رادیو زمانه > خارج از سیاست > ورزشی > جام جهانی هم نشد، دایی باید بماند | ||
جام جهانی هم نشد، دایی باید بماندکیا بهادریاظهارات تازهی علی کفاشیان در نوع خودش بسیار جالب توجه است. کمتر پیش میآید گفتههای فردی در جایگاه ریاست فدراسیون فوتبال به یکباره حاوی چند نکتهی بدیع باشد. شگفتزده کردن اهالی فوتبال گویا از زمان انتخاب ناگهانی دایی برای هدایت تیم ملی به خط مشی فدراسیون فوتبال تبدیل شده است. کفاشیان ضمن اعلام مطلب فوق، در ادامه افزود اگر تیم صعود هم نکند، دایی باید بماند؛ زیرا تیم ملی با تغییر هر روزهی مربی نتیجه نمیگیرد.
البته این آیندهنگری در خصوص برنامههای درازمدت تیم ملی جای تقدیر دارد. تنها این سؤال برای دوستداران فوتبال ملی بیپاسخ میماند که چرا این شانس و فرصت کاری تا کنون به هیچ مربی ایرانی دیگر تعلق نگرفته بود؟ محمد مایلیکهن، جلال طالبی، منصور پورحیدری و امیر قلعهنویی مربیانی بودند که از لحاظ کارنامهی کاری و تجربهی مربیگری بر دایی برتری داشتند؛ اما با اولین ناکامی بعضاً مفتضحانه از کار برکنار شدند. رجوع به گذشته دور چندان ضروری نیست. برای مثال میتوان کارنامهی قلعهنویی را در نظر گرفت. تیم ملی در دورهی حدودا ۹ ماه مربیگری امیر قلعهنویی با موفقیت کامل از زیرگروه مقدماتی جام ملتهای آسیا صعود کرد و در رقابتهای نهایی نیز با عبور از مرحله مقدماتی به جمع هشت تیم نهایی پا گذارد و در نهایت با شکست در ضربات پنالتی از حضور در مرحله نیم نهایی باز ماند. در حقیقت با وجود انتقادهایی که به عملکرد تیم ملی در این رقابتها وارد است، باید قبول کرد که باخت در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی، تنها شکست قلعهنویی در رقابتهای رسمی محسوب میشد. ضمن آنکه جام ملتهای آسیا با رقابتهای مقدماتی جام جهانی قابل مقایسه نیست و از لحاظ اهمیت و حساسیت در مرحله پایینتری قرار دارد. با این وجود همان یک شکست کافی بود تا امیر قلعهنویی در نهایت از کار برکنار شود و جای خود را به منتقد اصلی خود، علی دایی بدهد. اکنون که آقای کفاشیان طبق گفتهی خود به تغییر هر روزهی مربی تیم ملی اعتقاد ندارد، میتوان این سؤال را از ایشان پرسید که آیا بهتر نبود قلعهنویی به لطف شناخت بیشتر از شرایط روز تیم ملی و تجربهی حضور در جام ملتهای آسیا در کار خود ابقا میشد؟ آیا علی دایی مربی ایرانیتری نسبت به مربیان یاد شده محسوب میشود؟ یا مسایل دیگری در این میداندهی بیحد و حصر به دایی نقش دارد؟
شنیدن جملهی «دایی باید بماند» از زبان رییس فدراسیون فوتبال ایران برای علی دایی چه مسئولیت و تعهدی را بهعنوان سرمربی تیم ملی ایجاد میکند؟ هنگامی که یک مربی بداند حتا در صورت ناکامی در مهمترین خواستهی افکار عمومی و باز ماندن از صعود به جام جهانی، خطری او را تهدید نمیکند، دیگر چه اراده و ضرورتی برای باقیماندن در سمت خود به کار خواهد گرفت؟ سیاست فدراسیون فوتبال در حمایت بی اگر و اما از علی دایی به این شبهه در اذهان عمومی دامن میزند که گویی تیم ملی نردبانی برای ترقی علی دایی است. از شرایط موجود اینگونه برمیآید که فوتبال بحرانزدهی ایران با متولیانی که دارد چه بخواهد و چه نخواهد باید این نردبان را در اختیار پیشرفت بیشتر علی دایی در سطح بینالمللی بگذارد. به نظر میرسد هدفگیری نهایی نیز در سطوح مدیریتی کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا است. در واقع خود علی دایی پیشتر به تمایل و اهداف بلند خود برای این منظور اشاره کرده بود. علی کفاشیان نیز در همین گفتههای اخیر خود خبر داده است که اگر فضای کاری فراهم باشد، برای نایب رییسی کنفدراسیون فوتبال آسیا کاندید خواهد شد. پرواضح است که هیچ فرد ایرانی مخالف این حضور و موفقیتهای نمایندگان ایران در سطوح بینالمللی نیست؛ به شرط آنکه برای این منظور با ایجاد یک شرکت انتفاعی از فوتبال و سرمایهی ملی هزینه نشود. کفاشیان در خصوص ادامهی کار دایی در سایپا نیز اظهار نظر جالبی کرده است. به گفتهی او پس از پایان رقابتهای لیگ، آنقدر برای دایی کار پیش میآید که او خود به خود از سایپا خواهد رفت. اصولاً دلایل و شیوهی توجیه رییس فدراسیون فوتبال در قبال مسایل گاهی به شدت کدخدامنشانه و باری به هر جهت به نظر میرسد؛ گویی هیچ ضابطه و دستور عملی در خصوص مسایل مربوط به تیم ملی و علی دایی روی میز کاری ایشان وجود ندارد و همه چیز قرار است «خود به خود» حل شود. از جمله وقتی از او سؤال میشود که چرا هنوز با علی دایی قراردادی منعقد نشده است، پاسخ میدهد که باید سر فرصت و در زمان مناسب در این مورد با دایی مذاکره شود. این زمان مناسب شاید پس از دو بازی آینده تیم ملی ایران در مقابل امارات و سوریه باشد؛ چرا که بر خلاف خوشبینی و اطمینان کفاشیان، نتیجهگیری و کسب حداقل چهار امتیاز از این دو بازی، تنها شانس ادامهی کار دایی بهعنوان سرمربی تیم ملی است و در غیر این صورت رسمی شدن قرارداد امضا نشدهی مزبور امری نامحتمل خواهد بود.
