رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > چکیده سرمقاله های مطبوعات ایران | ||
چکیده سرمقاله های مطبوعات ایراناگر مشرف ترور میشد سرمقالهنویس این روزنامه همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود ٱورده است: اگر به كشتهشدن بوتو به عنوان یك زن بنگریم، میتوانیم چهره واقعی پاكستان را در این آینه خونین ببینیم. زندگی و سیاست و مرگ یك مجموعه واحد در تاریخ خانواده بوتو است. مهاجرانی با یک شبیهسازی استفهامی و یک پرسش اساسی، سرمقاله خود را چنین به پایان برده است: آیا شباهتی میان مشرف و مكبث وجود دارد؟ آیا مشرف به شبح بینظیر بوتو نگاه كرد در حالی كه میگفت: خون، خون میآورد! هربار كه خونی در پاكستان ریخته میشود، خونهای دیگری ریخته میشود. مشرف در قلب بحران زندگی میكند. اگر مشرف با گلوله كشته میشد، چه اتفاقی در پاكستان میافتاد؟ آشوب از درون، فشار از بیرون! شریعتمداری در تشریح مصادیق آنچهکه خیانت اصلاحطلبان به مردم و نظام مینامد، مینویسد: نمونهای از این دست را میتوان در تاكید و اصرار دوباره برخی از مدعیان اصلاحات بر راهبرد «فشار از پائین، چانهزنی در بالا» ملاحظه كرد. نظریهای «اجارهای» كه تاكید مجدد مدعیان اصلاحات بر آن، نشان میدهد این جماعت هنوز هم شعور مردم را دست كم میگیرند و یا، زلف خود را چنان به زلف بیگانگان گره زدهاند كه.... درباره نظریه اجارهای «فشار از پائین، چانه زنی در بالا» كه فرمول دستكاری شده وابستگی به آن سوی مرزهاست گفتنیهایی هست. او معتقد است ریشه چنین نظریهای در جلسه مشترک برخی اصلاحطلبان با سوروس گرفته شده است. شریعتمداری مینویسد: سوروس در این جلسه از راهبردی با عنوان «آشوب از درون و فشار از بیرون» سخن به میان آورد. وی معتقد بود كه این راهبرد تنها راه ممكن برای تغییر ساختار نظام اسلامی و جایگزینی آن با یك نظام سكولار است. سرمقالهنویس روزنامه کیهان، با آوردن 12 مصداق برای تایید افشاگری خود علیه اصلاحطلبان، این مصادیق را چنین بر میشمارد: با آوردن چنین مصادیقی، شریعتمداری نتیجه میگیرد: همانگونه كه ملاحظه میشود، عملكرد و مواضع مدعیان اصلاحات آشكارا و بیكم و كاست با اهداف اعلام شده آمریكا و اسرائیل همخوانی داشت و دقیقاً در راستای راهبرد خیانت آمیز «آشوب از درون و فشار از بیرون» تنظیم شده بود یعنی همان راهبرد بنیاد صهیونیستی سوروس كه مدعیان اصلاحات از آن، با اندكی تغییر در الفاظ با عنوان «فشار از پائین و چانهزنی در بالا» یاد میكردند. نه مجلس، نه دولت سرمقالهنویس آفتابیزد، بروز اختلاف در جبهه محافظهکاران را در شرایطی میداند که چهرههای شاخص دولت و مجلس به دنبال تشكیل اجماع برای ارائه لیست واحد انتخاباتی و تسلط كامل بر مجلس هشتم هستند. این روزنامه در پرسشی از محافظهکاران که در تشکیل مجلس هشتم به دنبال چه تغییراتی به نسبت مجلس هفتم هستند، مینویسد: ؟مگر امروز، با هدایت عناصر موثر مجلس، همراهی كامل با دولت صورت نمیگیرد؟ مگر چهرههای شاخص مجلس در ماههای گذشته، تلویحاً به سكوت در برابر برخی تصمیمهای هزینهساز دولت برای حفظ وحدت اصـولگـرایان اعتراف نكردهاند و مگر سایر قوا و تریبونهای بانفوذ، به حمایت دائمی از مجلس و دولت اصولگرا مشغول نبودهاند؟ آیا تضمینی وجود دارد كه پس از تسلط مجدد اصولگرایان بر مجلس هشتم، بار دیگر گروهی از نمایندگان مجلس، مشكلات را به دولت نسبت ندهند و دولت نیز مصوبات مجلس را «مشكل ساز» نداند؟ تاكیدی بر یك رسالت سرمقالهنویس این روزنامه هشدار داده است: فراموش نكنیم كه سقوط غرب در صورتی كه آمادگی و برنامهریزی لازم از سوی رقبای آن صورت نپذیرفته باشد، قطعا به ضرر بشریت تمام خواهد شد و زمینه ساز نوعی هرج و مرج و درگیریهای خونین در جهان خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
Some geopolitical considerations should be come into mind, regarding democratic demands of us, Iranians.
-- Behrouz ، Jan 5, 2008 در ساعت 09:10 AM1. Dominant hegemony (USA) would not allow an independent state in the huge reservoir of energy (example: 1953 elected Mosaddegh government overthrown)
2. We should be able to either live with the current world system or change it (currently I.R.Iran trying to).
3. Democracy should be the base for either decision, although 2nd option is not considered moderate. Also, finding a degree of satisfying independence would be a huge challenge.