در تهران برای خود داری از استفاده از رکیک ترین واژگان می گویند رحمت ایرانی. حالا خدا رحمت ایرانی کند باعث و بنی این ماجراهای در این سی سال را. و شما هم بگویید بشمار!

فراموش نکنیم که سردمدار طرح «امنیت اجتماعی» سردار زارع بود، که ظاهراً آنقدر محبوب است که به‌جای حکم معمول سنگسار در مورد اعمال ایشان، فقط تذکری در مورد خلاف شأن بودن رفتارشان به او داده می‌شود و احتمالاً در سال‌های آینده در مقامی دیگر از خدمات ایشان مثل همان آویزان کردن افتابه و لگن به گردن دیگران بهره خواهیم برد!

آقاي تيمسار كه براي ياد گيري نماز و ارشاد به سوي رحمت الهي 6 زن را عريان ميكند چون امر به معروف بوده و مجاز است اما دختران و پسران كه مراحل گذار از سنين نو جواني خود ميگذرانند بنام اخلال در امنيت ملي تلقي مي شود و براي ارشاد آن ها آنان را به زنان انداخت و در ميان دزدان و قاچاقچيان قرار داد تا ارشاد شوند

سخندانی و خوشخوانی نمی ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم.
خبر دلگیر کننده ئي بود ، مخصوصأ اگر شیرازی هستی و خاطرات ۳۰ ، ۳۵ سال پیش از برگزاری پارتیهای شبانه و دیسکوتکها و جشن تولدها و پیک نیک های مختلط و غیره که انجام انان رسم معمولی بود در شیراز ، هنوز در خاطرت به شیرینی و زیبائي همان سالها که با حمایت ماموران انتظامی و دقت خاص انان در حفاظت تو و دیگران و بدون مزاحمت و دخالت پلیس مخفی حکومتی اسلامی به خوبی برگزار میگردید , بجای مانده باشد !.
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس.
حافظ.

گند کار آقای سردار زارعی که در امد منتظریم تا کی گند کار رئیس‌پلیس استان فارس در اید؟

از ماست که بر ماست...!

همه این وقایع مدارکی بر علیه حکومت دینی ستم پیشه ایران می باشد . پیشنهاد میکنم همراه با انتشار این خبر ها به درج لینک های مقالات آموزشی-فرهنگی مبادرت ورزید تا هرکسی بعد از خواندن این نوع خبرها چنانچه مایل بود با رجوع به آن مقاله خودش را از لحاظ اطلاعات فرهنگ پیشرفته غرب ارتقا دهد.