رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی ایرانی > نغمههای کرانهی خزر | ||
نغمههای کرانهی خزرمحمود خوشنامنهم آذرماه امسال، بیست سال از مرگ مهدی خالدی، ویلوننواز و آهنگساز ایرانی میگذرد. او یکی از شاگردان برجستهی ابوالحسن صبا بود که ویولون را به شیوهی ابتکاری خود مینواخت.
مهارتهای او البته از استاد بهدست آمده بود. ولی نتیجهی کارش با آنِ استاد متفاوت بود. آنچه هم که خالدی میساخت و میپرداخت، حد فاصل میان تصنیفهای دیروز و ترانههای امروز بود. مهدی خالدی در سال ۱۲۹۸ به دنیا آمد و از شانزده سالگی در کلاس صبا به فراگیری موسیقی و نواختن ویولون پرداخت. از سال ۱۳۱۹، با گشایش رادیو ایران، بهطور رسمی به این سازمان پیوست و علاوه بر تکنوازی، ارکستر بزرگی را بنیاد کرد تا بتواند به یاری آن، آفریدههای خود را به اجرا درآورد. در ویلوننوازیهای خالدی، آرشه نقشی مهمتر از پنجه پیدا میکند. آرشهکشیهای او بههم پیوسته است و رفت و برگشتها محسوس نیست. گویی که آرشهای در دست اوست، به درازای مجموعهی جملههای موسیقی.
اما برجستهترین قریحهی مهدی خالدی را باید در قلمرو آهنگسازی جستوجو کرد. او اصالتهای سنتی را با چموخمهای مبتکرانه تازگی میبخشد و از این راه، از بار ملال آنها میکاهد.موسیقی بومی، بهخصوص نغمههای کرانههای خزر، دستمایهای غنی برای ساخت و پرداخت بعضی از ترانههای او شده است. یکی از اتفاقات خوب در زندگی هنری مهدی خالدی، آشنایی او با عصمت باقرپور، معروف به دلکش بود. خالدی و دلکش ۲۵ سال تمام با هم همکاری داشتند و بیاغراق مجموعهای از بهترین ترانههای سالهای سی و چهل را پدید آوردند. خالدی فرم اجرایی برنامههای موسیقی را نیز تغییر داد و جای پیشدرآمد و رنگ را به تصنیف داد. او در جمع، بیش از ۳۵۰ آهنگ ساخته که ۲۰۰ فقره از آنها تصنیف است و شماری از این تصنیفها، مهر ماندگاری خورده است. «به کنارم بنشین» با شعر لطیف رهی معیری، یکی از آنهاست. [به کنارم بنشین، شعر از رهی معیری، با صدای دلکش] شهرت گاه یکشبه به سراغ آدم میآید، ولی در صورتی میماند که بهدستآورندهاش شایستگی آن را داشته باشد. در دنیای پررفت و آمد موسیقی پاپ هم میشود به ضرب پول و نفوذ و تبلیغ، از آغاز نامی پیدا کرد. ولی آنهایی مشهور باقی میمانند که صدایی و توانی در خور نام خود عرضه میکنند. ویتنی هوستون را که میشناسید. با ترانههایی که در فیلم «بادیگارد» خواند، به اوج شهرت رسید. البته شایستهی آن بود که مشهور باقی بماند. صدای رسا با رنگ و بوی آوازهای روحانی سیاهان، حس و حالی برانگیزاننده به ترانههای او میدهد و آنها را نگاه میدارد. شهرت ویتنی، ولی چند سالی پیش، خدشهی دیگری پیدا کرد. گفته بودند که او و همسر خوانندهاش، بابی براون، هردو گرفتار اعتیاد شدهاند و حتی کار به دادگاهی کشیده شد که میبایست نظر میداد که آیا این دو صلاحیت نگهداری کودک خردسال خود را دارند یا نه.
ویتنی هوستون چند سالی از صحنه دور افتاد و خیلیها به او کمک کردند تا از ورطهی اعتیاد بهدرآید. میگویند چنین نیز شده و گرفتاری او از میان رفته و قصد دارد پس از این فطرت چند ساله، از نو، پرزور وارد میدان شود و خود را از پشت پردهی فراموشی بیرون بیاورد. آیا ویتنی هوستون میتواند به هدف خود برسد؟ پیشبینیها خیلی خوشبینانه نیست. در این چند ساله، رقیبان پرزوری به روی صحنه آمدهاند که ذوق و پسند مخاطبان را نیز تغییر دادهاند. برای تجدیدخاطره با ویتنی هوستون، ترانهای از او میشنویم که میگوید: «عشق من، عشق توست». [عشق من، عشق توست، ویتنی هوستون] |
نظرهای خوانندگان
این مطلب در مورد مهدی خالدی بود یا شهرت ویتنی هیوستون؟ ویتنی هیوستون چه ربطی به نغمه های کرانه خزر داره؟ مهدی خالدی و ویتنی هیوستون... دو هنرمند که 100 درصد متفاوت
-- nashenas ، Nov 26, 2010 در ساعت 02:55 PMاین مطلب چه ربطی به تیتر داشت؟وخالدی چه ربطی به ویتنی هیوستون؟
-- ناشناس ، Nov 27, 2010 در ساعت 02:55 PM