رادیو زمانه > خارج از سیاست > ترانهسرایان > پیوند شعر و موسیقی در ترانههای رهی معیری | ||
پیوند شعر و موسیقی در ترانههای رهی معیریمحمود خوشنامدر میان نخستین همراهان داود پیرنیا در اداره و سرپرستی برنامهی گلها، رهی معیری شاعر و ترانهسرای معروف ارج و منزلتی ویژه دارد. رهی علاوه برآن که شاعر تغزلی توانایی بود، از اندک ترانهسرایانی بود که با موسیقی نیز آشنایی داشت. حتی دو دانگ صدایی داشت که به یاری آن میتوانست سرودههای خود را پیش از انتشار آزمایش کند. رهی معیری در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در خانوادهای اهل فرهنگ و ادب پرورش یافته بود. پیشینهی خانوادگیاش به بایزید بسطامی اندیشمند قرن چهارم هجری و در گذشتهای نزدیکتر به فروغی بسطامی شاعر معروف دورهی ناصری میرسد. از نوجوانی شاعری را پیشه کرد، و پس از آن چه هنگام تحصیل و چه در رویارویی با مشغلههای اداری آن را رها نکرد. زمانی باستانی پاریزی در مورد او گفته بود: پس از ششصد سال شاعری پای به دنیای ادب گذشته است که شاید پانصد سال دیگرهم مثل او به وجود نیاید. علی دشتی در مورد ترانهسرایی او گفته است: رهی همهی ظرافتهای اسلوب شعری خود را در ترانهها نیز به کار بسته و ترانه را از سقوط در ابتذال نگهداشته است. محمدرضا شفیعی کدکنی زبان غزل رهی را سازگار با ترنم و تغنی میداند که عرصهی ترانهسرایی جلوهگاه آن است.
در تاریخ ترانهپردازی ایران کمتر شاعری را میتوان با رهی مقایسه کرد. پیوند شعر و موسیقی در کار او در اوج دقت و زیبایی بود. رهی یکپارچه تغزل بود و آن را در جان موسیقی میریخت. روشن است که همکاری شاعر و ترانهپردازی چنین چیرهدست برای بنیانگزار برنامهی گلها غنیمتی به شمار میرفت. به تکهای از تغزل سرشار او در پیوند با موسیقی مرتضی محجوبی و صدای غلامحسین بنان در ترانهی «از روز ازل» گوش میسپاریم که در برنامهی گلهای ۲۱۶ ب در سال ۱۳۳۷ نخستین اجرای خود را یافته است. من از روز ازل دیوانه بودم سرخوش از بادهی مستانه بودم رهی معیری ازجمله شاعرانیست که شعرها و ترانههایش نه تنها در میان ایرانیان، که در همهی کشورهای فارسیزبان همجوار نیز شهرت و محبوبیت یافته است. توفیق متنهای ترانهای او آهنگسازان برجستهی زمان چون خالقی، جواد معروفی، مهدی خالدی و علی تجویدی را به همکاری مستمر با او برانگیخت. در برنامهی گلها بیش از همه با مثلث خالقیـ رهیـ بنان روبهرو میشویم. حاصل کار مشترک این سه تن گنجینهای را در بایگانی گلها به وجود آورده است که نظیرش در هیچ مکان و زمان دیگری پیدا نمیشود. رهی که در تمام مدت همکاری با داود پیرنیا نقش مشاور ادبی او را نیز ایفاء میکرد، پس از کنارهگیری پیرنیا در عمل دو سالی را به جای او نشست و مانع از آن شد که گلهایی که به همت و کوشش او نگهبانی میشد، از پای درآید. سرانجام دست مرگ در سال ۱۳۴۷ او را برای همیشه از گلها جدا کرد. آخرین متن گلهایی او بر روی آهنگی از علی تجویدی نشسته است و با عنوان«آزاده»، نخستین ترانهی گلهایی هایده شده است. با آن که همچون اشک غم با آن که هر شب نالهها در سر ندارم هوسی |
نظرهای خوانندگان
باستانی پالیزی چه کسی است؟
-- شاهرخ فومنی ، Jun 14, 2010 در ساعت 03:01 PMدیگر هرگز نه گلهای دیگری بوجود خواهد آمد و نه ترانه سرا ئی از جنس رهی معیری.
آنچه بر جا میماند..... بوته های خار است.......
-- مسعود چم اسمانی ، Jun 14, 2010 در ساعت 03:01 PMبسیاری از ترانه های بنان با آهنگهای روح الله خالقی یا جوادمعروفی و یا مرتضی محجوبی ، سال ها پیش از شروع برنامه گلها ،باارکستر انجمن موسیقی ملی در رادیو تهران اجرا وپخش میشد. متاسفانه کم اطلاعی از یک طرف و شیفتگی بیش از حد به انواع برنامه های گلها با آن عرفان گرایی افراطی اش از طرف دیگر، تاریخ موسیقی ایران را مخدوش کرده و به نوعی هوچی بازی برای داوود پیرنیا تبدیل شده است . رهی معیری بیشتر از بیست وپنج سال قبل از برنامه گلها ، ترانه می سرود و همان نخستین سروده اش با صدای بدیع زاده به نام «خزان عشق» - که به «شدخزان»شناخته می شود - برای اشتهار همیشگی او کافیست.
-- شاهد ، Jun 16, 2010 در ساعت 03:01 PMسلام
-- ابوالفضل نظری ، Aug 17, 2010 در ساعت 03:01 PMبا امید سلامتی و موفقیت بیشتر
راستش یه سوال داشتم
من ترانه می نویسم و می خواستم ترانه هام را به آقای سیاوش قمیشی برسونم
اما نمیدونم آدرس ایمیل دارن یا نه
لطف می کنید راهنماییم کنید
ممنون