بی‌نظیر و پیامبر نفتی

این برنامه را در این‌جا ببینید.

‌ ‌

خبرهای هفته

با سلام، این‌جانب عل‌اصغر از دگولس پرس، خبرهای هفته گذشته را به سمع و عمل شما می‌رساند.

بی‌نظیر بوتو کشته شد
خانم بی‌نظیر بوتو که یک شخصیت بسیار مهم و برجسته و جالب در پاکستان بوده و برای شرکت در انتخابات به این کشور برگشته بود، در اثر بازگشت به کشور و مخالفت با پرویز مشرف و چند چیز دیگر، در یک عملیات انتحاری کشته شد. دولت پاکستان القاعده را و القاعده دولت پاکستان و مردم پاکستان هر دو را متهم کردند.

یک تصویر از بی‌نظیر بوتو ساعاتی قبل از ترور

قرارداد الجزایر را پاره می‌کنیم
آقام جلال، بچه کردستان غرب، هفته گذشته در یک مصاحبه شیطنت آمیز شرکت و اظهار داشت: «قرارداد الجزایر را لغو می‌کنیم.» قبلاً این قرارداد چند بار توسط صدام حسین خط زده شده و دو سه بار هم پاره شده بود؛ ولی آن را دوباره به هم چسبانده‌اند.

در پی این حرف‌های آقام جلال که قد این حرف‌ها نبود، ولی حالا یه چیزی گفت دیگه. آقا منوچهر میم چهره گم‌نام وزارت خارجی، گفت: «قرارداد الجزایر قراردادی معتبر و خدشه‌ناپذیر است.» حاج محمود نفتالین نیز اعلام کرد: «نظرمان را در مورد طالبانی به زودی اعلام می‌کنیم.»

البته آقا طالبانی فرداش، به نظرم حالش خوب شد و اعلام کرد که روزنامه الحیات شوخی دستی کرده و واسه مسخره‌بازی یه چیزی نوشته دیگه. آقا طالبانی گفت: «ایران، غرامت ۱۰۰۰ میلیاردی جنگ را ببخشد.» آگاهان گفتند یه نامه بنویس به محمود نفتالین پولش رو بگیر.

اصلاحات با چکمه
روسیه سوخت نیروگاه بوشهر را به ایران تحویل داد. آقام ولادیمیر لاوروف، وزیر خارجه این کشور گفت: «با این حساب دیگر ایران نیازی به غنی‌سازی اورانیوم ندارد.» آگاهان اعلام کردند که چی؟ روسیه این وسط دودره‌بازی نموده و ضایع کرده است.

از طرف دیگر آقا ولادیمیر مددوف رییس‌جمهور جدید روسیه اعلام کرد که «اصلاحات اجتماعی ولادیمیر چکمه ادامه می‌یابد.» آگاهان توضیح دادند که منظور آقا مددوف این است که اصلاحات اجتماعی ولادیمیر چکمه شروع می‌شود؛ چون قبلاً اصلاحاتی نبود که ادامه بیابد.

صفایی فراهانی مسؤول واحد آسفالت شد
آقام صفایی فراهانی، مسؤول واحد آسفالت اصلاح طلبان در برنامه نود شرکت کرد و دهان نمایندگان دولت در فدراسیون فوتبال را سرویس کامل با روت کانال و جرم‌گیری و تعویض روکش نمود. پرسپولیس قرمزته نیز از جام حذفی شکست خورده و ضایع شد. اما با پیروزی سایپا بر سپاهان، پرسپولیس قهرمان نیمه اول جام شد. در همین راستا قرمزته و از این حرف‌ها. آگاهان اعلام داشتند: چه می‌کنه این پرسپولیس و صفایی فراهانی؟

مداحان و سرداران
در پی اظهارات باقر قالیباف شهردار تهران، در اعتراض به شیوه مدیریت محمود احمدی‌نژاد، حاج منصور ارضی مداح اهل بیت و اهل دو بیتی و غزل و شعر نو، گفت: «قالیباف مثل عمر سعد است.» به دنبال این نظریه اقتصادی و سیاسی درگیری فرماندهان سپاه و مداحان وارد مرحله جدیدی شد.

