رادیو زمانه > خارج از سیاست > جوایز > دریچهای به روی اقلیت | ||
دریچهای به روی اقلیتپانتهآ بهرامیزنی در میان دهها زن سیاهپوش در حال سجده، مهرش را به روی پیشانیاش گرفته است و ما تنها نظارهگر دستی روی چهرهای در میان سیاهیها هستیم.
این عکس، نگاه به اقلیتی دارد که همگون با حرکت حاکم نیست. عکاس آن کاوه بغدادچی است که برندهی یکی از سه مدال طلا در سومین دورهی مسابقات بینالمللی نارادا در اسلوونی در سال ۲۰۱۰ شده است.در این مسابقه ۴۶۴۷ عکس از ۶۳ کشور دنیا از ۶۹۷ عکاس شرکت کردند. کاوه بغدادچی، عکاس ۲۶ ساله میگوید: «این عکس کاملا مستند است و از مراسم نماز جماعت بانوان گرفته شده است. معمولاً زنان هنگام خواندن نماز جماعت از چادرهای رنگ روشن استفاده میکنند، ولی یکبار که برای عکاسی از راهپیمایی 22 بهمن رفته بودم، چون مراسم زیاد طول کشید به وقت اذان ظهر برخورد و در نتیجه در همان محل سخنرانی، صفوف برگزاری نماز ظهر تشکیل شد و هرکسی با همان لباسی که به راهپیمایی آمده بود در خیابان به نماز ایستاد.» دها مرد در حال سجود هستند، با لباس های رنگین، اما یکنواخت و پسربچهای که چهرهاش را نمیبینیم، تنها کسی است که درمیان سجودکنندگان ایستاده و نگاهش برخلاف جهت سجودکنندگان است؛ برعکس اکثریت و گویی شنایی است برخلاف جریان آب.
این عکس، عکسی ساده با پیامی ساده است و شاید بازهم به همین دلیل ساده، در میان ۳۶ نامزد نهایی «مسابقهی بینالمللی عکس دموکراسی»، برگزیده شده است.این عکس در نماز جمعهی قزوین گرفته شده و توانسته به عنوان تنها عکس از منطقهی خاورمیانه انتخاب و به همراه ۱۲ عکس دیگر با رای مردم به عنوان یکی از عکسهای برگزیده انتخاب شود. در سیستم امتیازدهی داوری این جشنواره، ۶۰ درصد امتیاز برای میزان رساندن مفهوم «دموکراسی»، ۲۰درصد برای خلاقیت هنری و ایدهی عکس و ۲۰درصد دیگر نیز برای تکنیکهای فنی در نظر گرفته شده بود. از پانزدهم سپتامبر، همزمان با «روز جهانی دموکراسی» و آغاز اجلاس سالانهی سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد در محل ساختمان اصلی این سازمان، عکسهای برگزیده در نیویورک به نمایش گذاشته خواهند شد.قرار است پس از آن به شهرهای دیگر مثل واشنگتن، هالیوود و سپس دیگر شهرهای مهم جهان سفر کنند.این مسابقه ازسوی وزارت امور خارجهی آمریکا برگزارشده است و بسیاری از عکاسان ایرانی به خاطر تحریمهای موجود، در ارسال عکسها و شرکت در مسابقه با مشکل روبهرو بودند.
کاوه بغدادچی عکاس ایرانی در مورد عکس ارسالی خود توضیح میدهد: «این صحنه مستند است و من آن را سه سال پیش گرفتم و فکر نمیکردم که بعدها در گوشهای از جهان مسابقهای برگزارشود و این عکس برنده شود. وقتی به آرشیوم مراجعه کردم، دیدم این عکس مفهومی را که من از دمکراسی در نظر دارم، میرساند.وی معتقد است دمکراسی لزوماً حرکت کردن برخلاف جریان آب نیست، بلکه حضور و زندگی اقلیت در میان اکثریت است؛ بدون آنکه اقلیت مورد آزار و اذیت قراربگیرد. در واقع نوعی زندگی مسالمتآمیز در کنار هم است.» کاوه بغدادچی، فارغالتحصیل رشتهی مهندسی مکانیک و طراحی جامدات و همچنین فارغالتحصیل دورهی فیلمسازی انجمن سینمای جوان در سال ۱۳۸۳است.وی با روزنامههای مختلفی از جمله شرق، خبرگزازی مهر و یا آژانس عکس کار کرده است. علاوه بر آن ِدر ششمین دوسالانهی چین به نام «بشریت یادمانهای نوع بشر» درسال ۸۸ جایزهی برتر عکاسی مستند را از آن خود کرده است. وی برخی از مشاغل سنتی در ایران را درقالب عکاسی مستند به تصویر کشیده است؛ ازجمله فرشفروشی، بازار پشمفروشان و کفاشان و یا کارگاههای آهنگری.وی بر این باور است که بین طبیعت این نوع مشاغل و شاخصهای محیط کار، رابطهی مستقیمی وجود دارد. مثلاً در بازار پشمفروشان رنگ، عنصر اصلی در محیط کار است، در حالی که در کارگاههای آهنگری، خشونت محیط کار در چهرهی آهنگران نمود پیدا میکند.
