تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

"ترنج" موزیک ویدئوی جدیدی از محسن نامجو

"ترنج" موزیک ویدئوی جدیدی از محسن نامجو کاری از مصطفی هروی.

.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

زیبا ...

-- امین ، Oct 9, 2010

جالب بودن این آهنگ و بیشتر کارهای نامجو در متفاوت بودن سبکی تلفیقی و اجرای خوب آن است.

-- ایراندوست ، Oct 9, 2010

zende bad asatid

-- Faarjam ، Oct 9, 2010

نامجو اما...
نامجوی ما را از سه راه آذری به کجا می برند؟ یا به کجا می رود؟ اثر فوق خوب پردازش شده و خوب هم اجرا شده. اما بی روح است. زیبایی کار هنری هم در آفرینش زیبایی است و هم در اعتراض.

-- داریوش ، Oct 9, 2010

بعداز یک نسله خواب و چرتی در این ۳۰ سال که به فریب مارا بدنبال خود کشیدن و به عنوانه سوپر استار ،تنها بدونباله فروشه بلیط اینجا و آنجا دنیا و دادنه کنسرت ،ملت را سرکار گذاشتن ..با ویدئوهای مبتذل خیش تنها خود را بزک میکردن ..اما اینجا نامجو کار ناب داد ، ،و بی پروا بدونباله خلق کردن است ،بی آنکه قصده فریب یا جم کردنه سیاهی لشکر را داشته باشد به کار خود سرگرم است و تنها به هنر می پردازد .بی شک نسله جدید به این نگرشها در هر قسمته هنر نیازمند است مثال خوبش مصطفی است که با ذوق و سلیقه تصویر را همچون نقاشی نشان می دهد ،تکنیک را خوب می داند و روحه گرمش در کار معلوم است .،اگر کارهای این کارگردانه مستقل را دنبال کنید با من هم عقیده خواهید شد که او نخستین جوانه ایرانیست که بعداز مدته طولانی به کمکه ویدئو سازیه هنره ایران آمده است .ما به نخبگانی که به دور از حاشیه ،تنها به هنر می پردازن افتخار میکنیم .(مهران ونکور ).

-- mehran ، Oct 9, 2010

همچنان بر این باورم که کلیپ در خور این کار هنوز ساخته نشده. با این حال خسته نباشید.

-- simin ، Oct 10, 2010

خواندن شعری این چنین عمیق در این فضا بسیار بی ربط است.کاری قدیمی با تنظیمی بی ربط فقط بخاطر اینکه به نحوی در گود باشیم

-- محسن ، Oct 12, 2010

به‌نظرم کلیپ ساده و زیبایی بود.
ترنج اگر چه نامِ میوه است اما به‌معنای چین و شکن و درهم‌فشردگی‌ست، برای همین هم به آن میوه ترنج می‌گویند. فعل ترنجیدن به معنای چین و شکن پیدا کردن و درهم‌فشرده شدن است. در شعر خواجوی کرمانی وقتی «موردِ وصف» به دید شاعر در دل‌ربایی چون خرمنی گل می‌آید، پاسخ می‌دهد که «من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم» که حکایت از در هم‌فشردگی در عینِ بی‌کرانگی خودش می‌دهد، برای همین در بیت بعد به شاعر می‌گوید: چرا چو «ذره» با مهر [خورشید] عشق بازی، که این را نامجو نمی‌خواند اما زیبایی کارش این است که می‌رود سراغ دو بیتِ حافظ، و ترنج و خرمن را پیوند می‌زتد با بویِ (آرزوی) زلفی که سرگشته‌ کرده اما اگر بدانی راه‌برت می‌شود. گویا آن ترنج دنیای موسیقی بیکرانه‌یی‌ست که نامجو گمراهِ لبِ لعلش شده.
کلیپ گویا با ترانه و موسیقی و جنگل و دشت و کوه و دریا، حدیثِ نفسِ نامجو را تصویر کرده، داستان مغازله‌‌ی نامجو با موسیقی. بخصوص که در مقدمه هم نامجو درباره کارش می‌گوید: جدا از مردم، من خودم هم خیلی دوست داشتم.
نمی‌دانم چرا برخی خوانندگان‌تان کلیپ را نسبت به ترانه و موسیقی بی‌ربط یافتند.
آقای هروی از تصاویر ساده و مکان‌هایی که انتخاب کرده بهره برده و به‌ برداشتم سعی کرده همین حدیثِ نفس را روایت کند، برای مثال:
اولِ کلیپ؛ نما‌های باز و از دور، راه رفتن نامجو در راه‌باریکه‌های پیچ‌در‌پیچ.
گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم .... گفتا تو از کجائی کاشفته می‌نمائی؛ نمای بسته و فضای شلوغ و تنگ در جنگل
گفتم منم غریبی از شهر آشنائی؛ نمای نزدیکِ چهره‌ی غریبانه نامجو که در جستجویِ موسیقی‌اش دچار غربت شد.
گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری؛ نامجو سازش را به‌سر می‌گیرد و می‌رود.
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید؛ راهِ حصار داری را نشان می‌دهد که دز لبه‌ی پرتگاه به دریا می‌رسد.
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت؛ نامجو کنار ساحل است.
جذبه و رقص نامجو با ساز همراه با صدایِ تحریر در نماهای آخر کلیپ

