رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ آذر ۱۳۸۵

توکا نيستاني: عذاب وجدان دارم


آنقدر سیگار می کشد که برای چند دقیقه نشستن بدون سیگار، مدام به ساعت نگاه می‌کند.
می‌گوید رکورد کمتر از سه دقیقه در سیگار کشیدن را شکانده.

وقتی از برادرش حرف می‌زند نگاهش ناگهان شکل دیگری می‌شود. شبیه کسی که احساس گناه می‌کند، چون برادرش را تشویق به کشیدن کاریکاتور کرده است. شاید حس می‌کند خودش باعث شده قوم ترک‌های ایرانی آشفته شوند و بالاخره با افتادن مانا به زندان کمی آرام بگیرند.

توکا نیستانی همان مرد خاکستری و بزرگ کارتون‌هایش هست. به او می‌گویم وقتی گوشه‌ای ایستاده‌ای آدم می‌ترسد سلام کند. فکر می‌کند ممکن است از دستش به هر دلیل عصبانی شوی.
می‌خندد و می‌گوید از کمی اعتماد به نفس هست.

چند ماه پیش او برای کارهای خودش به اروپا آمده بود. توقف کوتاهی هم در هلند داشت. فکرنمی‌کردم مردی که از سلام کردن به او واهمه داشتم، گفت‌وگو را بپذیرد و با چمدان‌هایش قبل از پرواز به تهران، یک ساعت در استودیو بنشیند.

او از وضعیت سخت کاریکاتوریست‌ها در ایران می‌گوید؛ حرف‌های آشنا... اینکه کاریکاتور این روزها دلیلی شده برای بستن روزنامه‌ها و به همین علت حالا دیگر مثل سال‌های ۷۶ تا ۷۸ دستشان برای کشیدن باز نیست.

از مرحوم صابری می‌گوید که ترس از کشیدن کاریکاتورمسولان و اهالی دنیای سیاست را از بین برد. ازبرادرش مانا می‌گوید... آن روزها ... (سه ماه پیش) درست وقتی او در سفر بود، مانا به مرخصی از زندان آمده بود و او دلش لک زده بود چهره برادرش را دور از زندان ببیند.

توکا به کشیدن کاریکاتورهای مربوط به پیامبر اسلام در دانمارک حسابی شاکی است... بارها تکرار می‌کند که شوخی با چیزی که برای انسان‌ها مقدس هست، کار کارتونیست نیست.
از برگزاری نمایشگاهی که جوابی به این کاریکاتورهاست استقبال می‌کند اما معتقد است، نباید اسمش را گذاشت نمایشگاه "هولوکاست"؛ حداقل به احترام همان چند نفری که در کوره‌های آن زمان نابود شدند.

او از خودش می‌گوید... از دلخوشی‌هایش... از کافه‌نشینی در تهران و از اینکه عاشق چهره پرخط و استخوانی بروس ویلیس است!

آن روز وقت زیادی نداشت. هواپیمایش دو ساعت بعد به سمت تهران از فرودگاه آمستردام بلند می‌شد اما ماند ... ده تا سیگار کشید... قهوه کمرنگ نوشید و بعد از مصاحبه چمدانش را برداشت و رفت.
وقتی رفت... داشتم فکر می‌کردم چطور یک معمار تا این حد می‌تواند عاشق کاریکاتورهایی باشد که بین نقشه‌های ساختمانی‌اش هیچ جایی ندارند؟

گفت‌و‌گوی مفصل رادیو زمانه با توکا نیستانی را اینجا بشنوید.

در همین‌باره:

روزنامه ایران در تبریز خریدار دارد؟
روزنامه ایران پس از ۵ ماه توقیف منتشر شد

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سلام، ممنون از مصاحبه. خیلی عالی بود.
میشه اسم آهنگهایی رو که تو این برنامه گذاشته بودین و خوانندشون رو معرفی کنید.
کلا اگر برای همه برنامه های صوتی این کر انجام بشه خیلی عالیه :)

-- رویا ، Dec 9, 2006 در ساعت 02:13 PM

از آشنایی با سایت‌تان بسیار خوشنود شدم! پیروز باشید!
رامین مولایی

-- رامین مولایی ، Dec 9, 2006 در ساعت 02:13 PM

من با توكا يك كمي اختلاف فكري دارم اما اينو هم ميدونم كه نميتونم باهاش وارد بحث بشم به خاطر اينكه اون به راحتي منو متقاعد مي كنه . شك ندارم كه بر خلاف قيافه اش موجود دوست داشتني و كاملا هنري اي هستش .

