رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ۸۶ > مجلسی که بتواند احمدی نژاد را مهار کند | ||
مجلسی که بتواند احمدی نژاد را مهار کند۲۴ اسفندماه ۱۳۸۶ انتخابات مجلس هشتم برگزار میشود. این انتخابات دومین گزینش ملی پس از روی کار آمدن احمدینژاد است. این انتخابات از جوانب مختلف اهمیتی بسزا دارد. اول: ایران در شرایطی ناامن و خطرناک است و عامل اصلی این ناامنیها، آقای احمدینژاد به عنوان رییسجمهور کشور است. وی در دو سال و نیم زمامداری خود، علاوه بر تحکیم موقعیت خود در سطح بینالمللی، توانسته است قوای مقننه و قضاییه را نیز تحتالشعاع رفتار خود قرار دهد و قدرتی بلامنازع برای خود ایجاد کند؛ هیچ رییسجمهوری در سی سال گذشته به اندازه آقای احمدینژاد قدرت نداشته است. دوم: قدرت فراوان رییسجمهور از یک سو و بحرانسازی او در داخل و خارج کشور، ایران را در معرض خطرات فراوان قرار داده است. گزارش دوپهلوی منابع اطلاعاتی آمریکا مبنی بر اینکه ایران از سال ۲۰۰۳ تلاش خود را برای ساخت سلاح اتمی متوقف کرده است، از یک سو نشان از کاهش احتمال حمله نظامی آمریکا را دارد و از سوی دیگر نشاندهنده این است که چنین تلاشی میتواند در ایران صورت بگیرد؛ بخصوص با تأکید بر اینکه این گزارش گمراهکننده، علیرغم تأکید مکرر احمدینژاد بر اینکه ایران هرگز قصد نداشته سلاح هسته ای بسازد، با استقبال وی و برخی از مسؤولان سیاسی کشور مواجه شده است. به عبارت دیگر رییسجمهور گزارشی را پذیرفته است که اظهارات گذشته وی را دروغ نشان میدهد. این گزارش اگر چه در ابتدا خطر حمله نظامی را کاهش داده است، اما خطر تحریمهای سنگین را افزوده است. تحریمهایی که هماکنون نیز آثارشان بر اقتصاد ایران مشهود و افزایش آن بر شانههای تمامی ملت سنگینی خواهد کرد. سوم: تنها راهی که میتواند رییسجمهور ماجراجوی کشور را خلع سلاح کند، این است که او نتواند از پشتیبانی مجلس برای رفتارهای خطرناک بینالمللی خود استفاده کند و همچنین نشان بدهد که حتی اگر او در انتخابات خرداد ۸۴ نماینده مردم ایران بود، اکنون مردم ایران از او و هوادارانش حمایت نمیکنند. در این حالت مجلسی که تسلیم رییسجمهور نباشد یا در مقابل رفتارهای افسار گسیخته وی بایستد، قدرت تحرک احمدینژاد را از وی خواهد گرفت. تأکید بر این موضوع ضروری است که به دلیل تغییرات دائمی کابینه ناتوان آقای احمدینژاد که آثار آن را در استعفاهای مکرر، بودجهبندی بیحساب و کتاب، رفتارهای خلاف عرف و بیقانون بسیاری از وزرا، قراردادهای بیحساب و کتاب خارجی و حذف نظارت از طریق بیاثر کردن سازمان برنامه کشور میتوان دید، آقای احمدینژاد مجبور است دائماً به مجلس برود. مجلس هفتم با تسلیم پذیری نشان داد که قصد ندارد در مقابل این رفتارها مقاومت کند. اما مجلسی که تا این حد تسلیم دولت نباشد، بیتردید سرعت و شتاب ویرانگر آقای احمدینژاد را که به زیان کشور است، خواهد گرفت. چهارم: واقعیات پیش و پس از انتخابات خرداد ۸۴ نشان میدهد که تحریم انتخابات از سوی مخالفان حکومت و گروههای اجتماعی تحریمکننده به اهداف مورد نظر آنان نرسیده است. تحریمکنندگان مدعی بودند که تحریم انتخابات، مشروعیت دولت و حکومت را زیر سؤال میبرد. در حالی که نه مجلس و نه دولت احمدینژاد، علیرغم اینکه با رأی پایین انتخاب شدند، اما هرگز در سطح جهانی مورد سؤال قرار نگرفتند و چه بسا که رییسجمهوری مانند احمدینژاد با ۱۶ میلیون رای، یعنی هشت میلیون رأی کمتر از خاتمی انتخاب شد، از قدرت بیشتری در داخل کشور و در سطح جهان برخوردار بود. از سوی دیگر برخی تحریمکنندگان تأکید میکردند که بگذارید تا با انتخاب حکومتی یکدست، جهان تکلیف خود را با جمهوری اسلامی یکسره کند. با گذشت دو سال از این موضوع، حکومت یکدست شده است و جهان تصمیم گرفته است که تکلیف