رادیو زمانه > خارج از سیاست > پزشکی > وضعیت جامعهی ایران را بهتر درک کنیم | ||
وضعیت جامعهی ایران را بهتر درک کنیمدر مطلبی که با عنوان «نقد بحث خود ارضایی» درج شده است، مطالبی آمده که مایلم به آنها پاسخ بدهم. خانم کاهن عزیز: فرمودید «دانشمندان قرن حاضر» همین دانشمندان اگر زمان سپری شود، اما یافتهی آنها نقض نشود، باید برچسب کهنگی به آنها زد؟ این مطلب از همین دادههای به قول شما «علم مدرن» تهیه شده است و اگر در پایین قسمت نظرات را مشاهده میفرمودید یکی از دوستان دربارهی مطلب سایت BBC سوال فرمودهاند که در آن مطلب به یافتههای پیشین که بر سرطانزایی استمنا صحه میگذاردند، اشاره کرده است؛ اما به این نکته نیز اشاره کرده که این مطلب مردود اعلام شده است. اساس آن خبر و مطلب هم بر یافتهی جدید حکایت دارد. 2- فرمودید بیماریهای عنوان شده هیچ هماهنگی با دادههای علم مدرن ندارند. در مطلب به عوارض اشاره شده نه بیماری. آیا در رشتهی روانشناسی به عوارض بیماری گفته میشود؟ در رشتههای علوم پزشکی در تعریف بیماری این چنین آمده است: «نقص یا عوارضی که منجر به عدم کارکرد صحیح اعضا و اندامهای بدن یا از کار افتادگی آنها میشود بیماری را منجر خواهند شد» (میتوانید به کتاب فیزیولوژی پزشکی گایتون مراجعه کنید) جالب است بدانید بر اساس نظری که «کارل دافمن» دانشمند زیستشناس در انجمن سالانهی سازمان سلامت ملی آمریکا (NIH) در سال 2004 بیان کرده است، سرطان جزء عوارض ژنتیکی و پس از آن عوارض محیطی بر بدن تلقی میشود که موجب عدم کارکرد صحیح و در نهایت از کار افتادگی بدن (بیماری) میشود. در ارتباط با آسیب پروستات هم همان طور که خودتان فرمودید، اگر انزال به شکل منظم انجام گیرد هیچ گونه مشکلی را در بر ندارد. من هم به این نکته اشاره کردهام. در مطلب، به استمنای اعتیاد گونه اشاره شده که در مراجعی چون «اصول پاتولوژی رابینز» به آن اشاره شده است. اگر استمنا به شکل شکل اعتیادگونه و فراتر از حد معمول انجام شود، موجبات آسیب به سلولهای اسپرمساز، لولههای اسپرمبر و اسپرمساز درون بیضه و از همه مهمتر سلولهای ماهیچهای (مایوئید) را که مسئول انقباضات بیضه و پروستات و سر منشأ سرطان بیضه و پروستات هستند، فراهم میآورد. بیش از 60 درصد سلولهای پروستات ماهیچهای هستند. منقبص و منبسط شدن سلولهای ماهیچهای فراتر از آستانهی تحمل سلولی (Tolerance) که در خودارضایی رخ میدهد، اولین عامل سرطان پروستات و بیضه است. این امر برای دیگر سرطانهای ذکر شده در مطلب مانند سرطان آلت تناسلی صادق است. در مورد سکتهی مغزی (که شما فرمودید قلبی که من هرگز به آن اشاره نکردم و صحیح نیست) هم مطلب روشن است و توضیح آن داده شده که به دلیل هجوم خون به جهاز تناسلی امکان وقوع سکته در اثر نرسیدن خون کافی و به تبع آن نرسیدن اکسیژن و گلوکز به مغز، وجود دارد. در ارتباط با وز وز گوش (نه ناشنوایی) دلیل آن کمبود خون در اثر هجوم خون به دستگاه تناسلی