حاج منصور گفت: قالیباف مثل عمر سعد است

تن تن به مصر می‌رود
آقام علی بی‌خیال معروف به علی لاریجانی، به همراه خانواده به مصر رفته و با کلیه مردم مصر دیدار و گفتگو کرد. وی به دیدار بالاترین مقام امنیتی مصر رفت و سپس متوجه شد که اشتباهی رفته است؛ چون هیچ کاری با او نداشت. وی همچنین با شیخ الازهر ملاقات کرد و در مورد مسائلی که هیچ تأثیری در روابط مصر و ایران نداشت، گفتگو کرد. وی قرار است به دیدن اهرام ثلاثه مصر برود و کنار آن‌ها عکس بگیرد.

الیاس و محسن، ششم و هفتم
الیاس نادران در یک مناظره رودررو با محسن آرمین شرکت کرد. محسن آرمین در این مناظره گفت: «مجلس هفتم ذلیل‌ترین مجلس بعد از انقلاب بود.» نادران هم گفت: «خاتمی هم می‌خواست برود به شورای همکاری خلیج فارس؛ راهش ندادند.» در این مناظره که بسیار چیز جالبی بود، طرفین حال همدیگر را اخذ نمودند.

۴۰ یهودی به اسراییل رفتند
بنا به اعلام منابع اسراییلی، ۴۰ یهودی ایرانی در جریان یک مهاجرت دسته جمعی به اسراییل رفتند... به همین دلیل رهبران یهودی داخل کشور، یک واکنش سریع و نسبتاً مشتی به این مهاجرت نشان داده و اعلام کردند که «مهاجرت ۴۰ یهودی ایرانی به اسراییل دروغ تبلیغاتی است.» اسراییل هم اعلام کرد علت سفر این افراد این بود که چون حاج محمود نفتالین، می‌خواست این افراد را حذف کند، به همین دلیل آن‌ها به اسراییل رفتند. یکی از آگاهان توضیح داد که داداش! آدم نمی‌ره جایی که محو بشه.

چک‌پول‌ها را چه کسی چاپ کرد
رییس سازمان برنامه و بودجه سابق گفت: «دولت حق ندارد بگوید برنامه را قبول ندارم.» آگاهان توضیح دادند، داداش شما در جریان نیستی؛ این‌ها اصولاً هیچی رو قبول ندارند. وی در پاسخ گفت: باشه، چشم. آقا مظاهری رییس اقتصادی هم گفت: «صادقانه بگویم؛ چک‌پول‌ها را بانک مرکزی چاپ کرده است.» آگاهان توضیح دادند که قرار است برای کنترل بیشتر چاپ اسکناس، چاپ چک‌پول و اسکناس از این به بعد در چاپخانه کیهان صورت بگیرد.

کنسرت آبجی گوگوش در اروپا
مراسم کنسرت خانم گوگوش در اروپا برگزار شد. در این مراسم ۱۰ هزار نفر هم بیشتر شرکت داشتند، توپس. آبجی گوگوش در این مراسم ترانه‌های خود را خواند و ملت حالش را بردند.

کنسرت گوگوش در ابعاد وسیع برگزار شد

نازی نازی نازی، چه خوشگلی چه نازی!
یک مرد آلمانی که اسم سگش را آدولف گذاشته و به او یاد داده بود که مثل نازی‌ها سلام کند، به مدت پنج ماه زندان رفت. سگ وی هر نوع ارتباط با نئونازیست‌ها را تکذیب کرد.

قانون اساسی محمد خوش‌تیپ
آقام سید محمد خوش‌تیپ در ادامه سفرهای شهرستانی خود که به مشهد و تبریز صورت گرفته بود، به کرمان رفت و در کرمان گفت: «قانون اساسی ظرف یک بار مصرف نیست که بعد از استفاده آن را دور بیندازیم.»

یک روزنامه مخالف اصلاحات نوشت: «خاتمی گفت: قانون اساسی را قبول نداریم و باید آن را پاره کرد.» یک سایت اینترنتی چپ‌گرا نیز نوشت: «خاتمی گفت: قانون اساسی باید از سر تا ته و حتی از وسط اصلاح شود.» یک سایت اینترنتی خیلی چپ هم نوشت، «خاتمی گفت: قانون اساسی خیلی چیز مزخرفی است.» اما سایت خیلی اصلاح‌طلبان نوشت: «خاتمی گفت: قانون اساسی خیلی خوب است. فقط جلدش پاره شده که باید آن را دوباره صحافی کرد.»