خود را با حکومت ایران یکسره کند؛ اما همان کسانی که خواستار یکسره شدن اوضاع ایران بودند، اکنون که جنگ و نابودی کشور را پیش رو دارند، به مخالفت با یکسره شدن برخاسته و حتی اعلام میکنند که حاضرند بمیرند تا آمریکا به ایران حمله نکند. پنجم: تحریم انتخابات، سیاست مورد پسند حکومت است و حکومت و نهادهای تبلیغاتی دولتی و رسانه ملی این سیاست را زیرکانه و گاه علنی دنبال میکند. دولت و حکومت میداند که در صورت افزایش سطح مشارکت مردم، نیروهای منتقد حکومت بر سر کار خواهند آمد و در شکاف میان دو گروه تندرو و میانهرو، مردم فرصتی برای تنفس خواهند داشت. واقعیت زندگی مردم نیز نشان داده است که عموم مردم در دولت اصلاحات زندگی بهتری از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیت، آزادی و حیثیت بینالمللی داشتند. اگر قرار باشد تحریم انتخابات، باعث افزایش فشار بر مردم شود، چنان که شده است، ادامه چنین رفتاری نادرست است. ششم: بسیاری از تحریمکنندگان و بهخصوص بازیگران شاخص سیاست کشور، از این رو سیاست تحریم را در پیش میگیرند که چنین روشی، بار پاسخگویی دولت بر سر کار آمده را از دوش آنان برمیدارد. به کلام دیگر آنکه آنان ترجیح میدهند میانهروها یا اصلاحطلبان بر سر کار بیایند، تا اینکه تندروها حتی مجال تنفس را از آنان بگیرند؛ با این وجود حاضر نیستند مسؤولیت این انتخاب را بر دوش بکشند. دردناکترین بخش موضوع این است که بسیاری از چهرههای سیاسی شاخص کشور، تنها برای اینکه دامنشان آلوده انتخابات نشود، ترجیح میدهند که هم خود و هم ملت، چهار سال فشار را تحمل کنند، اما بکارت سیاسیشان را در انتخابات از دست ندهند. این موضع غیرمسؤولانه، بیش از آنکه یک رفتار حسابشده باشد، بیماری مزمن سیاسی است که نسل به نسل، منگلیسم و عقبافتادگی سیاسی را به نسل جوان منتقل میکند. هفتم: میدان انتخابات در ایران از سوی دیگر میدان نبرد آرمانگرایان خوشنام و پرزیان و مصلحتاندیشان بدنام و مفید است. آرمانگرایان میخواهند وضع کشور را از اساس تغییر دهند؛ به همین دلیل با تغییرات آرام مخالفت میکنند و همین باعث میشود که دائماً فاصله وضعیت با آرمان آنان بیشتر شود. آنان به این فکر نمیکنند که حتی تغییر دولتی که ملایمتر است از دولتی که سختسر است، به مصلحت آنان است. از همین رو علیرغم اینکه مصلحتشان است که حداقل سکوت کنند تا پس از انتخابات شرایطی بهتر برای کشور پیش بیاید، با فرارسیدن فصل انتخابات دوباره همان سازی را کوک میکنند که جز صدای مرثیه و عزا و مصیبت ملت، از آن چیزی شنیده نمیشود. آن چه گفتم، آغازی است بر آنچه در ۹۳ روز آینده خواهم نوشت. فرصت برای تغییر وضعیت چندان نیست و قصد ندارم تا آن روز ساکت بمانم. |
نظرهای خوانندگان
آقای نبوی با همه ذکاوت و هوشی که دارید اما در حد همان عل اصغر معادلات را حل میکنید. نه برادر این رژیم این هست که میبینید نه امکان اصلاح دارد و نه مجلسی در ایران میتواند این حیوان وحشی را مهار کند. دیدیم که شرکت مردم در انتخابات رییس حمهوری هم فقط اسباب تبلیغ این سوداگران شد و در آخر کار گفتند که این مردم این حکومت را با شرکت در انتخابات تایید کردند و درنده یی به نام احمدی نژاد را از صندوقها در آوردند. فقط با قهر ملی میتوان به دنیا گفت که این نامردمان از تبار ایرانی نیستند. شما هم بهتر است که اگر در این حکومت نفعی ندارید ساکت بمانید و تبلیغ بیجا نکنید و 93 روز دیگر را به برنامه از این ستون تا آن ستون بپردازید به امید روزی که در ایران آزاد نفس تازه کنیم
-- داریوش ، Dec 9, 2007 در ساعت 07:54 PMکاملا با نظر شما موافقم اما متاسفانه از هم اکنون شعار تحریم اتتخابات را میتوان شنید. واقعا نمیدانم این تحریمی ها چه نفعی از عملشان برده اند که این چنین بر آن پافشاری میکنند.
