رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > اینجا هرکسی هرچه بخواهد، آموزش میدهد | ||
اینجا هرکسی هرچه بخواهد، آموزش میدهدهادی ناصریبدون تردید ورود به هر حرفه، تخصصی درخور آن را خواستار است و سطح و میزان تخصص در اشتغال و ترکیب آن با حرفه، خالی از اهمیت نیست. این مساله در برخی مشاغل نمود ویژهای پیدا میکند. تدریس در دانشگاه از جمله مشاغلی است که تخصص در آن حرف اول را میزند. اما چه اتفاقاتی خواهد افتاد اگر این تخصص، با شغلی مانند استادی دانشگاه همخوانی نداشته باشد؟ چندیست که شنیده میشود در دانشگاه آزاد تبریز مقولهای به نام "تدریس موروثی" رواج یافته است. این مقوله در دو منظور بکار میرود: اول در موضوعی که در مقدمهی نوشتار بیان شد، یعنی ناخوانا بودن تخصص اساتید با موضوع تدریس آنها و دوم همان معنی اصلی موروثی بودن تدریس و نقش پارتی و سفارش در آن.
از فرهاد میپرسم تا به حال خودت دیدهای که استادی بدون داشتن تخصص در یک درس اقدام به تدریس آن کند؟ در پاسخم میگوید: بله ما استادی داشتیم که تخصص اصلی ایشان مدیریت دولتی بود اما برای ما معارف اسلامی تدریس میکردند. فرهاد علت امر را اینگونه میبیند: خب قبلاً کمبود استاد و هیات علمی بود اما حالا عکس این قضیه است یعنی استاد اضافه داریم و برای اینکه بیکار نباشند و به هر طریقی امرار معاش کنند، سر هر کلاسی حاضر میشوند، حال تخصص و مدرک هرچه میخواهد باشد. مریم که دانشجوی هنر است میگوید: فقط نباید تخصص طرف مطرح باشد چون به نظر من قدرت ارائهی درس مهمتر است. مریم میافزاید: استادی را میشناسم که علاوه بر تدریس طراحی، دست توانایی در زبان دارد، خب چه اشکالی دارد که زبان هم درس بدهد؟ از او می پرسم: پس شما این مقوله را رد نمیکنید؟ در پاسخ با اشاره به قدرت بیان میافزاید: نه اگر قدرت بیان و ارائهی خوبی داشته باشد مشکلی پیش نمیآید، در همین مکان (اشاره به مجتمع دانشگاه آزاد تبریز) اساتیدی هستند که مدارک بالایی دارند اما نمیتوانند مطلب را به دانشجو انتقال دهند. یک دانشجوی پزشکی دربارهی تفاوت تخصص اساتید با درس میگوید: در رشتهی پزشکی بسیار کم پیش میآید اما در گذشته شنیدهام که اتفاق افتاده است. از یوسف درباره معایب و محاسن این مقوله سوال میکنم. پاسخ میدهد: برای ما دانشجویان پزشکی این موضوع قابل هضم نیست زیرا برای مثال استاد متخصص غدد نمیتواند آناتومی و کالبد گشایی تدریس کند. او با تأکید بر این گفتهها میافزاید: من هیچ مزیتی، حداقل برای رشتهی خودمان، نمی بینم. از حسین دانشجوی دامپزشکی میپرسم: آیا در رشتهی شما هم مانند پزشکی تفاوت تخصص استاد با درسی که ارائه میدهد مشکلساز است؟ در جواب میگوید: در دامپزشکی این موضوع زیاد اتفاق افتاده است اما اساتید ما در دروس مرتبط با تخصص خود درس میدهند یعنی استاد میکروبیولوژی هم میتواند باکتریشناسی هم ویروسشناسی و هم قارچشناسی بگوید. با او این پرسش را مطرح میکنم که آیا تاکنون دیدهای استادی در درسی بیارتباط با تخصص خود تدریس کند؟ میگوید: آنچنان بیارتباط که شما مدنظر دارید، خیر. ولی برای مثال دیدهام استادی که متخصص آبزیان است و اصول تغذیه بگوید، خوشبختانه یا متاسفانه نوع آموزش در ایران طوری است که هر کسی مانند شخصیتهای باستانی در چندین شاخهی علم مهارت دارد.