گزارش ویژه:
عباس و ژولیت در دیزی‌سرای معرفت

ژولیت بینوش برای بار دوم سفری به ایران آغاز کرد تا در کنار چهره سرشناس سینمای ایران، یعنی عباس کیارستمی باری دیگر در آسمان ایران بدرخشد. همه ایرانیان منتظرند تا مصاحبه زیبا و چند صفحه‌ای این چهره نامدار زن سینما را با ماهنامه معتبر سینمای ایران به مدیریت مسعود مهرابی و هوشنگ گلمکانی بخوانند؛ مصاحبه‌ای که مطمئنا چهره‌ای دیگر از ژولیت نشان دوست‌داران سینمای ایران خواهد داد.

به گزارش خبرگزاری‌ها، بازیگر سرشناس فیلم‌هایی چون «شکلات» «آبی» «بیمار انگلیسی» و برنده‌ جایز اسکار که یک سال و ۹ ماه قبل برای اولین بار به ایران آمده بود، این روزها دوباره به ایران آمده است.

ژولیت که کیارستمی را به عنوان کارگردان فیلم بعدی‌اش برگزیده است، می‌خواهد ببیند آیا واقعاً می‌تواند با این چهره مرموز که چشمان ریزبینش از پشت عینک سیاه به تاریخ سینما دوخته شده است، کار کند یا نه؟ در بسیاری از محافل سینمایی جهان، آوازه زوج هنری «عباس و ژولیت» همانند رومئو و ژولیت آوازی در افکنده است.

ژولیت و عباس در حال دیزی‌خوری

ژولیت، در دومین سفر خود، همراه با عباس با تاریخ سینمای عظیم و پرشکوه ایران رابطه‌ای عمیق برقرار کرده و به صرف دیزی همراه با عباس کیارستمی پرداخت. حرکتی عمیق و استعاری از سوی ژولیت بینوش که عاشقان سینمای ایران را به یاد دیزی خوردن بزرگانی چون فردین، بهروز وثوقی، نادره، حسین گیل، عزت‌الله رمضانی و دیگر چهره‌های تابناک دوران شکوه دیزی در سینمای ایران انداخت.

ژولیت بینوش در این سفر خود، که با روسری نیز زیبایی خود را ده چندان کرده بود، گفت: «قبلاً مزه حضور در ایران را چشیده بودم؛ اما می‌خواستم این موضوع را دقیق‌تر درک کنم.» ژولیت که امروز در سینمای ایران مثل هدیه و بهاره شناخته شده است، گفت: «می‌خواهم ایران و ایرانیان را بیشتر بشناسم.»

و اکنون سؤال بزرگ این است، آیا ژولیت بینوش، بعد از چند بار رفتن و آمدن به ایران، ایرانیان را بیشتر خواهد شناخت؟ یا ایرانیان را کمتر خواهد شناخت؟

عل‌اکبر خوشحال، دگولس پرس، پاریس

گزارش ویژه از آرژانتین:
دست خدا بر سر ماست، مارادونا رهبر ماست

در حالی که تیم سرخ‌پوش پرسپولیس قله‌های جام را در مرحله اول فتح کرده و مشت محکمی به دهان استقلال زده است، در بوینوس‌آیرس، دست خدا یک بار دیگر از آستین مارادونا به در آمد و پیراهنش را امضا کرد.

دیه‌گو مارادونا، مردی که تمام کودکان فقیر جهان نیز او را می‌شناسند، پیراهن خود را در دیدار با کاردار ایران در بوینوس‌آیرس تقدیم به ملت ایران کرد. وی گفت: «مادرم این پیراهن را همین هفته پیش شسته است.» مارادونا گفت: «من از ته قلبم، که محل دقیق آن به کاردار مذکور نشان داده شد، با مردم ایران هستم و از آن‌ها حمایت می‌کنم.»

