رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > راهپیمایی قریبالوقوع مردم قم علیه سروش | ||
راهپیمایی قریبالوقوع مردم قم علیه سروشگروهی از طلبهها و روحانیون قم با صدور اطلاعیهای از مردم این شهر خواستند تا در راهپیمایی که در اعتراض به سخنان عبدالکریم سروش برگزار خواهد شد، شرکت کنند. این اطلاعیه امروز جمعه، در سطح شهر قم توزیع شده است. در این اطلاعیه که نسخهای از آن در اختیار زمانه قرار گرفت، آمده است:" بار ديگر صداي شيطان از حلقوم عمال پست و فرومايهاش شنيده شد و ساحت مقدس قرآن و پيامبر اعظم (ص) را مورد هتاكي قرار داد، بنابراين مردم در اعتراض به سخنان كفرآميز برخي روشنفكران داخلي در انكار صريح وحي و توهين به پيامبر(ص ) در راهپيمايي شركت كنند." عبدالکریم سروش چندی پیش در یک گفت وگوی رادیویی در خارج از ایران، گفت:" پيامبر نقشي محوري در توليد قرآن داشته است." در اين اطلاعيه همچنین تاکید شده است:"سروش كافر كه سالهاست جيرهخوار شياطين داخلي و خارجي است، براي چندمين بار و اين بار در آستانه رحلت جانسوز پيامبر اعظم (ص) صريحتر از هميشه وحي الهي را منكر شده است. اكنون جاي اين پرسش باقي است كه چرا قوه قضائيه كه مرجع قانوني اجراي حكم مرتد است، اقدامي نميكند و اين خائن را دستگير و و محاكمه نميكند." سخنان سروش در مورد کتاب مقدس مسلمانان و نقش پیامبر اسلام در تدوین آن با اعتراض گسترده روحانیون و مذهبیون مواجه شده است. بهطوری که مجید مجیدی کارگردان فیلمهای سینمایی نیز در دفاع از ساحت پیامبر اسلام، با انتقاد از سخنان سروش وی را کافر دانست. |
نظرهای خوانندگان
دوستان طلبه اگر بر سخنان اندیشمند بزرگ دکتر سروش جوابی دارند بفرمایند در غیر این صورت بهتر است سکوت کنند تا بیش از این مورد تمسخر مردم قرار نگیرند.
-- بدون نام ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMDoctor Shariati moaataghed bood ma baiad az olgooie protestan estefadeh konim va sheae ra motahavvel konim. in kar faghat az kasi dar sathe soroosh ba miaiad.
-- Amir ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMخدا بخیر کند با این جماعت مقلد عوام !
-- بدون نام ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMبه نظر من عبدالکریم سروش یک مسلمان واقعی و معتقد است و آنچه را هم گفته یک بحث کلامی است که جدید هم نیست و این تکفیر هم چیزی جز زبونی روحانیونی که می خواهند از او انتقام بگیرند نیست.
-- علی ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMآقای مجیدی با استناد به حرف مولوی که دکتر سروش بدان دلبسته است ؛ او را کافر خواند.
-- فرزانه ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMاین به معنای کفر در وادی فقهی نیست؟
شما هم هی شورش کنید!
Majide Majidi savade barkhord ba soroush ra nadarad, hata savade cinemayiash joz taghlid az planha o sekanshaye filmhaye gharbi o khanegi nist. motaasefane in jour adama kasseye daghtar az ash mishavand
-- Nam ، Mar 7, 2008 در ساعت 02:24 PMشعری از شاملو تقدیم به روشنگر گرامی جناب آقای سروش:
-- آرش ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PM(شغالی گر , ماه بلند را دشنام گفت!
پیران شان مگر , نجات از بیماری را تجویزی اینچنین فرموده بودند فرزانه در خیال خودی را, که به تندر پارس میکند...).
