رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > انسان و هدیه | ||
انسان و هدیهبرگردان: احمد سماییsamayee@web.deهدیه دادن چه معنا و مفهومی دارد؟ فرقش با رشوه چیست؟ در طول زمان چه تغییری در معنا و جنبههای مختلف هدیه ایجاد شده است؟ تفاوت زن و مرد در هدیه دادن چیست؟ چرا به رغم زحمتی که تعیین و تهیهی هدیه ایجاد میکند، این رسم از رواج نمیافتد؟ هدیه دادن و هدیه گرفتن آیینی است که تقریباً در همهی فرهنگها وجود دارد. گرچه معنا و جنبههای این آیین متناسب با زمان تغییر کرده ، اما از رونق و رواج نه تنها کاسته نشده، بلکه برای مثال در جوامع غربی حتی به یکی از فاکتورهای قابل اعتنا در فعالیتهای تولیدی و اقتصادی بدل شده است. در آمریکا و کشورهای اروپایی این روزها که ایام کریسمس است، بازار هدیهدهی و هدیهگیری در بالاترین رونق خویش است. این مناسبت فرصتی شده که روزنامهی آلمانی «نویس دویچلند» (۱۶ دسامبر) با خانم آدلهاید شروتکا- رشتناشتام (Adelheid Schrutka-Rechtenstamm) به گفتوگو بنشیند و از او درباره معنا و مفهوم هدیه در دوران معاصر و انتظارات و تصورات نهان و آشکار در مورد آن، پرسش کند. شروتکا- رشتناشتام دکتر فولکلور و مردم شناسی فرهنگی است و در دانشگاه بن آلمان به تدریس و تحقیق اشتغال دارد. یکی از عرصههای تحقیقاتی وی آیین هدیه دادن در فرهنگهای مختلف است و تألیفاتی هم در این زمینه دارد.
آیا هدیه دادن و هدیه گرفتن از نیازهای اساسی بشر است؟ آدلهاید شروتکا- رشتناشتام: در تحقیقی که مارسل ماوس (Marcel Mauss) در قرن گذشته انجام داد به این نظریه رسید که هدیه یک کنش فرهنگی دیرینه و عموم بشری است. در واقع نه مبادلهی طبیعی، بلکه بخششهای متقابل، شکل اولیهی داد و ستد بودهاند. یکی میبخشیده و دیگری میگرفته است و آن که میگرفته ضروری میدیده که پاسخ دهد. ضمناً هدیه سازوکاری است که در همهی فرهنگها رواج داشته و یکی از کارکردهایش هم این بوده که تعاملی صلحآمیز را با بیگانگان ممکن میکرده است. تا همین امروز هم هدیه دادن و هدیه گرفتن عمدتاً در خدمت ایجاد جو و فضایی صمیمانه تلقی میشود. اهدا و بخشش از دیرباز تا به امروز نمادی از رابطه بوده است. این که من به چه کسی هدیه میدهم و نیز نوع هدیه، نمودی است از کیفیت و چندوچون رابطهی من با هدیهگیرنده. در فرهنگ ما هدایا حامل ارزشهای مثبت هستند و بیان بیرونی مهر، توجه و اعتماد به شمار میروند. به همین خاطر هم، شرایط تحویل هدیه بسیار مهم است؛ این که برچسب قیمت بر آن نباشد، این که پیچیده شده باشد و تا حد ممکن نیز رمزآمیز و غیرقابل حدس باشد. ضمن اینکه ما با هدیه گویی که بخشی از وجود خویش را به هدیهگیرنده میدهیم. از گیرنده نیز انتظار این است که سپاسگزاری کند و خشنودی و شادمانی نشان دهد. زمانی که هدیهگیرنده چنین واکنشی نشان ندهد، یأس و سرخوردگی در اوج خواهد بود. بله. زمانی که هدیه با تصور و دریافتها عام و خاص گیرنده منطبق نباشد به سرخوردگی و رنجش ولو غیر آشکار میانجامد. انتظارات بسیاری که نمود درک و تصورات اخلاقی ما هستند با هدایا پیوند خوردهاند. هنجارهای هدیهدهی البته بسته به محیط خانواده و شرایط فرهنگی و اجتماعی انسانها متفاوت است. اهمیت بالای هدیه ظاهراً بسیاری را تحت فشار و استرس قرار میدهد. گمان رایج این است که باید برای هدیه فکر بکری داشت. در واقع، برای بسیاری از افراد، همین زحمت فکر کردن و تهیه یک چیز بکر برای هدیه، عملاً بیش از آنکه خوشایند باشد، رنجآور میشود. تا چه حد هدیه دادن مردان و زنان با هم تفاوت دارد؟ مطالعات تجربی حاکی از آن است که مردان معمولاً به زنان هدیه میدهند و آن هم تا حد ممکن و بسته به بضاعتشان گرانقیمت. در حالی که زنان بیشتر برای هدایای خانوادگی مسئولند و کار جستجو، خرید و کادوپیچی چنین هدایایی معمولاً به عهدهی آنهاست. این هم، ریشه در سنن خانوادههای شهرنشین دارد و به لحاظ زمانی هم به قرن نوزدهم برمیگردد، یعنی به زمانی که فرهنگ هدیه دادن در معنا و ابعاد امروزش رواج پیدا کرد. یک جنبه اصلی هدیه، معنای دوگانه آن است. از یک طرف هدیه در ظاهر نشانهای از بخشش و کنشی بیچشمداشت است و از طرفی هم به گونهای نامریی، انتظار گیرنده به دریافت چیزی در قبال آن را نمود میبخشد. این که هدیهدهنده چه چیزی و به چه شکلی دریافت میکند مسألهای است که به رابطهی فیمابین مربوط میشود. از این رو میتوان گفت که هدیه تفاوت چندانی با رشوه ندارد. در مورد رشوه تنها تفاوت این است که انتظار رشوهدهنده آشکار و مشخص است. درست است. آنکه هدیه میدهد در وهلهی اول از روی یک ضرورت و نیاز چنین کاری میکند. ولی این کنش با تعهداتی اجتماعی و فرهنگی توأم است. زمانیکه هدیه ندهی پیامدهای معینی برای رابطهی تو با دیگران دارد. این واقعیت البته به صراحت بیان نمیشود، و عمدتاً تلویحی و غیرصریح بروز مییابد. به این ترتیب آیا میتوان گفت که در میان بزرگسالان هم، اقدام فرد به بر زبانآوردن نوع هدیهای که آرزوی گرفتن آن را دارد، رویکردی صادقانهتر است؟ و آیا چنین رویکردی اوج مادیت و تعینیافتگی در مورد هدیه نیست و باعث نمیشود که یک جنبه اصلی آن، یعنی رمز و رازگونهبودنش برای گیرنده از بین برود؟ حتی امروز هم که هدیه میرود که بیش از پیش به صورت پول و برگهای اعتباری برای خرید از این یا آن مغازه درآید سعی میشود که رمز و رازگونگیاش حفظ شود. از همین رو در پیچیدن هدیه ابتکارهای فانتزی بسیاری بهکار گرفته میشود. برای اینکه کسی جسارت کند و نوع هدیهای را که دوست دارد بگیرد بر زبان بیاورد، لازم است که رابطهی نزدیکی با هدیهدهنده داشته باشد، چرا که عملاً فرد برای هدیهاش بهایی تعیین میکند. به این ترتیب قیمت هدیه که یکی از نهانترین جنبههای آن است به امری آشکار بدل میشود و مادیت آن بیش از پیش عمدگی مییابد. در واقع هدیهگیرنده باید آن قدر به هدیهدهنده نزدیک باشد و آن قدر او را خوب بشناسد که وقتی میگوید من دوست دارم از تو فلان کتاب یا فلان شیئی را هدیه بگیرم هیچ سوءتفاهم و احساس ناخوشایندی را در هدیهدهنده ایجاد نکند. بلکه بر عکس، همین که او را از زحمت فکر و جستجو هم معاف کرده، خودش باعث خشنودیاش بشود. با توصیفات و توضیحات شما هدیه پیوسته با مقولاتی مانند اجبار، استرس، عرضه و نمایش خویش و عدم صراحت توأم است. به این ترتیب در هدیه دادن و هدیه گرفتن چه جایی برای خشنودی و خرسندی باقی میماند؟ هدیه دادن و هدیه گرفتن یک نیاز انسانی و یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی است. ولی ماهیت و جنبههای آن متناسب با زمان تغییر میکند. در آلمان پس از جنگ جهانی دوم، معمولاً هدایا چیزهایی بودند که سخت به آنها نیاز بود. با بالارفتن سطح رفاه جامعه هدیه دیگر لازم نیست که پاسخگوی یک نیاز فوری و اساسی هدیهگیرنده باشد. رفتار با هدیه هم دستخوش تغییر شده است. به تدریج انسانهای بیشتری با هم توافق میکنند که در مناسبتهایی مانند کریسمس، دیگر به هم هدیه ندهند. در واقع آنها به هم این هدیه را میدهند که یکدیگر را از دادن هدایای مادی متقابل، معاف میکنند. به عبارت دیگر، ما میتوانیم تعهدات متقابل نامریی نهفته در هدیه دادن و هدیه گرفتن را از طریق ارتباطات و مراودات مستقیمتر و صحبت دربارهی معنای قابل تردید هدیه جبران کنیم، بی آن که لزوماً این سنت را تمام و کمال کنار بگذاریم. علاوه بر این، این درک در حال گسترش است که هدیه نباید صرفاً جنبه مادی داشته باشد، بلکه میتواند در احساس، اقدام و زمانی که ما برای دیگری اختصاص میدهیم نیز نمود یابد. ولی خوب، این عجیب و غیرعادی است که چیزهایی را که بخشی از روابط عادی انسانها هستند، مثل دعوت به غذا یا دعوت به یک راهپیمایی تفریحی را در مقولهی هدیه وارد کنیم. راست این است که در زمانهی ما، وقت در بسیاری از مواقع کالایی نادرتر و کمیابتر از پول است. از این لحاظ، اختصاصدادن وقت برای مناسبات با دیگری، ایثار بیشتری میطلبد و نشانهای با اهمیتتر و صمیمیتر در روابط به شمار میآید. |