رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ مهر ۱۳۸۸
گزارشی از کنسرت شجریان و گروه شهناز در آمستردام

صراحی گریه و بربط فغان کرد

مرسده هاشمی

روز شنبه ۲۶ سپتامبر (چهارم مهر) آخرین اجرای گروه شهناز و محمدرضا شجریان، با سرپرستی مجید درخشانی در آمستردام به روی صحنه رفت.

Download it Here!

این برنامه شامل دو قسمت بود که بخش اول برنامه به نام «مرغ خوش‌خوان» در دستگاه شور، و بخش دوم به نام «رندان مست» در دستگاه همایون اجرا شد.

این اولین بار بود که محمدرضا شجریان با گروهی جوان و سازهایی نوظهور به این صورت روی صحنه می‌رفت. البته در بین نوازندگان چهره‌هایی هم بودند که پیش از این هم با شجریان کار کرده بودند. اما به طور کلی نخستین بار بود که استاد با نوازندگانی که (به جز مجید درخشانی) از اساتید مشهور نیستند، روی صحنه می‌رفت.

سازهایی در گروه دیده می‌شد که برای جمعیت حاضر در تالار بسیار نو بودند؛ و با نام‌هایی رندانه مانند کرشمه و ساغر که از خانواده‌ی سازهای زخمه‌ای هستند و صراحی و سبو که هر دو ساز زهی هستند.

بخش عمده ی کار در قالب سنتی بود و گه گاه هارمونی بسیار لطیف و زیبایی هم به گوش می‌خورد که از ارکستراسیون بسیار زیبا و ظریف مجید درخشانی برخوردار بود.

البته با وجود تنظیم صدای بد صحنه، همین نوع آهنگ‌سازی ماهرانه بود که باعث می‌شد بالاخره صدای برخی سازها هم جداگانه به گوش برسند. مثلاً هم‌نوازی سنتور و قانون خیلی خوب بود و به دلیل تنظیم نادرست صدا در هم‌نوازی‌ها، ساز قانون در گروه به خوبی شنیده نمی‌شد.

این ایراد تنظیم بسیار جدی بود؛ به اندازه‌ای که صدای سه‌تار(که صدایی بسیار ظریف دارد و باید توجه خاصی در تنظیم صدا بگیرد) به سختی شنیده می‌شد و در بخش اول برنامه (شور) در قسمت‌هایی مژگان شجریان چنان زخمه می‌زد که صدای سازش با باقی صداها هماهنگ شود و همین موجب پاره شدن یک سیم سه‌تارش هم شد.

اما نکته‌ی جالب این بود که او با همان سه‌سیم هم بسیار شفاف و ظریف و پُر زخمه می‌زد و برای اولین کار صحنه‌ای، بسیار درخشان بود.


جواب آوازها بسیار نرم و زیبا بود و در هر جواب آوازی، وقتی سازی به صدای خواننده پاسخ می‌داد، یک یا دو ساز دیگر هم زیر صداها می‌آمدند و با زخمه‌های ریز یا زه کشیدن‌های ملایم و ممتد، رنگ زمینه‌ی خوبی به اجرا می‌داد.

این تنظیم بد صدای صحنه بسیار به کار لطمه زد. مثلاً صدای تنبک تقریباً شنیده نمی‌شد تا وقتی که نوبت به دونوازی سازهای کوبه‌ای رسید و می‌شد بالاخره تنبک را هم شنید.

در بخش عمده‌ای از شور، صدای خواننده به خوبی شنیده نمی‌شد و حیف؛ چرا که حزن و بغض دل‌نشینی در صدای استاد بود که حاوی عشق ناب بود.

این نوع صدا را بار دوم بود که از استاد می‌شنیدم. دفعه‌ی اول آن در اجرای مخالف در سوگ نورعلی‌خان بود و این بار برای همه واضح بود که از دست دادن یار و هم‌نوازش، پرویز مشکاتیان در این اجرا مؤثر بوده است.

شعر هایی که در این کارها به آواز درآمده بودند، بسیار با اوضاع روز ایران هماهنگی داشتند؛ اگرچه تصادفی هم بوده باشد.

آواز ضربی «پیام نسیم» این بار با تنظیم گسترده‌تری بازخوانی شد.

