رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ آبان ۱۳۸۷

خواهرخوانده‌ی اصفهان در آلمان

نسيم محمدی

شهر فرایبورگ (freiburg) را شاید خیلی‌ها نشناسند و از آن مطلبی در جایی نخوانده باشند. اما شهر اصفهان را همه‌ی ما به خوبی می‌شناسیم، حتی به دلیل ثبت آثار تاریخی این شهر مانند «میدان نقش جهان» در یونسکو، بسیاری از مردم دنیا نیز با این شهر آشنایی کامل دارند و یا حتی به آن سفر کرده‌اند.

اما هنگامی که از اعلام خواهرخواندگی شهر فرایبورگ و اصفهان حرفی به میان می‌آید، با چشمانی متعجب روبه‌رو می‌شوی که نشان از بی‌اطلاعی دارند.

بله، همین اصفهان، نصف جهان، خواهرخوانده‌ای نه چندان غریب و گمنام در جنوب غربی آلمان دارد. خواهر‌خواندگانی که هرگز یکدیگر را ندیده و لمس نکرده‌اند.

تنها غبار سفر مسافران است که آنان را به هم پیوند می‌دهد و از دیگری در گوش خواهر حکایت می‌کند. اما اصفهان، خواهرخوانده‌ی خود را خوب می‌شناسد.

از زمزمه‌های باد که در گوشش نجوا می‌کند. او می‌داند خواهرش در گوشه‌ای از حاشیه‌ی غربی جنگل سیاه (schwartz wald) واقع در استان بادن وورتنبرگ، آرمیده و مکان امنی برای ۲۰۵ هزار نفر از ساکنانش است.


اصفهان، نگران سردی خواهرش در زمستان‌های سخت آلمان نیست، چرا که جنوب برای هر دو خواهر یاد‌آور گرما و حرارت بوده و تابش خورشید را فرایبورگ در اکثر روزهای سرد و مه‌آلود خود لمس می‌کند.

شاید می‌توان گفت میزان گرمای اصفهان و فرایبورگ در روزهای زمستان همسان است. فرایبورگ هم دانشگاه‌های بزرگ و غنی دارد که بسیاری از ایرانیان نیز در آنجا تحصیل می‌کنند.

اصفهان بسیار غمگین شد وقتی از دانشجویان مسافر شنید که ۸۰ درصد از زیبایی خواهر خوانده‌اش در جنگ جهانی دوم با بمب تخریب شده بود.

جنگ جهانی دوم بسیاری از شهر‌های جنوبی آلمان را با خاک یکسان کرد. مان‌هایم، کل (kehl)، فرایبورگ، افنبورگ (offenburg)، درسدن (Dresden) از آن جمله‌اند که پس از جنگ، مان‌هایم با حضور و تلاش ترک‌ها دوباره باز‌سازی شد و دیگر شهر‌ها نیز با تلاش آلمانی‌ها مجدداً همانند مدل تاریخی شهر ساخته شد.

خواهر اصفهان نیز از این قاعده مستثنی نبود. کلیسای جامع شهر که نجوای درد و رنج بسیاری از شهروندان جنگ‌زده را در سینه خود حفظ کرده بود، اندکی مانده به خاتمه‌ی جنگ ویران شد و نتوانست شاهد شادی و پایکوبی آنان باشد.


پس از جنگ نیز این کلیسا همانند گذشته جان گرفت و به آثاری تاریخی تبدیل شد. هم اکنون نیز پذیرای بسیاری از بازدید‌کنند‌گانش است.

در نزدیکی کلیسای جامع در مسیر شهر‌داری شهر‌، فرایبورگ نام خواهر خوانده‌ی خود را با خطی نستعلیق بر سنگ‌فرش خیابان حک کرده و یکی از خیابان‌هایش را به نام اصفهان نام‌گذاری کرده که هرگز فاصله‌ها موجب نشود تا خواهرش را به فراموشی بسپارد.

شاید همین کار مرهمی بر دلتنگی‌هایش باشد. عطر دلپذیر غذاهای ایرانی که از رستوران‌های ایرانی در کوچه پس کوچه‌های فرایبورگ می‌پیچد، از غم غربت این خواهر و دانشجویان و شهروندان ایرانی ساکن در این شهر می‌کاهد.

