رادیو زمانه > خارج از سیاست > خوانندگان ایرانی > صدایی که شهرتش درخور نبود | ||
صدایی که شهرتش درخور نبودمحمود خوشنامممنوعیتهای ریز و درشتی که در سالهای نخست پس از انقلاب در ایران برای پرداختن به موسیقی پیش آمد، گروه بزرگی از جوانانی را که تازه گام در راه آموختن نهاده بودند را با بنبست مواجه ساخت. برای خیلیها تنها راه گریز از این بنبست مهاجرت به یکی از کشورهای مغرب زمین بود، جایی که بتوانند تحصیلات موسیقی خود را ادامه دهند. از میان این هنرجویان مهاجر شماری توانستند با غلبه بر دشواریهای زندگی در غربت، امکان و فرصتی برای رسیدن به هدف اصلی خود پیدا کنند.
ما در برنامههای پیشین به برخی از آنها پرداختهایم. اینک نوبت به خوانندهای رسیده که سالهاست در آلمان اقامت گزیده است. خوانندهی سوپرانو، افسانه صادقی. افسانه صادقی در تهران زاده شده و کار موسیقی را از یک کار گروهی آغاز کرده که زیر نظر حسین سرشار خوانندهی فقید اپرای تهران فعالیت میکرده است. آشنایی با حسین سرشار نقطهی عطفی در زندگی او پدید آورده و راه آیندهاش را روشن ساخت. نزدیک به سه سال نزد او با فوت و فن آوازخوانی آشنا شد و همزمان نزد پرویز منصوری یکی از استادان هنرستان عالی موسیقی مبانی اولیهی موسیقی را فرا میگیرد. متأسفانه با پیشآمد انقلاب همه چیز ناتمام مانده و افسانه در سال ۱۳۶۲ به ناچار ایران را ترک میکند و پس از مدتی سرگردانی در آلمان اجازهی اقامتش را میگیرد.
افسانه صادقی از سال ۱۳۶۵ در مدرسه عالی موسیقی شهر دورتموند آلمان نزد مارگارت فت فراگیریهای ناتمام خود را ادامه داده و علاوه برآن نزد کلاوس مایکل لایفلد یکی از استادان موسیقی اپرایی با رموز آوازخوانیهای صحنهای آشنا میشود. به یاری همین استاد نیز توانسته رستیالهای آوازی برگزار کند. افسانه از سال ۱۳۷۸ محدودهی کار خود را گسترش داده و علاوه بر آریاهای اپرایی به اجرای قطعاتی از موزیکالها پرداخته و در برنامههای خود جایی نیز به موسیقی ایرانی البته با اجرایی مدرن داده است. صدای سوپرانوی افسانه صادقی سخت دلنشین است. حجمی مناسب برای اجرای آریاهای اپرایی غربی دارد و رنگی در خور ظرافتهای شرقی. آن حجم و این رنج برای مخاطبان اروپایی او نیز تازگی دارد. برنامهگذار آلمانی کلاوس برونگل صدای افسانه را فوقالعاده زیبا توصیف کرده و میگوید این صدا آن گونه که باید شهرت درخور خود را پیدا نکرده است. برونگل خود به یاری افسانه آمده و آلبومی از خواندههای او را با عنوان «چهار رز سپید» به بازار فرستاده است. پیش از این نیز صدای افسانه با همکاری سیروس ملکوتی گیتارنواز نوآور در آلبومی ویژه جایی برای جلوه پیدا کرد. محتوای این آلبوم که «قصههای اوین» نام گرفته است، پیشتر نیز در کنسرت بزرگی در لندن به اجرا درآمده است. حرف آخر این که افسانه صادقی برای مقابله با عوارض پراکندگی هنرمندان ایرانی خارج از ایران پیشنهادی دارد: یک مرکز هنری فراگیر در اروپا بنیاد گردد که بتواند آشنایی و همکاری میان هنرمندان پراکندهی ایرانی بهوجود آورد و با برگزاری کنسرتهای مشترک سبب آشنایی جوامع اروپایی با آنها شود. |
نظرهای خوانندگان
این خانم هم نمونه یکی از ده ها هزار جوانان با استعدادی است که به برکت (؟) یک انقلاب شوم، کور و بی هدف استعداش بر باد رفت و فقط وقتی شکفته شد، هر چند دیر، که به خارج مهاجرت کرد. داستان غم انگیزی که 30 سال است دارد تکرار می شود. رضا
آقای خوشنام
-- بدون نام ، Nov 1, 2009 در ساعت 04:00 PMوقتی شما نام آلبوم را به انگلیسی نمینویسید، علاقهمندان چگونه آلبوم فوق را تهیه کنند؟
این مشکل ابتدایی و بدیهی در تمام برنامههای زمانه وجود دارد و بسیار تاسف برانگیز است.