رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > چکیده سرمقالههای مطبوعات | ||
چکیده سرمقالههای مطبوعاتدرآمد سرانه علویراد با انتقاد از عملکرد مجلس و دولت در تدوین و اجرای چنین سندی میآورد: در تدوين سند چشمانداز كشورهاي منطقه را هوشيار كردهايم مواظب باشيم دوباره به قول روزنامه لوموند، ايران به سرزمين فرصتهاي از دست رفته تبديل نشود. تسليم هستهای آمريکا رسالت با تشریح خلاصهای از سنت فکری - سیاسی این سه سیاستمدار، در واکنش به اظهارات جانبولتون که گفته بود: آمریکا در برابر ایران هستهای تسلیم شده است، مینویسد: بولتون از تسليم هستهای واشنگتن در برابر تهران سخن گفته است. اين واقعه معلول وقوع دو عامل موازی است يکی افول سياستهای نومحافظهکارانه در کاخ سفيد و ديگری تکيه ايران بر ديپلماسی تهاجمي. اعتراف بولتون نسبت به تسليم هستهای آمريکا در برابر ايران در فضايی صورت گرفته که قدرت مانور بازها درآخرين سال رياست بوش بسيار محدود است. مسلما با شکست احتمالی جمهوريخواهان در انتخابات سال2008 شاهد فروپاشی هسته اوليه نومحافظهکاران خواهيم بود. علائم اين فروپاشی از اکنون قابل مشاهده است. توقف در نخستين گام این روزنامه با انتقاد از مواضع شوراینگهبان به خاطر اظهارنظر درخصوص صحت آمار واجدان شرایط رایدهی مینویسد: در مـورد ايـنكـه سـخـنـگـوي شـوراينگهبان وظيفهاي در اين خصوص دارد يا خير، بايد كـارشـنـاسـان و سـيـاسـتمـداران نـظـر دهـند. به خصوص ميتوان از سخنگوي آن شورا سوال كرد كه«آيا ترديدافكني نسبت به آمار رسمي سازمان ثبت احوال، با توصيه آیتالله خامنهای در خصوص خودداري شوراي نگهبان از برخي اقدامات – كه شائبه دخالت آن شورا در همه كارها حتي كارهاي اجرائي را ايجاد ميكند- تـنـاسـبـي دارد يـا نـه؟» سرمقالهنویس آفتاب یزد در ادامه میپرسد: آيا القاي غـيرقابل اعتماد بودن آمارهاي رسمي دولت، نـتـيـجـهاي جز سردرگمي مردم در بسياري از تصميمات عادي و روزمره و بـرنـامـه ريـزيهـاي آيـنده آنها خواهد داشت؟ اگر هموطنان در داخـل و طرفهاي مـذاكره و معامله ايران در خارج، بپذيرند كه آمارهاي رسمي دولتي قابل اعتماد نيست، آيا حاضر خواهند بود به ساير اظهارنظرها و ادعاهاي دولتمردان ايراني اعتماد كنند و براساس وعده آنها، به تنظيم مقدمات براي گسترش روابط اقتصادي و سياسي خود با ايـران بپردازند؟ احزاب، انتخابات، اقتصاد صدری با پرداختن به این باور کروبیکه: «فهرست مستقل ميدهيم تا روش حزبي را نهادينه كنيم.» میپرسد: از درون اين گزاره، پرسشي بيرون ميآيد كه نحوه پاسخ به آن به سرشت و سرنوشت اقتصاد ايران تاثير قاطعي خواهد گذاشت. پرسش اين است: «روش حزبي» و «نهادينه شدن حزب» چيست و اين عناصر بر اقتصاد چه تاثيري ميگذارند؟ قدر مشترك همه تعاريفي كه از حزب و روش حزبي در جهان ارائه شده، اين است كه حزب، باشگاه افرادي با آرا و افكار مشترك يا تقريبا مشترك است كه براي پيگيري هدفي يكسان گرد هم آمدهاند. سرمقالهنویس دنیای اقتصاد با بیان اینکه احزاب بیشتر بر مبنای اقتصادی شکل میگیرند تا مبنای سیاسی، میآورد: اين ادعا درباره كشوري مانند ايران كه عمده منابع اقتصادي در اختيار دولت است، بيشتر صادق است. به همين علت بودن يا نبودن احزاب سياسي داراي ايدئولوژي روشن بر جهتگيريهاي اقتصادي تاثير تعيينكننده ميگذارد. «نهادينه شدن حزب» كه مهدي كروبي به درستي از ضرورت آن سخن ميگويد، يعني اينكه گروههاي رقيب در انتخابات، پيش از انتخابات به روشني بگويند روش اقتصادي آنها چيست (تاكيد بر اقتصاد دولتي يا بخشخصوصي است؟)؛ اگر به آزادسازي اقتصادي، مقرراتزدايي و خصوصيسازي اعتقاد دارند، برنامههايشان براي اين كارها چيست؟ پيشبيني آنها از رشد اقتصادي چيست و براي تحقق آن رشد چه برنامهاي دارند؟ عدالت را چگونه و بر پايه كدام مكتب اقتصادي تعريف ميكنند؟ تعرفههاي بازرگاني را چگونه ارزيابي و ساماندهي ميكنند؟ براي مهار تورم و بيكاري چه برنامهاي دارند؟ |