-- مهرنوش ، Dec 9, 2007 در ساعت 07:54 PMزنده باشي ادامه بده.تا مي تواني بلندتر فرياد بزن.
-- ش ، Dec 9, 2007 در ساعت 07:54 PMbayad dast be dast ham bedahim,va az tahrim entekhabat jelogiri konim,vagarna sarnevshte in salha dobaredar entezareman ast!
-- omid ، Dec 9, 2007 در ساعت 07:54 PMIt is enough Mr Nabavi. It is my right to ignore and boycott any one who is not prepared to acknowledge my existence.
-- بدون نام ، Dec 9, 2007 در ساعت 07:54 PMCould you please tell us today when and under which conditions your proposed mehtod/solution would be wrong? Never, I guess. The day on which the Iranians do not attach any imortance to the reformists more we will see the conservatives begging the reformist to save them from the danger of revolution .
By the way, if Mr Derakhshan's stance on oncoming election in Iran and yours is the same, should we say that you are doing him a favour or what? Is this really an argument?
آقای نبوی سلام / خسته نباشید
-- سروش ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMکاملاً موافقم / تحریم نتیجه ای ندارد / به نفع احمدی نژاد هاست
من چند وقت پیش 1 ایمیل به شما زدم / هم به جی میل هم به ایمیل روزآنلاین
لطفاً ایمیل هاتون رو چک کنین
مرسی
we are listening to you not people like Daryoush who are pessimist.
-- بدون نام ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMGood luck!!
اقاي نبوي : من نوشته هاي شما را هميشه مي خوانم و لذت مي برم و با عقايد شما بسيار موافقم . اما در مورد شركت در انتخابات بخوانيد ( انتصابات ) كاملا مخالفم . يا ما بايد تماميت وجودي اين رژيم را قبول داشته باشيم يا نبايد داشته باشيم . اين اولين و آخرين حرف است كه جبهه من و شما را مشخص مي كند . قهر ملي تنها پاسخ صلح خواهي مردم ايران و تنها راه مبارزه ارام و بدور از خشونت مردم ايران است كه فعلا وجود دارد بعنوان يكي از را ههاي مبارزاتي مردم . مردم ايران نزديك به 28 سال است فرياد مي زنند ، شكنجه مي شوند ، زندان مي روند ، و هزاران مصيبت ديگر را تحمل كرده اند تا به دنيا بفهمانند كه اين رژيم مورد تاييد آنها نيست و فاشسيم مذهبي تا خرخره مردم فشار وارد كرده و مي كند . تازه آلان تمام دنيا منهاي چين و روسيه كه هنوز منافع خودشان را با ايران دارند مقاومت مي كنند كه بزودي آنها هم عليرغم خواست و منافع مالي شان به دنيا خواهند پيوست ،مقابل ايران ايستاده است و همه اذعان دارند ايران خطري براي كل دنياست و امريكا كه معمولا 2 ريالي اش دير مي افتد هم ديگر فهميده است . مردم ايران و مردم دنيا دارند يكصدا بر عليه اين رژيم سفاك و ضد بشر قيام مي كنند . از نفوذتان لطفا خواهش مي كنم براي تبليغ ادامه اين رژيم استفاده نكنيد . اگر چنين نظري داريد ، نظرتان محترم ، بفرماييد آيا مثلا مي شود به اقاي گنجي كه فززند همين انقلاب است كه انقلاب او را خورده راي داد ؟؟ به شما مي شود راي داد ؟؟ به سازگارا مي شود راي داد ؟؟ و .... اگر شد حتما منهم شركت خواهم كرد . در غير اينصورت اين رژيم با تماميت خود مورد قهر ملي است تا روز موعود .
-- بدون نام ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMبا تشكر mm2
آقای نبوی اگه چنین مجلسی پیدا کردی سلام مارا هم برسان !
-- nazli ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMسلام
-- چه فرقی می کنه؟ ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMمی خواستم این نظر رو یه جا تو رادیو زمانه بنویسم که اگه دوست داشتید خبرش کنید
گفتم کجا بهتر از صفحه آقای نبوی
دیروز در دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر کشور دانشجویان تجمعاتی داشتند که تجمع دانشگاه تهران بر ضد رییس جمهوری بود.
و اخبار 20:30 با پخش این خبر می خواست یعنی آزادی را نشان دهد در صورتی که در تصاویری که از دانشگاه تهران پخش می کرد دانشجویانی رو نشون می داد که مثلا بد حجاب بودند یا پسر هایی که تیپ امروزی هستند و می خواست بگه دانشجویان ضد رییس جمهور همشون تحت تاثیر غرب هستند و نباید به حرف هاشون توجهی کرد.
