چگونه است كه گلوي غير مسلمانان در كشورهاي اسلامي زير فشار دولتهاي خودكامه اسلامي قرار دارد و با اين حال اين كشورها به تبعيض عليه مسلمانان در ساير نقاط دنيا اعتراض مي نمايند.
بهاييان در ايران سالهاست كه از اولين حقوق شهروندي و انساني محرومند. شغلشان را از دست دادند و بعضي نيز خانه و املاكشان به یغما رفت. براي عقيده به زندان رفتند. حدود 200 نفر از آنان اعم از استاد دانشگاه, تحصيل كردگان, فرهيخته گان و غيره تحت شكنجه و يا در جوخه اعدام جان باخته اند. سرنوشت بعضي از آنان همچنان نامعلوم است. بهاييان از تحصيلات عاليه نيز محرومند. براي دفن اموات خود با محدوديت مواجه اند قبرستانهايشان را ويران ساخته ند كه آخرين آن در همين هفته در يزد اتفاق افتاده است. از شركت در كلاسهاي آموزشي حرفه اي ممنوعند. اولياي مدارس دانش آموزان بهايي را تحت فشار قرار ميدهندتا تغيير عقيده دهند. نوباوگان و نوجوانان را در كلاس هاي درس تحقير ميكنند و ساير دانش آموزان را تشويق به اهانت, آزار و ايذاي كودكان بهايي مي نمايند.
خفقان به حدي است كه در طي 30 سال گذشته روشنفكران و آزاد انديشان ايران در حمايت از همه گروه هاي تحت ستم حتي هم جنس گرايان و اراذل و اوباش(البته اين دو گروه تنها از لحاظ نوع برخوردي كه با آنها ميشود مشابه اند) سخن رانده اند اما از حقوق پايمال شده بهاييان دم بر نياورده اند.
مصر نيز از صدور كارت ملي براي بهاييان خودداري نموده است و آنرا به تغيير مذهب به اسلام و يا يكي از اديان رسمي ديگر موكول نموده است.
حال مي بينييم كه اين كشورهادر صف مقدم دفاع از حقوق ديني قرار ميگيرند.
وقت آن رسيده است كه ملل اسلامي به معناي اصطلاحاتي چون احترام متقابل, شرافت انساني, آزادي, فرهنگ و برابري بيشتر فكر نمايند و آن را در وراي منافع شخصي تعريف نمايند.
وقت آنست كه مسلمانان به سخن پيشواي خود علي(ع) كه مي فرمايد "آنچه به خود نمي پسندي به ديگران نيز مپسند" توجهي نمايند. تنها ژست روشنفكري كافي نيست عمل لازم است.

نمایندگان هر کشوری آزاد هستند تا در کشور متبوع خود نظراتشان را بیان کنند و اعلامیه سفارت ایران دخالت آشکار در امور داخلی هلند میباشد و عملی غیر دیپلماتیک است.

...: اسلام معتقد است وقتی مسلمین در جنگ پیروز میشوند تمام اموال افراد مغلوب و زنانشان (حتی زنان شوهر دار) به تملک مسلمین در می آید. از طرفی میگوید آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند > از مقایسه این دو عبارت منطقا به این نتیجه میرسیم که اسرائیلیها خیلی شریف و انسانند که با مسلمانان فلسطینی طبق دستور اسلام رفتار نمی کنند . فراموش نکنید که اغلب ما ها با این روش مسلمان شده ایم . ...........

بهاییان نه از نظر قانون اساسی ایران و نه از نظر اکثریت مردم ایران جزو ادیان الهی محسوب نمی شوند و از همه مهمتر اینکه نسبت به ملیت و کشور خود احساس دلبستگی ندارند و مقر اصلی آنها هم اگر اشتباه نکنم در شهر حیفا در اسرائیل قرار دارد. از کسی که نسبت به کشور خود احساس وطندوستی ندارد هیچ عملی بعید نیست.

به نظر من هر آنچه این نماینده هلندی گفته است واقعیت محض است.

جناب شهرام حرف شما مضحكترين حرفي است كه در اين زمينه خوانده‌ام.

