رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > چکیده سرمقالههای مطبوعات | ||
چکیده سرمقالههای مطبوعاتبياعتنايي به نمايندگان يا استرس براي مردم!؟ این روزنامه مینویسد: نرخ تورم و حواشي آن، نحوه اجراي سهميهبندي بنزين و صادرات گاز، سه موضوع مهمي است كه از ابتداي سالجاري تاكنون موجب چالشهايي ميان نمايندگان مجلس و مديران دولتي شده است. سرمقالهنویس این روزنامه با اشارهای کوتاه به مواضع دولت و مجلس در مورد تورم و سهمیهبندی بنزین، بحث اصلی خود که بحران گاز در ایران است را چنین آغاز میکند: دو روز قبل و در حاليكه در بسياري از شهرها و روستاهاي كشورمان مردم با مشكل قطع يا افت فشار گاز مواجه بودند و برخي كارخانجات صنعتي – از جمله بعضي نيروگاهها– نيز به دليل اختصاص سهميه گاز آنها به مصرفكنندگان خانگي به صورت نيمهتعطيل يا تعطيل درآمده بودند، معاون وزير نفت ايران در دمشق قراردادي را امضا كرد كه از سال آينده، گاز ايران به سوريه هم صادر شود! اين اقدام كه با ديدگاههاي كارشناسي مركز پژوهشها و نيز با موضعگيري اعضاي كميسيون تخصصي مجلس تعارض دارد، نشان ميدهد كه برخي مديران دولتي بر رويه بياعتنايي به نمايندگان اصرار دارند كه البته در اين زمينه، بيش از هر كس مجلسيان مقصر ميباشند، زيرا عدم استفاده آنها از اختيارات قانوني، اين امكان را براي دولت فراهم ساخته است كه براساس تشخيص خود – و قاعدتا باحسن نيت كامل– روشهاي قبلي را ادامه دهد. اما قرارداد فعلي، از دو جهت با قراردادهاي قبلي متفاوت ميباشد. این روزنامه در پایان سرمقاله خود نوشته است: همزماني امضاي قرارداد صادرات گاز به سوريه با مشكلاتي است كه مردم در سراسر كشور با آن مواجه شدهاند و شنيدن اين خبر ميتواند بر فشارهاي رواني موجود در جامعه بيفزايد. آنچه در بخشهاي اوليه يادداشت آمده ثابت ميكند كه انعقاد قراردادهاي صادرات گاز به لحاظ اقتصادي نيز مقرون به صرفه نميباشد، اما حتي به فرض وجود منافع اقتصادي يا سياسي در قرارداد اخير، آيا دستاوردهاي اين قرارداد با هزينههاي ناشي از بي اعتنايي به نمايندگان و تزريق استرس به مردم برابري ميكند؟ چه شد كه عاشورا شد روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود به بازخوانی عاشورای سال 61 هجری قمری پرداخته است. محمدسعید مدنی با اشاره به وقایع آن سال عوامل شکلگیری چنین حادثهای را چنین برمیشمارد: راستي چه شد كه «عاشورا» شد؟ به طور مختصر بايد گفت پاسخ سؤال مذكور چيزي نيست جز گرفتار شدن جامعه و به ويژه خواص جامعه به همان آفاتي كه به گواه تاريخ همواره سلامت و بقاي دولتها و تمدنها را تهديد كرده و موجب سقوط و زوال آنان بوده است. آفاتي مثل مبتلا شدن خواص جامعه به مسائل مادي و دنيا طلبي از جمله دستاندازي به بيتالمال، ثروت اندوزي، غفلت از ياد خدا و از وظيفهاي كه در قبال دين و مردم برعهده داشتند و فرو رفتن آنان شكلگيري و افول نهادها روزنامه دنیای اقتصاد سرمقاله خود را اختصاص به انحلال مرکز گفت وگوی تمدنها داده است. این روزنامه در روند شکلگیری نهادها و ارگانهای دولتی مینویسد: این واقعیت تلخی است که هرکس با اندکی لابی و رایزنی میتواند نظر مسوولان کشور را برای تاسیس انواع و اقسام نهادها، موسسات