رادیو زمانه > خارج از سیاست > استادان موسیقی > «سایه»، شاعری آرمانخواه | ||
«سایه»، شاعری آرمانخواهمحمود خوشنامجاذبهی فراگیری که ترانه و ترانهپردازی در سالهای دو دههی ۴۰ و ۵۰ در ایران پیدا کرد، پای شاعران نو را نیز به این عرصه باز نمود. از یک سو، آهنگسازان علاقه پیدا کردند که روی متنهای برجستهای از شعر نو آهنگ بگذارند و از سوی دیگر، شاعران نو برانگیخته شدند که آفریدههای آهنگسازان را به شعر خود پیوند بزنند.
بهویژه شاعران آرمانخواه با رغبت تمام به این کار روی آوردند. چون عرصهی بسیار فراگیر و گستردهی ترانه را میتوانستند به عنوان جایگاهی مؤثر برای بیان و تبلیغ آرمان خود بهکار گیرند. هوشنگ ابتهاج «ه.ا.سایه» یکی از این شاعران آرمانخواه است که با زبان نمادین خود به شعر و ترانه زیبایی و اعتبار دیگری بخشیده است. او در سال ۱۳۰۶ در رشت زاده شده و از نوجوانی به دنیای شعر و موسیقی روی آورده است. در سالهای پیش از انقلاب، مدتی رئیس شورای موسیقی رادیو بوده و سرپرستی برنامهی «گلهای تازه» را بر عهده داشته و تا کنون چندین مجموعهی شعر انتشار داده است. اما آرمانی که سایه دنبال آن است از حد و مرز حزب و مکتب و مسلک درمیگذرد؛ آرمانی است انسانی و در دنیای ما دستنایافتی؛ اما امیدبخش و زندگیساز. به پری افسانهای میماند که همهجا هست و هیچجا نیست. ولی به هرحال در بند بند شعرهای سایه حضور دارد. برجستهترین شعر آرمانی او که با موسیقی همایون خرم پیوند خورده، «سرگشته» نام دارد و سرگشتی شاعر را در جستوجوی همان پری افسانهای تصویر میکند.
از قضا، آهنگ ترانه را همایون خرم در «دستگاه همایون» نوشته که در روایت قدیمی از جمله، مایهای سحرانگیز توصیف شده است و با عشق پری آرمانی سازگاری دارد. شاعر شرح میدهد که شبی آوای نی پری را شنیده، ولی به لب چشمه که رسیده، از نی و نینواز اثری ندیده و همچنان ناکام و سرگشته، پرسش همیشگی خود را تکرار کرده که: «ای پری کجایی که رخ نمینمایی؟ شاعر که همهی وجودش به عشق پری آغشته است، در پایان از او تمنایی حسرتآلود دارد: «شبی کنار چشمه پیدا شو، دنبالهی حرفها را در خود ترانه میشنویم که با صدای حسین قوامی ضبط شده است: دل من سرگشتهی توست آهنگسازان سنتی و پاپ، چه پیش و چه پس از انقلاب بر روی شعرهایی از سایه آهنگ نهادهاند که بهترین آنها تعلق به محمد رضا لطفی دارد. لطفی خمیرمایهی شعر سایه را میشناسد و آهنگهایاش سازگاری بسیار با شعر او پیدا میکنند. یکی از کارهای ماندنی او «در کوچهسار شب» نام دارد. لطفی شب تیره و تار و بیسپیدهی سایه را در پهنهی دشتی غمانگیز سازگاری توصیف میکند و با افزودن خطاب «عزیزانام» بر دامنهی اندوهگستر شعر میافزاید: در این سرای بیکسی |
نظرهای خوانندگان
سایه . محمد رضا لطفی و استاد شجریان مثلث کاملی هستند که یکدیگر را بخوبی احساس میکنند.
-- مسعود ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMبهمین دلیل کارشان بهترین است. سایه باشناختش از موسیقی ایرانی زیبا ترین شعر ها را برای موسیقی می آ فریند.
شاعری بسیار توانا و غزلسرای بی بدیل اما مغرور و به دور از مردم . شاعری که فقط وقت شعر گفتن شاعر است و افسوس که ایشان هرگز از این نخوت و تکبر این غرور و کبر عبث دست نکشید.
-- luis ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMLuis
-- بدون نام ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMاز کجا تکبر و غرور ایشان را متوجه شدید؟ چگونه باید به دور از مردم نبود البته از نظر شما؟ کاش چند سطری به دانش خوانندگان می افزودید
منصف دوست
سایه بدون شک یکی از شاعران غزلسرای معاصر میباشد، علاوه بر شعر کهن دست برتری هم در شعر نو دارد و زیباترین اشعار را در هر دو غالب بیان کرده است. سایه چندی در محضر استاد شهریار شاعر غزلسرا حاضر میشود و از تجربیات استاد بهره فراوان میبرد و استاد شهریار هم بارها سایه را تشویق در سرودن شعر میکند. سایه نه مغرور است و نه از مردمش فاصله میگیرد. او همیشه در کنار مردمش شعر میخواند و شعر موسیقی را به دوستارانش تقدیم میکند. سایه بر عکس شاملو زیاد اهل سیاست و شعار دادن نبوده و نیست ولی بیگانه هم نیست بلکه دردهای جامعه را در بیشتر اشعارش منعکس میکند.
-- خسرو احمدی ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMبی اندازه سپاس. تحلیل جالبی بود از دلیل ورود شاعران شعر نو به دنیای موسیقی.