از دوستان خواهشمندم اگر خبر تکمیلی در این مورد دارن بگن
بازمم منون از آقای نبوی
سلام
-- چه فرقی می کنه؟ ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMمی خواستم این نظر رو یه جا تو رادیو زمانه بنویسم که اگه دوست داشتید خبرش کنید
گفتم کجا بهتر از صفحه آقای نبوی
دیروز در دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر کشور دانشجویان تجمعاتی داشتند که تجمع دانشگاه تهران بر ضد رییس جمهوری بود.
و اخبار 20:30 با پخش این خبر می خواست یعنی آزادی را نشان دهد در صورتی که در تصاویری که از دانشگاه تهران پخش می کرد دانشجویانی رو نشون می داد که مثلا بد حجاب بودند یا پسر هایی که تیپ امروزی هستند و می خواست بگه دانشجویان ضد رییس جمهور همشون تحت تاثیر غرب هستند و نباید به حرف هاشون توجهی کرد.
از دوستان خواهشمندم اگر خبر تکمیلی در این مورد دارن بگن
بازمم منون از آقای نبوی
احمدي نژاد را فقط رهبر مي تواند مهار كند و وقتي اين كار را نمي كند به اين معناست كه با او و كارهايش موافق است بنابراين مجلسي كه شما از آن سخن مي گوييد يا رد صلاحيت مي شود مانند دوره قبل و يا با فرمان رهبر از مهار كردن ا.ن. صرفنظر مي كند (حتما ماجراي بررسي مجدد قانون مطبوعات در مجلس ششم را به ياد داريد)
-- محمد ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMآقا داریوش عزیز هیچ وقت قهر مشکلات مار و حل نکرده. ما ایرانی ها تنها بلدیم قهر کنیم. از خانواده از مدرسه از دانشگاه یاد گرفتیم هر وقت به مطلوب نرسیدیم قهر کنیم. حالا این رو به سیاست هم کشیدیم.
نبوی عزیز سلام. باهات موافقم جیگر خودم.
-- فربد FarBod ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMدوست دارم وحشتناک!!!!!!!!!!!!!
متاسفانه افرادی که دم از تحریم میزنند انتظار دارند یا انقلابی رخ دهد یا دست غیبی بیاید این حکومت را از دست این حکومت خارج سازند.
و متاسفانه هیچ فکر نمیکنند که اولا دست غیبی نیست و ثانیا انقلابی هم اگر رخ دهد (که گمان نمیبرم) نتیجه اش بهتر از این نخواهد بود.
متاسفانه طرفداران تحریم این درک سیاسی را ندارند که آنچه میتواند مملکت مارا نجات دهد اصلاح از درون است و اگر گمان اصلاح ناپذیری مملکت میرود باید دانست این از کم مایگی و سطح پایین سواد سیاسی مملکت است که باید به همت نخبگان رشد یابد.
متاسفانه طرفداران تحریم نمیخواهند قبول کنند که روند اصلاحات در جوامع جهان سوم طولانی میباشد و شاید این درخت به زمان کهنسالی فرزندان ما و یا حتی میانسالی نوه های ما به بار بنشیند.
متاسفانه طرفداران تحریم فقط بلدند بگویند چه کار نکنیم و بلد نیستند بگویند چکار بکنیم.
به امید آزادی ایران.
-- امیر ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMشورای نگهبان به مردم ميگويد از بين حسنعلی و حسينعلی يکی را انتخاب کنيد. اگر در انتخابات شرکت کنيم، خاتمی می آيد و چهارسال حرفهای قشنگ ميزند. اگر هم انتخابات را تحريم کنيم، احمدی نژاد می آيد و ملت را به غلط کردم می اندازد. در هر دو حالت رژيم چهار سال ديگر به حيات خود ادامه ميدهد و برندۀ اصلی اين ميدان است. حکومت در دست نهادهای انتصابی است که اعتقادی به جمهوريت ندارند و انتخابات هم برای آنها صرفا نمايشی و برای تظاهر به مردم سالاری است.
-- arman ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMسلام
-- حامد ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMحرفتان کاملاً متین.