حسین سخن خود را اینگونه ادامه میدهد: یک مورد عینی برایتان مثال بزنم، مسوول حراست دانشکدهی ما خود دکتر دامپزشک است اما تنظیم خانواده درس میدهد و قرار است دروس تاریخ اسلام و تفسیر موضوعی قرآن را نیز به ایشان بدهند (توضیح اینکه تنظیم خانواده، درس اجباری تمام رشتههای دانشگاه آزاد، باید برای تفهیم صحیح موضوعات بهداشت جنسی و تنظیم تولید مثل توسط مدرس پزشک تدریس شود). اما مقولهی دوم و معنی اصلی تدریس موروثی را از الناز سوال میکنم. الناز: تا آنجا که شنیدهام این اصطلاح را یک ورودی از دانشجویان اینجا باب کردهاند اما به چشم خودم هنوز ندیدهام. الناز معتقد است: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها، بالاخره اگر موردی وجود نداشته باشد صحبتی هم نباید باشد و من چون تازهواردم نمیتوانم با اطمینان چیزی به شما بگویم. مهدی دانشجوی سال سوم کامپیوتر کلام خود را اینگونه آغاز میکند: واژهی موروثی زیاد صحیح نیست و میتوان به جای آن از "بند پ" یا همان "پارتی" استفاده کرد که فکر کنم حالا به این منظور بکار میرود. مهدی ادامه میدهد: چند مورد در مفهوم اصلی موروثی بیشتر نداشتیم که آن هم پدر آمده و راه را برای ورود پسر، برادر یا دیگر بستگانش باز کرده است. سپس میافزاید: اینجا پارتی حرف اول را میزند، هرچه کلفتتر شانس هیئت علمی شدن و بعد از آن تنوع در برداشتن درس هم بیشتر، در حقیقت اینجا هرکس هر چه را که بخواهد آموزش میدهد نه آنچه که باید آموزش دهد. نظر مرجان را در رابطه با تدریس موروثی میپرسم. او با این دیدگاه پاسخم را میدهد: همه جا هست چون فامیلبازی و باندبازی همه جا هست، هرکسی که سرکار میآید باند موافق خودش را جا میاندازد پس اگر استادی مدرکش با تدریسش 180 درجه فرق بکند جای تعجب ندارد. مرجان در انتهای نظرش گله میکند که: کسی صدای دانشجوهای تبریز را نمیشنود یعنی کسی نیست که حرف را انتقال دهد. یکی از دانشجویان قدیمی از نقش پارتی و سفارشات پشت پرده در تدریس اساتید میگوید: زمانی که ما تازه وارد بودیم مدیران قدرتمندی بودند که جلوی پارتیبازی را میگرفتند اما نمیدانم چه شد که بعد از یک سال زلزلهای آمد و تمام آن مدیران برکنار شدند و از آن موقع سفارشات پنهان هم اوج گرفت. علی ادامه میدهد: چند وقت پیش بود که شنیدم فردی که هنوز فوق لیسانسش را نگرفته تدریس خود را شروع کرده است. با این شرایط و مواردی که دانشجویان بیان کردند این سوال پیش میآید که کیفیت دروس ارائه شده توسط اساتید دانشگاه آزاد تبریز در آینده به چه سمتی سوق خواهد یافت؟
|
نظرهای خوانندگان
بسیار عالی بود. باشد که با راه پیدا کردن هرچه بیشتر دانشجویان به فعالیتهای مطبوعاتی بدون سانسور(اینترنت) آبروی آدمهای کلاش برود.
-- مهیار ، Feb 27, 2008 در ساعت 05:45 PMاینجاست که میگم رادیو زمانه جای کمبود رسانه رو در ایران پر میکنه!
با تشکر
درود
-- ا.ر ، May 16, 2008 در ساعت 05:45 PMهادی جان باید در همان دانشکده دامپزشکی آزاد تبریز سراغ آن سه برادر معروف را که هر یک به نحوی به مقام استادی رسیده اند را هم گرفت و یا آن استادی که چند وقت پیش اخراج موقت شد و باز دو باره با پارتی (پدرشان )به دانشگاه بازگشت و در نهایت استاد بافت و آناتومی و ماجراهای پدر روحانی شان .
موفق باشید