رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ بهمن ۱۳۸۷

«روی صحنه رفتن در ایران به مشکلاتش می‌ارزد»

فرهاد امیرمنش

ليلی افشار دارای درجه پروفسوری نوازندگی گيتار از ممفيس ايالت تنسی آمريکا و يكی از اساتيد برجسته ايرانی این دانشگاه به حساب می‌آید. ليلی افشار، شاید اولين زنی باشد که دارای مدرک دکترا در گيتار است.

او برنده جايزه بهترين گيتاريست کلاسيک زن در سال دوهزار توسط گيبسون اوارد، سفير هنری آمريکا، برنده ده و يازده و دوازدهمين جايزه پريمير گيتار است. ليلی هم اکنون شخص اول و شاخص دانشگاه ممفيس و يکی از شاگردان آندرس سگوويا، (يکی از بهترين گيتاريست‌های دنيا) می‌باشد.

به بهانه‌ی تور کنسرت در هلند مصاحبه‌ای را با خانم افشار انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

Download it Here!

من حداقل ۶ سال است که در سراسر جهان کنسرت گیتار برگزار می‌کنم. من در آمریکا تحصیلات موسیقی را انجام داده‌ام و دکترای گیتار را در سال ۱۹۸۹ از دانشگاه ایالتی فلوریدا گرفتم. و در حال حاضر ۱۸ سال است که در دانشگاه ایالتی ممفیس در شمال آمریکا درس می‌دهم.

از کار امشب‌تان پیدا بود که در این مدت تلاش کردید که موسیقی ایرانی را هم وارد صحنه‌ی گیتار کنید و به جهانیان معرفی کنید. این روند از کی شروع شد؟


لیلی افشار، نوازنده ایرانی گیتار کلاسیک / عکس از رویترز

از همین CD آخرم که نامش «همیس‌فرس» است تصمیم گرفتم که موسیقی ایرانی بگذارم. اما قبل از آن هم موسیقی محلی و موسیقی‌ تم‌های گل گندم و غیره را برای یک CD دیگرم تنظیم کرده بودم.

ولی تصمیم گرفتم که موسیقی اصیل ایرانی را روی گیتار بیاورم چون که در گیتار وجود نداشت. برای همین تغییراتی روی دسته‌ی گیتارم دادم و فردهایی را اضافه کردم تا بتوانم ربع پرده بزنم. و حالا می‌توانم موسیقی اصیل ایرانی را هم انجام بدهم.

واکنش محافلی که در آنجا این موسیقی را برگزار کردید به این موسیقی ایرانی چه بوده و پذیرش و اقبال عمومی آن چگونه بوده است؟

به نظر من خیلی خوب بوده و برای همه چیز جدیدی است. در خود آمریکا که خیلی غوغا کرده است. می‌دانید یک نت‌هایی به گیتار اضافه شده که قبلاً نبوده و الان که فکر می‌کنم می‌گویم چرا زودتر این کار را نکردم.

شما کتابی هم در آمریکا چاپ کرده‌اید که مجموعه‌ای است از ترانه‌های محلی ایرانی. می‌خواهید این کار را هم ادامه بدهید؟

بله، اتفاقاً مشغول تنظیم چند ترانه‌ی دیگر هم هستم و اینقدر ترانه‌های زیبایی داریم که اصلاً تمامی ندارد. اما دو سال طول می‌کشد که آدم همه‌ی این‌ها را با خیال راحت انجام دهد.

خب پس کاری است که ادامه پیدا می‌کند؟

بله، ادامه پیدا می‌کند، چون من این‌ها را خیلی دوست دارم.

آن‌طور که در حین اجرای برنامه هم گفتید، گویا شما سفرهایی هم به ایران داشتید؟ چند سفر بوده و این‌که آیا شما در آنجا با موانعی هم برخورد کردید، سانسوری وجود داشت یا برای محافل خصوصی اجرا می‌کردید و یا به چه صورت بوده است؟

خیر. من در سالن‌های عمومی و مهمی مثل تالار وحدت، خانه‌ی هنرمندان و فرهنگسرای نیاوران برنامه و اجرا داشته‌ام. و از کنسرت‌ها خیلی خوب استقبال می‌شود.

ولی برگزاری آن‌ها کارهایی هم دارد که من از قبل از خود آمریکا هماهنگ می‌کنم و خلاصه دوندگی زیادی دارد ولی وقتی انجام می‌شود خیلی خوب است و مردم خیلی استقبال می‌کنند.

پس مشکلاتی در ایران پیش‌پای شما نبوده که مثلاً قابل گفتن باشد؟

مشکلات، خب بعضی وقت‌ها کنسرت‌ها به دلایلی کنسل می‌شوند. ولی نمی‌دانم که دقیقاً دلایل‌شان چیست ولی این اتفاق افتاده است.

