رادیو زمانه > خارج از سیاست > جنسیت و جامعه > تبلیغات کالا با سکس | ||
تبلیغات کالا با سکسونداد زمانیv.zamaani@gmail.comروی تابلویی بزرگ در خیابانی شلوغ، عکس زن لختی دیده میشد که کیف زنانه یک طراح معروف، پایین تنه عریانش را پوشانده بود. محسور جذابیت زن لخت نشدم که با نرم افزارهای عکاسی، زیبا تر از حد معمول گشته بود. حتی چشمان گم شده و بیهویت زن لخت که تابلو فوق را به یک نشانه خالص از جنسیت زنانه تبدیل کرده بود نیز آزارم نداد. گلهای هم نداشتم که تصویر لخت زن، به احساسات مردانهام دامن میزد و مثل همیشه مرا وا میداشت تا به طور غریزی به بدن لخت و زیبای زنانه زل بزنم.
دیدن تابلوی فوق که در سراسر شهر بر روی ستونهای مخصوص تبلیغات نصب شده بود اذیتم میکرد چون تابلو پیشنهاد یک همنوایی بین وسوسه برای خرید یک کالا( کیف گرانقیمت زنانه) و وسوسهی سکسی را میداد. تابلوی مزبور نه تنها زن را به یک وسیلهی سکسی تقلیل داده بود بلکه میل جنسی بشر را در حد یک وسیلهی تجاری تنزل داده بود. بحثهای مربوط به درست یا غلط بودن نمایش تصاویر عریان زنان، توسط فمینیستها به شکل وسیعی دامن زده شده است. زنان فعال اجتماعی چون آریل لوی آمریکایی و استاین جنسون هلندی به نقش تحقیر کننده و بردهوار تصاویر عریان زنان در فضای عمومی اشاره کردهاند. از نگاه محافظهکارها و سازمانهای مذهبی نیز ضمن تقبیح نمایش عمومی تصاویر سکسی، خواهان محدود کردن آن هستند. به نظر آنها، حضور بی حد و حصر تصاویر عریان در رسانهها و اینترنت باعث تشویق و افزایش گناهکاری در بشر میگردد. دههی ٦٠ میلادی انقلابی را سامان داد که بخش بزرگی از ارزشهای سنتی را به زیر سئوال برد و به خصوص قادر گشت که لذت جنسی را که تا قبل از آن معدود به عدهای خاص بود همگانی سازد. با افزایش چتر حمایتی دولتهای غربی برای جمعیت بیشتری از مردم و با کشف قرص های ضد بارداری، فعالیت جنسی را به عملی فراتر از تولید مثل تبدیل کرد. آزادی جنسی و فرخنده شمردن لذت ناشی از آن باعث تولد معانی و مفاهیم جدید در عرصهی روح و روان بشر گشت. ارزشهای تازهای که به ماجرای زندگی غنای بیشتری بخشید. مهمتر از همه آن که بشر معاصر قادر گشت تا به شکل گسترده و بی دغدغهای بدون حس گناه و شرم، سکس را در حد یک عنصر کلیدی، وارد وجدان عمومی جامعه گرداند.
اما در دهه ٧٠ ورق برگشت و دنیای تجارت، جشن لذتطلبی و بهرهوری از آزادیهای اخلاقی جدید را به کالا تبدیل کرد. از آن پس، سکس به عنصر اصلی مد و کالا و تفریحات هنری بدل گشت و هر ساله تجاری شدن سکس شکل گستردهتری به خود گرفت. سکس چنان سهلالحصول شد و چنان به سرعت جای خود را در رسانههای عمومی باز کرد که تفکیک آن با بازار و دنیای اقتصاد غیر قابل ممکن به نظر میرسد. دیگر خبری از ارزشها و شیوههای شخصی و مستقل کامیابیهای جنسی نبود. حرمت فضای عاطفی و صمیمی دههی ٦٠ و نوع رفتار و توقع سکسی آن دوره به ارزانترین قیمت در بازار اشباع شده از سوداگران تجارت رنگ باخت. و به سرعت در طی دهههای آتی، تبدیل به وسیلهای شد برای داد و ستد و مصرف بیرویهی کالاها. دنیای معاصر ما نباید از ترس زیادهرویها و بازاری شدن بیرویهی سکس به قبل از انقلاب اخلاقی دههی٦٠ برگردد و دست از خواستههای زیبا و انسانیاش بردارد. به همین خاطر، ضمن تجدید عهد دوباره با زیبایی و لذت سالم فعالیت جنسی، باید شیوههای خلاقانهای را تدارک دید برای حرمتبخشی دوبارهی آزادی جنسی.