به یقین که پارس شغالان پیر بیمار به ماه بلند ما (دکتر سروش) نخواهد رسید و با این موج نوی روشنگری , ایران آینده وامدار او خواهد بود.
به امید عزت و سلامتی اش.
یعنی از این بدتر هم ممکن است بشود؟ باورم نمیشود که عده ای توانسته اند یک مملکت را های جک کنند....عجب ! این وسط هم هر کی دستش می رسد و میکروفون به دستش می افتد آتش بیار معرکه میشود. حالا این خود شیرینی آقای مجیدی جایزه ای هم برای ایشان لابد به همراه دارد !
-- یک خواننده ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMعنان تا در کف نامردمان است
-- احمد ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMستم با مرد خواهد کرد نامرد
lotfan tan shamloo ra dar goor nalarzanid
-- majid ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMكف گير كه به ته ديگ برسه همين ميشه و تنها كاري كه ميتوني بكني اينه كه جيغ بزني. امروز پاسخ كتر سروش به ايت الله سبحاني در سايتشون درج شد.من كه دهنم وا مونده بود از اينهمه استدلال منطقي.فكر كنم با اين استدلالها همه چيز روشن شد و بعيد ميدونم حضرات ايات حرفي براي گفتن داشته باشند.
-- محمد رضا ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMايشان با اين حرف ها تمام انبياي الهي را زير سوال برده با چنين نظريه اي خداوند نمي تواند بندگان خود را بازخواست كند كه به دور از عقل به نظر مي رسد.
-- داريوش ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMan maahe shamloo agar mahe taghvimi bood mishod be sorosh chasbandash
-- ali ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMvajeye "Pars" saghha ra arabha bekhatere dalayele nejadi o zede Irani be kar mibordand
-- بدون نام ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMاز طلاب آماده راهپیمایی درخواست می شود قبل از هر کلام و اقدام حد اقل یکبار متن سخنرانی و یکبار توضیح دکتر سروش را بخوانند و اگر قانع نشدند هر عملی را که لازم می دانند انجام دهند در غیر اینصورت ممکن است خدای ناکرده آلت دست دیگران قرار بگیرند
-- بی نام ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMو هراس آنان همه از اين است که ديوارشان فرو ريزد بر سرشان و مزبله هويدا شود، و مردم از پس ديوار برون شوند و آنان نيز همچون همگان برای ارتزاق مجبور به کار شوند و ملک و ملت و ناموس ديگر بدست آنان نباشد!! و اما کار گذشته است و سيلاب آخرين خشتهای خام اين ديوار مزبله را می روبد. و سروش هم باريکه آبی مودب و هوشمنداست که بر اين سيل طوفنده و بنيان کن که ظلم و جور و نامردی و نامردمی مرتجعين به غروش و گستاخيش واداشته و ادب را فراموش کرده می پيونددو به آن قوام می بخشد. شايد کار بزرگ سروش ترانسفورميشن و تغيير سرشت اين دين باشد تا بتواند با انسانی شدن و بيرون آمدن از آن فرهنگ « قتلا قتلو » قرانی قدری بدرد شب و روز و زندگی اين مردم بخورد. طبق اخبار موثق از قم و از مشهد و حوزه های ديگر طلبگی در صد بزرگی حتا از طلبه های ايران شديدا تحت تاثير سروشند و اماده کردن تظاهرات بر عليه سروش هم برای مرعوب کردن آنهاست. تهران
-- بدون نام ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMوقتی دست های حلاج را از بدنش جدا می کردند خنده ای کرد
-- برج ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMگفتند از برای چه می خندی؟
