رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ آبان ۱۳۸۶
نیمه‌ی سوم

سرمربی آینده‌ی تیم ملی چه کسی است؟

کیا بهادری

در شرایطی ‌که رقابت‌های مقدماتی جام جهانی فوتبال 2010 در آسیا در پیش است و تیم‌ ملی فوتبال ایران باید اولین بازی خود را در چهارچوب این رقابت‌ها روز هفدهم بهمن ماه برگزار کند، فوتبال ایران هنوز سرمربی تیم ملی خود را نمی‌شناسد. این در حالی است که سرانجام پس از حرف و حدیث‌های مختلف بر سر تمدید یا اتمام قرارداد امیر قلعه‌نوعی، روز دوشنبه کمیته‌ی انتقالی فدراسیون فوتبال رسما اعلام کرد به‌زودی یک سرمربی اروپایی را برای رهبری تیم ملی به کار خواهد گرفت.

روز یک‌شنبه یعنی تنها یک روز پیش از اعلام این خبر کیومرث هاشمی سرپرست موقت فدراسیون فوتبال اعلام کرد قرارداد قلعه‌نوعی به پایان نرسیده و تلویحا از او حمایت کرد. ضمن این‌که در هفته‌هایی که گذشت نشست کمیته‌ی انتقالی فوتبال ایران (که آقای هاشمی نیز یکی از اعضای آن است) برای این منظور بارها به تعویق افتاده و به بعد موکول شده بود. ظاهرا مسئولان موقت فدراسیون فوتبال یا درواقع مدیریت سازمان تربیت بدنی از سویی و کمیته‌ی انتقالی فوتبال ایران به ریاست صفایی فراهانی از سوی دیگر این مدت را مشغول رایزنی بر سر انتخابات فرمایشی فدراسیون فوتبال بودند و در نهایت به جمع‌بندی مورد نظر رسیدند، چراکه تقریبا همزمان با موضوع سرمربی تیم ملی فوتبال این خبر نیز اعلام شد که در هفته‌ی جاری ثبت‌نام مجدد از نامزدان انتخابات فدراسیون فوتبال به‌عمل می‌آید.

برخی موضوع انتخاب سرمربی از سوی کمیته‌ی انتقالی فدراسیون فوتبال را نوعی جدال و چالش با سازمان تربیت بدنی می‌دانند و اعتقاد دارند از آنجا که وظیفه و مسئولیت کمیته‌ی انتقالی پس از انتخابات فدراسیون فوتبال به پایان می‌رسد، این کمیته و رئیس آن یعنی شخص صفایی فراهانی با نمایش قدرت می‌خواهد در پوسته‌ی بیرونی فوتبال نیز اثرگذار باشد، در حالی که روز چهارشنبه علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی نیز طی اظهاراتی اعلام کرد از مذاکرات برای انتخاب سرمربی خارجی خبر دارد و چون در جریان کار هست مشکلی در این امر نمی‌بیند. بنابراین به نظر می‌رسد اختلافی در کار نیست و رایزنی بر سر انتخابات فدراسیون فوتبال و انتخاب سرمربی تیم ملی بیشتر به نوعی معامله و مصالحه شبیه است که طرفین در آن بده بستان‌های لازم را کرده‌اند. به عبارت ساده‌تر ریاست فدراسیون از شما، به شرط سرمربی آوردن از من!

اما سرمربی آینده‌ی تیم ملی فوتبال که قرار است تا هفته‌ی آینده معرفی شود کیست؟

مطابق معمول شرایط این‌چنینی در طی روزهای گذشته بازار حدس و گمان پیرامون مربی احتمالی داغ بود و تا به امروز چند نام مختلف در محافل خبری مطرح شده است. فلیپ تروسیه اولین گزینه‌ای بود که هفته‌ی پیش سر زبان‌ها افتاد. گفته می‌شود که فلیپ تروسیه یا عمر تروسیه به خاطر گرویدن به دین اسلام مورد توجه مقامات فوتبال ایران قرار گرفته است اما خود وی دقیقا به همین دلیل میل ندارد مربی‌گری در ایران را بپذیرد و پیشاپیش راه را برای مباحث جنجالی و خارج از فوتبال باز کند. بنابراین به نظر نمی‌رسد این مربی در میان گزینه‌های نهایی جای داشته باشد.

