رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > اصغرفرهادی: از چه در هراسید؟ | ||
اصغرفرهادی: از چه در هراسید؟اصغر فرهادی کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی در نامهای سرگشاده نسبت به وضعیت سانسور در جشنواره فجر اعتراض کرد. او این نامه سرگشاده را در حالی مینویسد که وزارت ارشاد ایران از تهیه کنندگان فیلم «دایره زنگی» خواست تا تغییرات تازه ای را به اصلاحات قبلی اضافه کنند و تهیه کنندگان دایره زنگی در اعتراض به سانسور از حضور در جشنواره فجر انصراف دادند. فیلمنامه دایره زنگی را اصغر فرهادی نوشته و همسرش پریسا بخت آور آن را کارگردانی کرده است. به گزارش فردا نیوز اصغر فرهادی در این نامه نوشته است:« آقایان تازه از راه رسیده، سرتان را از زیر برف بیرون بکشید، اطرافتان را نگاه کنید تا ببینیم باز روی این برایتان باقی میماند که در مصاحبهها و گپ و گفتهایتان اعلام کنید، ما در کشوری آزاد زندگی میکنیم، از چه در هراسید، مگر روز و شب از تریبونهایتان دم از فهم و شعور مردم و ملت نمیزنید، اگر صادقید، اجازه دهید اندکی هم همین مردم فهیم و با شعور تصمیم بگیرند چه ببینند چه بشنوند، چه کسی این قدرت را به شما تفویض کرده که شعورمندتر و فهیمتر از مردمید، لااقل در عرصه فرهنگ عملکردتان نشان داده که نیستید.» کارگردان چهارشنبه سوری در بخشی دیگر از نامه خود نوشته است: «یکی از هم مسلکانتان آشفته حال در پاسخ نامه جمعی از سینماگران، دم از توطئه و همدستی با استکبار زده، گفته است چرا چنین میکنید تا از بودجهای که به سینما دادهاند پشیمان شوند، این چه منتی است؟ چرا میاندیشید صدقه دادهاند؟ فرهنگ صدقاتی؟ آیا باید به پاس قدردانی از آنچه دادهاند، سرتاپای سینما تسلیم و تابع ذائه بعضی از اهل سیاست باشد. این همه فیلم سفارشی که شما و هممسلکانتان میسازید از کجا تامین بودجه میشود، برای بیتالمال دل سوزاندهاید سریالهای میلیاردی را که خودیها میسازند، پولش لابد از جیب شما دلسوختهگان میآید!» وی در بخشی دیگر از نامه خود نوشته است:«در جشن خانه سینما وقتی جایزهام را میدادند گفتم تا وقتی نگاه مسوولان فرهنگی به سینما اصلاح نشود نگاهی که سینما را چون فرزند شرور و رامناشدنی میبیند که باید به هر قیمت رامش کرد، جشن معنایی ندارد. بعضیها دلخور شدند که چرا هنگام دریافت جایزه به جای تقدیر و تشکر، لب به شکوه گشودهام، اما دوستان، این داستان، داستان این چند روزه نیست، مدتهاست گریبانگیر سینماست، وقار و متانت اهل واقعی سینماست که سکوت کردهاند؛ سکوت بزرگانی که خانه نشینند.» تا کنون سه فیلم "دایره زنگی"، "خاک آشنا" ساخته بهمن فرمان آرا و "صدسال به این سالها" ساخته سامان مقدم پس از آنکه به سانسور تن ندادند از فهرست نمایش در جشنواره خارج شدند. در هنگام شروع جشنواره 45 سینماگر به حذف فیلمهای فرهنگی از جشنواره اعتراض کرده بودند. پس از آن جمال شورجه کارگردان و مشاور سینمایی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با انتشار نامه سرگشادهای گفت که یک بار برای همیشه باید تکلیفمان را روشن کنیم. مرتبط: "دایره زنگی" از فهرست فیلم های فجر خارج شد |
نظرهای خوانندگان
در اعتراض به این وضعیت سینماگران باید اختتامیه را تحریم و از دریافت جایزه خودداری کنند واگر همدلی بیشتری بود بهتر بود فیلمهاشون را از جشنواه خارج می کردند
-- maryam ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMاضغر جان مثل اینکه هوس اوین درکه کردی. بابا جان هنوز که تابستون نشده. یه وقت یه جسم سخت می خوره تو سرت زن و بچه ات بی سرپرست می موننا. از من گفتن. یه دونه آبگوشتی بساز حالشو ببر. سینمای متعهد سیری چند؟
-- مهتاب ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMچی میشه گفت
-- مسعود ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMمن که دارم خفه می شم
سنما گران ما اگر اندکی اتحاد داشتند وضعشون این نمیشد .
