رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی ایرانی > «ناصر رستگارنژاد»؛ ترانهسرای نوآور | ||
«ناصر رستگارنژاد»؛ ترانهسرای نوآورمحمود خوشنامپیشتر از ترانهسرایان قدیمیتری گفتیم که در میان کارهایشان متنهای نوآورانهای میتوان پیدا کرد؛ نام «ناصر رستگارنژاد» در صدر فهرست این نوآوران اولیه جای دارد.
او در سال ١٣١٨ در رشت زاده شده و در ١٨ سالگی، نخستین متنهای خود را بر روی آهنگهای «کوچه و بازاری» نهاده است که از میان آنها شبهای میگون، با صدای خواننده معروف آن سالها، «غزال» فراگیرتر شده است. ترانههای بعدی را ناصر رستگارنژاد، برای «عباس» و «پوران شاپوری» ساخته است؛ خود میگوید که او همراه با شاپوریها به سه تفنگدار ترانهسازی معروف شده بودند. خزر، طلیعه، رقیب و گیتار من ، دستآورد این همکاریها بوده است. در این میان رستگار نژاد بر روی ترانهای از «فیروز»، خواننده معروف لبنانی شعری نهاد به نام شانه؛ متنی که در زمان خود نوآورانه بود و طی آن شاعر از دلدار میخواست که آن قدر بر گیسوی خود شانه نزند، چرا که در هر پیچ و شکنش دل او خانه کرده است؛ شانه، با صدای پوران بهزودی در سطح جامعه فراگیر شد.
ناصر رستگارنژاد، آنگونه که خود میگوید کاشف و معرف «ویگن»، به رادیو ایران بوده است و شعر و موسیقی ترانه معروف مهتاب را، با اقتباسی از یک ترانه اسپانیایی برای آغاز کار رسمی او ساخته است. آهنگ دیگری که در پیوند با شعر ناصر رستگارنژاد و با صدای ویگن، ضبط و پخش شده است، پیام رقیب نام دارد که ویگن را به عنوان خواننده ترانههای شانسونی به شهرت رسانید. پیام رقیب موضوع تازهای را در ترانهسرایی عرضه میکرد؛ عاشق به جای آنکه به رقیبش حسادت بورزد، به او توصیه میکند که مراقب دلدارش باشد. رستگار نژاد عشق پرشور و بیمرزی را پیش میکشد که برخورد با رقیب نیز نمیتواند آن را از میان ببرد یا مخدوش کند، با آنکه رقیب دلدار او را برده و در کنار او غنوده است، ولی باز هم شاعر عاشق نگران جان دلدار است. من رفتم و تو آمدی پیام رقیب رستگار نژاد، در پیوند با موسیقی عطاالله خرم، و با اجرای مشترک ویگن و دلکش بر تاریخ نشست. ناصر رستگار نژاد، از سالها پیش از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرده و مدتی در یکی، دو دانشگاه آن دیار به تدریس و معرفی موسیقی ایرانی پرداخته و نیز گاه به گاه به کار ترانهسرایی ادامه داده است. |