و نارسایی سیستم اعصاب گوش داخلی در اثر کمخونی میباشد و ریزش موها هم به علت برهم خوردن نظم هورمونی است که اطمینان دارم میدانید چیست. خود ارضایی بیمار گونه با اثر بر سیستم عصبی مرکزی (CNS) و در پی آن تبدیل «تستوسترون» به «دی هیدروکسی تستوسترون» (DHT) موجب کاهش ضخامت مو(کوتیکول مو) رسوب چربی در ریشه مو و در پی آن نازک شدن و ریزش آن میشود که این مطلب نیز در تمام کتب فیزیولوژی از جمله فیزیلوژی پروفسور گایتون موجود است که به قطع آن را مطالعه فرمودهاید. در ارتباط با ضعف حافظه هم دلیل آن تحریک سیستم عصبی بر اثر فشار و استرس ناشی از خود ارضایی است که نقش استرس بر اختلال حواس و از دست رفتن تمرکز و حافظه سالهاست که به اثبات رسیده است. 3- فرمودید مراجع مورد استفاده، معتبر نیستند. خانم کاهن گرامی باید خدمتتان عرض کنم که ملاک معتبر بودن یک مرجع نه شما هستید نه بنده. اگر در آن منبع موضوعی هست که با عقیدهی من و شما سازگار نیست دلیل بر بیاعتباری آن مرجع نمیشود. سایت پزشکان بدون مرز هم یکی از تنها منابع فارسی معتبر اطلاعرسانی و آموزش پزشکی است که با اطمینان خدمات و آموزشهای مفیدی در زمینهی پزشکی به مخاطبان ارائه داده است. در مورد ویکیپدیا هم که گمان نمیکنم حرفی برای گفتن باشد و اعتبار آن برای همگان اثبات شده است. از مطالب سایت ایرانیان انگلستان و وبلاگ توبه، مفاهیمی که نقض و رد نشده بودند و جنبه اعتبار علمی دارند، استفاده شده است. در ارتباط با مطالب فقهی و ادیان علاوه بر استفاده از سایتهای ایتالله لنکرانی و خامنهای، از رسالهها و منابع دینی متعدد برای بررسی این امر استفاده شده است و در اعتبار آنها به شخصه هیچ گونه شک و تردیدی ندارم؛ همچنین در اعتبار مطلب «دیدگاه ادیان در ارتباط با خود ارضایی» درج شده در سایت ویکیپدیا. 4- فرمودید: «به عنوان یک متخصص به تمام دوستان عزیزی که این مطلب را میخوانند، اطمینان کامل میدهم که خود ارضایی نه باعث سرطان میشود، نه سکتهی قلبی، نه وز وز گوش! نه ریزش مو نه ضعف حافظه و حواسپرتی و تمام چیزهایی که در مقاله به عنوان عوارض ذکر شده است.» شما حتمآ آگاهی دارید که علم تجربی، همان طور که از نام آن پیداست با تجربه و آزمایش، فرضیهها شکل گرفته و به پیش میرود و هیچ گاه حتی بزرگترین دانشمندان و محققان این رشته با اطمینان در مورد علوم تجربی و مسائل آن صحبت نکرده و نمیکنند. حال شما چگونه با اطمینان جملات ذکر شده را میفرمایید؟ آیا به صرف نزدیک بودن فرضیات علمی با دیدگاههای روز میتوان با اطمینان از آنها سخن گفت؟ آیا خود دیدهاید که محققان با اطمینان از نظریات و علم تجربی سخن بگویند؟ در این مطلب هرگز با اطمینان به صحت و سقم چیزی اشاره نشده است. حتمآ مطلع هستید نظریاتی هم که سالیان سال حکمفرما بودهاند، نقض و رد شدهاند که به عدم اعتماد و اطمینان به علم تجربی بر میگردد. 