-- Agalilian ، Oct 14, 2010

با سلام
من هر وقت کاری از این جناب در جایی می شنوم به شعور و معرفت شناخت از هنر در خودم شک می کنم
هر بار او را می شنوم اول شعر های شاعران بزرگ را از کار های او حذف می کنم و بعد می بینم چه سر درگمی در کار هایش دارد ، هر جا دلش می خواهد تحریر میدهد و گام عوض می کند، آخر کار هنری ماندگاری ی ذهنی می خواهد نه مرگ پس از اجرا را. یکبار از خود بپرسیم چراما هنوز با جان دل بار ها و بارها یک کار از دوران مشروطیت را گوش می دهیم اما کار ها ی این دوستان به اصطلاح سنت شکن را نه .
من فقط این را فهمیده ام که هر سنت شکنی بدعت گذاری نیست و ابزار و وسایل خودش را می خواهد که من در این هنرمند نمی بینم

-- baran ، Oct 14, 2010

Hmmmm.
I knew that he will have something like that.
Goooooooooooooooooooooooooooood I love him

-- Brwa ، Oct 17, 2010

پس از حدود بیست سال دوری از ایران بین سال‌های 2000 تا 2006 چندباری به ایران رفتم. شگفتی‌های متعددی دیدم. یکی از آن شگفتی‌ها رفتار تفریحِ جمعی و محفلی گروه بزرگی از جوانانِ بین 20 تا 30 ساله‌ی متعلق به قشر متوسط به بالای شهری(تهران و رشت و شیراز) بود. آن‌ها وقتِ‌شان را از بعدار ناهار تا غروب در قهوه‌خانه‌های سنتی- نشسته بر تخت مفروش، لم داده به مخده، قلیان‌کش، چای‌نوش و به موسیقی سنتی به گوش- می گذراندند و روحِ‌شان را با تکان‌های سر و بدنِ هماهنگ با آن موسیقی عارفانه تغذیه می‌کردند و از غروب تا نیمه‌های شب درخانه، و گهگاه درکافی شاپ،- نشسته بر صندلی، آرنج به میزتکیه داده یا ولوشده به عقب بر صندلی کافه گلاسه و کاپوچینونوش( یا ودکانوش) با موسیقی پاپ و راک حال می‌کردند.
این دوگانگی سلیقه‌ای را می‌شد در تمامی رفتارها، گفتارها و کردارهای این جوانان دید. همانطور که سهروردی را برادرانه کنار کارل پوپر می نشاندند و هابرماس را از آغوش مجتهد شبستری بیرون می‌کشیدند، شجریان و معین و مایکل جکسون را با هم فامیل می‌کردند.
شاید اقبال محسن نامجو هم از برآیند چنین معجونی باشد. بله دیگ، بله چغندر.
کارهای موسیقیایی نامجو با سلیقه‌ی موسیقیایی من جورنیست و آن را نمی‌پسندم، چون فاقد موتیوهای لازم برای لذت بردنم است، لذتی که مرا به جنب و جوش بیندازد و از خمودگی دورم کند.
علی صیامی/هامبورگ/17 اکتبر 2010

-- علی صیامی ، Oct 17, 2010

باران گرامي !
من اما بارها و بارها بعضي از ترانه هاي نامجو رو گوش مي دم و لذت مي برم ...

-- محسن ، Oct 17, 2010

من عاشق اين آهنگم و فرياد هاي برآمده از درون گداخته را مي شناسم اما به نظر من هم با توجه به كليپ هاي قبلي كلا همخواني بين تصاوير و آهنگ نيست به نظر بنده اگر از المانهاي تصويري ايراني و بيشتر سنتي آن استفاده مي شد گويا تر بود و اين پيوند چشم و گوش خوشتر مي نشست تا با اين بيابان برهوت و صحنه هاي تاريك جنگل كه بيشتر براي گروههاي راك و متا غربي خوبست...

-- نگارا ، Oct 22, 2010

این آهنگ یکی از شاهکارهای موسیقی معاصر ایران هست. نامجو یکی از گنجینه های ملی ماست. امیدوارم که همیشه همینطور ادامه بده.

-- مونا ، Oct 28, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)