برای داریوش عزیز مینویسم:
برفرض دنیا هم صدای قهر ملی ما را شنید چه سود؟
شرکت در انتخابات به شرط روی کار آمدن هر نوع مجلسی که مخالف احمدی نژاد باشد علاوه بر آنکه به دنیا نشان خواهد داد که ملت ایران حامی وی نیست، مطمئناً رفتارهای دولت را نیز تعدیل میکند
Aghaye Nabavi
-- Hamid ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMMan be shakhse Ahmadi nejad ra behtar az hata khatami midoonam, chon ghobhe kheili chizha rikhte shod: masalan mozakere ba amrica
dovom inke ke tanesh beyne niroohaye dakhelli ziad shod, ke in baese za'fe dolate markazi mishe
va yek roozi mesle regime shah az ham mipashe
ama fardi mesle khatami mesle soupape etminan baraye dolat amal mikone:
yani inke baese baghaye hokoomat mishe
baraye inke khatami hanooz be dolate dini eteghad dare
hanooz be khomeini eteghad dare
Aslan inke kasi mesle ahmadi nejad oomad rooye kar natijeye amalkarde mostaghime khatami dar dore dovom bood
man dafeye pish ray dadam vali in bar ray nemidam ta ye shaskooli mesle ahamdi nejad ray biare
حامد جان احمدی نژاد ها سگ هایی هستند که قلاده شان در دست مراجعی است که قدرت تام دارند. آنها هیج وقت نخواهند گذاشت که مجلسی سر کار بیاید که مطیع آنها نباشد و اگر یک بار هم از دستشان در رفت دیدیم که بارها و بارها (از طرح قانون مطبوعات شروع شد و به طرح اختیارات دولت ختم شد) قانون و مجلس را سکه یک پول کردند و گفتند که این شکر خوردن ها به شما ها نیامده و جیک هیچ کدام از وکلا و وزرای اصلاح طلب هم در نیامد. نه شما را به مقدساتتان دیگر نگذاریم که از رفتن به پای صندوقها از شما سوءاستفاده سیاسی گردد که به هر کس شما رای بدهید فرقی برای آنها ندارد و آنکه را بخواهند از داخل صندوقها در میآورند
-- داریوش ، Dec 10, 2007 در ساعت 07:54 PMمن 2 سال پیش قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را نداشتم،تا اینکه انتخابات به مرحله ی دوم رسید ودیدم این دفعه مجبورم که در انتخابات شرکت کنم.کار به اون جایی رسد که نباید می رسید.مجبور شدم بین احمدی نژاد و رفسنجانی،احمدی نژاد را انتخاب کنم.ولی این دفعه قصد دارم در انتخابات مجلس شرکت کنم.ولی یک سؤال اساسی؛چه کسی قابل اطمینان است؟چه طور میتوان از میان گزینه های کاندیداتوری مجلس بهترین را انتخاب کرد؟
-- دریا ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMآقای داریوش میشه بفرمایید راه حل شما چیه؟
-- محسن ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PM"قهر ملی"؟
به قول آقای نبوی هنوز جای قهر ملی قبلیمون درد میکنه...
در ضمن خوشحال میشم این "تبار ایرانی" رو تعریف دقیق تری کنید.
برای داریوش:
1- جنابعالی که مسایل رو در حد اینشتین (!)تحلیل می کنید، بفرمائید انتخابات قبلی رو که تحریم کردیم چه نتیجه ای داشت که دوباره همون غلط رو تکرار کنیم؟! جز اینه که الان هر روز باید تنمون بلرزه از ترس حمله آمریکا؟ خدائیش باید با اینشتین یه نسبتی داشته باشی!
2- به عنوانی کسی که هم در دوران قبل از اصلاحات خاتمی و هم بعد از اون در ایران زندگی کرده، می تونم شهادت بدم که کشور در اون چند سال اصلاحات از هر نظر رو به پیشرفت بود. اگرچه من هم مثله بقیه انتظارم خیلی بیشتر بود، اما الان می بینم که کلاه خیلی گشادی سر ما رفت با تحریم انتخابات. در واقعه مسئله خیلی ساده است: انتخاب بین "بد" و "خیلی خیلی خیلی بد". آدم واقعا منگول باشه که از حق انتخابش استفاده نکنه.
-- واله ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMkamelan ba dariosh movafegham aghaye nabavi moteasefane aghab mandeh and behtarast be kare tanze khod mashdhol bashand danshjoyan ham entekhabat ra tahriem kadannd .
-- zohre ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMشما خارج نشينها عجب دل پري داريد! ما كه احمدي نژاد رو دوست داريم و در انتخابات هم شركت ميكنيم نه به اين ديد كه بخواهيم براي او حامي يا مخالف بسازيم به اين ديد كه مي خواهيم ايران مان را بسازيم.
-- جعفر ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMhttp://pejhwak.blogfa.com/
من هم مانند شما فکر می کنم شرکت در انتخابات و منفعل نبودن بهتر از تحریم و دست روی دست گذاشتن است . رژیم سعی دارد مردم را به سمت و سوی "درماندگی آموخته شده " و بی تفاوتی سوق دهد اما مردم ما خوشبختانه هوشیارند وبا شرکت در انتخابات روی ان چیزی که می خواهند تمرکز خواهند داد و طبعا با این اقدام چیزی را که نمی خواهند از دور خارج خواهد شد .
-- بهزاد ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMچقدر «صد در صدی» توی زمانه زیاد است.