جناب dr jack
شما می توانید اگر پاسخ دقیقی برای رد حرفهای بنده دارید بفرمایید. خوشبختانه حداقل در رادیو زمانه کسی شما را بجرم اظهاراتتان تعقیب نخواهد کرد. ولی فکر می کنم این که واقعیت را مضحک بدانید هم حق شماست. بهرحال چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم اکثریت مردم ایران با رای دادن به این قانون اساسی تمام بهایی ها را از حقوق اجتماعی بعنوان یک دین رسمی محروم کردند. تا آنجایی که من می دونم هیچ بهایی در ایران بجرم بهایی بودن زندانی نشده بلکه جرم آنها مانند پدرانشان خیانت بوده است و تا حال ندیدم هیچ مسلمانی (حتی مسلمان اسمی) از آنها دفاع کند. بنده خودم هم خیلی مسلمان معتقد و پایبند به احکام آن نیستم ولی از گفتن واقعیت هم ترسی ندارم. دوستی هم که با نظر نماینده هلندی درباره خشن خواندن قرآن موافق هستند حتما تا بحال تورات و انجیل نخوانده اند. والا می فهمیدند که خشونت در چه کتابهایی ترویج می شود. نمونه عملی آنهم جنایات بی شمار معتقدین به آنها در طول تاریخ است!

در دنیای متمدن نظریات آقای خیرت
با قوانین نمی خواند و حذف میشود
اما در کشوری چون ایران گاه اینگونه نظریات
شکل قانونی به گرفته و یا میگیرد

ما (50 میلیون ) ایرانی متولد بعد از سال نحس 57 که به این قانون کذایی رای ندادیم
2-جرم اشخاص از پدر به فرزندان منتقل نمیشود
3-اصولا قانونی که دینی را رسمی بشمارد نمیتواند قانون اساسی یک ملت ویک کشور نام بگیرد در بهترین حالت یک تزیین ویترین یک رژیم دیکتاتوری دینی و مرامنامه یک گروه مذهبی است.
4-اصولا رژیم های دینی هیچ علاقه و دل بستگی به خاک و مرز وبوم کشور ندارند تنها دل بستگی آنها "امت اسلامی" است.
5-نظر اکثریت مردم بعد از همه پرسی در یک شرایط آزاد (مطبوعات و احزاب و رسانه های آزادو...)معلوم میشود

آقای شهرام
خواهش می کنم قدری انصاف داشته باشيد! هيچ گروه دسته ای و در هيچ کشوری و در هيچ دوره ای همانند بهاييان و بابيان که در کشور خود شکنجه شدند، زنده زنده در آتش سوزانده شدند ، بدار آويخته شدند، سربريده شدند، سربه نيست شدند شمع آجين شدند، ازيت و آزار شدند، نسل کشی شدند به زنان و دختران و پسران آنها تجاوز جنسی شد ، مجبور به ترک خانه و کاشانه شدند وجود ندارد. من به شخصه به عنوان کسی که تاريخ می داند مطمئنم که شما از اين ماجرا خبر نداريد شما از ولدين خود بپرسيد آنها همه ی اين ماجراها را برايتان خواهند گفت! من خود می دانم که آنطور که شما نوشيته ايد درست نيست، و اميدوارم مردم ايران هم مردانگی اين را داشته باشند که از چنين جناياتی پشتبانی نکنند! و البته من خود شاهد هم بعضی تعرض های غیر انسانی به بهاييان بوده ام و هم شاهد پناه دادن آنها توسط ديگر هموطنان غير بهايی. و صد البته آنهايی که اين اقدامات را بر هم ميهنان بهايی خود روا داشته اند در پيشگاه تاريخ و مردم آزاده ی جهان نامی ننگ آور برای خود باقی خواهند گذاشت! و اما يک نکته هم راجع به اسراييل. من به عنوان آدمی سن و سال دار به شما بگويم که در طول تاريخ ما دوستی واقعی تر و استرتژيک تر و تاريخی تر از قوم يهود نداشته و نخواهيم داشت. اين دشمنی زورکی و زودگذر و مصنوعی حکومت اسلامی را شما به حساب نياوريد! چنانکه گفتم اين دشمنی ساختگی ست!
آقای شهرام با احترام
اردوان از تهران

