رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > انار قندهار برای شب چله | ||
انار قندهار برای شب چلهاحمد قریشیاز دیرباز قندهار درمیان مردم ایران چندان شناخته شده نبوده ونام آن هموراه همتراز هفتخوان رستم با ترس ودلهره که بیشتر یاد آورمخاطرات سفر به این شهرکهن بوده گرده خورده است اما گویا این بار قاصدک گل انار قندهاری این مرز را شکسته است. زمانی که رخسار یاقوتی و طعم میگون انار قندهاری دل خیلیها، از چشم بادامی هایی شرق دور گرفته تا داروغههای مهمان را برده، چرا سفره یلدانشینان همسایه خالی از آن باشد؟ نه، خالی نمیماند اگر ناربلای (گل انار) ایرانی را سرما زده، « سفر قندهار» هم دیگر نمیتواند مانع از رسیدن آن به ایران شود، میرود تا زینتبخش سفره شب چله باشد. میگویند سفربه قندهار درگذشتههای دور توام با دشواری وتلخی بوده؛ آن وقت جز شماری ازمردم تجارتپیشه، حکومتیها و زمانی هم طالبان علم که حاضر بودند با آگاهی، گذر از راههای دور و بیابانهای وسیع را بپذیرند، مقصد چندان آسانی نبوده است. چنانچه دیده میشود، پیشینهی این گونه مشکلات بود که ذهنیتها را نسبت به قندهار بد ساخت که تا اکنون ودر بیشتر مواقع اگر یک شهروند ایرانی بخواهد از نگرانی خود درباره یک سفر بگوید، قندهار ورود زبانش است.
«چرا اینقدر دلواپسی؛ سفر قندهار که نمیری»، «جای نگرانی نیست؛ برمیگرده؛ سفر قندهار که نرفته» وعباراتی از این دست که مشخص است چه پیامی به مخاطب میدهد. در گذشتههای دور، مسافرت نقش مهمی در بهدست آوردن اهداف بشر داشت اما اکنون با بهرهگیری ازدستآوردهای علمی، بخشی ازاین اهداف که همانا آگاهی از وضعیت سرزمینهای مختلف بود، میسر شده است. نسلهای متمادی آمدند، دشواریهای زیادی را سپری کردند و رفتند اما نسل کنونی از برکت همین دستآوردهای علمی، گاهی هم میتوانند «سفرقندهار» نروند و باخبر شوند که در آنجا چه خبر است. اگر کمی مروری برگذشتههای نزدیک تا اکنون قندهار داشته باشیم؛ ازجنگهای خانمان سوز داخلی گرفته تا تریاک، طالبان و جنگ کنونی، هیچ کدام خوشایند نخواهد بود اما جالب است بدانیم از میان این همه نابسامانیهای ناشی از بوی باروت، صدای انفجار و همهمه تریاک، گلی شکفته، قامت راست کرده و آوازه آن عالمگیر شده است. بله همانطور که گفته آمدیم این گل، گل اناراست که در آن از سیاهی خبری نیست اما درجدال با سیاهی قرارگرفته است. در بهبوهه جنگ تریاک وجنگ قدرت، یاقوت قندهاری دستخوش تغییرات گسترده ای بوده است؛ انارستانها به بخشی ازمیدان کارزار جنگ تبدیل شدند و البته افراد زیادی هم بودند که انارستانهای بیبدیل را بنا به دلایل مختلف به کشتزار تریاک تبدیل کردند اما انار نامدار قندهار نمرد و سر بلند نگه داشت. اکنون در قندهار، موسم برداشت انار است. مسؤولین محلی ميگویند هزاران تن انار به ولایات مختلف افغانستان انتقال داده شده اما صادرات آن به کشورهای مختلف بنا به دلایلی که گفته شد، به کمتر از نصف سال گذشته رسیده اما با اینوجود باز هم دست کم نزدیک به ١٦ هزار تن صادر شده است.
بخشی از آن به شکل قانونی و بخش بیشتر آن ازطریق پاکستان وبه طور غیرقانونی به بازارهای ایران راه یافته است. دراین راستا، اتحادیه فروشندگان میوه وسبزی ایران با ابراز نگرانی از این شیوه واردات گفته است؛ این وضعیت سبب افزایش قیمت تمام شده انار شده است وباید روند واردات انار افغانستان به شکل قانونی وبدون واسطه انجام شود. و اما دراین میان موضوع «سفرقندهار» از گفتار به عمل میرسد؛ درسفرهای که باید میوهای درخور میزبان بلندترین شب سال داشته باشد، چارهای نیست جز اینکه مردانی را یافت تا کمر همت ببندند و قندهار را دریابند تا کولهباری از تحفه را به ارمغان آورند. سید محمد حسین امید خدا، یک تاجر ایرانی است که کوله بار«سفرقندهار» بسته است، او میگوید سال گذشته آمدم تا انار قندهار را به ایران صادر کنم اما بی موقع رسیدم و بار خوبی گیر نیامد اما امسال در موسم برداشت انار آمدم تا حجم زیادی از انار قندهاری را به ایران و بهویژه به کلان شهرها بفرستم. از وی میپرسم تا چه اندازه دغدغههای «سفر قندهار» را جدی میگیرد. با خندهای معنیدار پاسخ میدهد، نمیشود این انار را دید و از آن چشم پوشید؛ آخر شب چله در پیش است. |
نظرهای خوانندگان
همین لحظه این دو مثل دیگر یادم آمد:
-- کاکه تیغون ، Dec 22, 2009 در ساعت 08:09 PMــ سودناخورده،سفرقندهار
ــ هرکه دمش را به دم لوک ببندد،باید سفرقندهار بکند