رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی ایرانی > مردم، خودشان باید فرهنگشان را حفظ کنند | ||
مردم، خودشان باید فرهنگشان را حفظ کنندایرج ادیبزادههفتسال پس از اهدای جايزهی معتبر هنری «پیکاسو» و دپیلم افتخاری «یونسکو»، بار دیگر محمدرضا شجریان، هنرمند بلندآوازهی موسیقی اصیل ایران، در صحنهی سالن بزرگ یونسکو در پاریس ظاهر شد و آواز خواند. در سال ۱۹۹۹ «فدریکو مایور» دبیرکل آنزمان یونسکو همراه با اعطای نشان «پیکاسو» (معتبرترین جایزهی هنری اروپا) گفت: به پاس تلاشهای محمدرضا شجریان برای موسیقی کلاسیک ایران و گسترش آن، بعنوان عامل گفتوگوی تمدنها، نشان طلایی پیکاسو را به وی تقدیم میکنیم. محمدرضا شجریان در شب دریافت نشان هنری «پیکاسو» که هر چهارسال یکبار به یک شخصیت هنری داده میشود، کنسرتی همراه با گروه «آوا» روی رباعیات خیام اجرا کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت، مانند سهشنبه شب، ۱۶ ژانویه ۲۰۰۷ که همراه با استادان، چون مجید درخشانی (تار)، محمد فیروزی (بربت)، سعید فرجپوری (کمانچه) و البته همایون شجریان، پسرش که هم تمبک میزند و هم آواز میخواند، برنامهای اجرا کرد و بارها با تشویق حاضران روبهرو شد. وی در پایان کنسرت، به درخواست مردم ترانهی ماندنی «مرغ سحر» را پایانبخش برنامهاش کرد. شجریان در پایان این کنسرت که در شب خداحافظی احمد جلالی، نماینده ایران در یونسکو برپا شد، در گپ و گفتوگویی با رادیو زمانه شرکت کرد. وی از آغاز آوازخوانیاش گفت، از علل توجه فرانسویها به موسیقی اصیل ایران، توجه جوانهای امروزی در ایران به موسیقی و عدم توجه دولت به آنها و اینکه چرا موسیقی اصیل ایرانی حزنانگیز است. - یک شب بیادماندنی دیگر در یونسکو با آواز شما و موسیقی استادانی که شما را همراهی میکردند پدید آمد. میخواستم در ابتدا بپرسم این چندمینباریست که شما روی صحنهی یونسکو در این سالها آواز میخوانید؟ این سومین بار است. یکبار در سال ۱۹۹۹ بود که من برای دریافت جایزهی پیکاسو آمده بودم و تقریبا سهربع برنامه اجرا کردیم. رییس یونسکو هم بودند. نخستین بار همان سال ۱۹۹۹ بود و بار دوم هم سه سال قبل بود و امشب هم سال سوم است. - دربارهی برنامهی امشب چه نظری دارید؟ برنامه بسیار خوبی بود و شب تودیع یکی از فرزندان فرهنگی ایران زمین بود که وی سابقهی بسیارخوبی در فعالیتهای فرهنگی دارد و سالهاست که من ایشان را میشناسم. بر خودم واجب میدانستم که در شب تودیع ایشان شرکت کنم؛ بخاطر خدمات فرهنگی که به فرهنگ ایران کرده و به شناسایی ایران. من به پاس این خدمت ایشان گفتم که امشب میآیم تا در این تودیع شرکت کنم. - اکنون فرانسویها، بهویژه اروپاییها، علاقه زیادی پیدا کردهاند به موسیقی سنتی ایران. شما فکر میکنید چرا؟ موسیقی ما اگر خوب و بجا ارائه بشود، حرفی برای زدن دارد. برای کسانی که واقعاً گوش شنوایی دارند برای شنیدن موسیقیهای جهان، موسیقی ما خیلی چیزها دارد که آنها را جلب میکند و ما مطمئنایم که اگر کارمان را خوب ارائه بکنیم، میتوانیم شنوندگان جهانی را هم به خودم متوجه کنیم. - در کنسرت قبلی شما در تئاتر شهر، دیدم که روزنامهنگاران فرانسوی نوشتهاند که آوازهای شما شنوندگان فرانسوی را، اگر بشود گفت، به نوعی مدیتیشن میبرند. خودتان هم همینطور فکر میکنید؟ تقریبا همینگونه است، چون آوازهایی که من دارم به شنونده تمرکز میدهد. یعنی من این آواز را میخوانم که به فکر وادارم. مدیتیشن هم همین را میخواهد که انسان با خودش فکر بکند و کانونمند بشود. - الان چندمین سال آوازخوانی شماست؟ آوازخوانی من... شاید بگویم، من از ۱۴ـ ۱۳سالگی آواز خواندهام، یعنی نزدیک به پنجاه و سهچهارسال است که آواز میخوانم. اما بطور رسمی که در رادیو ایران شروع کردم ۴۵سال است.