آقاي شهرام
شمااتهاماتي راعليه بهاييان عنوان نموديد و از ديگران (dr jack)ميخواهيد كه براي رد آن دليل بياورند. عزيز من درست آنست كه برعكس اين عمل كنيم يعني شما براي اتهاماتي كه به بهاييان وارد ساخته ايد بايد مدرك ارائه دهيد.
اين سخن كه مردم به قانون اساسي راي داده اند و قانون اساسي ديانت بهايي را رسمي نميداند پس مي توان با بهاييان هر رفتاري داشت سخن صحيحي نيست چرا كه:
اولا يكي از اصول قانون اساسي عدم تفتيش عقايد مي باشد.
ثانيا مردمي كه به به قانون راي داده اند متخصص نبوده اند و اين راي فقط جنبه سمبليك داشته است. آيا اين مردم گزينه ديگري نيز داشته اند؟آيا كسي به آنها گفت كه قصدمان اينست كه با300 هزار بهايي ايران چنين كنيم كه كرده ايم. آيا آنها حتي امروز مي دانند كه بر 300 هزار هموطنشان در اين 3 دهه چه گذشت؟آيا خود شما مي دانيد كه شهيد رجايي در پي تاسيس اردوگاه براي بهاييان و جداسازي اطفال بهايي از خانواده شان بوده است؟
ثالثا اين راي حدود سي سال پيش داده شدو گروهي كه راي داده اند كسر كوچكي از جامعه امروز را تشكيل مي دهند.
اما دوست عزيز
در مورد آنكه بهاييان به ايران علاقه اي ندارند شايد بهتر باشد اندكي تحقيق كنيد. شارع ديانت بهايي به دستور ناصرالدين شاه و مباشرت علما ابتدا به عراق و تركيه و نهايتا به عكا در فلسطين كه محلي دور دست در خاك عثماني و منفاي جنايتكاران و سارقين و قاتلين بوده است به تبعيد برده شد. اين شهر اكنون در خاك اسراييل قرار دارد. اين حرف شما به آن مي ماند كه بعد از استقرار ارتش آمريكا در عراق امامان شيعه را كه در عراق مدفونند آمريكايي بخوانيم.
در مورد نقش بهاييان در شناساندن ايران و فرهنگ ايراني به دنيابه اطلاعتان مي رسانم كه طبق آماردائره المعارف بريتانيكا 2003 ديانت بهايي از نظر گستردگي جغرافيايي بعد از مسيحت دومين جايگاه را به خود اختصاص داده است و تمام بهاييان عالم ايران دوست مي دارند. در حالي كه نظام جمهوري اسلامي مي كوشد تا عيد غدير را جانشين عيد نوروز نمايد عيد نوروز عيد ملي بهاييان ايران و عيد مذهبي تمام بهاييان عالم است. اين بدان معناست كه بهاييان عالم اعم از ايراني آمريكايي اروپايي آفريقايي ساكنين آمريكاي جنوبي و دركل هرجاي عالم اين عيدرا جشن ميگيرند. بهاييان از قبايل و نژادهاي گوناگون ايران را بخاطر آنكه زادگاه آيين بهايي است ستايش مي نمايند مناجات هايي به زبان فارسي مي خوانند و از تاريخ ايران چيزهايي ميدانند. كمي از آثار اين آيين را بخوانيد تا دريابيد كه در دوره اي كه ايران تحت راي ملوك اداره مي شد آيين بهايي تشكيل پارلمان و اصول مشورت را به ايرانيان ارائه داد.
از همه چيز كه بگذريم عجيب است كه من به عنوان يك ايراني كه به فرهنگ و پيشينه ايران عشق مي ورزم با تاريخ و ادبيات آن آشنايم بايد عشق خود به ايران را براي ديگران اثبات نمايم آنهم كساني كه سالهاست مي كوشند تا هويت اسلامي را جاينگزين هويت ملي نمايند. براي كساني كه پاسارگاد را به آب بستند.براي كساني كه ايران را با ناداني مبغوض عالميان نموده اند.

