رادیو زمانه > خارج از سیاست > علمی > قرص خوشبختی را کنار بگذارید | ||
قرص خوشبختی را کنار بگذاریدبرگردان: زویا ممکن«بالاخره قرص خوشبختی پیدا شد.» این پیامی بود که همه رسانهها حدود بیست سال پیش، یعنی در دهه ۱۹۸۰ با وارد شدن قرص پروزاک به بازار توسط یک شرکت دارویی آمریکایی به مردم دادند.
در حال حاضر پس از گذشت بیست سال، مصرف داروهای ضد افسردگی حاوی سروتونین (مادهای که مسوول خلق و خوی ماست) زیر سوال برده شده است. پروزاک و داروهای هم خانواده آن را امروزه میتوان در خانه بیش از پنج میلیون فرانسوی یافت. این نوع از داروها بعد از مسکن هایی از قبیل آسپرین و پاراستامول امروزه بیشترین فروش را دارند. حالا نسبت به کارآیی این داروهای معجزهآسا ابراز تردید میشود. در آمریکا، کانادا و بریتانیا تجویز آنها بهویژه به کودکان و نوجوانان، زیر سوال برده شده است. نتایج چندین تحقیق نشان داده که مصرف آنها خطر اقدام به خودکشی را افزایش میدهد. مقامات بهداشتی بریتانیا اوایل ماه دسامبر ۲۰۰۷ به پزشکان توصیه کردند که از تجویز بیش از حد داروهای ضد افسردگی خودداری کنند و وزیر بهداشت فرانسه نیز در همین ماه اعلام کرد که با تجویز داروهای ضد افسردگی به افراد زیر ۱۸ سال مخالف است. گی هونیه، روزنامهنگار فرانسوی و یکی از مدیران سابق صنعت داروسازی است. او اخیرا در کتابی به نام داروهای ضد افسردگی، مسمویت بزرگ، با افشای مدارکی نشان داده بر خلاف آنچه که در زمان به بازار آمدن این داروها ادعا شده بود، استفاده از این داروها در بین مصرف کنندگان، اعتیاد و اثرات منفی دیگری نیز به همراه میآورند. بر اساس این مدارک آزمایشات آنجام شده بر پروزاک، شناخته شدهترین نوع این داروها، قبل از ورود به بازار کاملا کارایی این دارو را نشان نداده بودند. حال این سوال مطرح است که آیا باید این داروها را دور ریخت و آیا این داروها بیفایده و خطرناک هستند؟ روانپزشکان و پزشکانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، کارایی این داروها را ۶۰ درصد ارزیابی میکنند. به گفته یکی از پزشکان اگر مصرف این داروها تاثیر مثبت بگذارند، نتیجه میگیریم که مشکل مربوط به کمبود میزان سروتونین بوده، اما در حقیقیت ما به هیچ وجه قادر به اثبات علمی این نتایج نیستیم. مشکل میشود تصور کرد داروهایی که بر مغز تاثیر میگذارند، اثرات ناخواستهای بر جسم و دستگاه روانی فرد نداشته باشند. کریستف آندره، یک روانپزشک و روان درمانگر دیگر میگوید، در ابتدا مانند بسیاری از همکارانش بدون شک و تردید، به بیمارانش داروهای حاوی سروتونین تجویز میکرده است. ولی برخورد با مجموعهای از واقعیتها موجب شده که روش درمان خود را عوض کند. چرا که بیمارانش از اسهال، تهوع، لرزش، رفتارهای غیر معمول و... شکایت داشتند.
او میگوید این داروها همچنین بر رانش و میل جنسی نیز تاثیر میگذارند و روانپزشکان بیماران خود را از اثرات نامطلوب و خطرات احتمالی مصرف این داروها باخبر میکنند. از سوی دیگر به نظر او شرکت در کنگرههای پزشکی و امکان ارتباط با همکاران خارجی نیز امکان تبادل اطلاعات را فراهم میکند. ژرار لوون، روان درمانگر دیگری معتقد است تاثیرات جانبی این داروها اغلب به دلیل تجویز نامناسب آنهاست، چرا که بسیاری از پزشکان عمومی اطلاعات کافی برای تشخیص تفاوت میان یک فرد غمگین و افسرده را ندارند. در عین حال برخی از پزشکان نیز که وقت کافی برای گوش دادن به ناراحتیهای بیماران خود ندارند، با تجویز این داروها خود را از شر آنان خلاص میکنند. در واقع این بیماران بیش از دارو به یک گوش شنوا و روان درمانگری که به مشکلات آنها گوش فرا دهد، نیاز دارند. عدم دسترسی به این امکان است که باعث تجویز سیستماتیک این داروها از سوی پزشکان میشود. با وجود اینکه داروهای ضد افسردگی اغلب برای تنظیم احساسات بهکار میروند، در مواردی باعث بروز رفتارهای خشونت آمیز، همچون اقدام به خودکشی در افراد میشوند. کریستف آندره، روان درمانگر فرانسوی در توضیح این تاثیر میگوید این داروها در ابتدا ممکن است تنظیم احساسات برخی از بیماران را مغشوشتر کند. به همین دلیل وی از تجویز