پوشاندن آلت تناسلی زن با کیف گرانقیمت طراحان معروف میتواند آغاز یک پایان برای استفادهی ناسالم از پدیدهی انسانی و زیبای فعالیت جنسی باشد. دیدن تابلوهای تبلیغاتی نصب شده بر سر هر چهارراه که پیام تخریبی و منفی را برای پدیدهی سالم سکس دامن میزنند را نه تنها نمیپسندم بلکه از دیدنشان کاملا دلگیر میشوم. منبع: |
نظرهای خوانندگان
خیلی مطلب پیش پا افتاده ای بود. در حقیقت در یک مطلب این چنین کوتاه و سردستی، نمی شود در مورد موضوعی با تاریخی طولانی و پیچیده نظر داد. خوب نبود.
-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMآقای بی نام به من نشان بده در بین هزاران مفاله پیش پا افتاده تکراری نوشته Dylan van Rijsbergen چه جیزی کم داشت. مطلب لطیف و مردانه ای بود که با یک حس صمیمی مشکلی اجتماعی را مورد قضاوت قرار داد.
-- نسرین ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMهم مطلب جالبی بود و هم طریق بیانش از یک تجربهی دیداری ساده، خیلی ساده به موضوعی که با بیتفاوتی از کنارش رد میشیم اشاره میکرد و خواننده رو بعد از خوندنش به فکر وا میداره.
-- آگالیلیان ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMبا گفته بدون نام موافقم که مطلب کوتاه و سردستی است چون به هر حال زمان برنامه ها و حجم نوشتاری سایت زمانه بیش از این هم مجال کار نمی دهد، بد هم نیست، چون هدف ایجاد گفتگوی آزاد و کامنت گذاری از سوی شنوندگان و خوانندگان است که به هر حال به حجم مطلب خواهد افزود.
اما این مطلب، "پیش پا افتاده" که نیست هیچ، بسیار هم مهم است.
امیدوارم سرآغاز گفتگویی جدی میان نویسندگان و خوانندگان باشد. بد نیست در اینجا اشاره به فیلمی از وودی آلن بکنم (اگر اشتباه نکنم فیلم "پول رو بردار و فرار کن" بود؟) که در آن از دیدی حزل گونه به کلیشه ای شدن آزادی جنسی دهه هفتاد و از زاویه ای متفاوت نگاه کرده بود. اگر این گفتمان ادامه یافت، حتماً بیشتر در آن باره حرف خواهیم زد.
مشکل اصلی ظاهراً در حالت افراط و تفریطی بشر است: یا برهنه مطلق یا پوشیده کامل! حد وسط وجود ندارد، یا کمیاب است...
-- میرزابنویس ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMآنچه که از آن بعنوان آزادی در روابط جنسی در دهه 60 یاد می شود، در واقع سناریویی بسیار موفق در به انحراف کشاندن اعتراضات اجتماعی بویژه از جانب جوانان، بود که از آن جمله میتوان از رواج استفاده از مواد مخدر و بویژه قرص های ال اس دی در جهت بی انگیزه کردن جوانان و صوق آنان به سمت نهیلیسم نیز اشاره نمود. با این تفاسیر معتقدم که گفتگو در این رابطه بدون آصیب شناسی از فرماسیون حاکم بر جامعه بشری، یعنی نظام سرمایه داری، گفتگویی سطحی و بی ارزش است.
-- مزدک ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMbesiyar ziba
-- nasim ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMbekhosus vaghti az zabane yek mard shenideh beshe
durud be shoma Vandade aziz
همیشه فرصت کافی برای این گونه بحث ها کم بوده است جامعه ایرانی یا در حالت کنترل وخفقان کامل است یا دردوره های کوتاه شتابزده در حال باز پس گیری آزادی نداشته اش. جو تفکری روزگار ما نیز چنین است. همه به یکباره سیاسی شده اند و در تب داغ ضروری مبارزه با خفقان . زمانه عزیز دست تان درد نکند.
-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMاین موۻوا یست که به نوع سیستم کا لا یی بستگی دارد کافیست به متراژ چادر مورد استفاده در ایران
-- احمد ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMبیاندیشیم و انحصار واردات ان .افراط و تفریط دو روی یک سکه اند با یک هدف !!
قصد جبهه گیری ندارم، اما بنده هم از دیدن کلیسا و مسجد حالت خوبی بهم دست نمیدهد.
شما تصویر زن لخت را دوست نداری، من مسجد و کلیسا رو، دیگری هم احتمالا از چراغ راهنمایی رانندگی خوشش نمیاد ... چه باید کرد؟!
مطالب رادیو زمانه دارد پیش پا افتاده میشود
-- محمدرضا ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMکی گفته زیاده روی بد است. فقط به زنها که میرسد بد است. برای حل مشکل سکس از قضا اول باید لخت شد. لخت کامل... باید زیاده روی کرد و تازه بعد از ان است که امکان حد وسط وجود دارد.