کاوه بغدادچی در مورد جشنوارهی دوسالانهی «بشریت یادمانهای نوع بشر» ادامه میدهد، در آنجا خرده فرهنگها، فرهنگ عامه و به ویژه رسم و رسوماتی که درمعرض نابودی قراردارند، مورد توجه قرار گرفتند. محدودیت های عکاسی در ایران کاوه بغدادچی درمورد شرایط عکاسی در ایران میگوید: «منطقهی خاورمیانه، منطقهای راستگرا، محافظه کار و مذهبی است. از قدیم نیز این گونه بوده، اما عکاسی هنری چپگرا یا آنارشیستی است. عکاسی در چنین منطقهای با این مشخصات خیلی خودش را نشان میدهد. برخورد مردم با این پدیده، خشک و احتیاطآمیز است. بنابراین یکسری مشکلات عرفی در میان است و بخشی هم متاسفانه از طرف حاکمیتها اعمال میشوند؛ از جمله دولت ایران که عکاسها نمیتوانند از جاهای بخصوصی عکس بگیرند و یا روی موضوعات خاصی کار کنند. گاه نیز حساسیت روی آنکه چرا با رسانهی خاصی کار میکنید زیاد است و یا اینکه روی تریبونی که عکس به نمایش گذاشته میشود، حساس هستند. بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸محدودیتها زیاد شد و بسیاری از دوستان عکاس من مجبور به ترک ایران شدند.اکنون حساسیتها خیلی افزایش یافته است. مثلاً پیش از این عکاسی از بازار و یا بناهای تاریخی، اشکالی نداشت ولی اکنون و همچنین در یکسال گذشته نیروهای انتظامی به این نوع عکاسی خنثی نیز گیر میدهند.» برای عکاسان جوان کاوه بغدادچی از تجربیات خود در عکاسی در ایران و برای کسانی که میخواهند به این حرفه روی بیاورند میگوید: «مشکلی که ما از دههی ۷۰ به این سو داریم، رشد ژانر عکاسی خبری است. بسیاری از جوانان عکاس به این ژانر روی آوردهاند.عکاسی خبری خیلی هیجان، تحرک و سر و صدا دارد. این عکاسها بسیاری از الگوهای عکاسی مطبوعاتی را با خود به عکاسی مستند و هنری میآورند. این قدری به کار ضربه میزند. در بسیاری از خروجیهای مسابقات، جشنوارهها و نمایشگاههای ایرانی اگر نگاه کنید یک رد پای واضح ازعکاسی خبری ما دیده میشود. توصیهام این است که علاقهمندان عکاسی به سمت ژانرهای دیگر عکاسی نیز بروند.مشکل دوم مشکل کل دنیاست که با آمدن عکاسی دیجیتال، پدیده استادزدایی اتفاق افتاده است؛ یعنی هرکسی این امکان را دارد که با توجه به اینکه بار فنی عکاسی از روی دوشش برداشته شده، بتواند عکسی بگیرد که رنگ و نور خوبی داشته باشد. بنابراین همه عکاس شدهاند. درنتیجه الان محتوا و اندیشهای که پشت عکس نهفته و همینطور کمپوزیسیون مهم شده است. نکتهی دیگر آنکه فردی که شروع به عکاسی میکند نیاز دارد فرد حرفهایتری کارش را نقد کند ولی برخی عکاسان جوان ما زیر نظر خودشان کار میکنند و یک الگوی غلط را ادامه میدهند. این کار به عکاسی ما لطمه زده است. کیفیت عکاسی ما بر دوش افراد محدود است. یعنی با وجود آنکه کمیت عکاسان ما در یک دههی اخیر افزایش یافته ولی کیفت ثابت مانده است. فردی که به تازگی شروع میکند باید کارش را به عکاسان حرفهای تر ارائه دهد و نقدهای آنها را نیز بپذیرد.» |
نظرهای خوانندگان
چند نکته
-- س.ن. ، Sep 9, 2010 در ساعت 10:50 PMیکم- تبریک!
دوم-زیرنویس عکس ها جابه جاست. عکس دموکراسی عکسی است که پسربچه در آن است.
سوم- از سیستم پنهان داوری این مسابقه کسی خبر ندارد، ولی اگر از اول تا آخر ان را پی گرفته باشید متوجه می شوید که "سهمیه بندی قاره یی" نقش تعیین کننده یی داشته. " ایران-موضوعی" عکس منتخب از ایالات متحده هم اتفاق عجیب این مسابقه شده است، به نظر من. (چند روز دیگر اجلاس سران در سازمان ملل آغاز می شود؟!)
چهارم- هیچ محدودیتی برای ارسال عکس از ایران نبوده. عکس های متعددی از ایران آپلود شده اند. تمام 2276 عکس مسابقه هنوز در "پیکاسا وب آلبوم" موجود است.
