زرتشت، پیغمبر فراموش شدهی یکتاپرستان
جان پالمر، مجله گاردین برگردان: ونداد زمانی
بیتردید، جمعیت کوچک زرتشتیان در سراسر جهان خوشحال خواهند شد اگر به هر دلیلی در گاردین از آنها یادی شود، حتی اگر در این حد باشد که در لیست الفبایی در کنار بهاییها نامی از آنها برده شود. بیتوجهی و بیخبری از باورهای زرتشت و جنبههای خارقالعاده و جهانی مذهب پارسیان کهن که ٨٠٠ سال قبل از میلاد مسیح وجود داشته است حتی از چشم علاقهمندان جدی مذاهبِ قدیم نیز دور مانده است.
این بیاعتنایی تأسفانگیزتر خواهد بود اگر حتی انسانهای بدون باورهای مذهبی شگفتزده درمییافتند که چگونه عقاید مذهبی ابراز شده توسط زرتشتیان، پایه و اساسی برای شکلگیری مذهب یهودیت در ٥٠٠ سال قبل از میلاد مسیح گردید و به همین ترتیب تأثیر کلیدی خود را بر سایر مذاهب توحیدی « ابراهیمی» یعنی مسیحیت و اسلام نیز بر جای گذاشته است.
تولد زرتشت همزمان بوده است با دورانی که مردم فلات ایران در حال پذیرش و گذار به سیستم جدیدتر تمدن کشاورزی بودند. زرتشتیان در همین اوان بود که در حال گسستن رابطهشان با سنتهای باستانی مذاهبِ آریایی در منطقه بودند که در حقیقت تکرار مشابهی از ادیان هندی همان دوران بود.
زرتشتیان ٨ قرن قبل از میلاد مسیح به جای پرستش انواع و اقسام بتها و نیروهای الهی به ایدهی جدیدی دست یافتند که به آنها اجازه میداد دست از پرستش خدایان و نیروهای گوناگون برداشته و تنها یک خدای قدرتمند را سزاوار پرستش تشخیص دهند و از آن پس فقط سر تعظیم به سمت «اهورا مزدا» فرود آوردند و او را سپاس گفتند.
برداشت و توجه اصلی غرب به زرتشتیان از آنجا آغاز شد که آنها متوجه تأکید بسیار مهم اخلاقیات فردی در این دین باستانی شده بودند که از سه اصل عمدهی کردار، پندار و گفتار نیک سرچشمه میگرفت. دنیای ارائه شده برای آخرت توسط زرتشتیان که به موضوعاتی چون بهشت، جهنم، پاداش و کیفر اخروی، وعدهی آمدن ناجی (سوشیانات)، وجود یک نیروی بدکاره ( اهریمن) و از همه مهمتر رستاخیز نهایی و جنگ بین اهورا مزدا با اهریمن میپرداخت نیز توجه پژوهشگران غربی را به خود جلب کرد. اینها موضوعاتی مذهبی بودند که بعدها به ادیان ابراهیمی نیز راه یافتند.
غربیها برای نخستین بار در هند و از طریق گروهی از زرتشتیان به نام «پارسی» که بیش از هزار سال بود که به هندوستان کوچ کرده بودند با آئین زرتشت آشنا شدند. پارسیان از مهاجران ایرانی بودند که پس از حملهی مسلمانان و فروپاشی امپراطوری ایرانی به هند پناه آورده بودند. بعدها در وصف پارسیهای هندی که به روشن نگه داشتن آتش در آتشکدهها اعتقاد داشتند، این تعبیر غلط جا افتاد که آنها آتشپرست هستند. حتی عدهای پا را از این فراتر گذاشتند و در یکتاپرستی آنها هم تردید کردند. به ویژه آنکه زرتشتیان بر نقش اهریمن به عنوان خدای بدکاره تأکید بیشتری داشتند و او را همطراز با اهورا مزدا میدانستند.
به نظر میآید که یهودیها در عهد عتیق نخستین بار در دوران اسارت یهودیان در بابل با مذهبِ زرتشتیِ پارسیان آشنا شدند. کورش، شاه هخامنشی به اسارت یهودیان در بابِل پایان داد و جانشین او داریوش، مقدمات بازگشت آنها را به اورشلیم (و به احتمال زیاد به همراهی عده زیادی زرتشتی) فراهم نمود.
پس از استقرار یهودیان و بازسازی معبد اورشلیم بود که قوانین مشخصتری دربارهی وحدانیت یهودیان شکل گرفت. این باورها آمیزهای بود از باورهای قبلی و تأثیر دین زرتشت که مذهب رسمی امپراطوری ایران بود. در این زمینه میتوان به طور مستند به اعتقاداتی که نویسندهی یهودی انجیل ِ عهد عتیق که «عیسی دوم» نام دارد و با صراحتی آشکار از خدای یکتا سخن میگوید اشاره کرد. دلیل موجهتر آن که « عیسی دوم» از کوروش به عنوان «مسیح» و عنصر برگزیده برای خدای «یهوه» یاد کرده است.