گفت:دست از آدم بسته قطع کردن آسان است
مرد آن است که دست صفات قطع کند
سينما گران ايرانی در اکثريتشان بنوعی سر سپرده ی ولايت فقيهند، غير از بيضايی که در ايران است و پرويز کيمياوی و ناصر تقوايی و امير نادری و... که در خارجند ديگران همه واسته ی پولی و حتا خودفروشی اين رژيمند. و آقای مجيد مجيدی که ديگر حسابش پاک است و خودش هم به اين سرسپردگی افتخار می کند. من تنها را حواله می دهم به سردمدار اينان عباس کيارستمی و نامه اش به محمود احمدی نژاد. :
اين نامه در روزنامه ی همشهری 2/4/1384 منتشر شد. آنرا بخوانيد و اگر در خارج از ايران زندگی می کنيد و زبان خارجی بلديد هم فتوای مجيد مجيدی در تکفير و يعنی خکم مرگ برای سروش را ترجمه کنيد هم اين نامه را. تا آنها بفهمند که به چه کسانی مدل افتخار می دهند. بايد فيلم اين آقايان را تحريم کرد. زيرا اين رسم هنرمند بودن نيست. اين نامه ی کيارستمی آنرايکبار بخوانيد:
پسرم وقتی ۵ساله بود روزی مشغول خوردن بيسکويت بود، دوستی از او بيسکويت خواست و من هم از او خواستم که بيسکويتی به من بدهد. اما بهمن يک بيسکويت بيشتر نداشت. بلاتکليف به هر دوی ما نگاه کرد که تنها بيسکويتش را به کدام يک از ما دهد. دوست من مشکل را ساده کرد و به او گفت: "بيسکويت را به کسی بده که بيشتر دوستش داری." بهمن نگاهی به هر دوی ما انداخت و به من گفت: " بابا من تو را بيشتر دوست دارم اما دلم میخواهد بيسکويتم را به او بدهم." هنوز نمیدانم آن روز، آن بيست چند سال پيش در ذهن پسر ۵سالهام چه گذشت که بيسکويتش را به آن ديگری داد، که کمتر از من دوستش میداشت. ولی من دليلی دارم که چرا رأیام را به ديگری خواهم داد.
آقای احمدینژاد، برای من دلايل بسيار سادهای وجود دارد که تو را بيشتر از او دوست دارم. تو برای من يادآور سال ۵۷ هستی. در آن زمان اخلاق، آرمان و از خودگذشتگی برای تغيير زندگی مردم مفاهيمی انتزاعی نبودند؛ چيزهای طبيعی و جزيياتی زنده از روحيه و عملکرد ميليونها جوان معتقد و سالم و راستگويی بودند که میخواستند از انقلاب فرصتی فراهم آورند تا طبقهی محروم جامعه شرايط بهتری برای زندگی داشته باشند. بعد از بيست و چند سال نگاه که میکنم به وضوح آن اعتراض را همراه با افسردگی درونی تو را درک میکنم. تو همچنان بیدروغ «ما»ی سال ۵۷ را زنده میکنی. من تو را دوست دارم چون نمیتوانم به خودم راست نگويم که میدانم آنچه میگويی راست میگويی. اين واقعيت است که در جهان کنونی قلههای ثروت با دستاندازی به پلههای قدرت جايی برای رشد مردم باقی نمیگذارند.
در اين ميان، آقای احمدینژاد اما چيزی وجود دارد که تو را در دنيای ۲۰۰۵ ما وصلهی ناجور میکند. پس اکنون با کمال تأسف تو تنها به درد آن میخوری که از دنيايی چنين آرمانباخته و بازيگر، افسرده شوی. دنيايی که در ۲۷ سال ساخته شده است و ما هم جزيی از اين دنيا هستيم. دنيا شرايط دشواری برای برای بازي راستگويان آفريده است اما همجنسان قادرند دست يکديگر را بخوانند و...
دوست عزيز، بهسادگی بگويم ما نمیتوانيم خود را در سال ۵۷ متوقف کنيم. ديگر آن آن باورها از زندگی واقعی رخت بربسته است و در معادلات سخت کنونی، ما تنها تصميمگيرندگان بازی کنونی نيستيم. تو درستتر از آن و اصولگراتر از آن هستی که بتوانی در بازی پيچيدهی سياستگزاران آلوده به قدرت بازی کنی، پس به قول مدرس " اکنون کسی لازم است که قاعدههای بازی اين جهان را آموخته باشد."