-- دختری از تبریز ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMMr mohamad reza
-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMaslan nafahmidy maghaleh che mi gooyad , e nazar mi rsd zamaneh buyad sadeh tr bnvisad ke shoma befahmid
matlab ehsasi vali bu hooshi bood
اقای م-ر عزیز
-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMنویسنده نگفته که از دیدن زت لخت بدش می اید بلکه گفته از کالا شدنش ناراحت شده.
به نظر من تنها مساله سکس نیست که مورد استفاده تبلیغات مصرفی قرار می گیرد، بلکه اگر توجه کرده باشید طراحان تبلیغات از هر آنچه برای انسانها زیبا و دلنشین باشد برای جلب توجه مردمان بهره می گیرند. از نمایش روابط خانوادگی گرفته تا مناظر طبیعی و حتی تصاویر کودکان. برای من به شخصه، استفاده از کودکان در تبلیغات بیشتر ناراحت کننده است تا افراد بالغ (چه زن و چه مرد) چرا که بزرگسالان حق انتخاب دارند ولی کودکان هیچ نوع حق انتخاب و اختیاری در چنین مشارکتی ندارند و سود ناشی از افزایش فروش نیز معمولا به دیگران می رسد. در عین حال ظاهرا چاره ای هم از این موضوع نیست و آزادی در اجتماع در کنار مزایایی که دارد، چنین سو استفاده هایی نیز به دنبال دارد که جنبه منفی یک راهکار مثبت و کارآمد هستند.
-- شبیر ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:56 PMاری، درسته . سکس به عنصری مهم در زندگی جدید تبدیل شده است، تنوع در تجربه های سکسی چه تنوع در پارتنر و چه تنوع در نوع آن از گروهی گرفته تا ... ،فانتزیهای سکسی و ...شدت و غنای زندگی را می تواند افزایش دهد. در این میان مشکل تبعات منفی این سبک زندگی بر جامعه از جمله خانواده و کار است. چون وقتی سکس به شکل جدیدش به عنصری کلیدی در لذت و سعادت تبدیل می شود رابطه طولانی مدت و همراه با ارامش به خطر می افتد.
-- ali ، Jan 5, 2010 در ساعت 03:56 PMآقای محمدرضا متاسفانه متن را کامل نخواندید نویسنده از دیدن بدن زن ناراحت نبود از استفاده آن به عنوان کالا ناراحت بود. شما هم احتمالا به دلیل استفاده ابزاری از مسجد و کلیسا حالتون بد می شه وگرنه دیدن شاهکارهایی مثل کلیسای نتردام و مسجد شیخ لطف ا... حس زیبایی شناسی رو درآدم بیدار می کنه.
-- مژگان ، Jan 6, 2010 در ساعت 03:56 PMشما کمتر پیش پا افتاده بیندیشید
می دونین باا ینهمه فیلتر و پارازیت مقاله های زمانه رو خیلی سخت و شانسکی می تونیم بخونیمش. یه راههای دیگه پیداکنین ...
-- معتاد زمانه و زمانی ، Jan 7, 2010 در ساعت 03:56 PMکار بهتری می شد اگر از یکی دو مورد تکرار بر حذر می شد. شباهتشان جالب است.
-- معتاد زمانه و زمانی ، Jan 27, 2010 در ساعت 03:56 PMاصل موضوع یک بحث نه چندان تازه ی اساسی است به معنی استفاده ی ابزاری از انسان و در حالت خاص تر جنس زن و ..
-- شهرزاد ، Feb 24, 2010 در ساعت 03:56 PMاما این مطلب کلا از دید من هم صرفا برای یک بلاگ شخصی و احساسی خوب بود اما نه برای رادیو زمانه و به خصوص بخش جنسیت و جامعه با آن پیشینه ی وزین کارهای خانم ماه منیر. که چقدر هم خالی حضور برنامه هاش در زمانه حس میشه. به هر شکل مطلبی بود بیشتر احساسی و شخصی. و به احساسات دیگران هم نمره دادن و خوب و بد گفتن، چندان کار عاقلانه ای به نظرم نمی رسه.
به عنوان یک خواننده ی قدیمی و دائمی زمانه بسیار از ضربه ای که به این وبسایت وارد شده متاسفم، هم برنامه سازان خوبش کم شدند و کم کار و به طبع این جریان برنامه های با کیفیت خیلی کمتری را در این رادیو بلاگ میشه به تازگی پیدا کرد.
امیدوارم بتونید به روال سابق برگردید. از دید من این رادیو بهترین رسانه ی لااقل بعد از انقلاب ایران بوده.