از طرفی پس از آن‌که صفایی فراهانی اعلام کرد که سرمربی آینده‌ی تیم ملی به احتمال زیاد اهل اروپای غربی خواهد بود و از آلمان و هلند نیز نام برد، سمت و سوی گمانه‌زنی‌ها به جانب این دو کشور چرخید. او البته اضافه کرد مربیانی مانند آری هان که نتوانستند حتا یک هفته هم در فوتبال ایران دوام بیاورند مورد نظر نیستند و راه را بر شایعات احتمالی اطراف نام آری هان بست. به گفته‌ی صفایی فراهانی و همچنین خبیری دیگر عضو کمیته‌ی انتقالی، مربی مورد نظر بایستی سابقه و تجربه‌ی لازم برای حضور و موفقیت در جام جهانی را داشته باشد. از این رو در چند روز گذشته نام میلوتینویچ مربی صربستانی و کهنه‌کاری که سابقه‌ی پنج بار حضور در جام جهانی را دارد به میان آمد اما با توجه به سن بالای او که 64 سال دارد و این که اهل اروپای غربی هم نیست به احتمال زیاد سکان رهبری تیم ملی به دست فرد دیگری سپرده خواهد شد. در این میان روزنامه‌ی خبر ورزشی از مذاکرات نهایی با امه ژاکه سرمربی سابق تیم ملی فرانسه خبر داد و نشریه‌ی جان فوتبال اعلام کرد فدراسیون فوتبال علی دایی را واسطه کرده است تا با لوتار ماتئوس کاپیتان سابق تیم ملی آلمان مذاکره کند. از برتی فوگتس سرمربی سابق تیم ملی آلمان هم به عنوان یکی از گزینه‌ها یاد می‌شود.

آنچه مسلم است با توجه به اوضاع موجود فوتبال ایران نیاز به یک مربی سرشناس و جسور دارد که شجاعت ایجاد تغییر و دگرگونی در بدنه‌ی کهنه‌ی تیم ملی را داشته باشد. استخوان‌بندی تیم ملی را همچنان بازیکنانی تشکیل می‌دهند که هفت سال پیش برانکو ایوانکویچ انتخاب کرده بود و دیگر انگیزه‌ی چندانی برای مطرح شدن و تلاش در تیم ملی ندارند. این مهم آن‌چنان که دیده شد از عهده‌ی مربی جوانی مانند قلعه‌نوعی برنمی‌آید. هیچ‌کس شک ندارد که حضور یک مربی سرشناس و با تجربه‌ی جهانی در نقش رهبر تیم ملی به نفع فوتبال ما خواهد بود. اما در اینجا این پرسش پیش می‌آید که با توجه به عدم ثبات مدیریتی در فوتبال ما و احتمال تعلیق مجدد از سوی فیفا کدام مربی سرشناس حاضر می‌شود ریسک کار در ایران را بپذیرد و برای ادامه‌ی کار او چه کسی تضمین می‌دهد. هنوز بحث انتخاب سرمربی به جایی نرسیده از گوشه و کنار شنیده می‌شود که منصور پورحیدری قرار است به عنوان مدیر فنی تیم ملی فوتبال انتخاب شود و وظیفه‌ی تهیه لیست پنجاه نفری بازیکنان تیم ملی و ارسال آن به فیفا را به عهده بگیرد. کدام مربی صاحب‌نام جهانی حاضر است مسئولیت تیمی را قبول کند که لیست بازیکنانش را از پیش تعیین کرده‌اند.

از این رو است که فارغ از بازار شایعات موجود و نام‌های بزرگ بایستی به پدیده‌ی حضور یک مربی نام‌آشنای اهل اروپای غربی به دیده‌ی شک و تردید نگاه کرد. مطابق معمول آن‌چه بیشتر در فوتبال ایران عملی به نظر می‌رسد اتخاذ یک تصمیم مقطعی و کار راه‌انداز است و انتخاب‌های این‌گونه کمکی به پیش‌برد فوتبال ملی و نتیجه‌گیری دراز مدت در میدان‌های بین‌المللی نخواهد کرد.

Share/Save/Bookmark