مارادونا گفت: «من تا به حال با فیدل و چاوز دیدار کرده‌ام؛ حالا فقط می‌خواهم با احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور شما دیدار کنم.» وی واژه احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور شما را دو سه بار تکرار کرد. آگاهان گزارش کردند که وی می‌خواست مطمئن شود که احمدی‌نژاد هنوز رییس‌جمهور ایران است، یا مشکلات ایران حل شده است.

مارادونا در حال تبدیل به یک نیروی خودی برای ملاقات با محمود

دیه گو مارادونا که قبلاً در دیدار با انگلیس یک گل طلایی و مهم خود را با دست به استعمارگر پیر زده است و در تظاهرات علیه آمریکاییان نیز چند بار حضور داشته است، این بار با چهره‌ای تازه به میدان آمد.

اگر چه در مورد مارادونا هیچ چیزی در ماهنامه سینمایی فیلم به مدیریت مسعود مهرابی و هوشنگ گلمکانی نوشته نشده است، ولی این دلیل نمی‌شود که ما فراموش کنیم که مارادونا همواره یا در مقام اول یا دوم فوتبال جهان جایگاه خود را حفظ کرده است.

دیه‌گو مارادونا، که دلش همواره برای یتیمان و گرسنگان و بیوه‌زنان می‌تپد، علاوه بر فوتبال در موارد مختلفی مانند مواد نیروزا و خلاف و خبرنگاران سوابقی داشته است. وی سابقه در استفاده از مواد نیروزا و مواد مخدر داشته و مدتی نیز به همین دلیل زندانی شده است. وی چند بار نیز به خبرنگاران حمله و یک بار به یکی از آنان شلیک کرده است. و به همین دلیل مدتی در زندان گل کوچک بازی می‌کرد.

بنا به گزارش این‌جانب، مارادونا برای ترک اعتیاد، به مرکز ترک اعتیاد شخصیت‌های چپ ورزشی و هنری و ادبی که در کوبا سابقه طولانی دارد و با روش‌های علمی به کسانی که مواد مصرف کرده‌اند، می‌آموزد که ترک کنند، به کوبا رفت.

اینک مارادونا که در آسمان ستارگان ورزش جهان ستاره‌ای پرنور می‌باشد، هاله نور خود را بر سر احمدی‌نژاد تابیدن گرفته است.

و اینک سؤال بزرگ این است، آیا مارادونا برای دیدار احمدی‌نژاد به ایران خواهد آمد؟ یا برای ترک اعتیاد به کوبا خواهد رفت؟ پاسخ این سؤال را هیچ کس نمی‌داند.

علی‌اکبر خوشحال، دگولس پرس، بوئنوس آیرس، آرژانتین

گزارش وضع هوا

با سلام، این‌جانب جناب سرهنگ کیومرث مستشار، که دیگر نمی‌گویم پدر نازلی احساس می‌باشم، گزارش وضع هوای ۲۴ ساعت اخیر ایران و منطقه و کشورهای دور و بر را به عرض و نظر شنوندگان و بینندگان صدا و سیمای زمانه می‌رسانم.

در منطقه مرکزی، از شدت نسیم تحقق دولت کاسته شده و جریان باد مخالف از چپ و راست و وسط و پایین گزارش شده است. از بالا هنوز باد نمی‌آید. از کلیه کسانی که قصد عبور از منطقه دولت‌آباد، دروازه دولت، تکیه دولت و خیابان وزرا را دارند، درخواست می‌شود به فکر کاندیداتوری مجلس نباشند.

در منطقه غربی، یک جبهه هوای داغ در اطراف سر و کله آقای جلال طالبانی مشاهده شده است که باعث جوش آوردن و داغ کردن ایشان و هوای آن منطقه شده است. اوضاع منطقه اروند رود، کارون و بلانسبت شط العرب سابق خراب است. به آب اصلاً نزدیک نشوید که خیس می‌شوید.

در جنوب منطقه غربی، بخصوص در منطقه بصره هوا به شدت داغ بوده؛ عبور هیچ نوع خواهری از جلوی هیچ نوع برادری در بصره توصیه نمی‌شود. به کلیه خواهرانی که قصد عبور از خیابان‌های بصره را دارند، توصیه می‌شود از شلوار، مانتو، روسری، چادر، پوشیه، برقع، گونی و در صورت لزوم کارتن استفاده کنند.