این تنظیم در بخش سازی بسیار متنوع اجرا شد و آواز آن هم که مسلماً جاافتاده‌تر هم شده بود. شاید بشود گفت که بسیار فنی‌تر اجرا شد. به طور کلی با حس و حال خاصی که در صدای شجریان بود و سوگی که در اجرای ایشان شنیده می شد، حتی در برخی قسمت‌های آواز، می‌شد با این تلفیق شعر و موسیقی و این اجرای پر سوز و حال، مناجات کرد.

در قسمت شور، جاهایی که ساز با دوبیتی‌های آوازی هم‌نوایی می‌کرد، کاملاً جفت و جور بودند و در عین حال صدایی صحرایی به گوش می‌خورد و حتی می‌شد سکوت کویر و آسمان پرستاره شب کویر رو حس کرد.


مجید درخشانی

بخش دوم که در دستگاه همایون اجرا شد، با قطعه‌ای از مجید درخشانی آغاز شد. این قطعه در عین این‌که تنظیم امروزی داشت، اما در کوک قدیمی بود و به طور کلی همایون اصیلی بود و با صدای سازهای زهی بسیار زخمی و مرثیه‌وار بود.

تغییر وزن در این قطعه بسیار شورانگیز بود و کلیت کار، با حال و هوای امروز ایرانیان و هم‌چنین فقدان استادی گران‌قدر مثل پرویز مشکاتیان هم‌خوانی داشت.

نکته ی جالبی که توجه مرا جلب کرد، تغییر صدای محمدرضا شجریان از لحاظ سبک اجرایی در بخش همایون بود.

درآمدی که به همایون شد، دقیقاً در سبک آوازی استاد طاهرزاده بود. هرچند که شجریان سال‌هاست به سبک و سیاق خودش آواز می‌خواند، اما در برخی اجراها، رد پای اساتیدی را هم که خودش به آن‌ها اقتدا می‌کرده، می‌توان شنید.

آواز ضربی «چشم یاری» از لحاظ ساختاری و تنظیم، بسیار شبیه به آواز ضربی «یوسف گم‌گشته» بود. منتها در این ترانه هر چه‌قدر که سازها مجال هنرنمایی داشتند، جای آواز برای مانور کم بود و به زبان خودمانی می‌توانم بگویم که صدای شجریان برای این ترانه زیاد بود و فضایی برای هنرنمایی نداشت.

«داد» و «شوشتری» بسیار خوبی هم اجرا شد و نکته‌ی جالب آن، ه‌مپایی سازها با صدای استاد بود و می‌شود گفت که هیچ یک کم نمی‌آوردند.

آخرین ترانه این بخش هم «رندان مست» بود که در حال و هوای خانقاهی اجرا شد.

در پایان هم به یاد پرویز مشکاتیان «درد مشترک» اجرا شد و به تقاضای حضار هم «مرغ سحر» با هم‌آوازی مردم، پایان خوشی به آخرین اجرای گره شهناز بود.

Share/Save/Bookmark

در همین باره:
عکس‌های زمانه از کنسرت شجریان و گروه شهناز در آمستردام
«تفنگت را زمین بگذار» به روایت مجید درخشانی

نظرهای خوانندگان

یک گزارش بسیار هوشمندانه وحرفه ای که شبیه آنرا در رادیوهای فارسی زبان سی سال اخیر بخاطر نمی آورم.درود به خانم مرسده هاشمی. اما افسوس که کیفیت ضبط صدای کنسرت بسیار نازل بود وزمان پخش تکه های موسیقی بسیار ناچیز. شجریان چند بار دیگر در امستردام کنسرت خواهد داشت و رادیو زمانه چندبار دیگر فرصت تهیه چنین گزارشی را خواهد یافت که اینچنین « بزن و در رو » ازکنار ساز هنرمندان و آواز شجریان گذشتید؟ اگر این گزارش دو - سه دقیقه طولانی تر میشد کدام آسمان به کدام زمین میرسید؟

-- شاهرخ ، Sep 28, 2009 در ساعت 05:28 PM

شما که همش بد گفتین از اجرا! اگر کمی هم از نقاط قوت می گفتین بد نبودا! انقدر که شما ایراد گرفتین آدم فکر میکنه یک گروه تازه کار اجرا داشته!

-- ahmad ، Sep 29, 2009 در ساعت 05:28 PM