-- saeid ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMآقای نبوی، شما قبل از هر انتخاباتی در جمهوری اسلامی، دلایلی برای شرکت در آن میاورید. این رژیم قابل اصلاح نیست، این را تجربه حاکمیت به اصطلاح اصلاح طلبان هم نشان داد. عدم واکنش "اصلاح طلبان" به دستگیری و اذیت و آزار دانشجویان، فعالین جنبش زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، نشاندهنده درجه پایبندی آنان به حقوق بشر و دمکراسی است!
-- فریده ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMبا درود به آقای نبوی و دیگر دوستان
-- سعید ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMمن فکر می کنم انتخابات را می بایست از دو جنبه نگاه کرد اخلاقی و سودگرایانه. از جنبه اخلاقی شرکت در انتخابات به هر حال نادرست است. همین مجلس ششم اصلاح طلب حتا در مورد قانون حیوا...نه وحشیانه (حیوان هم این قدر وحشی نیست) سنگسار هیچ اقدامی نکرد. اما اگر محاسبه سود و زیان بکنیم با آقای نبوی موافقم. رای ندادن ما فقط وضع را بدتر می کنه چرا که اگر قراره از دست این نکبت مذهب خلاص بشیم در دولت امثال خاتمی بزدل بهتره تا امثال احمدی نژآد آدمکش.
واله مثل اینکه شما فالگیر هستید و سرکتاب باز میکنید که اصل و نسب آدمها را هم میخوانید ولی در مورد من شما قاپ هایت به خطا رفته اند چون متاسفانه با انیشتن نسبتی نداشته ام.
من تبار ایرانی را نسل هایی میدانم که با کورش شروع شد و در هزاران سال پیش مفاد حقوق بشر را نوشت و تا به نسل و عصر جدید که امیرکبیر و مصدق و خیلی های دیگر . اینها تبار ایرانی هستند. در ضمن من نه بد و نه بدتر را انتخاب میکنم که انتخاب هردو آنها خیانت به ملک و ملت است. تا وقتی ریشه فاسد است نمی شود از درخت میوه گرفت و تا وقتی قانون اساسی ضد قانونی است و ارگان های قدرت انتصابی است و سیستم حکومتی خلیفه گری است پس به کی میخواهید رای بدهید به مترسک های سر خرمن یا به عروسک های خیمه شب بازی. شما به سرکوب دانشجویان و معلمان که در زمان دولت اصلاحات صورت گرفت پیشرفت میگویید یا به قتل های زنجیره یی و بستن روزنامه ها و یا به خاتمه آن که انتخابات فرمایشی رییس جمهوری بود اگر اینها برای شما پیشرفت است پس باید از خیر این پیشرفت گذشت. قهر ملی هم این است که به این انتخابات نه بگوییم در زمان شاهنشاهی هم این نوع انتخابات وجود داشت پس برای چی قیام کردیم؟؟؟؟
من نمی دانم شما برای چه قیام کردید، اما من که از انقلاب خوردنم گشتم پشیمان، در زمان شاهنشاهی هم تعداد رای دهندگان و انتخاب شوندگان از حالا کمتر بود.
-- داریوش ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PMمخلص شما، ابراهیم نبوی
باسلام و درود بر آقای نبوی خواستم عرض کنم در نظرلت اعلام شده حداقل دو گروه افراد قابل تشخیص می باشند 1- آنهایی که بقول شما بکارت مخالفت سیاسی را نمی خواهند از دست بدهند بنظر من حرفهای غیر منطق نمی زنند قطعاً خواهان تغییر وضعیت بصورت حرکتهای انقلابی و یا ... هستند که وظیفه جامعه شناسان و افرادی مانند آقای نبوی این است که چگونگی تغییر وضعیت و آثار زیانبار حرکتهای شتابزده را توضیح دهند از نظر من این بخش از افراد جامعه از لحاظ تعداد آنقدر هستند که در صورت شمارش درست آرا نتیجه را تعیین کنند
-- بهروز ، Dec 11, 2007 در ساعت 07:54 PM2 - دسته دوم خواهان تغییر تدریجی اوضاع که عمدتاً همان بکارت مخالفت از دست دادگان هستند در حقیقت مقایسه دو دولت اخیر هم وزنه رای به اصلاحات را بشرطی که حداقل قاعده رعایت شود سنگین تر می کند
با نطر آقاي نبوي كاملا موافقم ولي متاسفانه رفتار جمعي ايرانيها را احساسات تعيين مي كند و نه
-- ماندانا ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMمصلحت انديشي