- الان هم پسرتان با شما در گروه همراهی میکند. خودتان چه نظری دارید دربارهی همایون؟ من خیلی امیدوارم که جای خوبی باز کند در میان خوانندگان، یعنی میشود به او امیدوار بود که بتواند آواز ما را نگه دارد و نگذارد به فراموشی سپرده شود. بهرحال او که تمبک را از ۵ـ۴سالگی زده و از ۱۳ـ۱۲ سالگی هم که در کلاسهای خودم شرکت کرده و چندین سال است، الان نزدیک شاید ۱۷ـ۱۶ سال هست که با من روی صحنه برنامه اجرا میکند. من آینده خوبی برایش در نظر گرفتهام و مطمئنم که خیلی خوب خواهد شد. چون یک موزیسین است، همه سازها را میشناسد، تاثیرات موسیقی دارد و خیلی باهوش است و خیلی زود یاد میگیرد، خوب گوش میکند و گوشاش خیلی قویست. یعنی همه ویژگیهایی که یک خواننده و یک موزیسین باید داشته باشد را دارد و از این جهت، من به او خیلی امیدوارم. - آیا صدای پدر را هم به ارث برده، خودتان که میشنوید؟ بله، نسبتا. منتها زمان میخواهد که مدام پختهتر و بهتر بشود. بله. - میشود یکی دو کلمه هم راجع به استادانی که امشب شما را همراهی میکردند بفرمایید؟ عزیزانی که امشب من خوشحال بودم در کنارشان هستم، آقایان محمد فیروزی است که بربت میزنند و سالهای زیادیست با هم همکاری داریم؛ سعید فرجپوری که کمانچه میزنند و با ایشان هم سالهاست همکاری دارم و همچنین مجید درخشانی که با ایشان هم سالهاست دوست هستم و برنامه اجرا میکنیم. ایشان آهنگساز هستند و گروهی دارند که اینبار این افتخار را به من دادند که با من همکاری داشته باشند. فعلاً این نخستین برنامهای بود که من با این گروه داشتم. نام این گروه «آوا»ست. قبلا هم گروه «آوا» بود، منتها افرادش فرق میکردند. الان در این گروه دو نفرشان آقایان فیروزی و فرجپوری هستند و یکی هم همایون است و تنها یکنفر اضافه شده که آقای مجید درخشانیست. من خوشحالم که با این گروه بتوانیم کارهای بسیار شایستهای ارائه بدهیم. - قبلاً با آقای حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرتان همایون کار میکردید. کارهای جدیدی هم عرضه کردید، از جمله یکمقدار شعر نو عرضه شد. چرا این کار ادامه پیدا نکرد؟ چرا! ادامه پیدا میکند. من با هنرمندان زیادی تا حالا برنامه داشتم و از نظر تنوع کارم همیشه هرچندبار یکبار با هنرمندان جدیدی کار میکنم و آن برنامه هم ممکن است که در سالهای آینده دوباره ادامه پیدا بکند و این گروه هم که هستند، یک کارهای دیگری ارائه میکنیم که کارها بیشتر جنبه اصیل کارهای قدیمی دارد. با آقای علیزاده و کلهر هم باز ممکن است کارهای جدیدی ارائه بکنیم. - نسل جوان ایرانی در امروز خیلی به موسیقی علاقه پیدا کرده و بهطرفش رفته است. خود شما این موضوع را متوجه شدهاید؟ بله. خوشبختانه جوانها، مخصوص در ایران، خیلی به موسیقی خودشان توجه کردهاند و هنرمندان جوان بسیار زیادی در سالهای مختلف داریم که خیلی خوشحالکننده است و خیلی بیش از سابق است. این خود نشاندهنده این است که مردم به اصالتها و فرهنگ خودشان که زبان موسیقیشان است توجه دارند و فرزندانشان را تشویق میکنند که این موسیقی را یاد بگیرند. اکنون هنرجویان بسیار زیادی در سرتاسر کشور داریم، چه در تهران چه در شهرستانها، که شناسایی نشدهاند، ولی اینها کارشان را میکنند. امیدواریم که دولت بهفکر بیفتد و راهی باز بکند که این استعدادها شکوفا و معرفی بشوند به جامعه، تا تشویق بشوند و به کارشان ادامه بدهند. - همین مسئلهای که فرمودید، فکر میکنید واقعا امکانات به حد کافی در اختیار جوانها گذاشته بشود؟ من خیلی امیدوار نیستم. امیدوار نیستم که اینها توجهی به این مسایل بکنند. بهرحال خود مردم هستند که بایستی فرهنگشان را حفظ کنند. - چرا موسیقی ایران فرضاً مانند موسیقی هند جهانی نشده؟ هنرمندانمان معرفی نشدهاند! موسیقی هند به این خاطر خیلی به جهان معرفی شده که با مدیران برنامهی حرفهای کار کرده است ولی موسیقی ما اینطور نشد. نقش مدیریت بسیار مهم هست، اینکه چگونه معرفی میکند، در چه سبکی و برای چه شنوندهای معرفی میکند. اگر این کار بشود، خیلی خوب ما را خواهند شناخت. من در این ۵ـ۴ساله که با آقایان علیزاده و کلهر بودم، یک مدیر برنامه داشتیم که در آمریکا خیلی خوب کار ما را معرفی میکرد. ما آنجا توانستیم موسیقیمان را بشناسانیم و اکنون شنوندگان زیادی در آمریکا وکانادا داریم، بهخاطر فعالیتی که ایشان کردند و من معتقدم که یک مدیر برنامهی خوب، مخصوصاً اگر یک خارجی باشد، میتوانند کار ما را به خوبی معرفی کنند. - پرسش آخر من این است، با توجه به اینکه ما اکنون جوانترین کشور دنیا را داریم، فکر نمیکنید موسیقی سنتی باید یک تغییراتی بدهد، از حالت یکمقدار حزن و اندوه که در آن هست بیرون بیاید؟ ببینید، حزن و اندوه زاییده تاریخ ماست. زاییده تاریخ ما، بدبختیها و گرفتاریهایی که سر مردم ما آمده. مردمی که آنقدر بدبختی میکشند، اغلب نمیتوانند خیلی شاد باشند. همهجور حالتها در موسیقی ماهست، از موسیقی رزم، موسیقی بزم، موسیقی عزا، موسیقی شادی و موسیقیای که بشود به آن اندیشید و... و... و... ما همه جور موسیقی داریم. منتها بایستی موقعیتاش پیش بیاید و روحیهی مردم ما و روحیهی هنرمندان ما بخواهد که چنین کاری را ارائه بکند. موسیقی سنتی مثل تاریخ میماند، مربوط به یک تاریخ خاصیست. ما علتها را خیلی دنبال نمیکنیم. آنچه ما دنبال میکنیم موسیقی اصیل است، ما براساس اصالتها کار میکنیم و سنتها. سنتهای گذشته را بهحال خودش گذاشتیم باشد. ما براساس اصالتهای خودمان سعی میکنیم کارهای تازه و آهنگهای جدیدی ارائه بکنیم که اگر هم دقت کرده باشید، دراین چندین ساله به نسبت مثلا ۴۰ یا ۵۰ سال پیشتر، اگر مقایسه بکنید، خیلی فرق کرده است. ۵۰ سال پیش را در نظر بگیریم تا الان، از نظر فرم و ارکسترهایی که داریم. میبینیم جوانهایی که میآیند هرکدام کارهایی میکنند که هرچند تازه است و خام، اما نشاندهندهی این است که جهش بهطرف جلو میکنند. - برنامههای آیندهی شما در کجا خواهد بود و به چه صورت؟ با همین گروه حدوداً ما از ماه می به بعد چند کنسرت در اروپا خواهیم داشت. حدود ۱۲ـ۱۰ کنسرت در کشورهای اروپایی خواهیم داشت. همینطور در استرالیا و احتمالاً در ایران هم ممکن است بتوانیم کنسرتهایمان را ادامه بدهیم، اگر بتوانیم سالن خوبی پیدا کنیم. |
نظرهای خوانندگان
دروود بر استاد مسلم آواز ایران زمین و ستاره خامش نشدنی موسیقی ایرانی.
-- mehdi ، Jan 22, 2007 در ساعت 04:36 PMهر چه هست از
-- ساسان ، Jan 22, 2007 در ساعت 04:36 PMقا متنا ساز ب ي اندام ماست ور نه تشريف تو بر بالاي كس كوتاه نيست . از اينكه قدر شما را نميدانند جز شرمندگي چيزي نميماند
رو سر بنه ببالين تنها مرا رها كن
-- احمد ، Jan 23, 2007 در ساعت 04:36 PMترك من خراب شبگرد مبتلا كن ...
واقعا بايد استاد را تنها گذاشت تا خودش به پيش ببرد اين قافله بجا مانده موسيقي اصيل را و دولتمردان ما نبايد در كارش دخالتي بكنند.
دوستت دارم استاد
خورشید تابان اواز شجریان علی رغم حضور ابر پرتو افشانی کن و به جان مشتاقانت گرمی ده.پاینده باد استاد
-- سعید ، Jun 7, 2007 در ساعت 04:36 PMدرود بر خسرو آواز ایران.با صدای ملکوتی شما شبها را به روز و روزها به شب می رسانم.
-- ناصر ، Sep 27, 2007 در ساعت 04:36 PMموسیقی باعث تسلای روح است
-- علی قره بیگی ، Jan 13, 2008 در ساعت 04:36 PMخلوت گزیده را به تماشا چه حاجتست
-- سیاوش ، Feb 6, 2008 در ساعت 04:36 PMچون کوی دوست هست به صحرا چه حاجتست
نراه است اینکه بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک راهت گردم
خاک پای استاد