اما مهم این است که مردم خیلی گیتار را دوست دارند و از من خیلی استقبال می‌کنند. بنابراین همین که من شانس دارم که روی صحنه بروم برای من خیلی مهم است.به مسایلش می‌ارزد.

شما در بین اجرای برنامه صحبتی کردید که حالا نمی‌دانم جنبه‌ی شوخی داشته یا جدی بوده که ارتباطی بین تار و گیتار می‌بینید. و حتا کلمه‌ی تار که فارسی است در گیتار دیده می‌شود.

بعضی‌ جاها خوانده می‌شود که فردی به نام زریاب که در گذشته از ایران به اندلس رفته و موسیقی ایرانی را به آنجا شناسانده. شما گفتید که دارید روی این تئوری کار می‌کنید؟

بله . و تئوری است که باید بیشتر روی آن کار شود. اصلاً خود لغت تار لغت فارسی است، یعنی نمی‌توان این را انکار کرد و حتماً در آن‌جا یک ریشه‌ای داشته است.

من چند سرامیک و نقاشی و بشقاب و ... پیدا کردم که یک خانمی وسط آن نشسته و چیزی شبیه گیتار می‌زند، مثلاً متعلق به قرن سیزدهم است. چیزهای خیلی زیبایی آن‌جا است.

پس زمینه‌ای است که بخواهید خیلی جدی بر روی آن کار کنید؟

بله من کم کم دارم روی آن کار می‌کنم.


شما در این بررسی که روی موسیقی اقوام و ملل داشتید، به موسیقی غمناک‌تر از موسیقی ایرانی برخورد کردید؟

آره خب. در جنوب آمریکا و آمریکای جنوبی هم موسیقی خیلی غمناک هست. اما موسیقی شاد هم زیاد دارند. ما هم همین‌طور. ما هم هر دو را داریم.

پس این‌طور نیست که موسیقی ایرانی خیلی غمگین‌تر از همه‌ی موسیقی‌ها باشد ؟

خیر من فکر نمی‌کنم. و فکر می‌کنم که همه جورش هست.

برنامه‌ی بعدی شما در هلند چیست؟

فردا در لاهه می‌زنم. فعلاً در اینجا این دو برنامه را دارم.

تور اروپایی دارید؟

بله و ممکن است در مالاگا هم یک کنسرت داشته باشم. دارم بیشتر تحقیق می‌کنم که در اروپا برنامه داشته باشم.

در آمریکا هم کنسرت‌های زیادی داشته‌اید؟

در آمریکا کنسرت‌های زیادی داشته‌ام و ازیک سال قبل مدام کنسرت داشته‌‌ام. با ارکستر می‌زنم، سلو می‌زنم و با موزیسین‌های دیگر می‌زنم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من با کارهای لیلی گیتار رو دوست پیدا کردم.

-- بدون نام ، Jan 8, 2009 در ساعت 03:47 PM

بهتر می بود شخص موجه تری با خانم افشار مصاحبه کنن. سوال ها همه پیش پا افتاده و کم ارزش بودند. با این که معلوم بود مصاحبه در سالن اجرای کنسرت انجام شده، اما کسی که قراره با شخصی مثل لیلی افشار مصاحبه کنه از یه حداقل سواد موسیقایی و یا دست کم ژورنالیستی باید برخوردار باشه.

-- صفا ، Jan 9, 2009 در ساعت 03:47 PM

اتفاقاً سوالها خیلی خوب بودند. قسمت ارتباط با تار ایرانی و غمناکی موسیقی ایرانی نکات مهمی بودند.

-- سهراب ، Jan 9, 2009 در ساعت 03:47 PM

ba Safa movafegham.