سربلندی سپاهان در دو جبهه زردپوشان نصف جهان بیهیچ شبههای در حال حاضر تنها تیم حرفهای ایرانی به شمار میروند. این نکته را بازیکنان شایسته سپاهان در دو بازی اخیر خود مقابل الاتحاد عربستان ثابت کردند. شکست دادن یکی از پرافتخارترین باشگاههای آسیا و کسب شش امتیاز از تیمی با امکانات بسیار قوی و هشت بازیکن ملی، همت و انسجامی حرفهای میخواهد که شاگردان ویرا ثابت کردند از آن برخوردارند. سپاهان به خصوص در دیدار چهارشنبهشب در گرمای شرجی و طاقتفرسای جده با ارایه یک فوتبال حرفهای هر دو نیمه بازی را اداره کرد و در نهایت نیز با فرصتطلبی عماد رضا مهاجم عراقی خود مزد برتری خود را گرفت. بازیکنان سپاهان بهخصوص پس از برتری یک بر صفر نشان دادند که برای تمام دقایق بازی برنامه دارند و میدانند چگونه از گل برتری خود در خانهی حریف دفاع کنند. در این میان نباید از درخشش مسعود همامی دروازهبان ذخیرهی سپاهان نیز به سادگی گذشت. همامی در مهار شوتهای بازیکنان حریف و همچنین پوشش دادن به فضای خالی پشت مدافعان خود عملکرد بینقصی داشت و به این ترتیب سپاهان با داشتن سه دروازهبان آماده و همسطح دچار مشکل شده است. سپاهان پس از پیروزی روحیهبخش مقابل الاتحاد بههمراه این تیم شش امتیازی شد و در صورت پیروزی در بازی آیندهی خود مقابل الاتحاد سوریه از شانس خوبی برای صعود برخوردار خواهد بود. از طرفی سپاهان امروز با وجود خستگی مفرط حاصل از مسافرت پردردسر به عربستان ناگزیر در کرمانشان به مصاف شیرینفراز این شهر رفت و با برتری سه بر دو مقابل این تیم جمع امتیازات خود را به 53 رساند. با این برد فاصله امتیازات سپاهان و پرسپولیس به هفت امتیاز رسید و به این ترتیب پرسپولیس با وجود خوشبینی کمرنگ افشین قطبی و کسب یک امتیاز ارزشمند به گفتهی او در کرمان، عملاً شانس چندانی برای قهرمانی ندارد. این فاصله امتیاز با توجه به منتفی شدن بحث باز گرداندن شش امتیاز کسر شده به پرسپولیس برای قهرمانی تیمی حرفهای چون سپاهان کافی است؛ مگر آنکه در فوتبال غریبه با اصول ما اتفاقی بیفتد که شرایط را به گونهای دیگر رقم بزند. تعقیبکنندهی دیگر زردپوشان اصفهان صباباتری تهران است که با وجود تساوی یک بر یک روز یکشنبه برابر سایپا، همچنان برای قهرمانی شانس دارد. صباباتری هماکنون با 47 امتیاز در ردهی دوم جدول لیگ برتر قرار دارد. اما استقلال نیز که بهطور غیر رسمی از لیگ برتر کنار کشیده است، مقابل پیکان تهران در دقایق پایانی شکست را پذیرا شد و از جمع مدعیان بیشتر فاصله گرفت. استقلال که این روزها از لحاظ روحی وضع شکنندهای دارد، پس از برد روحیهبخش مقابل راهآهن و درخشش فرهاد مجیدی و طالبلو در جام حذفی میرفت تا ناکامیها را فراموش کند؛ اما این شکست مجدد در خانه به احتمال زیاد زمینهساز بحران تازهای در این تیم خواهد شد. |
نظرهای خوانندگان
مايلي كهن و عجب شلغم هم شد جزو ميوه ها .
-- بدون نام ، Apr 28, 2008 در ساعت 02:21 PMامیر قلعه نوعی اول برود ادبیات و شخصیت خودش را درست کند بعد تیم ملی کل یوم پیشکش
-- امیر ، Apr 29, 2008 در ساعت 02:21 PMامیدوارم ایران به جام جهانی نرود تا برای همیشه از شر علی دایی خلاص شویم.
-- بدون نام ، Mar 29, 2009 در ساعت 02:21 PM