رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ آذر ۱۳۸۵

فریدمن، اقتصاددان مکتب شیکاگو درگذشت

میلتون فریدمن، از اقتصاددانان نامدار سده بیستم،‌ ۱۶ نوامبر، در سن ۹۴ سالگی در بیمارستانی در سان فرانسیسکو (آمریکا) درگذشت.

فریدمن سرشناس‌ترین نماینده دیدگاه اقتصادی موسوم به "مکتب شیکاگو" بود. او در سال‌های دهه هفتاد تئوری معروف خود در مورد نقش پول در اقتصاد سرمایه‌داری را تبیین و ارائه کرد که دیدگاه‌های موجود در زمینه لیبرالیسم اقتصادی را گام بزرگی به جلو راند. براساس تئوری فریدمن،‌ سیاست پولی را در اقتصاد سرمایه‌داری نه با متغیر نرخ بهره، بلکه با میزان حجم پول در گردش می‌توان هدایت و مدیریت کرد.


فریدمن با تئوری خود عملا دیدگاه جاافتاده و رایج "جان مینراد کینز"، اقتصاددان انگلیسی را که راهنمای عمل دولت‌های غربی در دوران پس از جنگ جهانی دوم بود به چالش طلبید. کینز بر آن بود که در دوران‌ رکود اقتصادی دولت‌ها می‌توانند از طریق سرمایه‌گذاری‌های عمومی به ایجاد اشتغال، درآمدزایی و افزایش میزان تقاضا یاری رسانند و از این طریق در به گردش در‌آمدن چرخ اقتصاد تاثیر گذار شوند. به عقیده کینز دولت‌ها برای چنین سرمایه‌گذاری‌هایی حتی از استقراض نیز نباید ابایی داشته باشند و از افزایش معینی در نرخ تورم نیز نباید بهراسند. بنا به این تئوری،‌ فرارسیدن دوباره رونق اقتصادی و مالیات‌ بیشتری که از این رهگذر وارد خزانه دولت می‌شود آن را قادر می‌سازد که مبالغی را که در دوره رکود برای سرمایه‌گذاری‌ها مقروض شده بازپس دهد. سیاست‌های اقتصادی دولت‌های غربی در دوران پس از جنگ جهانی دوم و نیز سیستم‌های رفاه اجتماعی این کشورها تا حد زیادی بر نظرات کینز استوار بود.

با اعلام نظرات فریدمن،‌ عملا در دهه هفتاد و هشتاد قرن گذشته این نظرات در برابر نظرات کینز قرار گرفتند و به این ترتیب در زمینه اقتصاد سیاسی دو قطب نسبتا عمده و مخالف در تبیین روندها و فعل ‌و انفعالات نظام‌های سرمایه‌داری به وجود آمد.

فریدمن این نظر را نادرست می‌دانست که با وارد کردن میزان بیشتری از پول در چرخه اقتصاد و قبول حد معینی از افزایش نرخ تورم می‌توان بیکاری را مهار کرد، چرا که در درازمدت هر دو شاخص (تورم و بیکاری)‌ رو به افزایش خواهد نهاد. گزینه‌ پیشنهادی فریدمن این بود که با یک سیاست پولی انقباضی در زمبنه کنترل حجم پول در گردش و با حذف هر چه بیشتر دولت از تصدی‌گری و مدیریت در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی بهتر می‌توان به رشد و رونق اقتصادی و افزایش اشتغال رسید. هسته اصلی نظرات فریدمن را باور بی‌چون و چرای او به خصلت خودسازمانگر و خودمتعادل‌ساز اقتصاد بازار تسکیل می‌داد.

فریدمن سال ۱۹۷۶ به دریافت جایزه نوبل اقتصاد نائل آمد. با این همه نظرات او منتقدان فراوانی داشت. او از جمله متهم می‌شد که با مسائل و موضوعات پیچیده اقتصادی برخوردی ساده‌انگارانه دارد. به ویژه این جمله هامیلیتون که "این غیر اخلاقی است که از اغنیا گرفته شود و به نیازمندان داده شود" و یا مشورت دادن او به آگوستو پینوشه در زمینه اقتصاد شیلی اعتراضات و انتقادات بسیاری برانگیخت.

در دهه هشتاد فریدمن مشاور برجسته رونالد ریگان و مارگارت تاچر در زمینه اقتصاد بود. نئولیبرالیسم اقتصادی، موج بزرگ خصوصی‌سازی و حذف و تعدیل در سیستم خدمات اجتماعی که در این دوران به نماد سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی دولت‌های آمریکا و انگلستان بدل شد عمدتا نتیجه به کارگرفتن نقطه‌نظرات فریدمن بود. هم‌اکنون نیز بسیاری از منتقدان ِ جنبه‌های منفی جهانی‌شدن اقتصاد، نظرات فریدمن را در این زمینه بی‌تاثیر نمی‌دانند. هوادارانش اما می‌گویند آنچه که در دوران پس از سقوط اتحاد شوروی در عرصه اقتصاد جهان روی داده، نه متاثر از نظرات فریدمن، که تاییدگر این نظرات بوده است.

فریدمن در چشم هوادارانش فردی با درک و دیدگاه‌هایی آینده‌نگر تلقی‌می‌شد که در عرصه‌هایی غیر از اقتصاد نیز نکات و نظرات بکری مطرح کرده است. پس از جنگ ویتنام فریدمن خواهان برچیده شدن نظام وظیفه اجباری و تشکیل ارتش حرفه‌ای شد، امری که چند سال بعد تحقق یافت. او از همان دهه شصت خواهان خصوصی‌سازی سیستم بیمه‌های بازنشستگی بود، لغو آموزش اجباری را مطالبه می‌کرد و بر لزوم آزادسازی مواد مخدر تاکید داشت. این همه را فریدمن در چهارچوب باورش به آزادی انسان ولزوم رهایی او از هر گونه قیدوبند توجیه و تبیین می‌کرد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام سایت مفیدی دارید ولی حیف برای تحقیق درس تاریخم کافی نبود..

-- محمد ، Dec 1, 2006 در ساعت 03:27 PM