هنگامی که پیشنهاد تاسیس کانون ایرانیان مطرح شد، فرایبورگ با گشاده‌رویی پذیرفت، چرا که خواست نشانی دیگر از سرزمین خواهر خویش را در خود داشته باشد.


دهکده‌ی خورشیدی

سال ۱۹۷۰ بود که ایالت بادن وورتنبرگ تصمیم گرفت تن خسته‌ی فرایبورگ را با ساخت نیروگاهی هسته‌ای مجروح کند.

آن‌طور که نقشه نشان می‌داد، این نیروگاه قرار بود در ویل (wyhl) سی کیلومتری فرایبورگ ساخته شود. ساکنین این شهر تصمیم به نافرمانی و اعتراض گرفتند تا از شهر خود دفاع کنند.

در سال ۱۹۷۵ خبر توقف ساخت این نیروگاه به گوش فرایبورگ رسید. شادی تمام شهر را فرا گرفته بود. در این زمان اما اصفهان سکوت بود و سکوت.

ساکنین فرایبورگ دیگر نسبت به مکان امن و محیط زیست خود هوشیار شده بودند و برای یافتن انرژی‌های تمیز و جایگزین تحقیقات وسیعی را آغاز کردند.

در سال ۱۹۸۶ فاجعه‌ی نیروگاه چرنوبیل به شهروندان فرایبورگ نشان داد که ایستادگی‌شان صحیح بوده و در مقابل، شهرداری فرایبورگ نیز رای به ایجاد برنامه‌ای آینده‌نگر در زمینه‌ی انرژی داد.

امری که امروزه خواهر اصفهان را به معروف‌ترین شهر خورشیدی اروپا تبدیل کرده است. بر این اساس ۲۰۰۰ خانه در گوشه‌ای از فرایبورگ «مهربان با محیط زیست» نام گرفتند.


این خانه‌ها به تمامی مجهز به سلول‌های خورشیدی روی سقف خود هستند. اهالی این دهکده‌ی خورشیدی نه تنها انژی مورد استفاده خود را از طریق همین سلول‌های خورشیدی تامین می‌کنند بلکه سه تا چهار برابر مصرف الکتریسیته‌ی خود را می‌فروشند.

سال‌ها سپری شد و در سال ۲۰۰۰ هنگامی که به رسمیت شناختن خواهر‌خواندگی اصفهان و فرایبورگ مطرح شد، دولت وقت ایران توجهی به اشتیاق و تنهایی دو خواهر نکرد.

چرا که تصور می کرد کارهای مهم‌تری از دلتنگی‌های دو خواهر دارد. هر چند فرایبورگ خواهر‌ خواند‌گان دیگر نظیر‌: برانسون ( فرانسه - ۱۹۵۹) ، اینسبروک ( اتریش ـ ۱۹۶۳) ، پادوآ ( ایتالیا ـ ۱۹۶۷) ، گیلد‌فورد ( بریتانیا ـ ۱۹۷۹)، مدیسون ( آمریکا ـ ۱۹۸۷)، ماتسویاما ( ژاپن ـ ۱۹۸۸) دارد.

اما خواهری دیگر از سرزمین خورشید خانم‌ها برای او معنای دیگری داشت. پس از هفت سال، نامه‌نگاری‌های شهر‌داری‌ها، خواهر خواندگی آن‌ها به عنوان دو شهر فرهنگی و دانشگاهی به رسمیت شناخته شد.

آن شب دو خواهر در آرامشی عمیق خواب سرزمین یکدیگر را دیدند و به امید آغوش یکدیگر شب را به صبح رساندند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

در اصفهان هم خياباني با نام فرايبورگ وجود دارد

-- محمد-ي ، Oct 25, 2008 در ساعت 06:50 PM

خیلی نثر لطیفی دارید که البته نکته مهم ترش کمکی بود که به گزارش می کرد. فقط به جز یک جایی که به نظرم کمی کودکانه جلوه می کرد:"اصفهان بسیار غمگین شد وقتی از دانشجویان مسافر شنید که ۸۰ درصد از زیبایی خواهر خوانده‌اش در جنگ جهانی دوم با بمب تخریب شده بود."
مرسی برای گزارش.

