رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > از نوروز بیزارم | ||
از نوروز بیزارمآزاده اسدی
«بعد از این همه سال با وجود انرژی هستهای و تکنولوژی روز هنوز صدای تحویل سال، ترکیدن توپ است و صدای سورنا، ساز و دهل کلیشهای همچنان روی اعصاب.» این را دوستی میگوید که با نوروز مشکل دارد. او همراه با خیلی از کسانی که معمولا عاشقانه از شب و روز نوروز و سال تحویل حرف میزنند، میگوید سالهاست از اینکه مردم لباس نو را شب عید میخرند و به خاطر نوروز گل و بوته پرورش میدهند و حتی به بچهشان به خاطر شب عید حال میدهند، بیزار شده است. دیگری میگوید: از پیک نوروزی بدش میآید و هنوز در ذهنش مانده چطور آن را با اشک و ناله مینوشته...آن یکی میگوید: از حرفهای خاله زنکی مهمانیهای نوروز بیزار است و دیگری کلا نسبت به نوروز بیتفاوت شده. وقتی میبینم کم نیستند دوستانی که با نوروز مشکل دارند، یاد نگاه غضبناک زمانهایها میافتم وقتی بین همه ایدههای پرشور شب عیدشان برای برگزاری بهتر برنامههای نوروزی گفتم میخواهم برنامهای بسازم در مورد دلایلی که از نوروز خوشم نمیآید! بیشتر کسانی که با من هم عقیدهاند و نوروز را خسته کننده وتعطیلاتش را زیادی میدانند،همانهایی هستند که عاشق ایرانند؛ بنابراین برای نتیجهگیری و دلیلی که توی ذهنتان میآید، باید کمی منصف بود. شاید وقتی شما هم با خودتان صادق باشید از دید و بازدید عید بدتان بیاید واز شلوغی شهرهای دیگرغیرازتهران در این روزها شاکی باشید. شاید تداوم فیلمهای تلویزیونی، شما را هم دچاررخوت روزانه کند و به خاطردیدن قیافههای تکراری فامیل در سیزده روز، حالتان گرفته باشد. فقط کافی است کمی با خودمان رو راست باشیم ... برنامه دلایلی که از نوروز بدم میآید، برای گوش دادن اینجاست. -------------------------------- |
نظرهای خوانندگان
اتفاقا سوژه بسیار جالبی رو انتخاب کردید چون واقعا تعداد چنین آدم هایی کم نیستند!یکیش هم خود من! من عاشق تعطیلات تابستونه هستم اما از عید و تعطیلی هاش بیزارم! من از عیدی که مجبورم الکی توش بخندم بیزارم! من چه لذتی می تونم از عید ببرم وقتی که می دونم سال بعد هم برای من درست مثل سال قبل خواهد بود! عید چه لذتی داره وقتی قیافه ماست مجری های تلویزیون رو می بینی که تفاوتشون با روزهای محرم اینه که رنگ لباسشون مثلا رنگی شده و یه لبخند کاملا مصنوعی رو لباشونه! چه رنگی و چه لبخندی! رنگ هایی که روح ندارند و لبخندهایی که سیخونکی هستند! عیدی که تو اون با وجود در آمد 1 میلیونی پدر نمی تونم به سفر برم اصلا برام جذابیتی نداره! من رو خسته تر از همیشه می کنه! میشه 13 روز تعطیلی مثل روزای دیگه! کسل کننده! تازه همون یک ذره دوست و فامیلی هم که در طول سال با اونها خوشی تهران نیستند! ولی انصافا 13 روز خلوت تهران تنها حسن عیده! آدم های کمتر ماشین های کمتر و هوای سالم تر! من این یک مورد رو خیلی دوست دارم و امیدوارم همیشه جماعت تهرانی اینقدر در رفاه باشن که مدام برن سفر و بگذارند ما هم از دستشون یک نفس راحت بکشیم و کار 2 ساعتمون تو روزهای عادی تبدیل به یک سفر شمال 6 ساعته نشه! الهی آمین!
-- ریحان ، Mar 25, 2007 در ساعت 09:25 PMمن هم از نوروز بيزارم دليل اصلي آن هم بي روح بودن آن است و افسوس مي خورم كه بالاخره حكومت اسلامي ايران موفق شده كه به يكي ديگر از اهداف ضد ملي خود برسد و تب نوروز را به هر ترتيب بخواباند.
-- بدون نام ، Mar 25, 2007 در ساعت 09:25 PMنه تنها نوروزمان بلكه همه زندگيمان بي روح شده است. به هيچ چيز دلمان خوش نيست. خوب حالا تعطيل شديم كه چي بشه؟ چكار كنيم؟
آنچه كه ايامي مثل كريسمس را در كشورهاي ديگر دلپذير مي كند روح شادي و سرخوشي است كه در محيط موج مي زند كه اين روحيه شاد اصلا از اساس جزو خصائص ما ايراني ها نيست و ما تو سر خود زدن و از ديگران ايراد گرفتن را بيشتر مي پسنديم.
Dorost hamon chizi ke jomhoriye ismalmi ta be emrooz talash kerde ke az norooz motanfer beshid va faghat azadari beghirid, shoam mitonid az harchizi badetoon biyad, vali ayaa hamin ehsas ro be mahe haye moharam va aza darid?
-- Javidanan ، Mar 25, 2007 در ساعت 09:25 PMبله! دقیقا به ماه محرم هم همین احساس رو دارم! یا اصلا بهتره بگم که به ماه محرم هیچ احساسی ندارم! ببین جاویدان وقتی هیچ روحی برای آدم باقی نمی مونه محرم و عید نداره! چرا بیخود اصرار داریم در این بلبشویی که در دنیا برای ما به پا شده الکی خودمون رو به چیزهای فرعی آویزون کنیم؟! من این نوروز رو جشن می گیرم ! اما هیچ تب و تابی برای اون ندارم! در واقع دارم نقش بازی می کنم چون دلم نمی یاد این نقش رو بازی نکنم! چون پدر و مادرم این روز نو رو از بچگی یک جورهایی برام عزیز کردند! بودن در کنار سفره با پدر و مادرم برام عزیزه!همین! به خاطر هیچ سنت و رسم دست و پا گیری این کار رو نمی کنم! این در حالی است که همین نقش رو حتی حاضر نیستم یک دقیقه در ماه محرمی که شما فرمودید بازی کنم! خواهش می کنم زود تا آدم یه نظر میده مسائل رو با هم قاطی نکنید! هر وقت بحث اون ماه شد راجع به اون هم بحث می کنیم! فکر نمی کنم با این قیاس هایی که اصلا در یک ظرف نمی گنجند بشه به نتیجه رسید! بی شک این نظام در بی روح کردن نوروز بی تاثیر نبوده اما این ربطی به اون موضوع نداره که من عاشق محرم باشم! خدا به دور!
-- ریحان ، Mar 25, 2007 در ساعت 09:25 PMChera ta esmi az maraseme mazhabi miyad joosh miyarid? hamin marasme mazhabi va aza boodan ke mardom va keshvare maro birooh kardan na jashne norooz.
-- Javidanan ، Mar 25, 2007 در ساعت 09:25 PMبهترین برنامه نوروزیتون بود. منم حوصله عید رو نداشتم و ندارم.
-- sara ، Mar 26, 2007 در ساعت 09:25 PMفکر می کردم فقط من از روزای نوروز دل خوشی ندارم.ولی منم موافقم که باید این مراسم رو زنده نگه داریم چون از معدود چیزای قشنگ و شادی هست که برامون باقی مونده.
-- ehsan ، Mar 27, 2007 در ساعت 09:25 PM