برای همين من رأیام را به کسی میدهم که او را کمتر از تو دوست دارم اما کسی توانمندتر از تو در درک .اقعيتهای امروز زندگی است. همهی اميدم آن است که او لااقل اينبار با عطف به آرای تو بداند هنوز مردم محروم ما چشم به راهاند. پس گوشهچشمی به طبقهی محروم داشته باشد و به سلامت ادارهی جامعه بها دهد. دوست عزيز من، تا کنون دو بار رأی دادهام و هر دو بار پشيمان. اين بار با آمادگی بيشتر بار ديگر پای صندوق رأی خواهم رفت و اما رآیام را به ديگری خواهم داد که او را به اندازهی تو دوست نمیدارم. روزگار غريبی است برادر...
-- بدون نام ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMعباس کيارستمی تهران 1/4/1384
خداراشکرکه پس ازدوسال ازروی کارآمدن دولت احمدی نژاددوباره کفن پوشی راه افتادزیراپس ازدوران خاتمی کفن پوشان خودشان حاکم شده بودندودیگروقت نداشتندکه برعلیه خودشان به خیابان بیایند
-- ناصر ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMمرد آن است كه دست صفات- كه كلاه همت از تارك عرش در مي كشد- قطع كند. پس پاهايش بببريدند. تبسمي كرد و گفت:"بدين پاي سفر خاك مي كردم. قدمي ديگر دارم كه هم اكنون سفر هر دو عالم كند؛ اگر توانيد، آن قدم ببريد.
-- شيما ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMمگر ایت ا.. خامنه ای اینهمه روی کرسی های نظریه پردازی ناکید نمی کنند پس چگونه است که حتی از خواندن یک نظر انهم در حیطه ی علمی جوش عوامانه می زنید همبشه بادمان باشد که حمایتهاد متحجرانه کمر اسلام را می شکند
-- محمد ، Mar 8, 2008 در ساعت 02:24 PMمن دین عامیانه تکفیر کن و دهشت بار خود را با سروش فرو کوفتم و به جای آن دینی پر از مهربانی، دانش، تحمل و اندیشه به جای آن نشاندم.
-- دین و دل ، Mar 9, 2008 در ساعت 02:24 PMنمی دانم که هم میهنان طلبه و پاره ای از علمای دین چرا چنان دلبسته در قواعد بشری هستند و گمان می کنند که به راستی خداوند از فاصله ای دور جبریل را ماموریت داده و او نیز براه افتاده است و خود را به پیامبر رسانده و از طرف خداوند به او امر به خواندن آنچه خداوند خواسته کرده؟ چرا نمی اندیشند که اینها قوانین دنیوی است و خداوند در ماست و ما در خداوند شناوریم و نیازی به انبوهی سختی ها برای نشاندن کلام بر زبان ما نیست. ما به اندازه کوزه وجودمان از زلال خداوند بهره می بریم و محمد نیز به اندازه کوزه وجود خودش که با ما قابل قیاس نیست.
چرا از علمای دین کسی مصداق به مصداق به بحث با سروش نمی نشینند و فقط عوام الناس بیچاره را به جان او می اندازند و با استفاده از جملات کلیشه ای سینه ستبران تهی مغز را تحریک می کنند.
اصلا چرا در مقابل این همه جور و ستم و نابرابری خاموشی اختیار کرده اند و فقط نگران آنند که نکند با سخنان متفاوت برخی، پایه های منابر سست شود و تهیه نان و آبش مانند سایر مردم به سختی میسر شود؟
هم میهنان گرامی باور کنید که هیچ کس آنقدر دیوانه نیست که بخواهد با ادیان بزرگ الهی یا حتی غیر الهی بستیزد و اساسا دوره دوره این کارها نیست. همه به فکر پیشرفت هستند و پخته کردن عقل و جان آدمیان. عده ای نا آگاه دایم به مردم القاء می کنند که همه دنیا به فکر ضربه زدن به اسلام هستند. مگر نه این است که در دنیا اسلام رو به رشد ترین دین به لحاظ تعداد پیروان است.