می دونی نبوی جان ، ما ایرانیا دو تا خصوصیت داریم یکی اینکه منتظر موعودیم ، یا به زبون دیگه سوپرمن یا به زبون دیگه ما تغییر نمی خوایم انفجار می خوایم. پروسه اصلا برامون ارزشی بیشتر از صفر نداره ، ما می خوایم یه سوپرمن خیلی لوطی با مرام بیاد و مارو بزنه زیر بغل برسونه به اونجایی که البته خودمونم نمی دونیم کجاست. یه خصوصیت دیگمون اینه که اصلا هیچ چیز ، هیچ کس ، هیچ منطقی نظر مارو نمی تونه عوض کنه ، اصلا بحث نمی کنیم که نظرات مختلف رو بشنویم بحث می کنیم که یافحش بدیم یا بگیم خیلی عاقلیم. این دو تا خصوصیت هم تا عوض نشه اونایی که نخوان رای ندان رای نمی دن..باید یه بمب اتم بیاد فقطم عبا و عمامه و فقر از بین ببره ، صبح بلند شیم ببینم ، همه می خندند می ریم اولین تاکسی میاد مارو به مقصد می رسونه بعد می گه مهمون باش ، بعد می ریم سر کار رئیسمون می گه بیا حقوقت رو 10 برابر می کنم ، بعد می ریم توی هوای ازاد و پاک تهران قدم می زنیم و همه به همه لبخند می زنیم و خلاصه خیلی باحاله
-- مژده ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMاز روز شروع انتخابات مجلس هفتم اين موج تحقير توهين بين كساني كه موافق شركت يا عدم شركت در انتخابات بودند شروع شد و اين سريال همچنان ادامه دارد .جملاتي مثل نداشن شعور سياسي يا درك سياسي و غيره.. بند باهم بودن در يك جبهه پاره كرد و همچنان ادامه دارد.دوستان توجه داشته باشند كه هر دو طرف دعوا عملا در يك جبهه هستند وآن آزادي واحترم به شعور منش هر فردي كه باما مخالف است ميباشيم .بارها ديده ام كه يك طرف براي اينكه به اثبات نظر خود كمك كند شروع به تحقير طرف مقابل ميكند.دوستان اين راه نه تنها كهمكي به نزديك شدن بهمديگه نمكند بلكه باعث دوري هرچه بيشتر از يكديگرميشود.همين طور كه ميبينيم اين دوري روز به روز بيشتر ميشود.پيشنهادي كه بنظر من ميرسه اينه كه به نظر مخلف خودمون احترم بگزاريم و با احترام بيكديگر پاسخ دهيم اين بي احترميها نتنها باعث تعقير نميشود كه فقط ما را از هم دور ميكند.
-- مسعود ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMبا سلام
-- یعقوب ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMاحمدی نژاد مگر اسب رم کرده ای است که مجلس آتی بخواهد مهار کند آقای نبوی شما حتما ترشی میل فرموده اید مواد تشکیل دهنده ترشی دارای شکل و رنگهای گوناگون میباشند ولی از هر کدام که میل کنید دارای یک مزه مشترک می باشند در واقع حاکمیت جمهوری اسلامی در مجموع مثل دبه ترشی می ماند شلاق زدن با قرآن در زیر بغل یا بدون آن شکنجه است ترور خیابانی یا دار زدن خیابانی هر دو اعدام است
پدر بزگم الاغی داشت که فصل بهار وبارنگی در باتلاقی گیر کرده بوده در فصل تابستان که همه جا خشگ شده بوده الاغ باتلاق خشکیده را دور می زد و هرگز پا به محل باتلاق نمی گذاشت البته آرزو بر جوانان عیب نیست شاید مجلس بتواند مثل اوکراین و یا گرجستان بتواند معجزه کند ولی با درآمد سرسام آور نفت که در اختیار نیروهای سرکوبگر مثل ضد اطلاعات و سپاه و بسیج و پلیس و ارتش آیا اصلاحات مقدور است
جناب نبوی
-- داریوش ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMانگشت رنجه کردید و سئوال فرمودید که من برای چه قیام کردم که البته این مورد بحثی جدا گانه است و اگرچه من هم طعم تلخ این انقلابخوردن را هنوز در روی زبان خودم دارم اما شاید اگر اعتمادهای بیش از حد به یشکسوتان سیاسی نا آگاه مان و اطاعت های کورکورانه ما نبود شاید امروز این انقلاب هم برای ما عسل بود. لذا امروز روز دیگر اعتماد بیش از حد نباید کرد قبل از خوردن انقلاب کمی مزمزه باید بکنیم و حرف را به صرف اینکه آقای نبوی گفته قبول نباید بکنیم.
در ضمن ممنون که عرایض من را هم منعکس میکنید و در یکی دو مورد شک داشتم که مورد لطف قرار گیرم ولی خوشبختانه شکم بیمورد بود و یقین دارم که اولا روح آزادگی شما اجازه سانسور را نمیدهد و دوما شما هم شاید حس کردید که نقد من از سخنان شما تمایل و علاقه به کار شما را بیان میکند اگرچه نظرمان در انتخابات متفاوت باشد. پیروز باشید
Bravoo Daryoush!