-- مهدي صادقي ، Dec 10, 2006 در ساعت 02:13 PM

شما جدا فكر ميكنيد به قول شما قوم تركهاي ايراني با كشيدن همين كاريكاتور بر آشفت و با به زندان رفتن كاريكاتوريست آرام شد؟ شما واقعا فكر ميكنيد دليل آنهمه رنجش همين كاريكاتور ساده بود؟ واقعا مهم بود جه كسي اين كاريكاتور را كشيده باشد؟ كاريكاتور و جوك از اين دست و بدتر از اين آيا نبوده تا به حال؟ اگر واقعا اين است آنچه مي انديشيد شما را به انديشه دوباره دعوت ميكنم.
و شما آيا جدا فكر ميكنيد جناب نيستاني در اين قضيه واقعا بي تقصير بوده و بدون منظور و فقط براي خنداندن بچه ها اين سوژه به فكرش رسيده؟ پس در اين صورت بايد گفت ايشان كمترين اثري از درايت و تيزبيني كه لازمه يك هنرمند و روزنامه نگار است نداشته.

و موضوع ديگر اينكه من بيشتر از همه از اين موضوع در تعجبم كه حتي قشر روشنفكر جامعه ما (كه همكاران راديو زمانه و نمايندگي بخشي از آنرا به عهده دارند) نه تنها به اصل ماجرا نپرداختند و نمي پردازند بلكه ملت ترك ايراني را در اين قضيه تلويحا مقصر قلمداد ميكنند كه انگار همه خواست انها زنداني شدن روزنامه نگاري يا بسته شدن روزنامه اي بود! اينجاست كه روشنفكران و روزنامه نگاران عزيز ما چون جناب نيستاني دوستشان يا همكارشان بوده تبديل ميشوند به مدافع بي چون و چراي ايشان و توهين به ميليونها نفر را نديده ميگيرند!

ايران امروز بيش از همه اوقات نياز به درك متقابل و احترام به همه قوميتها و اقليتها دارد و اين چيزي است كه نياز به باور و رشد فكري دارد كه بايد توسط همين قشر تحصيلكرده و روشنفكر به جامعه تزريق شود. در غير اينصورت از ملتي و از قوميتهايي كه سالها موضوع خنده و تمسخر و بي حرمتي بوده اند نبايد انتظار شكيبايي و آرامش داشت.

-- غلامرضا خسروشاهي ، Dec 10, 2006 در ساعت 02:13 PM

سلام به بر و بچ رادیو زمانه
خواستم از مطالب خوبتان تشکر کنم.
اگر مایل باشین ، می توانید از مطالب وبلاگم گزارش تهیه کنید
وبلاگ طنز المرغ العربی
به آدرس
www.144.blogfa.com

مطمئن هستم خوشتون میاد
میگی نه ، نیگا کن

-- المرغ ، Dec 11, 2006 در ساعت 02:13 PM

سلام کارهای توکا دوست داشتنی است .http://gerivan.blogfa.com/

-- http://gerivan.blogfa.com/ ، Dec 12, 2006 در ساعت 02:13 PM

aghaye khosroshahie aziz. ey kash vakoneshe doostane aazari ke dardi az hezaran darde roozname negar ha ra nakast balke bar aan afzood laa aghal ozaa ra kami be naf,e khodeshan mikard. joz aan ke khaaste haye be hagheshan dar hade eteraaz be SOOSK taghlil peida kard va forsati be hokoomat daad ta ba khiaale raahat az zoor va sarkoob (selaahe hamishegie dolat) estefaade konad. dooste aziz aghaye khosroshahi, shoma az ghabl hokme khod ra darbareye caricaturiste negoonbakht saader karde eed va baa pishfarz be maajaraa negariste eed pas hezaar ghasam o aaye va madrak va dalil ham baraaye moghaabele baa noe negaahe shoma vojood nadaarad. in shekle tafakkor ghodrate yek gorooh va ghom raa dar saakhtane yek doshmane khiaali va aatash zadane temsaale oo baraaye daf,e balaae jam,ee mibinad. be nazare man in shive, baraaye defaa az ghoumiate sharife aazari besiar bifayde va sood minamaayad va mosallaman oghalaye ghoume aazari ham ba an movafeghat nadashte va nakhaahand dasht chera ke midanand moshkel az jaaye digar ast va raahe hal ham chize digar.

-- karim beigi ، Dec 12, 2006 در ساعت 02:13 PM