رادیو زمانه > خارج از سیاست > اروپا > نمایش «صدای اصفهان» در لندن | ||
نمایش «صدای اصفهان» در لندن«صدای اصفهان» (Isfahan Calling) عنوان نمایشنامه جدیدی است از فیلیپ دی گوویا نمایشنامهنویس و روزنامهنگار بریتانیایی که به کارگردانی کلی ویلکینسون در تئاتر اولد رد لاین (Old Red Lion) بر روی صحنه آمده است. نمایشنامهای که درست همزمان با سیامین سالگرد انقلاب ایران از یک سو و افتتاح تلویزیون بیبیسی فارسی در هفتههای گذشته در لندن اجرا میشود. این نمایشنامه تیمی از روزنامهنگاران بریتانیایی را نشان میدهد که در یک پایگاه نظامی مخفی در صحراهای ایران، ایستگاه رادیویی راه انداختهاند و برای ایرانیان برنامه پخش میکنند. هدف آنها بیاعتبار کردن و تضعیف پایههای اخلاقی رژیم ایران است. فیلیپ دی گوویا روزنامهنگار مستقل است که مدتها با سرویس جهانی بیبیسی همکاری داشته، گفته است که با این نمایشنامه قصد دارد به بررسی روانکاوانه جنگ، فرهنگ تبعید و چالش بر سر موضعگیری در نبرد بین ایدههای مختلف، بپردازد. وی در این نمایشنامه همچنین بر روی نقش رادیوهای تبلیغاتی آمریکایی که در جنگ اعلام شده علیه تروریسم به «سمپاشی و پراکندن اخبار و گزارشهای دروغ در خاورمیانه و علیه ایران میپردازند»، تاکید کرده است. در این نمایش نیز کار این رادیوی نظامی و تبلیغاتی این است که «زمینه را برای حمله نظامی آمریکا و متحدانش به ایران هموار کند. آنها با پخش اخبار و گزارشهای دروغ و غیر واقعی سعی میکنند ایرانیان را ترغیب به حمایت از ورود نیروهای آمریکایی به خاک ایران» کنند. اما از طرفی بین خود این روزنامهنگاران و کارکنان رادیو نیز تنشها و اختلافهای زیادی وجود دارد. این روزنامهنگاران به خاطر داشتن افکار مستقل شخصی در تضاد با ماموریت حرفهای خود قرار میگیرند. با ملحق شدن دختری به نام زهرا احمدی به رادیو که دختر یک پناهنده و تبعیدی سیاسی ایرانی در بریتانیاست، تنش در بین اعضای گروه بالا میگیرد. او با حرفها و افکارش موجی از یاس در میان اعضای گروه میپراکند و باعث تضعیف روحیه آنها میشود. روزنامه ایندپندنت در نقدی بر نمایشنامه «صدای اصفهان» نوشته است: «فیلیپ دی گوویا هنوز روشهای ارتباط با مخاطب را با زبان دراماتیک نمیداند، از این رو بحث در باره تاکتیکهای پروپاگاندا در نمایشنامه او تنها به بحثی کسل کننده و خالی از طنز تبدیل میشود.» وی در این نمایش از وینستون چرچیل نقل میکند که گفته است: «در زمان جنگ، حقیقت آنقدر با ارزش است که باید به وسیله مجموعهای از دروغها حفاظت شود.» این روزنامه ادامه داده است: «اما تشخیص تفاوت بین حقیقت و دروغ در یک نمایشنامه که ادعا و ضد ادعا در آن به انگیزههای روشن یا گره گشایی تئاتریکال بستگی ندارد، خیلی دشوار است.»
|