مدارک مستدلی نیز در ارتباط با تأثیر خط مشی امپراطوری ایران دربارهی مردم مستعمرات ( بابلیان، مصریان و فلسطینیان) و اجازهی پرستش خدایان محلی و نگهداری نامِ خدایان در تلفیق با باورهای زرتشتی نیز وجود دارد.
البته ادعاهای موثقی نیز وجود دارد که پیش از تسخیر بابِل در بین یهودیان نوعی از تک خدایی وجود داشته است و وجود «یهوه» به عنوان خدای اصلی را دلیل محکمی برای نظر خویش برمیگزینند. به لحاظ تاریخی نمیتوان حضور خدای قدرتمندی چون یهوه را نادیده گرفت، ولی توجیه وجودِ اندیشهی تک خدایی با تعریف مشخص آن که در عدم وجود سایر خدایان میتواند تحقق یابد با این واقعهی مستند همخوانی ندارد. مسئلهی کلیدی در مسیر تحول تک خدایی قطعی، قبل از تاثیر زرتشت در بین یهودیان بدین گونه بوده است که یهوه هر چند خدای اصلی بوده است ولی در بین ملتهای منطقه اجازهی وجود و حتی پرستش خدایان دیگر نیز داده میشد.
پارسیان تأثیر نیرومند و ماندگاری بر روی یهودیت داشتهاند. بیشک باور مهم دربارهی آخرت و رستاخیز در اکتشافات غارهای اسرائیل «متون دریای سیاه» و اعتقادات ماقبل مسیحی یهودیان که به مسیحیت نیز راه یافته است به ویژه دیدگاههای «جان» درباره «رستاخیز» همگی از تاثیر اولیهی اعتقادات زرتشتی در مذاهب فوق حکایت میکند.
در کمترین حالت ممکن، میتوان رابطهی فرخنده و سازنده بین دین ایرانیان باستان و یهودیت را دلیلی دانست برای واقعیت مهمی که به دوستی و مراودت بین دو تمدن اشاره میکند. مراودتی که مذهب کاملا سیاسی شده در قرن بیستم و تأثیر مسمومکنندهاش رابطهی دو تمدن کهنسال را خدشهدار کرده است.
شاید پذیرش دستاوردهای مذهب زرتشت توسط یهودیان، مسیحیان و مسلمانان قدمی باشد در راه دوستی و مراودت هر چه بیشتر بین ملتهای معتقد به مذاهب «ابراهیمی» که الهام توحیدی خود را کمابیش از زرتشتیان ایران عاریه گرفتهاند.
1-"Second Isaiah" 2-Dead Sea Scroll
John Palmer, Zoroaster – forgotten prophet of the one God, Guardian Magazine
What – at the very least – were the deep affinities between Zoroastrianism and Judaism goes a long way to explain what over the centuries were the close and friendly relations between Persians and Jews. The influence of 20th century religious-political ideologies have poisoned that relationship. Perhaps a greater acknowledgement by Jews, Christians and Muslims of their Persian Zoroastrian inheritance would be a step to improving those relationships.
|
نظرهای خوانندگان
خداروشکر که دست کم یکنفر به یاد زرتشت افتاد. اصولا غربی ها هیچ تصوری از آیین مهر و آیین زرتشت ندارند و برای اکثر غربی ها حتی محققان غربی تمدن اروپایی و مسیحی ریشه در روم و یونانی دارد که آنها همیشه روم و یونان مستقل و باشکوه و نوآور تصور می کنند.
-- بینام ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:30 PMیونان و رومی که انگار همه چیز رو اغاز کرده و تکامل داده.
اعتراف به اینکه بسیاری از نماد های مسیحیت ریشه در فرهنگ ایرانی داره برای اونها گران تمام میشه.مخصوصا الان که ایران برای اونها یه تصویر سیاه و سوختست نه یک کشور صاحب تمدن.
نمونه های بارز این نماد ها لباس کشیشان کاتولیک و اسقف ها(عینا همانند اشراف و کاهنان دوره اشکانی و پیش از آن)/نماد های کلیسایی و از همه مهمتر خود صلیب که برگرفته از گردونه ی شکسته یا گردونه ی خورشید هست (SWASTIKA)هستند.
هزارتوهای پرستشگاهی مهر و میترا هنوز هم در زیر شهر بزرگ رم و بسیاری از شهرهای اروپایی وجود دارند.
این هزارتوهاعینا از هزارتوهای ایرانی تقلید و ساخته شدند. نمونه های ایرانی بسیاری درشهرهای گوناگون ایران وجود دارند که عجیبترینش در نیاسر کاشان هنوز هم پابرجاست.