5- در ارتباط با مرجع صحیح علمی در برخی سایتها و وبلاگها نظر شما صحیح است. در این مطلب من از منابع متعددی، همانند کتبی که یاد شد، استفاده کردهام و باز هم در اعتبار و صحت مطالب آنها از نظر من شکی نیست؛ چنان که بسیاری از دانشجویان و محققان در سرتاسر دنیا از آنها استفاده میکنند. 6- ممنون میشوم اگر مشخص کنید که به گفتهی شما نویسنده چه لزومی به اثبات مطالب خود از منابع غیرعلمی و غیرمعتبر (که اگر استفاده میشد، حداقل برای کسی ظن صحت یا ناصحیحی آن پیش میآمد و اعتراضی میکرد) دارد؟ چه لزومی به نوشتن و درج مطب توسط اوست؟ به عقیدهی شما بیشتر مطالب سایتها (اعم از فارسی و غیرفارسی) نادرست استً!؟ اگر مطلب از منبع معتبری آورده شود چه لزومی به تلاش برای اثبات آن با عقاید خود وجود دارد؟ 7- در این مطلب بر دادن اطلاعات درست و اساسی در زمینهی خود ارضایی تآکید شده است؛ همچنین بر این نکته که خود ارضایی منظم و غیر اعتیادگونه در سلامت اندام تناسلی و روحی نقش شایانی ایفا میکند. اگر مقدمهی مطلب را مطالعه کرده باشید، حتمآ مشاهده کردهاید که ذکر شده: «بخشی از سیر تربیت فرزندان، آموزش مسائل جنسی و فرآیندها و وقایع مرتبط با آن است. والدین با آموزش به موقع مسائل جنسی به فرزند میتوانند در شناخت او از بدن خود و رفع مشکلات احتمالی پیش آمده، بیشترین نقش را ایفا کنند.». در این قسمت منظور، دادن اطلاعات در جهت شناخت فرد از سیکل طبیعی جنسی و بدن خود است. 8- هدف از طرح این مطلب، ارائهی اطلاعات صحیح به مخاطبان در جهت آموزش و چیره شدن بر اضطراب و تنفر از خودی است که پس از خود ارضایی به سراغ شخص میآید که با آموزش و اطلاع از نکات و بیخطر بودن خود ارضایی به روش صحیح رفع خواهند شد. 9- فرمودید «در ضمن هیچ کدام از ریاضتهای ذکر شده هم لازم نیست. خودارضایی بخشی از زندگی جنسی بیشتر انسانهاست.» البته. صحیح است که خود ارضایی بخشی از زندگی جنسی بیشتر انسانهاست؛ اما فرمودید بیشتر انسانها و نه همهی انسانها. حتماً مطلع هستید که در ایران این امر، همان طور که در مقدمه ذکر شد و دوستان به خوبی آگاهند، امری ناپسند و قبیح ذکر میشود و در دین اسلام که 98 درصد مردم ایران به آن آیین هستند، خود ارضایی نادرست و در تشیع که 80 درصد مردم کشور به آن مذهب هستند، استمنا حرام است. میخواهم بپرسم با این تفاصیل آیا شما جامعه ایران که این پدیده در آن به سرعت رو به رشد است را در نظر گرفتهاید یا جامعهی اروپا و آمریکا که به قول خودتان استمنا بخشی از زندگی جنسی بیشتر انسانهاست؟ شما جامعهی ایران را در نظر میگیرید که زوجی پس از 8 سال هنوز نمیتوانند رابطهی جنسی صحیح برقرار کنند یا خارج از ایران؟ شما زوجهای ایرانی را در نظر میگیرید که پس از 25 سال به فقط 10 هزار نفر از آنها آموزش مسائل ابتدایی برقراری رابطهی جنسی داده شد یا زوجهای اروپایی و آمریکایی که همه روزه از طریق اینترنت و سایر رسانهها و مراکز خصوصی و دولتی آموزش میبینند؟ شما کودکان و نوجوانان آمریکایی را میبینید که والدین، خود به آنها آموزش مسائل پایهی جنسی را میدهند یا کودک و نوجوان ایرانی که وقتی کلمهی «آلت تناسلی» را بر زبان میآورد بدنش با کمربند کبود میشود؟ آیا جملهی شما: «سیکل جنسی بیشتر انسانها» در ایران نمود پیدا میکند یا جامعهی خارج از ایران؟ همانطور که عرض کردم این پدیده در ایران بسیار رو به رشد است؛ اما نه مانند جوامع غرب. تا آن زمان که کشورمان به آن حد برسد، گر چه ممکن است زمان زیادی به طول نینجامد، اما اوضاع فعلی ایران (جسمی و روانی) به گونهی دیگری است که حتماً خود بهتر از من به آن احاطه دارید. این مطلب گر چه برای اطلاع تمام مخاطبین در سرتاسر دنیا تهیه شده است اما تمرکز آن بیشتر بر ایران است. آقای برادری گرامی: نکتهی دیگر این که آیا اگر هضم مطلب برای شما (همانند دیگر مطالب همکارانم که هضم آن برایتان مشکل بود) سخت باشد دلیل بر به گفتهی خودتان «به حساب رسیدن» نوشته میشود؟ اگر انتقاد و مشکلی بر مطلب است میشود بدون حالت جنگی و حمله هم آن را مطرح کرد.
امیدوارم جناب برادری و خانم کاهن گرامی در تحلیل شرایط جامعهی ایران و درک درست آن، بیش از پیش بکوشند و بتوانیم با کمک و یاری همدیگر و نقد و بررسی صحیح هم، در پیشرفت و اعتلای وطن و هممیهنانمان بکوشیم. سپاس
مرتبط: |
نظرهای خوانندگان
من نمیدونم چرا آقای ناصری می خواهند مطلب سه کافی و پورنشون یک تحقیق علمی است. شما یک مطلب سکس و محرک زدید و همه اهل دل را خوشحال کردید. دست شما درد نکنه اما جان هر کی دوست دارید گردن علم نندازید. راستی عکساش رو بیشتر کنید ممنون می شم. آخه من تازه خود ارضایی رو با راهنمایی هاتون شروع کردن هادی خان!
-- hasti ، Oct 21, 2007 در ساعت 04:29 PMهستی عزیز شما تنها کسی نیستید که به یک مطلب علمی به دیدن سکس نگاه می کنید!
-- پویا ، Oct 22, 2007 در ساعت 04:29 PMکافی ست سال بعد سری به قرفه های پزشکی نمایشگاه تهران بزنید تا ببینید چه طیفی از افراد صرفا" برای نگاه کردن به تصاویر علمی با دید پرنوگرافیک اطراف قفسه ی اطلس های آناتومی و جراحی پلاستیک جمع می شوند.
متاسفانه وقتی روز و شب از صدا و سیما از طریق سریال ها و برنامه های به اصلاح آموزشی مشتی خرافات به اسم علم پزشکی به خورد مردم داده می شود و هر فرد غیر متخصصی به صرف ارتباط رشته اش با پزشکی به خود اجازه ی اظهار نظر و نسخه پیچیدن می دهد ، نباید انتظار بیشتری داشت.
رشته هایی چون روانشناسی و... در جای خود بسیار گسترده و کاربردی هستند اما نباید یک روان شناس در باره ی اثرات فیزیولوژیک اعتیاد به یک رفتار به خود اجازه ی اظهار نظر بدهد. همانگونه که یه پزشک باید بررسی جنبه های روانی یک پدیده را به متخصصان سایکولوژی بسپارد.
عنوان شدن این موضوع مهم از طرف آقای ناصری و واکنش های تاسف باری که به دنبال داشت ، نشان از عمق فاجعه ای دارد که من آن را "همه پزشک باشی" جامعه ی ایران می دانم. و چه بسیارند زندگی ها که به قیمت این پدیده ی شوم به خطر افتاده اند.