-- sina ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMچرا کارگردان ها وتهيه کنندگان فيلم در ايران فقط دو - سه هفته جشنواره فجر به ياد سانسور مي افتند ؟ آيا تمام 350 روز ديگر سال آزادي براي ساخت فيلم ويا رعايت مقررات بازبيني وصدور اجازه نمايش فيلم ها برقرار است؟؟
-- ناقد ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMsz.film@gmail.com
-- سیامک ظریف کار ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMبا سلام،
باید تمامی فیلمسازان و دیگر دست اندرکاران روشنفکر دنیای فیلم و هنر و حتی دوستداران فیلم و سینما از نامۀ سرگشادۀ کارگردان بسیار خوب و توانمندمان اصغر فرهادی و دیگر معترضین صلحجوحمایت کنند. که گره های جامعۀ سرمازده امان فقط بدست همیاری و احساس مسئولیت خودمان باز میشود. باید اعتراضات نهادینه شوند والبته که تحولات نیازمند تلاش فراوان و صرف وقت بسیار میباشند. دوست گرامی آقای فرهادی موفق باشید. به قول شعر زیبای "سرما" از سیاووش:
در دل قریه/ا ز هیاهوی عجیب باد/ وحشتی آشوب گر بیدار میگردد./ چیزی ازشب باز نگذشته،/ هر بلندوپست دشت از برف/ نایکاران را کران تا بی کران هموار میگردد./ تا چه خواهد کرد با بود ونبود ما/ عاقبت بیداد این سرما!/ زوزه ای از دورمیگوید،/ کار مشعل دار مردان با تبه کاران/ باز امشب بی گمان دشوار میگردد.
از یه کارگردان خوشمون امده بودا!
-- بدون نام ، Feb 9, 2008 در ساعت 02:15 PMاگر با نامه مشکل حل می شد که...
فقط حیف...
از شعر فجر هم بگید!
آدم احساس می کند در ۱۹۸۴ زندگی می کند و تنها و تنها باید صدا و تصویر برادر بزرگ را ببیند و بشنود.
-- متتی ، Feb 10, 2008 در ساعت 02:15 PMاينهاواينچندنفرمميزی،كهازجاهایديگردستوراتديكتهشدهرااجرامیكنند،میخواهند
-- محمد شوري ، Feb 10, 2008 در ساعت 02:15 PMباداشتنتوهمقدرت،مردمايرانومردمجهانهمهچيزراجوری ببينندكهآنهامیخواهند.شاهنيزهمينرامیكرد؛اماسرانجامدرآخرينروزهای سلطنتشفهيمدكهديگرجایآننيستكهسرشرامثلكبكزيربرفكند.
همينوضعيتبراینويسندگانیچونمننيزهست.نويسندگانیكههيچپشتوانهرانتیندارندتا ديگرانبرايشاعلانيههاصادركنندوبلندگوبدستبگيرندو…
الانمميزی كتاب باامثالمنهمينميكند،چونزورشمیرسدومیداندمنوامثالمنازهيچ رانتی (رانتاصلاح طلبانورانتمحافظه كاران)برخوردارنيسيتم. پنج جلدكتابمنمدتهااستبلاتكليفماندهوهيچكس پاسخگونيست.چون قراراست، منوامثالمنشناخته نشوند!اماهيچوقتماهپشتابرنمی ماند
محمدشوری/نويسندهوروزنامهنگار.
http://www.assize.blogf.com
ای اقا درد دل زیر گل
-- غلمی ، Feb 18, 2008 در ساعت 02:15 PM