-- Arman ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMentekhabat dar mamlekate ma ye eyb dare;unam ine k in molla ha un ro az galebe ye kare siasi dar ovordan va b vazifeye sharii tabdilesh kardan.
-- Mehdi ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMin baes shode ta kheile azimi az mardome Iran k bineshe siasie kafi baraye sherkat dar entekhabat ro nadaran ba entekhab haye galat k umuman tasir gerefte az ehsasat hast sarneveshte mamlekat ro b gahgara sog bedan.makhsusan agar geshre farhikhte va daneshjuyan va agahan az sherkat dar entekhabat khoddari konand.
amma in moshkel yek rahe halle sade dare;unam sherkate farhikhtegan va daneshjuyan va har kesi k delesh vase ayande Iran mitape dar entekhabate...ba in kar mishe ham tasire arae nabekhradane ra kahesh dad va ham nagshehaye tamamiat talabha ro nagshe bar ab kar...
با تشکر فراران از آقای نبوی..تحلیل ایشان به تنها در شرایطی میتواند صحیح باشد که مجلس را بتوان یکی از قدرتهای تاثیر گذار در نظر داشت در حالی که در جمهوری اسلامی مجلس تنها به شکل شماتیک صاحب نفوذ و قدرت است .لابی هایی اگر در مجلس وجود داشته باشد از نظر بنده با دولت نیست واگ هم باشد تاثیر پذیری مجلس قطعا از رکن دیگر نظام که تعیین کننده تیرین رکن میباشد رهبری است .این نه تنها در مجلس هفتم بلکه در مجالس قبل نیز به وضوح دیده میشد البته در مجلس ششم نه به شکل لابی بلکه بشکل فرامین حکومتی چه به شکل آشکار مانند قضیه قانون انتخابات وچه پنهان در موارد دیگر ..نتیجتا مجلس از نظر بنده در معادلات قدرت کمترین تاثیر گذاری را دارا میباشد...منتظر نظر گرامیتان هستم.
-- مسیحا ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMاوضاع کیشمیشیه ... پس بری میخ میره پیش بری سیخ میره ... والله آدم میمونه رای بده یا نه .. چون بیشتر آدمای حسابی و خاله لای جرز شورا نگهبان گیر میکنند و نا حسابی و نخاله ها رد میشن ... اگر رای ندی که نخاله ها وضع رو بدتر میکنند و به طبل خوشبختی می کوبند . اگر رای بدی تا درصد نخولیت یا نخالیت مجلس رو هر چه بیشتر پایین بیاری .. حکومت اعلام میکنه که درصد بالای مردم حاکی از وفاداری به رژیمه .. همینه، آش حکومتیه بخوری پاته نخوری هم پاته
-- رضا ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMمن نمی فهمم شما چرا اینقدر خطر جنگ را بزرگ می کنید؟ یکساله که این حرفها رو می زنید و هیچ خبری هم نشده. در مورد تحریم می نمی دونم این چه کینه ای است که شما از تحریم کنندگان دارید؟ چون اونها نمی خوان عروسک خیمه شب بازی باشن باید کوبیدشون؟ شما که اینقدر سنگ به سینه می زنی چرا نمی ری ایران؟ سختی رو مردم می کشن شما تو بروکسل نشستی برای مردم نسخه می پیچی؟ بهترین مجلس بعد از سالهای شصت همون مجلس ششم بود که نتیجه اش صفر بود! مگه آدم مریضه که دیگران هر موقع به نفعشونه اونو بازی بدن؟ شما که نیستی تو ایران ببینی چی می کشیم! تجربه به من می گه دو گروه از شرکت در انتخابات دفاع می کنن یکی خارج نشینانی مثل شماها که برای مردم نسخه می پیچن و گروه دیگر اصلاح طلبها که مردم رو برای رایشون می خوان و دیگر هیچ! صادقترینشون حجاریان بود که مردم رو برای چونه زنی از پایین می خواست که تازه اون تز رو هم کنار گذاشتن! بنابراین رفیق ما بازیچه نیستیم و خودمون می تونیم جدا از قیم ها برای خودمون تصمیم بگیریم شما در اروپا کیفتون رو بکنید قربان
-- علی ، Dec 12, 2007 در ساعت 07:54 PMتحریم ملی کارسازاست اگربسیارفراگیروکاملا ملی باشد.اماوهزارامااگرحاکمیت فعلی بادرصد متوسطی ازارا {درحدود چهل درصد}مجددا تحکیم شود،{که تجربه نشان داده، شدنی است،وبا توجه به این نکته که حاکمیت بااستناد به امار ارای حکومتهای دمکراتیک،که تقریبا درهمین حدوداست،مشروعیت خودرا به رخ خواهد کشید}لزوم تامل بیشتر در پیشنهاد نبوی عزیز، کاملا معقول خواهد بود.
-- غلامرضا نوزادی ، Feb 18, 2008 در ساعت 07:54 PM