ضمن تبریک و تشکر به آقای ناصری به خاطر بیان چنین مطلبی ، پیشنهاد می کنم که با توجه به جو آلوده ی فکری جامعه ی وب خوان ایرانی (که خود ادعای برتری چند صد مرتبه ای به عوام را دارد) ، این بحث ادامه پیدا نکند تا بیشتر از این شاهد اظهار نظر های کودکانه و پر از عصبیت افراد نا آگاه نباشیم.
متشکرم
پویا ، پزشک (!) از ایران
کاش یکی پیدا می شد یه مقاله ی درست و درمون سوم یا چهارمی روی این مبحث می نوشت و قال قضیه رو می کَند.
-- بالام ، Oct 22, 2007 در ساعت 04:29 PMمن شخصا با هر دو مطلب که طرفین نوشته اند مشکل دارم.
شخصا از کسانی شنیدم که شدیدا به خود ارضایی افراطی مبتلا شده اند و کار به سه چهار مرتبه در روز کشیده و بالکل زندگی فردی و اجتماعی شون تحت تاثیر این جلق زدنهای مداوم قرار گرفته. ای کاش آقای برادری این مطلب رو ندید نمی گرفتن و این گروه رو به امان خدا رها نمی کردن.
در بی بی سی فارسی برنامه ای اجر ا می شد با عنوان "در گوشی ها"، که خانم دکتر ناصری زاده به سوالات جنسی افراد پاسخ می دادند و به دفعات کسانی راجع به این گرفتاری خود ارضایی بیمار گونه و افراطی پرسش کرده و حسابی نالان و سرگردان بودند.
بدیهی ست که این احساس گناه هم چیزی رو بهتر نمی کنه و تنشها رو تشدید می کنه.
منتظر خوندن یه مقاله ی درست و حسابی در این زمینه می مونم.
بالام از نروژ
آقای پویای پزشک!!! از ایران
-- نرگس ، Oct 22, 2007 در ساعت 04:29 PMسطح و میزان به روز بودن سواد شما را همتان بس که می فرمایید:امروزه ثابت شده که محدودیت های اجتماعی در رابطه با جنس مخالف به ویژه در دوران کودکی ، تاثیر بسیاری بر انحراف میل جنسی از فرد غیر هم جنس به دیگر مفعول ها دارد ."یعنی شما روابط غیر از رابطه ناهمجنس ها را "انحراف"می نامید در حالیکه سازمان بهداشت جهانی روابط مورد نظر شما را از لیست بیماری یا انحراف خارج ساخته است.
جایی دیگر می فرمایید:
در کل شاید بتوان استمناء را با استفراغ مقایسه کرد."ماشالله به این مقایسه زیبایتان.
جناب آقاي ناصري ضمن عرض سلام و خسته نباشيد، اگرچه فكر نمي كنم به لحاظ اعتقادي چندان وجه مشتركي با سركار خانم كاهن داشته باشم ولي متاسفانه برخي از اشكالات وارد شده از سوي ايشان كاملا صحيح است. نوشته شما از ديد بنده نيز كه پزشك و يك عضو هيئت علمي پژوهشي و دانشگاهي هستم فاقد وجاهت علمي كافي است. اصولا به نظر مي رسد براي تدوين چنين مقالاتي به درك بهتري از متدولوژي تحقيق و به ويژه مرور سيستماتيك منابع نياز داريد. بويژه اگر پزشك هستيد بد نيست كه با مقوله پزشكي مبتني بر شواهد (EBM) بيشتر آشنا شويد و اصول آن را بكار بنديد.