-- مریم ، Oct 25, 2008 در ساعت 06:50 PM

فوق العاده بود. من از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتم. برام خیلی جالب بود. در ضمن نثر صمیمی و دلنشینی دارید. ممنونم

-- رضا ، Oct 25, 2008 در ساعت 06:50 PM

من از این شهر دیدن کرده ام. به نظر من کلیسا در جنگ ویران نشد. دلیل انهم این بود که خلبان بهمراه پدرش در کودکی از این شهر دیدن کرده بود. وی به هنگا م بمباران از این کار سر پیچی می کند.

-- aria ، Oct 25, 2008 در ساعت 06:50 PM

من در اصفهان و فرايبورگ زندگی کردم در دوران فوق ليسانسم و دانشجوی بورسيه خواهرخاندگی بودم در فرايبورگ. شهری بسيار زيبا و فرهنگی. به همه توصيه می کنم از اين شهر ديدن کنند

-- سامان ، Oct 25, 2008 در ساعت 06:50 PM

be jaye inhame khahar khahar kardan behtar bood vazehtar tozih midadin

-- sami ، Oct 26, 2008 در ساعت 06:50 PM

اصفهان خانوم خواهر های دیگری هم داره. فلورانس ذر ایتالیا سن پترزبورگ در روسیه و استانبول از جمله آنان است.

-- فرزاد ، Oct 26, 2008 در ساعت 06:50 PM

ei kash ESFAHANE man be haman zibaei bemanad va be manande khaharsh dar jange jahanie dovom tavasote ghatare shahri (metro)be virane tabdil nashavad ei kash.....

-- hasan ، Oct 26, 2008 در ساعت 06:50 PM

آقا یا خانم محمدی
درسته که در اصفهان خیابانی به اسم "فرایبورگ" هست ولی حتما فراموش نکردید که چه جنجالی برای اسم گذاری این خیابان از طرف بعضی علما (...) برپا شد. استدلال بی بدیل آن ها هم این بود که چرا ما بر این خیابان نام آخوند جماعت نمیگذاریم.

-- علیرضا ، Oct 26, 2008 در ساعت 06:50 PM

خانوم محمدی عزیز... حق انصاف بود که شما که کل مطلب راجع به شهر خورشیدی فرایبورگ را از وبلاگ شخصی من (فانوس آزاد) کپی کردید حداقل به اصل مطلب لینک می دادید یا حداقل جمله بندی مرا تغییر می دادید!
از رادیو زمانه تقاضا می کنم که برای حق نشر به مطلب اصلی من لینک دهید: (http://freelantern.com/p/?p=46)
با تشکر

-- علی ، Oct 27, 2008 در ساعت 06:50 PM

ظاهرانويسنده مطلب خواسته است که زرنگي کندودرقالب يک گزارش فرهنگي به يک مقصودسياسي دست پيداکند.يعني خواسته به اصفهانيها اينگونه القاء کندکه همانطورکه مردم شهر خواهرخوانده شماازاحداث تاسيسات هسته اي درفرايبورگ جلوگيري کردندشماهم برعليه تاسيسات هسته اي نزديک اصفهان اعتراض نموده وخواهان تعطيلي آن شويد.يعني کاري راکه سياستمداران اروپايي سالهاست ازطريق سياسي مي خواهندانجام دهندوموفق نشده اند تريبونهاي بظاهرفرهنگي آنهامثل راديوزمانه مي خواهندبارنگ ولعاب فرهنگي به انجام برسانند.

-- ناصر ، Oct 27, 2008 در ساعت 06:50 PM

A very interesting issue which shows not only that persian is a very poetic language but also that mis mohamadi is able to use it. i was very impressed to look at this way of description and am sure that now more people knows about this partnership which should be engrossed. an afghan friend

-- Safi ، Oct 31, 2008 در ساعت 06:50 PM

عالی و فوق العاده ، مثل همیشه.

-- آشنا ، Nov 6, 2008 در ساعت 06:50 PM

از مديريت زمانه خواهش ميكنم كه به ادعاي آقاي علي مبني بر اينكه خانم محمدي اين مطلب را از وبلاگ ايشان كپي كرده است رسيدگي كنند تا ما خواننده‌ها نيز خيالان راحت بشود از اينكه زمانه با خبرگزاري‌هاي مثل فارس و مهر و برنا و كيهان فرق دارد...

-- ابوالفضل ، Nov 11, 2008 در ساعت 06:50 PM