پنجم- بزرگ نمایی بی دلیل اگرنه به تحقیر که به تحمیق پهلو می زند. "تنها عکس از منطقهی خاورمیانه" چه ویژگی مهمی است در حالی که عکس هایی از همسایگان مان- آذربایجان و افغانستان- هم در میان برندگان اند؟
برای همه ی مطبوعاتی ها آرزوی افق باز دارم. ذهنی و عینی.
دوست عزیز، س.ن
ممنونم بابت توجه شما. اما چند نکته:
نوشته اید سهمیه بندی قاره ای سهم بسزایی داشته است. من اولا منظور شما را درست متوجه نمی شم ولی اگر منظورتان این است که چون عکس در منطقه خاورمیانه بوده توانسته انتخاب شود من به جرات می گویم عکس من در بین تمام عکس های راه یافته به فینال از تمام نقاط جهان بیشتری رای را آورد و با اختلاف بسیار زیادی انتخاب شد اگر چه این مسابقه رتبه بندی ندارد. این را می توانید با ایمیل از برگزارکنندگان هم جویا شوید.
نوشته اید: هیچ محدودیتی برای ارسال عکس از ایران نبوده. شما یا از خارج از ایران و با آی پی غیرایرانی اقدام به شرکت کرده بودید یا اینکه اصلا شرکت نکرده بودید تا با پیام تحریم روبرو شوید. پرینت اسکرینی که از آن صفحه گرفتم هنوز روی وبلاگم است. مطمئنم تمام عکس های ایرانی به طریقی از خارج کشور آپلود شدهاند. ارسال عکس حتی با آنتی فیلتر از درون ایران امکان نداشت.
نوشته اید درباره آذربایجان و افغانستان: دوست عزیز اگر قوانین این مسابقه را خوانده بودید می دیدید که طبق تقسیمات سیاسی و جغرافیایی وزارت خارجه آمریکا که مبنای منطقه بندی این رویداد عکاسی بوده است کشور آذربایجان در منطقه اروپا و کشور افغانستان در منطقه آسیای مرکزی و جنوبی قرار دارند نه خاورمیانه. طبق آئین نامه هم باید از هر منطقه 2 عکس انتخاب می شده که عکس من به همراه عکسی الجزایری دو نماینده خاورمیانه هستند و هیچ بزرگ نمایی در کار نبوده و سهوا اشتباهی صورت گرفته است.
لیست برندگان نهایی را هم اینجا ببینید:
http://www.democracyphotochallenge.america.gov/winners_bios2010.html
یا در اینجا:
http://blogs.america.gov/bythepeople/2010/09/03/democracy-photo-challenge-and-the-winners-are/
-- کاوه بغدادچی ، Sep 10, 2010 در ساعت 10:50 PMکاوه عزیز،
-- س.ن. ، Sep 11, 2010 در ساعت 10:50 PMباز هم به تو تبریک می گویم. اول از همه بگویم که بله، من از ایران شرکت نکرده بودم؛ اما موضوع تحریم و فیلتر بودن چیز دیگری است. هدف اصلی من از بیان نکات سابق الذکر جلب کردن توجه تهیه کننده ی گزارش بود که در مواردی بایست بیشتر تحقیق می کرد.(کما این که یک مورد را اصلاح کرد.) پس بیشتر در این باره چیزی نمی گویم. برای کسانی که دستی در تهیه ی اخبار دارند واضح است که این گزارش با کمی بی دقتی تنظیم شده. مثلاً وقتی 12 برنده اعلام شده اند و عکس تو هم- در کمال شادی- یکی از برندگان است، این نحوه ی اطلاع رسانی چند ایراد دارد. ( انشای خوبی هم ندارد. خودمانیم.) دوباره بخوانیم:
"این عکس... در میان ۳۶ نامزد نهایی «مسابقهی بینالمللی عکس دموکراسی»، برگزیده شده است.این عکس در نماز جمعهی قزوین گرفته شده و توانسته به عنوان تنها عکس از منطقهی خاورمیانه انتخاب و به همراه ۱۲ عکس دیگربا رای مردم به عنوان یکی از عکس های برگزیده انتخاب شود."
امیدوارم توانسته باشم منظورم را بگویم.
در مورد آخر هم خودت کمکم کردی. پس از هر منطقه بایست دوعکس انتخاب می شده. گزارشگری که به قوانین مسابقه آشنا نباشد این را یک ویژگی مهم می نمایاند. در ضمن من هم تا حدودی به تقسیم بندی دنیا ازنگاه نیم کره ی غربی آشنا هستم. مقصود من – که در رسیدن به آن گویا موفق نبوده ام- این بود که وجود عکاس ایرانی در میان برندگان اصلاً اتفاق عجیبی نیست. ما عکاسان توانا و خوش- دید زیاد داریم. به نظر من حضور آذربایجان و افغانستان بیشتر مایه ی شگفتی است. حالا به قول تو آذربایجان هم که اروپایی است. دیگه بیشتر!!!
برایت آرزوی موفقیت روز افزون دارم. اگر قوانین رادیو زمانه اجازه داد ومایل بودی، می توانی ای-میل من را از آن ها بگیری.
س.ن.