مقایسه تقویم میلادی با مناسبت ها و جشن های ایرانی مثل نوروز و شب یلدا نتایج بسیار جالبی برای محققان در این زمینه ارائه خواهد کرد.
جمع کنید این پرستش بازی ها را آقا. کی دیده و شنیده آدمهای 3 هزار سال پیش چی می گفتند. بشر توی تاریخ اتفاقات امروز خودش مونده که این همه دستگاه ضبط وقایع داره... یک بار برای همیشه بپذیریم که مذهب فقط داستان کودکانه ای بیش نیست
-- شهاب ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:30 PMاندیشه های زرتشت وفلسفه اوبسیار جالب است وغربیها قبل ازاشنایی با پارسیان هند از طریق فلاسفه یونان ومتون فلسفی با این فیلسوف بزرگ که پایه گذارمذهب یکتاپرستی در حهان بوده اشنایی داشته اند
-- اندره ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:30 PMبابا تا همین 300 سال پیش ایران خالی از سکنه بوده
-- رلب ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:30 PMاونوقت زرتشتیا از کجا پیداشون شد؟
ما به (dead sea) بحرالمیت میگیم. دریای سیاه یکی دیگه ست.
-- ata ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:30 PMتک تک آثاری که از بخشی از تاریخ یافت میشن و یا وجود دارند مدارکی از گذشته ی انسان هستند. پیشینه ی تاریخی هر کشور بیانگر اهمیت و اثرگذاری اون فرهنگ و تمدن در صحنه ی جهان هست.
-- بی نام ، Jul 17, 2010 در ساعت 03:30 PMمردم وابسته به اون فرهنگ چه بد چه خوب میراثدارش هستن و اون مدارک تاریخی روند تکامل انسان رو نشون میدن. بدون شناخت اون روندپیشبینی تکامل بشری ممکن نخواهد بود.
تاریخ جستجوی میان کهنه ها نیست بلکه جستجو میان مدارک هست.
تاریخ الان حتی غذای روزانه ی دربار مصر یا جیره ی غذایی شهر پارسه یا تعداد اسب ها و سربازان بسیاری از فراعنه را می دانند.
باید با دقت و حوصله به تاریخ نگاه کنیم.
نکاتی در مورد ترجمه:
1-دریای سیاه هیچ ارتباطی با Dead Sea ندارد. در عربی dead sea را بحرالمیت گویند در فارسی نیز رایج است. اخیرا به آن دریای مرده نیز می گویند. این دریا، در مرز اردن و اسراییل است.
اما دریای سیاه در شمال ترکیه و آناتولی و در جنوب شرقی اروپا واقع شده است.
Dead Sea Scroll هم در میان تمام مورخین و دین شناسان به نام طومارهای بحر المیت یا دریای مرده معروف است. نسخههای خطی عتیقی هستند که در سواحل شمال غربی دریای مرده (بحر المیت) در نزدیکی وادی قمران بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ میلادی کشف شدهاست. این طومارها اکثراً به زبان عبری مکتوب شدهاند و شامل نسخههایی از عهد عتیق میباشند.
2- مقاله ای که اینجا ترجمه شده از "روزنامه" گاردین است و نه مجله گاردین.
لینک مقاله:
http://www.guardian.co.uk/commentisfree/belief/2010/jul/13/abrahamic-religion-zoroastrian-judaism
3- آنچه در متن ترجمه به " دیدگاه های ی جان در مورد رستاخیز" ترجمه شده در حقیقت باید به این صورت تصحیح شود: دیدگاه های یوحنا در مورد رستاخیز. "جان" معادل انگلیسی یوحناست. انجیل یوحنا از اناجیل اربعه است. همچنین اگر منظور مکاشافات یوحنا باشد نیز، این کتاب آخرین کتاب از عهد جدید است که در آن مکاشفات و دیدگاه های یوحنا در مورد آخرالزمان یا رستاخیز مطرح می شود. در تمام ترجمه های کتاب مقدس به فارسی از لفظ "مکاشفات یوحنا" استفاده شده است و نه مکاشفات جان.
مترجمان محترم چنان چه اسامی مختلف را با اسامی متداول در زبان مقصد تطبیق دهند، به راحت خوانده شدن متن و درستی آن کمک شایانی می کنند.
سپاس
-- بدون نام ، Jul 17, 2010 در ساعت 03:30 PMبی نام محترم
-- ونداد زمانی ، Jul 18, 2010 در ساعت 03:30 PMمواردی که بر شمردید اکثرا درست است و سعی می کنم بویژه در ذکر منابع دقت بیشتری به خرج دهم. ذکر نام « جان» و شنیدن طولانی مدت آن به جای یوحنا ( همانطور که در مقاله اصلی آورده شده بود این فرصت خطا را ایجاد کرد که همچنان « جان» ذکر شود).
با سپاس از دقت و توجه شما