-- mithra@wp.pl ، Jan 10, 2009 در ساعت 03:47 PM

لیلی افشار یک افتخار ملی و جهانیست که ای کاش خداوند به ایشون اعصابی عطا کنه تا از بین این تعصبهای بیجا بتونند به راه جدید و درستی که در گیتار مبنی بر اجرای ربع پرده در ساز هارمونیک گیتار هست ادامه دهند. این کار مدتهاست در ایران روی پیانو انجام میشودو اما ازانجا که در هر جای دنیا مخصوصا در ایران برای انجام هر نوگرایی موانع بسیاری توسط افراد حسود و متعصب ایجاد میشود خیلی ها درمورد اینکار با گیتار خرده گیری میکنن! من به شما قول میدم اینکار در آینده در ایران و خارج کشور طرفداران بسیاری پیدا خواهد کرد. ما در فضای هارمونیک وسترن تا حدوذی ربع پرده رو کم داریم و با توجه به پرطرفدار بودن گیتار و اینکه ربع پرده از مشخصات دستگاههای موسیقی کلاسیک و اصیل ایرانی است پس اجرای ربع پرده در کارهای ایرانی با گیتار موجب محبوبیت موسیقی ما در دنیا خواهد شد، مهم انکه آقایان بدانند که قرار نیست که با اجرای تنظیمهای نسبتا هارمونیک شده ترانه ها و گوشه های ایرانی برای گیتار در آینده موسیقی تار و سه تار با زیبایی و ظرافت خودشون خدای نا کرده فراموش بشن! این ممکن نیست، هر گلی بوی خودشو داره و اینجوری احتمالا گیتار اگه در خدمت موسیقی ایرانی هم قرار بگیره موجب توجه بیشتر جهانیان به موسیقی ما و بالتبع به سازهای ما بالاخص تار و سه تار که ازیک خانواده با گیتار هستند خواهد شد. پس اگر حضراتی برای بقای خود دم از این میزنند که موسیقی ایرانی باید دست نخورده با سازهایش باقی بمانند، نگران نباشند.ما در قرن 21 هستیم، همه آثار ایرانی نوشته شده اند، به کرات ضبط شده اند، خدا رو شکر طرفدار هم زیاد دارند. از طرفی کلاسیک کارانی هم که فکر میکنند ربع پرده در هارمونی بمعنی ازبین رفتن گامهای تعدیل شده باخ هستند، نخیر! ما صدای ربع پرده را در هارمونی موسیقی پلیفونیک تا حدود زیادی(به غیر پیانو نوازی ایرانی ) کم داریم. بنا بر این ممکنه در اینده گامهای جدید دیگری مانند فواصل دستگاهی ایران به گامهای با فواصل نیم پرده ای باخ اضافه شود. همین! و اما کسانیکه گفته اند این نوآوریها تاریخ مصرفشان کوتاه است، نخیر اینطور نخواهد بود کار خانوم افشار مقدمه یک تحول بزرگ است ما نیاز به شنیدن موسیقی هارمونیک ایرانی هم علاوه بر موسیقی ملودیک و منوفونیک ایرانی داریم! و دنیا هم نیاز به شنیدن ربع پردهای ما در خلال هارمونی دارد. حالا آقایونی که از نبود امکان گرفتن ربع پرده توسط خیلی از سازهای دیگر ارکستر و یا از مشکلات بکار گیری ربع پرده در قوائد هارمونی سوء استفاده میکنن که ایراد بگیرند خواهش میکنم بجای آیه یاس خوندن دست کم کنار بشینند و کار را بدست اساتیدی مثل خانوم افشار و آهنگسازان بنامی که همکاریش خواهند کرد بسپارند. من بعنوان کوچکترین شاگرد هنر هم گیتار کلاسیک کار کردم که ساز تخصصیمه و هم تا حدودی سه تار. نظر شخصی من اینه که گیتار سیمهای سفت تری نسبت به سه تار داره وضعیت کیری های دست چپ بمراتب سخت تره و متنوء تره چون یک موسیقی چند صدائی پلیفونیک باید براش تنظیم بشه( سبک کلاسیک) پس تنظیم یک کار ایرانی برای گیتار کلاسیک که تا حدودی بصورت هارمونیک رنگامیزی بشه کار آسونی نیست.البته موسیقی ایرانی هم با سه تار ظرائف خودسشو داره، شناخت درست، احساس ایرانی، و ذهنیت آماده برای بداهه نوازی، گوشه شناسی و ... میخواد. ممکنه کسای دیگه ای هم بودن که به فکر نواختن موسیقی هارمونیک ولی ربع پرده دار مخصوصا با گیتار بودن ولی با توجه به تخصصی بودن و بزرگ بودن این پروژه و خوشبختانه با توجه به سطح تکنیکی بسیار متکامل پروفسور افشار و با توجه به وجه ایشان در دنیا علیرغم موانع موجود شاید در راه رسیدن به این هدف هیچکس شایسته تر از ایشان نباشد! امیدوارم افراد بعضا هنرمند و بزرگ ولی متعصب، بجای صرف انرژی برای مخالفت در این پیشرفت با ایشان همکار و سهیم گردند و باشد که پیرو آن موسیقی و آواز و بالتبع زبان فارسی و فرهنگ غنی خود را به دیگران بیشتر معرفی کرده و آن را بسط و اشاعه دهیم. ان شاءالله.

-- امیر حسین امین ، Feb 2, 2009 در ساعت 03:47 PM