حرفهای نماینده هلند کاملا صحیح است و بنده از ایشان نهایت تشکر را دارم.

جناب رادیو زمانه شما که حرفهای اصلی مرا سانسور کردید در صورتی که عین واقعیت است و سخن زشتی در آن نیست.می توانم دهها ایراد اساسی به مقررات اسلام را فی البداهه خدمتتان عرض کنم و بنده تصور می کنم تنها با افزایش اطلاعات افراد افراطی از واقعیت اسلام می توان از خشونت جلوگیری کرد . مطهری در یک سخنرانی گفت اگر مردم به واقعیت اسلام پی ببرند اکثریت قریب به اتفاق آنان ازآن رو بر می گردانند. پس بیایید این هندوانه نامتقارن و بد ترکیب را بشکافیم .

جناب پیروز
من کنجکاو شدم بدانم پیشنهاد شما بعنوان جایگزین برای قوانین اسلام چیست؟. یا انتقاد شما به بخشی از قوانین آن و یا کل اسلام است؟بنظر می رسد شما چیزهایی شنیده اید و بر مبنای آن و بی مطالعه قضاوت می کنید. اگر مبنای شما برای رد اسلام خشونت ناشی از قوانین آن است که در مقایسه با یهودیت و مسیحیت پیروان اسلام کمتر مرتکب جنایت شده اند و از این راه نتیجه ای نمی توانید بگیرید. یا نحوه اجرای برخی قوانین اسلام در کشورهای اسلامی را می فرمایید که بنظر من هیچ تشابهی با اسلام ندارد مثل حکم سنگسار و ... که صریحا در قرآن حکم آن ذکر شده ولی بگونه ای دیگر و بر اساس سنتهای قبیله ای و نه اسلامی با آن برخورد می شود.

در صدق گفتار نماینده هلند و خشونت اسلام شکی وجود ندارد.

پس از کشتن ۶۰۰ هزار مسلمان در عراق توسط آمریکایی‌ها، این بار نوبت هلندی‌هاست که کشتاری جدید راه بیاندازند، اما این بار در هلند، و با تمسک به شعارهای نژادپرستانه.
برای چنین اشخاصی متأسفم و نیز برای مردمی که چنین درنده خویانی را انتخاب کرده‌اند.
یکی از نمایندگان ریاست جمهوری آمریکا نیز اخیراً پیشنهاد حمله به اماکن مقدس مسلمانان از جمله مکه و مدینه را داده بود.
درنده‌خوی تا چه حد؟!

والا به شخصه نمی تونم چیز زیادی در مدح این فیم بگم و اگه مدحی هم باشه مربوط به جلوه های سینمایی و هنری کار خواهد بود.

اما در مذمت فیلم: همونطور که نخست وزیر هلند هم نظری چون خیلی های دیگر و از جمله بنده داره. چنین حرکاتی در دنیا حاصلی جز خدشه دار کردن صلح و آرامش جهانی و ایجات تفرقه و آشوب نداره. و حتی طبق قوانین داخلی خود هلند هم این فیلم آزادی اندیشه و انتخاب دین رو سلب می کنه.

ازنظر منطقی هم ایرادی که بر این فیلم وارده که قرائتهای افراطی از اسلام رو به عنوان استناداتش انتخاب کرده که در دنیای اسلام در اقلیت قرار میگیره.

و اینجاست که به اهمیت قرائتهای نوین از اسلام و نظریات روشنفکران دینی پی می بریم.. متفکرانی چون دکتر سروش که سعی دارند این شبهه ها رو از اسلام رفع کنند و کاری کنند که آیاتی از این دست به صورت فرا تاریخی تفسیر نشوند.

بi نظرم بهتره در مواردی از این دست مسلمانان به جای واکنشهای احساسی و بعضا فیزیکی بحثهای کلامی خودشون رو قوت ببخشن و پاد زهرهایی از جنس خودشون برای این حرکات طراحی کنند.