و انجمنها جلب کرده و چنین هزینههایی را به کل کشور تحمیل کند. اگر به گذشته نگاه کنیم، متوجه میشویم که در زمان صدارت هر ريیسجمهوری یک سری از این نهادها تاسیس شده است و در عمل هر کدام بعد از مدتی به شکلي برچیده شده یا در شرف برچیده شدن است. این مساله منحصر به این سطح نیست. در درون هر وزارتخانه نیز چنین الگویی قابل تشخیص است. این روزنامه ادامه میدهد: الگوی رفتاری رایج به این شکل است که یک نفر با روانشناسی فرد تصمیمگیر؛ یعنی ريیسجمهوري، وزیر، مدیرکل، استاندار یا هر شخصیت دیگری که چنین دایره اختیاراتی دارد، متوجه میشود که علایق وی به چه سمت و سویی است و سپس در یک فرصت مناسب، طرح تشکیل نهاد یا انجمنی در جهت تحقق آن علایق را مطرح میکند. برای توجیه مساله، انواع و اقسام تحولات مثبتی را که چنین کاری میتواند به دنبال داشته باشد، ردیف کرده و آنقدر در این کار پافشاری میکند تا نهایتا مسوول مذکور هم برای تحقق علایق خود و هم برای خلاصی از پیگیریهای چنین افراد زیرکی به تاسیس چنین نهادهایی رضایت میدهند. وقتی چنین تصمیمی گرفته شد، طبیعی است که خود وی به عنوان مناسبترین فرد برای این منصب تشخیص داده میشود و به ریاست چنین نهادهایی گمارده میشود. علی سرزعیم در پایان سرمقاله خود مینویسد: خوشبختانه در دولت فعلی ظاهرا باب ایجاد نهادهای جدید تا حدودی بسته شده که جای خوشحالی است. یک دلیل آن بیعلاقگی مسوولان امر به چنین کارهایی است، اما دلیل دیگر این مساله این است که انگیزههای رانتجویانه دیگر از مدخل مناصب دولتی دنبال نمیشود، بلکه قراردادهای پیمانکاری هدف چنین فعالیتهایی قرار گرفته است که امید است در آینده بیشتر مورد توجه قرار گیرد. تصميمهاي غافلگيركننده و فضاي كسب و كار روزنامه سرمایه سرمقاله امروز خود را به تصمیمهای آنی و سریع دولت اختصاص داده است. حسین راغفر نویسنده امروز سرمقاله سرمایه معتقد است: گرفتن تصميمات خلقالساعه و ناگهاني مختص دولت نهم نبوده و قبلا هم سابقه داشته اما در دولت نهم شدت گرفته است به نظر ميآيد كه دولت نهم معتقد است، جامعهء ما در حالت رخوت به سر ميبرد و بايد گاهي شوكي به جامعه وارد شود تا جامعه هوشيار بماند و به همين جهت با تصميمات ناگهاني اين شوك را به جامعه وارد ميكنند، فارغ از اينكه اين گونه تحولات براي جامعه بسيار پرهزينه و زمانبر است و بر فضاي اقتصادي جامعه به خصوص فضاي كسب و كار بسيار تاثيرگذار است. نویسنده در بخش دیگری از سرمقاله خود میآورد: فرار سرمايه بيش از هر چيزي محصول ناامني فضاي كسب و كار و ناامني فضاي كسب و كار نتيجه تغييرات زودهنگام و تغيير هر روزهء مقررات و قوانين است. مديريت سرمايه و منابع بيش از هر نكتهء ديگري تاثير در ايجاد فضاي كسب و كار و امنيت آن دارد. در شرايط كنوني با توجه به سرمايههاي عظيمي كه در كشور وجود دارد، متاسفانه به دليل تصميمگيريهاي ناصحيح مسوولان، انتفاع از اين منابع منقطع شده و اشتغال در كشور به شدت آسيب ديده است. به همين جهت امنيت فضاي كسب و كار بيش از وجود سرمايه به امنيت و مديريت منابع نياز دارد، بنابراين دولت بايد از تصميمات خلعالساعه در ادغام و انحلال سازمانها و شوراها و تغيير شديد در نظام تصميمگيري پرهيز كند. |