میکنند.
|