در منطقه جنوبی، هوا از هفته گذشته بهتر و احتمال اتفاقاتی در تنبان کوچک و بزرگ بعید به نظر می‌رسد. کش تنبان مذکور در اثر معامله بزرگ برادران عرب در اجلاس دوحه در هفته گذشته در رفته بود؛ اما در هفته گذشته کش مذکور با یک زیپ تعویض و فعلاً زیپ آن کشیده و هوای ناحیه جنوبی آرام است.

در منطقه شمالی، هوا بلاتکلیف گزارش شده و معلوم نیست پوشیدن پوتین هم مشکلی را حل کند. یک جبهه هوای سرد از منطقه ترکیه روزی سه بار وارد شمال عراق شده و بر می‌گردد.

یک تصویر از وضع هوای پاکستان در هفته گذشته

در منطقه شرق، هوا تا هفته قبل آرام گزارش شده بود؛ اما از چند روز قبل بارش شدید و انفجار شدیدتر منطقه را به هوا برده و در جریان یک حادثه کم‌نظیر برای یک شخصیت بی‌نظیر، فعلاً نوازندگان شریف در معرض دستگیری و ژنرال‌های ناحیه مرکز پاکستان در معرض کودتا می‌باشند.

ضمناً این‌جانب به اطلاع کلیه شنوندگان می‌رساند که با آقای عل اصغر به کلی قطع رابطه نموده و هر چه ایشان گفت، تکذیب می‌کنیم و دیگر حق ندارد اسم نازلی ما را هم بیاورد؛ وگرنه ما سپردیم به چند نفر ترتیب ایشان را بدهند. دیگر خبری از وضع هوا نیست. برای شما روزهای آفتابی و شب‌های مهتابی آرزو می‌کنیم.

گل‌واژه هفته:

رییس کمیسیون حقوقی مجلس گفت: «ممکن است اگر یک دختربچه ازدواج کند، برای پیشرفت تحصیلی‌اش هم بهتر باشد.»

عیدیان، قائم‌مقام خدمات شهری شهرداری تهران، اظهار داشت: «جمع‌آوری زباله را با چنگ و دندان هم شده انجام می‌دهیم.» وی گفت: «مسجل است که اگر بنزین در خودرو ریخته نشود، حرکت نمی‌کند.»

اسدالله بادامچیان گفت: «من در ادبیات صاحب سبک هستم؛ در اقتصاد حوزوی و دانشگاهی تخصص دارم؛ دارای دکترای بین‌الملل هستم و ۵۰ جلد کتاب هم تالیف کرده‌ام.»

احمدی مقدم گفت: «فقط سه درصد مردم از طرح امنیت اجتماعی ناراضی هستند.»

حداد عادل اعلام کرد: «سخنگوی شورای نگهبان شاعرانه سخن گفته است.»

یک امام زمان که از ارومیه به دفتر رییس‌جمهور رفته بود، گفت: «از ارومیه آمدم و از چند سال پیش احساس کردم که امام زمان هستم؛ الآن به رییس‌جمهور بگویید که برای اولین و آخرین بار آمده‌ام و اگر نیاید، دیگر من را نخواهد دید.». وی پس از گفتن این سخنان غیب شد و رفت.

احمدی‌نژاد ناهارش را هم از خانه می‌آورد و می‌خورد

آیت‌الله خزعلی گفت: «احمدی‌نژاد حقوق ریاست‌جمهوری برای سفر نمی‌گیرد و حتی ناهار خود را نیز از منزل می‌آورد.»

احمدی مقدم اظهار داشت: «هر کسی با طرح امنیت اجتماعی مخالف است، چه از روی دشمنی، چه نادانی و دل‌سوزی، ما توجه نخواهیم کرد.»

فریدون امیرآبادی، سرپرست شورای حل اختلاف خانواده قوه قضاییه گفت: «زنان امروز حتی توانایی پختن یک تخم‌مرغ را هم ندارند و اگر حق طلاق را به آن‌ها بدهیم، هیچ مردی روز خوش نخواهد دید.»

حجت‌الاسلام اسلامی، امام جمعه تاجیکستان گفت: «آنفلوآنزای مرغی عمدی است و می‌خواهند مرغ‌ها بمیرند و تورم ایجاد شود و دولت زیر سؤال برود.»