این داروها به افرادی که بر رفتارهای خود کنترل ندارند، اجتناب میکند. به نظر او تجویز این داروها به کودکان و نوجوانان که دستگاه عصبی آنها هنوز شکل نگرفته، خطرناک است. مگر در مواردی که بیمار در بیمارستان بستری و تحت نظر پزشکان باشد. به نظر گی هونیه یکی دیگر از ایرادهای بزرگ داروهای ضد افسردگی تاثیر منفی است که روی سلول های مغزی میگذارند. در همین حال کارشناسان معتقدند، در حال حاضر بیماران بیش از گذشته از تاثیرات جانبی داروهای ضد افسردگی باخبرند. به لطف اینترنت، با یک جستجوی ساده، دهها مقاله در مورد این داروها در دسترس افراد قرار میگیرد و بسیاری از بیماران تجربههای خود را در این مورد در تالارهای مجازی گفتوگو با دیگران در میان میگذارند. ادوارد ظریفیان، استاد روان پزشکی و روانشناسی و متخصص داروهای روانگردان، در کتابش میگوید فاصله اطلاعاتی بین بیمار و پزشک مرتبا در حال کاهش است. او معتقد است سخن گفتن بیماران افسرده از تجربیات شان در اینترنت، جنبه درمانی موثری دارد، چرا که آنها را از تنهایی و انزوای ناشی از افسردگی و اضطراب خارج میکند. یک تحقیق دولتی در فرانسه که سال ۲۰۰۴ انجام شده، نشان داد استفاده از داروهای ضد افسردگی معمولا به مزمن و طولانی شدن افسردگی منجر میشود. از یک طرف مردم بر این اعتقادند که این داروها بر خلاف داروهای آرامبخش اعتیادآور نیستند و از طرف دیگر حاضر نیستند از خیر حس خوبی که مصرف این داروها ایجاد میکند، بگذرند. برخی شواهد نیز حاکی از تاثیرات نامطلوب قطع این داروها در بیماران است. از جمله این اثرات میتوان به عرق کردن، لرزش و بروز اضطراب اشاره کرد. از جمله به گفته گی هونیه، ۲۵ درصد مصرفکنندگان داروی دروکسات هنگام ترک آن با اینگونه تاثیرات مواجه شدهاند که باعث شده نتوانند آن را کاملا کنار بگذارند. به گفته پزشکان آنچه مسلم است این که نباید با حالت افسردگی، همچون سرماخوردگی برخورد کرد. پزشکان برای درمان این بیماری باید وقت زیادی را صرف گوش کردن به مشکلات بیمار کنند و از طرف دیگر بیماران نیز نباید تصور کنند مشکلات درونیشان تنها حاصل ترشح یک ماده شیمیایی در مغز است. البته لازمه این نوع نگاه به افسردگی، باور پزشکان به آن است. تمام پزشکانی که در این گزارش با آنها مصاحبه شده، معتقدند داروهای ضد افسردگی همچون چوبهای زیر بغل تنها به بیمار کمک میکنند تا بیماریاش را عمیقا معالجه کند، اما به تنهایی موجب درمان افسردگی و اضطراب نمیشوند. برای یک درمان بدون بازگشت، لزوم یک گفتاردرمانی اجتنابناپذیر است. بعید است که علم بهزودی بتواند روانگردانی کشف کند تا بدون نیاز به تلاش شخصی، افسردگی را درمان کند. برگرفته از ماهنامه «روانشناسی» |
نظرهای خوانندگان
استفاده از داروهای ضد افسرگی بویژه سرس حدید آنها از آنجایی که عوارض جانبی داروهای قبلی را ندارند و در ضمن نمیتوان با آنها خودکشی کرد، در حال حاضر در بسیاری از کشورهای غربی به طور بی سابفه ای افزایش گیدا کرده بطوری که از افسردگی به عنوان اپیدمی قرن نامبرده میشود. این امر دلیایل بسیاری دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره شده است (بویژه تحویز آن توسط پزشکان عمومی). با این وجود این داروها اگر به درستی توسط متخصص تجویز شود و با روان درمانی توام باشد بسیار موثر است. فراموش نباید کرد که افسردگی درد روحی بسیار حانکاهی است که تحویز درست دارو گاهی تا حد بسیاری از شدت آن کم میکند. در ضمن مقاله مورئ نظر در مورد جامعه غذب درست است که مصرف این داروها در آنها به افراط دیده میشود نه در مورد جامعه ما که به خاطر نداشتن آگاهی درست اغلب افراد از مصرف هر نوع دارویی برای معالجه مشکلات روحی میپزهیزند.
-- بدون نام ، Mar 9, 2008 در ساعت 04:33 PMیک روانشناس بالینی
برای افسردگی های شدید مشاوره و روان درمانی بدون دارو جواب نمی دهد. دارو شاید بیشتر از پنج درصد تأثیر نداشته باشد ولی مثل بنزین برای حرکت ماشین شرط لازم است.
-- بدون نام ، Jun 14, 2008 در ساعت 04:33 PMاما مدت زمان لازم برای استفاده آن اغلب بسیار کمتر از زمان بیان شده توسط روانپزشک می باشد.