اگر دین گریزی و دین ستیزی هست در همین کشور دین زده ماست.
به خدا که در عجبم از این همه بی عدالتی در دولت عدالت پیشه!!
من تا اسمان هفتم رفتم و بعد مرا باز گردانیدند گفتم اکنون چگونه زندگی کنم آمد که چراغی از عقل تورا می نماییم و بعد از یک سال جستجو تفکرات و اندیشه های سروش بمن نز دیک شدند
-- مرغ باغ ملکوت ، Mar 10, 2008 در ساعت 02:24 PMسلام عزيزاي من،دكتر سروش از بزرگترين دانشمندا و نظريه پردازايه عصر حاضره و هيچ شكي تو اين قضيه نيست ولي هر واژه اي يه مفهوم و معناي بيروني داره مخصوصا اگر خدا اونو تعريف كرده باشه،اسلام يه دين تعريف شدست،توسط خود خدا بوسيله پيغمبر،بعد از ايشونام كه تكليفمون مشخص شده:"قرآن+ائمه"،به همين سادگي،هيچ اجباريام تو پذيرشش نيست چون خدا به ما اختيار داده،حالا چه لزومي داره اين عزيز اينقدر اسرار دارن خودشونو مسلمون معرفي كنن و نظريه هايي بدن كه با بديهيات در تناقضه(اگر كسي بياد به شما بگه 5=2*2 كلي هم به نظر خودش دليل و استدلال بياره ما بايد حرفاشو قبول كنيم)بهتر نيست ايشون با جمع آوريه نظرياتشون و تدوين كردن اونا دين جديديو ارائه بدن
-- oblivion ، Mar 16, 2008 در ساعت 02:24 PMاز این دوست عزیز میپر سم که آیا تصادفا این بدیهیات شون و از تلویزیون جمهوری اسلامی و کتاب دینی جناب حداد یاد نگرفتن؟
-- بدون نام ، Mar 17, 2008 در ساعت 02:24 PMبی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
-- بدون نام ، Apr 12, 2008 در ساعت 02:24 PMباور کنید پاسخ آئینه سنگ نیست
ازدیدگاه جامعه شناختی هرنظروگفته ای راباید دررابطه باموضع ومبداءش تحلیل کردبالاخره انسان اسیرامیال واغراض خویش می باشد بنابراین سخنی که گفته می شودبایدببینیم چه اهداف درپشت سرش نهفته است سخنهای کسانی مانند سروش که وابستگی به موضوع بحث شان نداردبسیار معقول ومنطقی می نماید تاکسانی که معیشت وهمه چیزشان ازمجاری موضوع بحثشان فراهم می شودبدین سبب این منتقدان برای اینکه حرفهاشون مقبول ومطبوع بیفتدباید مثل بقیه مردم ازعرق پیشانیشان ارتزاق بکنندتااینکه حرف هایشان رابطه ای باحقیقت بیابدونه بامعیشت.
-- لطفی زاده ، Apr 12, 2008 در ساعت 02:24 PMمتاسفانه آنها که ادعای با اخلاق بودن را دارند در نظرات بالا بیش از همه هتاکی کرده انداینکه نظرات سروش کفر امیز است از روز روشنتر است.من مطمئنم این نظر دهندگان مدعی یکبار هم سخنان آیت الله سبحانی را نخوانده اند و فقط تحت تأثیر تبلیغات سوء دشمنان به علما هتاکی می کنند و کور کورانه از هر کس که ندای مخالفت با دین را بلند کند طرفداری می کنند.
-- m-kh ، Apr 30, 2008 در ساعت 02:24 PM