حجت‌الاسلام جلیل‌زاده، نماینده ولی فقیه در بسیج تهران بزرگ گفت: «در آینده نزدیک اروپا یک قاره اسلامی خواهد شد.» وی گفت: «حتی فحش‌ها و توهین‌هایی که در کلمبیا به رییس‌جمهور ما کردند، از این جهت که بی‌منطقی استکبار را نشان می‌داد، جالب بود.»

حسنی گفت: «شیعه باید روزی ۵۱ رکعت نماز بخواند.»

پیامبری که بوی نفت می‌داد

زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
و نفت بشکه‌ای ۷۰ دلار بود
و گوجه‌فرنگی کیلویی ۶۰۰ تومان بود
و خانه متری ۸۰۰ هزار تومان
و مردی که پیام‌آور جزیره‌های دورافتاده بود
با هاله‌ای از نور
و چماقی در دستش و چماقی در برابرش
به جنگ جدول‌های ریاضی می‌رفت
و منحنی تورم را با چکش قاضی شعبه ۱۴۱۰ صاف می‌کرد
و به جمعیتی که زیر منحنی فقر می‌رفتند، دستور می‌داد دیگر فقیر نباشند

و او پیامبری بود که بوی نفت می‌داد

زمان گذشت و ساعت پنج بار نواخت
و نفت بشکه‌ای ۸۰ دلار شده بود
و گوجه‌های‌فرنگی به ۱۲۰۰ تومان می‌رسید
و آپارتمان‌های مهربان متری یک میلیون تومان بود
پیامبر تازه، جزیره کلمبیا را کشف کرد
جزیره‌ای که مردمانش به پیامبر کوچک فحش می‌دادند
و او خود را در هاله‌ای از نور می‌فهمید
و مردمان زیر منحنی فقر له می‌شدند

زمان گذشت و ساعت شش بار نواخت
بشکه‌های نفت به مشتری‌های ۹۰ دلاری هم نگاه نمی‌کردند
و گوجه‌فرنگی‌های ۲۵۰۰ تومانی، لباس‌های بنتون گران‌قیمت می‌پوشیدند
و خانه‌ها به اشغال چک‌پول‌مندان در آمده بود
آه - چه ترکیب زیبایی است چک‌پول‌مندان -
مرد پیامبر صندوق‌های سرخ را به مردان سرخ‌شده می‌داد
و سرزمین سرخ کوتوله‌های قرمز برای او دست تکان می‌دادند
و چکش قاضی کوتوله مردمان را زیر منحنی فقر له می‌کرد

و زمان گذشت و ساعت هفت بار نواخت
و بشکه‌های نفت، آه، نفت!
۹۵ دلار می‌شد
و گوجه‌فرنگی! آه، گوجه‌فرنگی!
۳۰۰۰ تومان می‌شد
و آپارتمان، آه! آپارتمان!
دو میلیون تومان هر متر
و پیامبر با عصای معجزه‌اش راه‌های لبنان را باز می‌کرد
تا حزب‌الله از کوه‌ها بگذرد

هر راهی که پیامبر می‌گشود
یک میلیون دلار خرجش بود
و هر ماه قله‌ای به مردم نشان می‌داد
قله‌هایی به قیمت ۵۷۶۲۵۹۸۷۳۲۴ هزار دلار و ۱۰ سنت
چه پیامبر پرخرجی بود
با هاله‌ای از نور
پروژکتور! آه، پروژکتور!
و بی تاجی از خار
نه گلی بود و نه خاری
فقط مادر ما و خواهر ما

زمان گذشت و ساعت هشت بار نواخت
زمان گذشت و ساعت ۹ بار نواخت
زمان گذشت و ساعت ۱۰ بار نواخت

زمان می‌گذشت و صفرهای قیمت زیادتر می‌شدند
و ما در گودال فرو می‌رفتیم،
با هر صفری که روی کمرمان چون شلاق می‌نشست
در گودالی که نامش قله بود
با پیامبری که معجزه‌هایش بوی نفت می‌داد

و زمان می‌گذشت...

نازلی احساس (معصومه مستشار)