-- سمیرا ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMبرطبق خبری که چندی پیش در سایت گویا منتشرشد استاد سایه بهمراه سبزواری ومشفق کاشانی چند سال پیش بدیدار خامنه ای رفته است.چرا یک شاعر بزرگ با سوابق وی باید چنین کاری کرده باشد.براستی چرا؟
-- بدون نام ، Feb 28, 2010 در ساعت 01:55 PMآرمانخواه؟ مرید کیانوری بودن و نوکری مسکو هم آرمان بود و ما خبر نداشتیم. ابتهاج 1-فرزند خانواده ای از فئودالهای بزرگ گیلان بود. 2- به حزب توده پیوست. 3- در رادیوتلویزیون شاهنشاهی مدیر برنامه گلها بود 4- در غزل عرفانی استاد زمانش بود 5- بقول خودش کُدهای عرفان در شعر سیاسی استفاده کرد.
-- بدون نام ، Mar 1, 2010 در ساعت 01:55 PMاین آش شله قلمکار نمو نه ای واقعی از یک مثلا روشنفکر کشورهای اسلامی است. آخر و عاقبت مردم این کشورها معلوم است.
کاش استاد سايه شعری در مورد وقايع اخير و جنبش سبز جوانان ايران ميسرودند.
-- عادل ، Mar 1, 2010 در ساعت 01:55 PMبه گمان من با هر معیار و سلیقه و دیدگاهی که بسنجید، سایه بزرگترین و تواناترین شاعر پارسی گوی زنده در جهان امروز به خصوص در عرصه شعر کلاسیک است.
-- مجید ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMسایه مدیر برنامه "گلچین هفته" بود که نقشی شایسته در معرقی موسیقی اصیل ایرانی داشت. کاش زندگی نامه ی کوتاهی همراه این متن میکردید
-- بدون نام ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMهر کجا هست، خدایا به سلامت دارش !!
-- محمد رضا ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMنوشته اید: >اما آرمانی که سایه دنبال آن است از حد و مرز حزب و مکتب و مسلک درمیگذرد؛ آرمانی است انسانی و در دنیای ما دستنایافتی؛ اما امیدبخش و زندگیساز دیر است گالیا< از او را که شعری ضد انسانی و ضد عشق است را نخوانده اید. بد نبود اگر از حزبی هایی که با او در حزب توده بودند از رفتار و کردار ش می پرسیدید تا برایتان بگویند که چه رفتار و کرداری استالینی با دیگر هنرمندان داشت، حتا سیاوش کسرایی هم دل خوشی از رفتارهای او با دیگران نداشت.
-- بدون نام ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMدر کتاب درزلال شعر که درباره سایه است درباره ارتباطسایه وحزب توده مطالبی امده است ومولف این کتاب با زبانی که نه سیخ بسوزد ونه کباب انتقاداتی از این وابستگی کرده است اما در باره دیدارش با خامنه ای چیزی درآن کتاب نیامده است.سایه غزلسرای بسیار بزرگی است امااگر بدیدار خامنه ای رفته باشد واقعا تاسف انگیز است.
-- داریوش ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMمتاسفانه آقای خوشنام در نوشته های خود خیلی هوای دوستان را دارند، و این برای یک روزنامه نگار یا نویسنده زننده است. آنچه اینجا درباره نخوت و تکبر سایه گفته شده درست است. سایه در زندگی شخصی تا حد زیادی تاجرمسلک است و من این را به عینه شاهد بوده ام. متأسفانه شاعری با این لطافت طبع در سیاست سخت خشک اندیش و دگم و متعصب است. به کیانوری و به آذین ایمانی کورکورانه داشت و خود را از تفکر معاف کرده بود. این واقعیتها را باید پذیرفت. سایه با بسیاری از رفقای سابق خود ترک رابطه کرد، فقط به این خاطر که آنها از حزب انتقاد کردند. من زمانی دوست او بودم اما حالا سر سوزنی احترام برایش قائل نیستم. بی نام
-- بی نام ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMدیدار سایه با خامنه ای متاسفانه درست است وبسیار قابل تاسف است.این خبر در سایت تابناک امده است
-- بدون نام ، Mar 2, 2010 در ساعت 01:55 PMکسرایی در اواخرعمر جرات انتفاد از گذشته را یافت اما سایه هنوز حربی فکر می کند وبااین حال مانعی نمیبیند که به دیدار خامنه ای برود.
در زندگی شخصی سایه رفتارهایی داردکه به خودش مربوط است اما رفتارهای اجتماعی اش به ما مربوط است والبته قابل انتقاد است
سایه شاعر بزرگی است وکامیار عابدی درکتابش حق مطلب را خوب درباره او ادا کرده است اما هر شاعر بزرگی الزاما رفتارهای اجتماعی اش متناسب با شانش نیست وسایه متاسفانه این اشکالها را دارد.بهرحال او اکنون از مرز 80 گذشته ودیگر به تاریخ پیوسته است.آقای خوشنام هم متاسفانه خیلی ستایش آمیز با موضوعات برخوردمی کند.
بقول استاد عزیز:
-- بدون نام ، Mar 5, 2010 در ساعت 01:55 PMاز داد و وداد آن همه گفتند و نکردند!
یارب چقدر فاصله دست و زبان است
در این شبهای سوت وکور و تاریک
-- هوشنگ آذر ، Mar 5, 2010 در ساعت 01:55 PMمن نیز همچون ه.ا.سایه دنباله پریه گم شده ی خویشم.....
تو ای پری کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟
سایه ای که ابتهاج عزیز بر سر ادبیات معاصر افکنده ،بسیار سنگین است ،تغزل ناب انسان دیروز و پیوند عمیقش با امروزی ها ،یا دگار ارزشمند پیشتازان فریاد گر درد اجتماع
-- بدون نام ، Mar 5, 2010 در ساعت 01:55 PM