-- علي ، Oct 28, 2007 در ساعت 04:29 PMواقعاً متأسفم که همه عزیزان تحصیل کرده ای مثل آقای برادری، آقای پویا، خانم کاهن و آقای ناصری سعی در توجیه نظرات شخصی خود دارند به جای آنکه مقالات طرف مقابل را درست و به دقت بخوانند. من همه مقالات را خواندم، حرف حساب همه تا حدودی شبیه هم است: به طور منظم و صحیح خود ارضایی کنید نه افراطی و بیمارگونه. منتها آقای ناصری به چند ضرر خود ارضایی نیز اشاره کرده اند که بعضی درست و بعضی از آنها نادرست است. حال آقای برادری و خانم کاهن طوری این مقاله را زیر سؤال برده اند که انگار تمام مقاله اراجیف محض است. ما ایرانیها واقعاً بلد نیستیم با همدیگه چطور برخورد کنیم و فقط سعی می کنیم همدیگه رو بکوبیم و نظرات شخصیمونو چه درست و چه غلط توجیه کنیم و روشون تعصب کورکورانه داشته باشیم. همه هم ادعای من، منم و فلان مدرکو دارمو و..... داریم. یکی 5 صفحه مقاله انگلیسی گذاشته که به همه بگه من درست می گم، این شاهد معتبر که خود ارضایی مضره، یکی مدرک روانشناسیشو به رخ می کشه، یکی مدرک پزشکیشو، یه بار تمام مقالات و نظراتو راجع به خود ارضایی بخونید، ببینید برخورد نظرات مخالف با هم چطوره؟ یکی که اعتقاد مذهبی داره چنان بهش برخورده از اون نظری که گفته خود ارضایی خوبه، که مثل بشکه باروت می خواد منفجر بشه و فکر کنم اگه نویسنده اون نظرو ببینه، اونو بکشه، اون یکی یه طور دیگه، تو رو خدا اینقدر همدیگه رو نکوبیم، باور کنید شأن و جایگاه ما این نیست که اینطوری و با این لحن تند و بی ادبانه نظرات مخالف هم ابراز کنیم. ما تحصیل کرده ها اگه این طور باشیم دیگه چه انتظاری از بقیه می شه داشت؟
-- مانی ، Nov 7, 2007 در ساعت 04:29 PMنمي دونم تو ايران تا حالا مطالعه اي تو اين زمينه انجام شده يا نه؟ ولي فكر مي كنم بد نباشه اگه اين موضوع شايع يه كمي وقت محقيقين ما رو بگيره، يه چيزي مثل موضوع يه پايان نامه هر چند شايد ديگه براي آزمايش نتونه از آزمايشگاه بيمارستان استفاده كنه ولي در عوض تو تعداد نمونه هاي آزمايشي هيچ وقت دچار كمبود نمي شه.
-- مهدي ، Mar 2, 2009 در ساعت 04:29 PMاينجوري هم به جامعه ايران خدمت كرده هم اعتماد به نفس خودش رو موقع دفاع نشون داده.
"در مورد ویکیپدیا هم که گمان نمیکنم حرفی برای گفتن باشد و اعتبار آن برای همگان اثبات شده است."
-- Sina ، Jun 19, 2009 در ساعت 04:29 PMدر مورد این گفته باید بگویم که اگر آقای ناصری مدتی را نه حتی در دانشگاه - بلکه یک دبیرستان در سیستم آموزشی کشورهای آمریکای شمالی یا اروپایی گذارانده بودند هرگز چنین مطلبی را عنوان نمی کردند. معلمین مدرسه از اولین سال هایی که در تحقیق در مدرسه شروع می شود - به دانش آموزان می فهمانند که ویکی پدیا منبع علمی نیست - گرچه ممکن است که منابعی که در محتوای مقاله ای از ویکی پدیا به کار برده شوند معتبر باشند که آن هم بدون بررسی قابل تایید سیستم های آموزشی نیست. می ترسم ایشان یا زمانه از دستم دلگیر بشوند - وگرنه بیشتر توضیح می دادم چرا این مطلب به نظرم مضحک و خنده دار است...
در ضمن - ایشان اگر نمی خواستند منابع شان مورد تشکیک باشند - از وبلاگ های کلیشه سازی مثل -توبه- استفاده نمی کردند.